سرویس تجسمی هنرآنلاین: با توجه به تعطیلی دو هفتهای فعالیتهای مختلف در تهران، نمایشگاههای در حال برگزاری گالریها نیز به طور موقت تعطیل شدهاند، تا پس از رفع محدودیتها بار دیگر امکان بازدید از آنها برای علاقهمندان هنر فراهم شود. در این گزارش به تعدادی از نمایشگاههایی پرداختهایم که پیش از آغاز محدودیتها افتتاح شده بودند.
نمایشگاه نقاشی جواد مدرسی با عنوان "ناسازه 3" در گالری اثر، نمایشگاه آثار لیلا قندچی با عنوان "چرخه حساسیتزدایی" در گالری اعتماد و نمایشگاه نقاشی مرضیه قاسمپور با عنوان "بازی دوار" در گالری شیرین سوژه این هفته گالری گردی هنرآنلاین هستند.
زیبایی ساختمانهای فرسوده
نمایشگاه نقاشی جواد مدرسی با عنوان "ناسازه 3" در گالری اثر برپاست. مدرسی نقاش مناظر شهری است و در این مجموعه نیز بار دیگر به ساختمانهای شهر تهران پرداخته است. او نگاهی هندسی به محیط اطراف خود دارد و شهر و اجزای آن را به صورت فرمهایی هندسی میبیند. بر این اساس نقاشیهای او اگرچه با ساختمانها و دیوارها و پنجرهها شکلگرفتهاند، اما همه آنها را میتوان ترکیببندیهایی از سطوح و فرمها دانست که با ریتمی منظم و یکنواخت در کنار هم قرار گرفتهاند.
مهمترین تفاوت این آثار با مجموعه قبلی مدرسی را میتوان در فاصله گرفتن او از ساختمانها دانست. اگر در "ناسازه 2" نقاش در کادرهایی بسته، به نمایی از ساختمانها میپرداخت و فضای اطراف آنها را کمتر آشکار میکرد، اگر هیچ موجود زندهای در قابها دیده نمیشد و اگر فضایی تخت و بدون عمق به وجود میآورد، این بار ساختمانها را از فاصلهای دورتر دیده و پرسپکتیو را هم به آنها اضافه کرده است. او تنها از نمای مقابل به تماشای ساختمانها نپرداخته، بلکه از زوایای گوناگون آنها را مورد بررسی قرار داده است.
ساختمانهای قدیمی و فرسوده در آثار مدرسی بیننده را با زیباییشناسی متفاوتی مواجه میکند. در این شهر هیچ نشانی از بناهای نوساز و شیک نیست. ساختمانهای بلند، دیوارهای سفید یا شیشههای رنگی جایی در این مجموعه ندارد و هرچه هست آجر است و سیمان، با ترکها و شکافها و نمزدگیهایی که نشان زندگی و زمان را برخود دارند.
بااینحال هیچکدام از این ساختمانها قدمت تاریخی ندارند، و حتی به ندرت نشانههایی از معماری سنتی ایرانی در آنها دیده میشود. این آپارتمانهای به ظاهر کلنگی و قدیمی از نخستین نشانههای مدرن شدن شهرها هستند که با وجود گذشت تنها چند دهه از عمرشان، چنان مورد بیمهری قرارگرفتهاند که دیگر غیرقابل زیستن به نظر میرسند. بااینحال در تعدادی از آثار این مجموعه انسان نیز به فضا اضافه شده است و به این ترتیب حس متروکه بودن بناها را از میان میبرد. کودکانی که در میان دیوارهای سر به فلک کشیده محصور شده و در حال بازی هستند، یا هیبت مردی بالای پشتبام، نشاندهنده جریان ادامهدار زندگی در لایههای زیرین این شهر است.
دنیای یخ زده
نمایشگاه آثار لیلا قندچی با عنوان "چرخه حساسیتزدایی" در گالری اعتماد برپاست. آنچه در وهله نخست در آثار این مجموعه جلب توجه میکند، مناظری سرد و یخ زده است. دشتهای پوشیده از برف، کوهستانهای پنهان در مه یا دریاهای خاکستری، فضایی سرد و خاموش را به وجود میآورند که انتظاری برای دیدن نشانههای زندگی در آن نمیرود.
این فضای نامتناهی و خشن در بیشتر تابلوها هیچچیز عجیب و غیرمعمولی در خود ندارد. تابلوهایی از مناظری در یک فصل و موقعیت جغرافیایی خاص که عظمت رعبآور آنها میتواند چشمنواز هم باشد. اما گاه وجود انسان یا موجوداتی خیالی، بکر بودن این فضا را از بین میبرد. انسانی که تا نیمه درون آبی سرد در میان کوههای برفگرفته فرو رفته است، مخاطب را به فکر وامیدارد که چرا او در این موقعیت قرار گرفته است.
جایی دیگر در میانه کادر به نظر میرسد شکافی ایجاد شده و لایه رویی نقاشی کنار رفته است و در لایه زیرین دخترکی را روی یک چرخ میبینیم که سرخوشانه بر روی برفها حرکات آکروباتیک انجام میدهد. عدم ارتباط آدمها با محیط اطراف گاه آنقدر تشدید میشود که آنها به جای نقاشی شدن بر روی زمینه، بر آن کلاژ شدهاند، آن هم به صورت افقی و در آسمان.
قندچی در آثار خود موجودات خیالی را هم به تصویر کشیده و به این ترتیب مناظر را به فضایی غیر واقعی تبدیل کرده است که سرما و تاریکی آن وهمآور است. او طبیعتپردازی و پرداخت ظرایف منظره را ابزاری برای به وجود آوردن فضای دلخواه خود کرده است تا دنیای ذهنی خود را به تصویر بکشد.
کوچ دسته جمعی
نمایشگاه نقاشی مرضیه قاسمپور با عنوان "بازی دوار" در گالری شیرین برپاست. قاسمپور در این آثار به اشیاء پیرامون انسان و محیط زندگی او توجه داشته است، اما خود انسان در این فضا غایب است. این تصاویر برآمده از واقعیت هستند، اما عناصر مختلف بهگونهای در کنار هم قرار گرفتهاند که فضایی خیالی را به وجود میآورند. عنصری که در بیشتر تابلوها به چشم میآید مبلها هستند. وسیلهای که بودن آن بدون حضور انسان قابل تصور نیست و اصولا دلیل پیدایش و ساخته شدن آن، وجود انسان است. اما در این آثار مبلها در فضایی خالی و نامشخص در کنار هم قرار دارند بدون اینکه کسی روی آنها نشسته باشد. به نظر میرسد آنها از وابستگی به انسان رها شده و برای خود هویتی مستقل به دست آوردهاند.
اما جاندارانی هم در این فضا دیده میشوند. گورخر و خروس به جای زندگی در طبیعت، در جایی حضور دارند که میتواند یک خانه باشد، اما در واقع خانه نیست، کفپوشهای شطرنجی، مبلها و میزها در فضایی باز قرار دارند که انتهای آن مشخص نیست و با هیچ دیواری محصور نشده است.
در تابلوهای دیگری نقاش به جزییات داخل خانه نزدیک شده و لوازم تزیینی و اسباببازیهای درون قفسهها را در حالی به تصویر کشیده است که به نظر میرسد مدتها است کسی از آنها استفاده نکرده و همه آنها به حال خود رها شدهاند. او مخاطب را با سرزمینی متروک مواجه میکند که ساکنانش به دلیلی نامشخص آن را ترک کردهاند و حالا قلمرو موجوداتی بیگانه شده است.