سرویس تجسمی هنرآنلاین: جِرِمی مان، هنرمند آمریکایی است که در سال 1979 متولد شده است. وی اکنون در سانفرانسیسکو کالیفرنیا زندگی و فعالیت میکند. در سال 2008 مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آکادمی هنر در کالیفرنیا دریافت کرد. آثار جِرِمی مان در نشریات گستردهای از جمله "هنرمند آمریکایی" به چاپ رسیده، همچنین یک فیلم مستند با عنوان "مرد تنهایی" توسط "لویک زیمرمن" درباره او و زندگیاش ساخته شده است.
جِرِمی مان با نگاهی نوین به جامعه کنونی مینگرد. سعی بر این دارد با ایجاد اغراق در نور پردازیها و ایجاد پرسپکتیوهای منحصر به فردش بُعدی دیگر از اجتماعش را به نمایش درآورد.
او در مجموعه شهریاش با درایت تمام بافتها و زیر ساختهای اجتماعی عصر خود را به نمایش گذاشته و تلاش کرده این حجم از همهمه و شلوغی موجود در جهان را به نحوی بیان کند. آنچه که در وهله نخست چشم مخاطب را به خود خیره، نگاه میدارد، نحوه قلمگذاری و کنار هم قرار گرفتن رنگهاست. در واقع همچون پازلی میماند که هر لکه رنگ کامل کننده لکه دیگریست. او در منظرههای شهریاش با ایجاد یک تصویر انتزاعی، واقعگرایی موجود را متعادل میکند تا یک توهم بازتابی ایجاد کند. با ذکاوت تمام سعی بر این دارد که مخاطب احساس کند خود نیز بخشی از اثر بوده است. به نظر میرسد که از پشت پنجرهای به تصویر نگاه میشود و همه عناصر موجود در اثر به صورت یک رشته دورانی محکم در حرکت هستند. این نقاشیها یک مجموعه متفاوت از مناظر را جذب خود کرده و آن را اینگونه بیان میسازد که زندگی در شهرها گاهی میتواند غیر ممکن باشد و مان از این شرایط بهره فراوان گرفته است تا بهتر بر رویه منحصر به فرد خودش و بکار گیری آن در این مجموعه تمرکز کند.
مان چرخه زندگی شهری را همچون دومینویی دیده و آن را با ضرب قلمهای پی در پی به تصویر در میآورد. همانطور که پیشتر اشاره شد هر ضربه قلم کامل کننده ضرب قلم دیگریست و در ساخت و پرداخت آثار به علم ریاضی و معماری توجه ویژهای شده است. هنگامی که دقیقتر به مجموعه او نگاه میشود، بازنگریی در آنها صورت گرفته که ابتدا اسکلت ساختمان و خیابان به چشم میخورد سپس رنگها و کلیت اثر دیده میشود. در بیشتر آثار پرسپکتیو یک نقطهای به کار رفته شده و نورپردازی با نقطه اصلی تعاملی چشمگیر دارد. به نوعی هنرمند میخواهد یک فضای لایتناهی از نور و آسمان موجود در شهر را برای مخاطب آثارش ایجاد کند. مان در این مجموعه بیشتر از خاکستریهای رنگی استفاده کرده و به کمک همین اتفاق فضای وهم آلودی را پرورش داده است.
از نگاه خشمگینانه هنرمند در کارها نمیتوان چشمپوشی کرد. او با استفاده از رنگهای تیره و تاکید بر آن خشم خود را به گونهای به نمایش میگذارد و با قرار دادن آن در کنار رنگهای روشنتر عمل تعامل رنگی و تعادل را به وجود میآورد. تعاملی که نشان دهنده رفتارهای اجتماعی در زندگی روزمره است و تعادلی که هرازگاهی با خود روزمرگی در پیش دارد. در آثار مان نکته قابل توجهی وجود دارد، هنرمند فضای وجودی اثرش را بیشتر از حال و هوایی مه آلود و بارانی تاثیر گرفته، این خود نقطه قابل توجهی است برای راز آلود بودن آثار و پیگیری زیر ساختهایی از پیش تعیین شده در ذهن هنرمند که نوعی منطق در بیمنطقی را پی ریزی کرده است.
عملا نقطه طلایی موجود در آثار مان در همه جای کارهای او چرخیده، خصوصا بهرهای که از سایههای افتاده در کف خیابانهای خیس و نم کشیده مشاهده میشود. نکته قابل توجه دیگری که در کارهای مان وجود دارد، تردیدی است که گویی با هنرمند از اول همراه بوده و اکنون به نمایش گذاشته شده، به عبارتی هنرمند با کشیدن خیابانی منتهی به نور خبر از آیندهای نامشخص میدهد و تقسیم ساختمانها در دو طرف کادر مردد بودن ذهن خویش را برای ادامه راه به نمایش در آورده است. گاهی نگاهی عمیقتر به ساختمانها باعث درگیری چشم مخاطب با عناصر وجودی موجود میشود و اشاره مستقیم به استواری در تصمیم گیری، نتیجه آن خواهد بود. در قسمتهایی نیز با تخریب فضای شهری و آسمان خراشها این استواری زیر سوال میرود.
NYC40 - 48 x 48 in. - Oil on Panel - Jul/2018
جِرِمی مان در اثر فوق به برقراری تعامل بصری در نقاشی توجه ویژهای داشته و آن را با ایجاد درگیری بین سطوح و خطوط و دیگر عناصر بصری با مخاطب خود در میان میگذارد. در کنار و در مقابل هم قرار گرفتن این حجم از کنتراست و سطوح تیره و روشن عمل پرسش و پاسخ را در ذهن مخاطب ایجاد میکند و همانند میدان جنگ بین خیر و شر به نمایش در میآورد. مان با بهرهگیری از خطوط در اثر گاهی یک فضای ریتمیک را القا میکند. آنچه که بیشتر در این اثر ذهن مخاطب را در گیر خود خواهد کرد، وجود حس پویایی، تعادل و تناسب حاصل از ترکیب عناصر نقطه، خط و سطح بوده است. هر سه عنصر نام برده شده در اثر فوق از شخصیت مجزایی برخوردار هستند. نقطه از جایگاه ویژهای برخوردار نیست، نمیتوان آن را در جهت عمودی یا افقی اثر فقط دید، در این اثر میتواند هر عنصری با هر فرمی نقش نقطه را ایفا کند. هنرمند در این نقاشی از حضور خطوط مجازی بهره فراوان برده در اصل این خطوط به وسیله قرارگیری سایه روشنها در کنار هم شکل میگیرد و با ادغام آن با خطوط واقعی زیر ساختهای اسکیسی و اولیه یک بنا را با آنچه در ذهن خودش پرورانده به نمایش میگذارد. او در اثرش بیشتر از خطوط عمودی بهره گرفته است تا بتواند حس شهر بودن و فضای فعالیت و در تکاپو بودن آدمها را بیشتر تداعی کند.
هنرمند با حجمهای موجود و سطوح رنگی تیره و روشن یک فضا سه بعدی را در فضایی دو بعدی پدید آورده، همچنین با بهرهگیری از درجه تیرگی و روشنی عمق را در پرسپکتیو یک نقطهای دو چندان کرده است. با انتخاب کادر عمودی سعی دارد بر حس حرکت و پویایی اثر بیافزاید و از ترکیب آن با تضادهای رنگی، استفاده از رنگهای سرد به فضای مه آلود و پرتکاپوی شهری دست پیدا کند. تقریبا این نقاشی از نظر بررسی سطوح در سه سطح مثلث، مربع و مستطیل خلاصه شده که هرکدام بیانگر یک محتوای متفاوت هست و به چشم بیننده حرکت میبخشد. مثلث که بخش خیابان را در بر گرفته، حرکت، فعالیت، سرعت و جنب و جوش را به نمایش در آورده است و استفاده هنرمند از سطوح مربع و مستطیلی در سه بخش دیگر حس صراحت، صداقت و استحکام را القا میکند و این باور را پدید میآورد که اشکال و سطوح، فضای اطراف را احاطه کرده، همچنین تاثیر همزمانی بین مخاطب و اشکال همواره پیش میآید. ایجاد یک رابطه معنادار بین مخاطب و اثر از مسائلی است که ذهن هنرمند همیشه و همه جا درگیر آن خواهد شد. جِرِمی مان بیشتر پایه و اساس جامعه کنونی را به تصویر میکشد و سعی میکند از چند بعد مختلف سوژه مورد نظر خود را مورد بررسی قرار دهد. با تلفیق زاویه دید از بالا و از مقابل عمق فاجعه و انفجار پیش آمده در زندگی شهری امروزی را با مخاطب به اشتراک میگذارد.