سرویس تجسمی هنرآنلاین، مجتبی ملک زاده، هنرمند خوشنویس درباره برگزاری نمایشگاه انفرادی در آینده به خبرنگار هنرآنلاین گفت: آخرین نمایشگاه انفرادی که من داشتم، مربوط به سال 1390 و بر اساس آثار احمد شاملو بود؛ اما همواره نمایشگاههای گروهی داشتهام زیرا طی پنج سال اخیر ما گروهی به نام جمع مشتاقان تشکیل دادیم که متشکل از شکستهنویسان جوانی است که عموماً با من کار کردهاند.
او افزود: جمع مشتاقان نزدیک به بیست نمایشگاه جمعی داشته است البته قصد داریم که در آبانماه سال جاری نیز با حضور 50 تا 60 نفر از افراد این گروه، نمایشگاه دیگری داشته باشیم و آخرین دستاوردهای گروه را به نمایش درآوریم.
این هنرمند اضافه کرد: در گروه جمع مشتاقان، اساتید و جوانهایی که مدرک استادی گرفتهاند، حضور دارند. این گروه خط شکسته با تکیه بر اصالتها و اصول خوشنویسی و بیشتر با نگاه به مکتب مرحوم آسید علی اکبر گلستانه اجرا میشود.
ملکزاده درباره برگزاری نمایشگاه انفرادی بیان کرد: قصد دارم که نمایشگاه انفرادی داشته باشم و موارد زیادی را برای موضوع آن مدنظر دارم البته همین الان نیز نزدیک به 300 اثر آماده دارم اما چندان تمایلی به نمایشگاه انفرادی ندارم زیرا به دلیل جریانات شخصی فکر میکنم، زمانی باید نمایشگاه بگذارم که حرف تازهای داشته باشم؛ البته کارهایی در حال انجام دارم اما هنوز به نتیجه دلخواه نرسیدهام.
او خوشنویسی را یک هنر قدیمی دانست و گفت: خوشنویسی هنری قدیمی، قوی و قومی است که سالها و قرنهاست، بزرگان برای دستیابی به آن تلاش کردهاند؛ بنابراین ایجاد تغییر در آن بسیار سخت است. البته منظور از تغییر، شکلی است که به اصول لطمه نزند و حرف نویی نیز برای بیان داشته باشد و البته ایجاد چنین شکلی کار سختی است به همین خاطر من بعد از کارهای شاملو که به گفته بسیاری از اساتید و دوستانی که از نمایشگاه بازدید کردند، یک نگاه نو به خوشنویسی و شعرهای شاملو داشت، آثار تازهای اجرا نکردهام.
این هنرمند تصریح کرد: من در نمایشگاه انفرادی گذشتهام، انتخابهای خاصی داشتم که نوع عرضه آنها نیز نوین بود؛ البته صرفاً قصد ندارم که در نمایشگاه تازهام نیز روی شعر نو مانور بدهم و شاید به سمت ادبیات کلاسیک بروم. اما کار سختی است زیرا نگاه من این است که باید با خشت سنت، معماری نویی را بسازیم. در نمایشگاهی که از اشعار شاملو داشتم، نیز خط من کاملاً سنتی بود اما ارائه و طرز قرار گرفتن حروف و کلمات در صفحه نگاه متفاوتی داشت.
ملکزاده درباره ورود سبکهای تازه به خوشنویسی بیان کرد: خوشنویسی تعریف خود را دارد و کاملاً یک هنر سنتی خاصی است که باید قلم و کاغذ همراه آن باشد بنابراین بیرون رفتن از این حیطه، به معنای خوشنویسی نیست و باید آن را خطاطی نامید و یا با ورود عنصر رنگ، هنر مورد نظر را نقاشی خط بنامیم که البته در مورد اسم این بخشها نیز بحثهایی وجود دارد و داستان متفاوتی است.
او افزود: یقیناً در مورد خوشنویسی نمیتوانیم، قضاوتی مشابه خط نقاشی داشته باشیم زیرا ما در خوشنویسی علاوه بر اینکه باید به گذشتگان شباهت داشته باشیم، لازم است که امضا، عطر و بوی خود را نیز وارد کار کنیم زیرا اگر اجرا تازه نباشد، تکرار است اما نقاشی خط کاملاً بالعکس است زیرا شباهت در این عرصه هیچ ارزشی ندارد و شما نباید شبیه به هیچکس باشید تا اثر ارزشمند شود.
این هنرمند تصریح کرد: خوشنویسی ما و نقاشیخط دو عرصه بسیار متفاوت هستند و نقاشیخط حاصل نگاهی تازه است که یک عده هنرمند برای آن احساس نیاز کردهاند. البته قبل از آن نیز چنین اتفاقاتی رخ داده و چنین آثاری به نوعی در دوره قاجار نیز انجام شده است.
ملکزاده بر لزوم سیاستگذاریهای تازه در انجمن خوشنویسان تأکید کرد و گفت: در انجمن خوشنویسان مشکلات انجمنهای دوگانه حل شده و یک روال اجرایی پیش روست اما به نظر من این انجمن به حدی گسترده شده که نظیر ادارات صرفاً به خود میپردازند و کمتر به تولید و خلاقیت توجه نشان میدهد؛ به همین خاطر میتوان گفت که متأسفانه انجمن تبدیل به یک آموزشگاه بسیار بزرگ شده است.
او ادامه داد: من فکر میکنم باید آموزش را از انجمن جدا کرد. در سال 1329 که انجمن تأسیس شد، آموزش، ترویج خوشنویسی و دفاع از حقوق خوشنویسان جزء اهداف اساسنامه آن بود زیرا ما در سال 1330 با کم شدن خطرناک تعداد خوشنویسان و خطر گسست رو به رو بودیم؛ لذا روی آموزش تکیه کردیم که خوشبختانه در دهه شصت به آن دست یافتیم اما باید برای دهههای آتی برنامه و هدف تازهای تعیین نشد و ما از ابعاد دیگر این عرصه غافل شدیم.
این هنرمند بر لزوم توجه به ابعادی فراتر از آموزش در انجمن خوشنویسان تأکید کرد و افزود: بسیاری از مواقع ما انجمن را مساوی با تمام خوشنویسی میبینیم در حالی که انجمن بخشی از خوشنویسی است و در برههای از زمان بسیار مؤثر بوده است اما الان خوشنویسی کاملاً جدا از انجمن رشد میکند و بسیار پیشرفته است. یعنی ما الان جوانهایی داریم که شاید در دهههای قبل فکر نمیکردیم با این استعداد و کیفیت حضور داشته باشند اما این افراد عموماً با انجمن ارتباطی ندارند. این در حالی است که درون خود انجمن نیز اساتید تراز اول و پیشکسوت برای آموزش حضور ندارند اما خوشنویسی رشد خود را دارد.
ملکزاده، عدم توجه به عرصه اقتصاد هنر و فروش آثار خوشنویسی را یک مشکل اساسی خواند و گفت: متأسفانه این عرصه نتوانسته سهم مناسبی در فروش داشته باشد و این یکی از مسائلی است که انجمن در آن نتوانست موفق باشد در حالی که دفاع از حقوق خوشنویسان یکی از اهداف انجمن بود.
او تأکید کرد: برخی فکر میکنند که خوشنویسی هنری بومی است و جهانی نیست اما من فکر میکنم که اگر امروز کسی میخواهد در هنر جهان دیده شود، باید از محل خود و شخصیت محلی و جغرافیایی خود بهرهمند شود. مثلاً در موسیقی، نقاشی و ... ما نسبت به غرب بسیار عقب هستیم اما موسیقی محلی و فولکلور ما هنوز در غرب شنونده دارد زیرا آنها چنین چیزی را ندارند. لذا فکر میکنم که تأکید بر بومی و محلی بودن، اگر به شکلی اصیل و حرفهای ارائه شود، کاملاً در دنیا پذیرفته است.
این هنرمند بیان کرد: یکی از مشکلاتی که خوشنویسی و هنر ما دارد، این است که به آن کمتر اهمیت میدهیم. در حراجیهای مهم خارج از کشور نظیر کریستیز، ساتبیز و ... یک سری از آثار بینظیر و قدیمی ما که جزء یکی از مهمترین خوشنویسیهای دنیاست، ارائه میشوند؛ اما هنرمندان، مؤسسات دولتی و خصوصی در آنها شرکت نمیکنند تا ابعاد قیمتی چنین آثاری گستردهتر شود به همین خاطر در این حراجها خط اساتیدی چون میرعماد ارزانتر از داخل کشور به فروش میرود که این نشانگر عدم حمایت است.
ملکزاده افزود: میرعماد یا استاد درویش از بزرگترین قلههای هنر تجسمی ما هستند و چرا باید آثار آنان با قیمت کمی فروخته شود و خط فردی معاصر، که معلوم نیست تاریخ درباره آن چه قضاوتی میکند، با قیمتی چند برابری فروخته شود؟ بنابراین مهم است که دولتمردان، فرهنگیان و بخش خصوصی در این عرصه مشارکت کنند تا قیمت هنر ایران افرایش یابد. البته اخیراً اقداماتی نظیر موزه خوشنویسی رخ داده است. این اقدام سبب شده که قیمت آثار خطی قدیمی اندکی رشد داشته باشد اما یقیناً ما نیازمند یک سلسله اقدامات مؤثر هستیم.