سرویس تجسمی هنرآنلاین: این روزها نمایشگاهی از آثار خوشنویسی با نام "قلمی چند از گنجینه ملک مدنی" در بخش هنر اسلامی موزه ملی ایران برپاست. این مجموعه که دارای مجوز از وزارت میراث فرهنگی است با آثاری از میرعماد، میرزا غلامرضا اصفهانی، زینالعابدین اصفهانی، گلزار، اسماعیل جلایر، ملک محمد قزوینی و... توجه علاقهمندان خوشنویسی را به خود جلب کرده است. محمدحسن ملک مدنی که نزدیک به هفت سال شهردار اصفهان و کمتر از یک سال شهردار تهران بوده، از مجموعهداران به نام است که علاوه بر حفظ و نگهداری گنجینه آثار هنری خانواده خود، تلاش فراوانی برای افزودن بر آثار این مجموعه و حمایت از هنرمندان معاصر انجام داده است. به بهانه برگزاری نمایشگاه "قلمی چند از گنجینه ملک مدنی" که به همت گالری ترانه باران برپا شده است؛ گفتوگوی این مجموعهدار با هنرآنلاین را بخوانید.
مجموعهای که هماکنون به نمایش درآمده است از چه زمانی گردآوری شده و چه تعداد اثر در این مجموعه وجود دارد؟
این مجموعه از نفیسترین آثار خوشنویسان این مرز و بوم است که هماکنون در معرض دید عموم قرار گرفته است. این آثار حداقل به مدت نیم قرن و بعضا چندین قرن، نمایش داده نشده بودند، زیرا در گنجینهها بوده و دستبهدست شده و در آخر به دست من رسیده است. آثاری از دوره صفوی، قاجار، پهلوی و یکی دو اثر از خوشنویسان معاصر در آن هست. آثار این نمایشگاه توسط خبرهترین کارشناسان از میان یک مجموعه خیلی بزرگتر انتخابشده و حدود 47 اثر به نمایش درآمده است. در این مجموعه تعداد قابلتوجهی کار از هنرمندانی مانند میرعماد، میرحسین، ملک محمد قزوینی و... هست که در هیچ موزهای نمونه آن وجود ندارد.
در کشور ما کمتر دیده میشود که کلکسیونرها مجموعه خود را به نمایش عمومی بگذارند و به همین دلیل بسیاری از آثار هنری از دید مردم پنهان میماند. به نظر شما این موضوع چه دلیلی دارد؟
شخصاً هر چقدر مجموعهام بیشتر دیده شود و مردم از آن بیشتر درس بگیرند، رضایتم بیشتر جلب میشود. کسانی که میخواهند خوشنویسی کنند یا حس زیباییشناسی دارند و علاقهمند به آثار ملی ایران هستند، میتوانند این آثار را ملاحظه کنند و سرمشق خویش قرار دهند. به همین دلیل عقیده دارم این نمایشگاه جنبه آموزشی و زیباییشناسی دارد. باید بستری فراهم شود که کارها نقد شود و زوایای مختلف آنها مورد بررسی قرار گیرد. من به عنوان نگهدارنده این آثار از هر نقد و پژوهشی استقبال میکنم.
اما درباره دیگر دوستان دلایل متفاوتی میتواند برای عدم نمایش مجموعهها وجود داشته باشد. شاید دلشان نمیخواهد آن آثار کپی یا عکسبرداری شود. شاید هم به خاطر هزینههایی است که برگزاری نمایشگاه به آنها متحمل میکند. برای برگزاری این نمایشگاهها هزینه زیادی لازم است و با توجه به گرانیها مشکلات زیادی سر راه است. این وظیفه دستگاههای مرتبط با موضوع است که سرمایهگذاری کنند و خدمات ارائه دهند تا این آثار در معرض دید عموم قرار گیرد. نقش موزهها ارتقا سطح فرهنگی است و باید شرایطی را فراهم کنند که ما با آثار پیشینیان خود روبهرو شویم و ببینم چگونه کار میکردند زیرا بعضی از آثاری که خلق میکردند واقعاً شگفتانگیز است.
با توجه به هزینههای زیاد نمایش مجموعهها، نقش نهادهای عمومی مثل شهرداری در این میان چیست؟
میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند. بسط و توسعه هنر خوشنویسی باید توسط شهرداری، وزارت ارشاد، کانون پرورش فکری، مدارس و... انجام شود. باید دغدغهای وجود داشته باشد که این هنر توسعه پیدا کند. فضای دیجیتال با اینکه محسنات بسیاری دارد اما باعث شده از خوب نوشتن غافل شویم. پس نهادهای عمومی مانند کتابخانهها، فرهنگسراها و... باید کارگاههای خوشنویسی برگزار و از اساتید دعوت کنند تا این هنر را بسط دهند. خوشنویسی ریشه در موسیقی، ادبیات و حس زیباشناسی ما دارد و همیشه در تاریخ و فرهنگ ما بسیار تاثیرگذار بوده و هست.
بخش خصوصی چه طور؛ میتوانیم از افراد و مؤسسات خصوصی انتظار حمایت از این رویدادها و هنرمندان را داشته باشیم؟
بله، اگر این فرهنگ توسعه پیدا کند که بخش خصوصی از هنرمندان معاصر حمایت کند و آثار آنها را خریداری کند یا به آنها سفارش کار بدهد، تأثیر زیادی در پیشرفت هنر خواهد داشت. هنرمند نیاز به حامی دارد، اما اگر هنرش خریدار نداشته باشد هم در روحیهاش تاثیر منفی میگذارد و هم اتفاقی در هنر نمیافتد. ما باید از زیر دست هنرمندان آثار را بیرون بکشیم و آنها به خلق آثار دیگر تشویق شوند. در همین نمایشگاه هم بخشی از زحمات به عهده گالری ترانه باران و خانم محبوبه کاظمی بود که از ما حمایت کردند و کمک کردند نمایشگاه برگزار شود. جا دارد که از ایشان تشکر کنم.
خوشنویسی روزگاری یک شغل برای کاتبان محسوب میشد، اما امروزه به دلیل تغییر شرایط، استفاده رسمی از خوشنویسی نمیشود و تنها جایگاه هنری آن مطرح است. به نظر شما خوشنویس امروز میتواند از طریق خوشنویسی امرار معاش کند یا باید در کنار آن شغل دیگری داشته باشد؟
در طول سالها چون خوشنویسی تحت تسلط دولت نبوده است از قیدوبندهایی که برای هنرهای دیگر یا فرهنگ مکتوب وجود دارد مصون بوده است. آثاری هم در این زمینه خلق شده اما اینکه استقبال جدی از آنها صورت بگیرد، وظیفه دولت است که قدر خوش نوشتن را بداند. در هر ادارهای اگر نامهها با خط خوش نوشته شود توجه ویژه به آن میشود و حتی اگر آدم بیسلیقهای هم آنجا باشد متوجه میشود که این نامه چیز متفاوتی است و با خط خوب نوشته شده است. بخشهای مربوطه در دولت باید این دغدغه را داشته باشند که آثار هنری بیشتر خلق شود، زیرا اینها ثروت اندوخته است. از دوره صفوی 550 سال گذشته است و همچنان اثر هنری از آن زمان به دست میآید. این آثار در موزهها و مجموعههای مختلف قرار گرفته است و همگی مربوط به مقطعی است که شاه عباس صفوی از هنرمندان حمایت میکرده است. اما اگر حامی وجود نداشت هیچکدام از اینها شکل نمیگرفت.
این موضوع به بحث اقتصاد هنر ارتباط پیدا میکند. با توجه به اینکه اقتصاد هنر در کشور ما بسیار دیر مورد توجه قرار گرفته و همچنان شناخت کافی از آن وجود ندارد، در حوزه آثار کهن چقدر این مسئله مورد توجه قرار میگیرد؟
ما به شدت در این مقوله ضعیف هستیم و بد عمل کردیم. اگر هم کاری صورت گرفته است توسط خود هنرمندان یا افرادی بوده که به این مسائل علاقهمند بودند. یک جریان ملی که هدف آن بسط و توسعه فرهنگ باشد در کشور ما دیده نمیشود. هنوز بیشتر شهرهای ما موزه ندارند. این نسلی که تازه دوران کودکی و نوجوانی خود را طی میکند ارتباطش با پیشینه خود قطع شده است. این وظیفه دولت و حکومت است و باید دغدغه آنها باشد که این ارتباط را برقرار کنند. در طول تاریخ هر موقع افراد یا حکومتها از هنرمندان حمایت کردند آثار فاخر خلق شده و ما هنوز از گنجینههای گذشته استفاده میکنیم. اما پس از آن کم اثر تولید کردیم و کم شرایطی را فراهم کردیم که آثار هنری خلق شود.
چند سالی است که حراج باران به عنوان یک رویداد تخصصی در حوزه خوشنویسی فعالیت میکند. به نظر شما این رویداد چقدر موفق و تاثیرگذار است؟
حراج باران پلی شده مابین صاحبان هنر، آثار هنری و علاقهمندان به داشتن آثار هنری. این رویداد تلاشی است که باید از آن قدردانی کرد. اما باز هم در این زمینه به شدت کمبود داریم. امروزه چیزی به نام خوشنویسی در روستاها و شهرهای کوچک مطرح نیست، درحالیکه قبلا بوده است و در خانواده ما آثاری از دو قرن و نیم پیش وجود دارد که مربوط به مناطق مختلف است. شروع دوباره این موضوع باید دغدغه آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و... باشد وگرنه هر اتفاقی باید به سختی شکل بگیرد.
در بحث قیمتگذاری آثار هنری نیز میبینیم که هنوز خیلی از آثار کهن ما قیمتی پایینتر از آثار مدرن و معاصر دارند. به نظر شما دلیل این موضوع چیست؟
به خاطر اینکه هنر معاصر متولی دارد اما هنر کهن متولی ندارد. هنر معاصر اقتصادش جهانی است اما هنر کهن اقتصادش بومی است. برای اینکه آثار کهن نیز به قیمتهای واقعی خود دست یابند باید به اهل فن، نخبگان و متخصصان این رشته گوش داد تا چارهاندیشی کنند و بعد هم آن راهکارها اجرا شود. نه اینکه همه نظرات تبدیل به کتاب شود و در قفسه خاک بخورد. بارها دیدهایم که هر جا کوچکترین نسیمی وزیدن گرفته است از آن نتایج فوقالعادهای به دست آمده است.
در ایران معمولا مجموعهداران شناخته شده نیستند و حتی شاید عدهای دیدگاه مثبت درباره مجموعهداران نداشته باشند و آنها را به دید افرادی صرفا مادیگرا بشناسند. به نظر شما مجموعهدار چه جایگاهی در دنیای هنر دارد؟
هنر حامی میخواهد. مصرفکننده آثار هنری است که هنرمند را وادار به خلق اثر هنری میکند. درست است که عشق عامل اصلی خلق اثر است، اما هر هنرمندی نمیتواند همه آثارش را برای خود نگه دارد. پس باید بستری فراهم شود، تشویق عمومی وجود داشته باشد و دغدغه مسئولین هم این باشد که از هنرمند حمایت شود. کاری که مجموعهدار میکند باعث تشویق هنرمند به خلق اثر میشود. باید مردم به خرید و گردآوری آثار تشویق شوند. باید خریدن آثار هنری به جای خرید کالای چینی برای آنها جا بیفتد. چه اشکالی دارد مردم به جای لوازم تزیینی چینی یک قطعه خوشنویسی خریداری کرده و به دیگران هدیه دهند. به وجود آوردن این فرهنگ وظیفه دستگاههای حکومتی است تا بتوانند هنر را بسط و توسعه دهند.