به گزارش هنرآنلاین، لیلی گلستان گفت: سعید امکانی از طراحان بسیار خوب و موفق ایران است، طراحیهای او فوقالعاده است. دست و طراحی او بسیار قوی است و آنگونه که شنیدهام نقاش بسیار خوبی هستند، اما چون آدم بسیار فروتن و متینی است، تاکنون تلاشی برای معرفی خودش بهعنوان یک هنرمند جدی به جامعه هنری نکرده است. بسیار خوشحالم که یک هنرمند بسیار حرفهای را کشف کردهام.
او افزود: من در طراحی ایدهآلام کامبیز درمبخش است؛ اما وقتی طراحیهای سعید امکانی را دیدم، متوجه شدم که آثار امکانی نیز از جهاتی به کارهای او پهلو میزند. طراحیهای درمبخش مینیمال هستند، اما طراحیهای امکانی بسیار پرکارند و ساخت و ساز قویی دارند و اگر امکانی نیز تمرکزش را به شکل جدی بر روی طراحیهایش بگذارد خیلی زود میتواند در عرصه ملی و حتی فراتر شناخته شود.
به گفته گلستان؛ در طراحیهای امکانی فکر و طنز جایگاه ویژهای دارد و با توجه به اینکه موضوع این نمایشگاه سر است، او برای عملی کردن ایدههایش مدتها فکر و کار پژوهشی کرده است و بهترین کلماتی که مشتق سر هستند را انتخاب کرده است و به نظرم طراحیهای او با اینکه به موضوعات روز و برخی شخصیتها اشاره دارد، اما تاریخمصرف ندارند.
او درباره اقبال نمایشگاه سران از سوی مخاطبان گفت: با تجربه 31 سال گالریداری بدون اغراق میگویم که در بدترین دوران تجسمی زندگی میکنیم و گالریدارها و هنرمندان تجسمی در شرایط بدی به سر میبرند، اما در چنین شرایطی نمایشگاه امکانی هم از نظر مخاطب و هم فروش با اقبال خوبی روبرو شد و تنها هفت کار در شب نخست نمایشگاه به فروش رفت و این فروش برای دوره فعلی عالی بود. مجموعه "سران" دربرگیرنده 45 طراحی است که با تکنیک خودکار روی مقواهایی در ابعاد 30 در 20 و 40 در 30 خلقشدهاند. البته برای خلق برخی از طراحیها از تکنیک کلاژ و رنگروغن نیز بهره گرفتهام.
گروس عبدالملکیان نیز در متنی که برای این نمایشگاه نوشته آورده: در این مجموعه، چاقو، پیچ، تیغ، طناب و تراش، استعارهای از سر هستند و سر، مجازی از فکر و فکر مجازی از انسان. رفتار بیانگرانه طرحها، قابلتوجه است. گویی همان استعارهها تن را پاره کردهاند و غالبا با قدرت و خشونتی توأمان از متن، سر برآوردهاند.
به گفته این شاعر؛ استعاره یعنی، کرانمند کردنِ جهان بیکران. یعنی در پسِ عناصری که جانشین سر شدهاند، فارغ از معنای سر، مفاهیمِ بسیارِ دیگری نهفته است. پیچ در عین آنکه پیچ است، پیچ نیست و هزار چیز دیگر است و این همان مفهوم مهگرفته استعاره مدرن است. حال هرقدر کشف طراح با ابهام هنریِ موفقتری همراه باشد، به همان میزان فضای نهفته در پسِ استعاره، فضایی گستردهتر است و حجم و کثرت تأویلهای اندیشگانی یا حسی افزایش مییابد.
این شاعر در بخش دیگر این متن نوشته است؛ از منظری مرتبط میتوان گفت: اثر هنری یک پیدای پنهان شده است. یعنی گویی هنرمند گنجی یافته و آن را زیر خاکی از فرمها، استعارهها و نمادها پنهان کرده است. مخاطب در گاهِ مواجهه با اثر، همین خاک را کنار میزند و زیبایی ماجرا اینجاست که خیلی اوقات به گنجی بیشتر از آنچه هنرمند پنهان کرده، میرسد و این همان جادوی بینظیر اثر هنری است که ظرفیت تاویل و تفسیر را به آن میبخشد و شاید نمونهای از همین تاویلها درباره این مجموعه، مخاطب را به این معنا نزدیک کند: انسانِ همزمان. انسانِ همزمان قاتل و مقتول. انسانی که پیش از آنکه چاقو را در دیگری فرو کند، خود به چاقو بدل شده. انسانی که پیش از آنکه دیگری را بکشد، خود را کشته است.
سعید امکانی درباره نمایشگاه "سران" گفت: این مجموعه را بر اساس کلماتی که همه مشتق از کلمه سر هستند خلق کردهام و نام و موضوع هر یک از این طراحی بازی با کلمه "سر" است. همه طراحیها را در ابعاد کوچک خلق کردم تا مخاطب بهتر بتواند با آنها ارتباط برقرار کند و در مقابل هر کار درنگ بیشتری کند.
امکانی درباره چگونگی شکلگیری این مجموعه گفت: ایده اولیه این مجموعه در سال 1379 و در کارگاه نقاشی ناصر پلنگی شکل گرفت و نخستین ایدهام را در قالب کاریکاتور بر اساس کلمه سران خلق کردم و پس از آن به سراغ فرهنگ معین رفتم و در یک پروسه 2 ساله بسیاری از مشتقات سر را در قالب کاریکاتور به تصویر کشیدم و گزیدهای از این کاریکاتورها را در کتابی با عنوان "باشلار" منتشر کردم. برخی از کاریکاتورهای این مجموعه در مطبوعات نیز منتشر شده است. باشلار کلمهای ترکی و به معنای سران است.
او افزود: با اینکه در تمام این سالها مشغول نقاشی بودهام و ایدههای متعددی را اجرا کردهام اما سران همواره دغدغهام بوده و دوست داشتم که آن را به نمایش بگذارم، از این رو از دو سال پیش بخشی از وقتم را صرف خلق این مجموعه کردهام و در گذر زمان این طراحیها نسبت به کاریکاتورهایی که پیش از این بر اساس کلمه سر مشتقات آن خلق کردهام به پختگی و کمال رسیدهاند و به ضم بسیاری برخی از این طراحیها به نقاشی نیز نزدیک شدهاند.
به گفته این نقاش، طراحیهایش به بسیاری از مناسبات روابط اجتماعی ما گوشه میزند، سرهایی که هریک میتوانند نماینده قشر خاصی از مردم جامعه ما باشند و میتوان حتی سر خود را نیز در میان آنها جستوجو کرد و یافت.
سرتاس، سروان، سرباز، سردار، سربلند، سربه زیر، سرتاس، سرگل، سرشیر، سرکوب، سرنشین،سرپیچ، سرقفلی از جمله کلماتی هستند که امکانی در این مجموعه آنها را به بازی گرفته است.
سعید امکانی متولد 1355 تهران و دانشآموخته رشته نقاشی است. او تاکنون در بیش از 20 نمایشگاه گروهی نقاشیهایش را به نمایش گذاشته است و او پیشتر مجموعه شعر با عنوان و کتاب کاریکاتورهایش را با عنوان باشلار (سرها) منتشر کرده است. برخی از طراحیها و کاریکاتورهای او در مطبوعات منتشرشدهاند.