سرویس تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار رحمان احمدی ملکی با عنوان "کتیبههای ناخوانده" در گالری فرمانفرما برگزار شد. احمدی ملکی در گفتوگو با هنرآنلاین با بیان اینکه این نمایشگاه گزیدهای از دو مجموعه جداگانه نقاشی و مجسمه بود گفت: مجموعه "کتیبه ناخوانده" شامل آثار نقاشی و مجموعه "سمفونی سکوت" شامل مجسمههایی از سازهای انتزاعی است که در سالهای اخیر بهموازات یکدیگر شکل گرفتهاند.
او درباره شکلگیری "کتیبههای ناخوانده" گفت: ریشه این آثار به سالهای دور و زمانی برمیگردد که مادرها برای محافظت از فرزندان خود نزد دعانویس میرفتند و آن دعاها را در میان پارچههای رنگی دوخته و به لباس کودکان وصل میکردند. آنها باور داشتند که این دعاها نباید خوانده شود زیرا تاثیر آن از بین میرود و به همین دلیل آنها را در میان پارچه میگفتند. کیسههایی که با پارچههای رنگی میدوختند نمایه تصویری مردمشناسی خاصی داشت و به همین دلیل از آنها استفاده کردم.
احمدی ملکی افزود: حدود چهار سال پیش اولین نمونههای این مجموعه را ایجاد کردم و بعد عناصر دیگری به ذهنم رسید که آنها را نیز با این کیسههای رنگی ترکیب کردم. سرمهدان، قفلها و... به مرور زمان با این کیسههای پارچهای تلفیق شدند تا بتوانم ترکیببندیهای مختلف را به دست آورم. این باورها از ابتدا در ذهنم بوده و جزئی از خاطره قومی من است و در نقاشیهای قبلی من که با رنگ و روغن کشیده میشد نیز حضور داشت. در آن تابلوها فرمها و شکلهای هندسی و نمادین وجود داشت که از نظر مضمون و ساختار کلی با آثار فعلی من در یک راستا است. حس کلی که الان از این تابلوها دیده میشود در نقاشیهای قبلیام نیز بود و فقط متریال کارم عوض شده است.
او درباره الگوگیری از فرهنگعامه گفت: این اعتقادات تا حدود ۴۰ سال پیش در جریان بود و من هم در بستر همین باورها بزرگ شدم و همه آنها را با چشم خود دیدم. علاوه بر اینها شاخه تحقیقاتی "مردمشناسی بصری" هماکنون در جهان متداول شده و فرهنگعامه در نمایهها و نشانههای تصویری بررسی میشود.
او که تحصیلکرده نقاشی و پژوهش هنر است و سالها سابقه تدریس در این رشتهها را دارد افزود: در سالهای گذشته در کنار کارهای اجرایی هنری به تحقیق و پژوهش مشغول بودم و مقالات و کتابهایی را منتشر کردم. همه قفلهایی که در این مجموعه به کار رفته است را پیش از این برای کتاب "قفلهای دستساز آذربایجان" گردآوری و خریداری کرده بودم. بنابراین تحقیقات و کارهای هنری من در ارتباط با یکدیگر هستند.
احمدی ملکی درباره اینکه کارهای فعلیاش چگونه میتوانند نقاشی نامیده شوند گفت: واقعیت این است که در چند دهه اخیر مقوله نقاشی شامل عرصههای مختلف شده است. اگر نقاشی فارغ از متریال به معنای نقشآفرینی باشد، بهاینترتیب عرصه نقاشی محدود به رنگها و مادهها نیست و عرصههای مختلف را شامل میشود. امروزه مرز نقاشی با هنرهای دیگر از بین رفته است و هر کمپوزیسیونی که نقشها، فرمها و تقسیمات در آن به وجود میآیند یک نقاشی است.
نویسنده کتاب "تصویرگری و رنگ گزینی در هنرهای سنتی آذربایجان" درباره مجسمههای مجموعه "سمفونی سکوت" گفت: کارهایم از یک جرقه ساده شکلگرفته و پس از آن با تغییرات مداوم، به فرمهای جدیدی میرسد. من ذهنی بسیار زایا دارم و زمانی که روی یک موضوع کار میکنم چندین فرم و وضعیت دیگر از آن به ذهنم میرسد. در این مجموعه هم ابتدا حجمی را با چوب درست کردم و احساس کردم چقدر شبیه یک ساز موسیقی است. پس از آن مدام به این فکر میکردم که چگونه میتوان فرمها را تغییر داد و سازهای انتزاعی به وجود آورد. هرکدام از این سازها اسم خاصی دارند که متناسب با آنهاست. گاه بر اساس عناوینی مانند عقل سرخ، صفیر سیمرغ و... به ساخت ساز پرداختم و گاه پس از ساخت مجسمه احساس کردم که آن فرم با موضوع خاصی سنخیت دارد و نامی در همان راستا بر آن گذاشتهام.