سرویس تجسمی هنرآنلاین: نمایشگاه آثار هنری کودکان و نوجوانان موسسه "کودکان دنیا" در جریان هفته هنر تیر، در نگارخانه نامی خانه هنرمندان ایران برپاست. سحر اعلایی که این نمایشگاه را ترتیب داده است در گفتوگو با هنرآنلاین گفت: موضوع تز دکتری من ارتباط بین روانشناسی و فلسفه بود و با توجه به اینکه همیشه دغدغه کار بین رشتهای داشتم، هنر را هم در کنار روانشناسی و فلسفه قرار دادم. در حال حاضر علاوه بر مبحث مطالعات نوجوانی در ایران، در زمینه بررسی نقاط عطف فلسفه، روانکاوی و هنر در نسل خود و به خصوص هنرمندان تجسمی کار میکنم.
اعلایی ادامه داد: بعد از انتشار فراخوان هفته هنر تیر، به این موضوع فکر کردم که اگر قرار است هفتهای برای هنر تهران شکل بگیرد، بخشی از افراد این شهر کودکان و نوجوانان هستند. پس پروپوزالی با موضوع "شهر به مثابه تجربه زیسته" به تیرآرت ارائه کردم و در نهایت نمایشگاهی از آثار 2 گروه کودک و نوجوان شکل گرفت.
او درباره بخش نقاشی گفت: ما ابتدا به کودکان و خانوادههای آنها کتابهایی راجع به شهر معرفی کردیم و بعد در حوزه ادبیات و فلسفه، مفهوم شهر را با کودکان بررسی کردیم. کودکان به همراه خانوادهها برنامههای مشخصی در سطح شهر را بازدید کردند و بعد تجربه زیسته خود از شهر را نقاشی کردند. با توجه به اینکه برای بچهها هنر بسیار عینی است، شهر را به شکلهای مختلف مانند شهر گربهها نشان دادهاند یا مثلا دود ماشینها تبدیل به بستنی میشود تا شهر آلوده نشود. اما نوجوانها با مفاهیم متفاوتتر و راجع به آدمهای شهر نقاشی کردند.
اعلایی ادامه داد: از سوی دیگر من با یک گروه نوجوان کارکردم و به مدت 7 ماه روی نقد نظام سرمایهداری کار کردیم. سعی کردم برای نوجوان این مفاهیم سخت را ساده کنم به صورت بررسی تفاوتها و شباهتها مطرح کنم. به آنها گفتم نظام سرمایهداری کاری با ما میکند که لباسهای یکسان و چهرههای یکسان داشته باشیم و زندگی ما پر از کالا شود. حتی به ما فکر میدهند و معنای زندگی ما از تولد تا مرگ را برایمان تعریف میکنند. این موضوع را از منظر روانکاوی، جامعهشناسی و... بررسی کردیم و زمانی که خواستیم آن را به شهر ربط دهیم، به این فکر کردیم که تفاوتها و شباهتها را بررسی کنیم.
او با بیان اینکه در این پروژه 8 نوجوان 14 تا 16 ساله حضور داشتند، افزود: از نوجوانان خواستم مسیری که هر روز از خانه تا مدرسه و برعکس طی میکنند را به وسیله نرمافزارهای مکاننما ثبت کنند و ببینند آیا هر روز مسیر ثابتی را میروند یا مسیرهای متفاوتی را طی میکنند. اگر مسیر آنها هر روز ثابت است دلیل آن چیست؟ پس از آن علی فی که در زمینه هنر دیجیتال فعال است، برنامهای را طراحی کرد و نقشههایی که بچهها از جی پی اس به دست آوردند، به صورت کدهایی به برنامه داده شد. کسانی که مسیر ثابت داشتند خروجی آنها صدا نداشت ولی کسانی که مسیرهای مختلف را طی میکنند یک موسیقی آمبیانس از نقشههای آنها به وجود آمد. به این ترتیب با این موسیقی آدمها میفهمند که ریتم زندگی آنها چقدر کند یا تند است. تفاوت یا شباهت در مسیرها یا امکان انتخابهای مختلف را میتوان به کل زندگی تعمیم داد.
اعلایی ادامه داد: در کل این نمایشگاه افراد 6 تا 17 ساله حضور دارند و تاکید ما بر کار گروهی است. حتی بعضی نقاشیها را بچهها چند نفره کار کردند. فکر میکنم اگر آدمها بتوانند تجربه زیسته کودک و نوجوان را هرچه غنیتر کنند اتفاقهای خیلی بهتری میافتد. بچهها باید فیلم ببینند، کتاب بخوانند و جاهای بیشتری را ببینند. اگر این فضا را به بچهها و نوجوانان بدهیم اتفاقات خیلی خوبی رخ میدهد. اما نباید به آنها سمت و سو دهیم و بگوییم چه کاری بکنند، در غیر این صورت تابع حرف ما میشوند و میخواهند حرف ما را اجرا کنند.