سرویس تجسمی هنرآنلاین: نشست "چهاردهم آ- گاهی" با موضوع فلسفه هنر با سخنرانی ژان بشلر در گالری آ برگزار شد. پروفسور بشلر جامعه شناس و نظریهپرداز فرانسوی است که سابقه تدریس در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه سوربون را دارد. او سالها به تحقیق در زمینه فلسفه هنر پرداخته است و هدف او ارائه یک تئوری عمومی برای معرفی وجوه مختلف این موضوع است.
بشلر در ابتدای سخنان خود گفت: ما انسان به دنیا میآییم و برای اینکه انسان بشویم باید در تعامل با یکدیگر به انسانیت برسیم. انسان برای اینکه به انسانیت برسد دائم با مشکل و راه حل مواجه میشود که برای حل آنها با 3 راه روبهرو میشود. فرضیه اول این است که ابزارهایی را که کمک میکنند به یک هدف برسید گردآوری کنید. به این شیوه، وارد کارزار شدن و حرکت کردن میگویند. دومین فرضیه این است که مدام از خودمان سوال کنیم و برای پیدا کردن جواب آن به دانش برسیم. سومین فرضیه، عملگرایی است. یعنی شما ابزار و دانش را با هم جمع کنید و به یک جمعبندی برسید.
در مرحله بعدی بشلر به بیان جایگاه هنر در این فرضیهها پرداخت و گفت: انسان میتواند از ایده به تولید برسد یا اینکه یک ابزار به او ایده بدهد. اما چگونه میتوان تشخیص داد جسمی که ساخته میشود یک تولید هنری هست یا نه؟ برای پاسخ به این سوال روی دو موضوع میتوان تاکید کرد که که یکی از آنها طبیعت و دیگری تولید است. سوال دیگر این است که چه اجسامی میتوانند به من کمک کنند یک اثر هنری تولید کنم؟ پاسخ این است که هر مادهای میتواند تبدیل به اثر هنری شود.
او با تشریح دو دیدگاه مخالف یونانی و چینی در این مورد ادامه داد: از ماده رفتن به جسم هنری، یا از اطلاعات رفتن به یک ماده، دو دیدگاه متفاوت است. برای یونانیها فرم در اولویت است. برای آنها اول ایده طراحی میشود و بعد آن را روی جسم فیزیکی پیاده میکنند. از دیدگاه چینیها کار روی سنگ جید خیلی قوی است و میگویند در دل این ماده، هنری گنجانده شده و کار هنرمند این است که آن هنر را بیرون بکشد.
بشلر با بیان اینکه هیچ مادهای، ماده اولیه نیست، افزود: هر مادهای که از آن استفاده میکنیم یک فرم دارد و کار ما این است که آن فرم را بیرون بیاوریم. از طرف دیگر فرم خودش را در اختیار ماده میگذارد و آرتیست نمیتواند با هر مادهای که میخواهد کار کند. مثلا با آب نمیتواند مجسمه بسارد.
او ادامه داد: حالا چگونه می شود اثر هنری و غیر هنری را از هم تشخیص داد؟ چگونه میشود کیفیت یک اثر هنری ساخته دست انسان را محک زد؟ چه کسی تصمیم میگیرد که مرز کیفیت کجاست؟ تعیین این مرز کیفیت یک کار اجتماعی و فرهنگی است. عدهای که صاحب نظر و سلیقه هستند میتوانند این مرز را مشخص کنند. پس این موضوع با توجه به اوضاع اجتماعی و فرهنگی در هر جامعه فرق میکند.
بشلر با بیان اینکه در هر زمینهای دانش آن مهم است گفت: انسان آزاد است و برای اینکه به انسانیت برسد باید خلق کند. این کار انسان را به همان سه مبنای حرکت کردن، دانش و تولید وامیدارد. انسان دائما با مسائل و چالشهایی درگیر است که مهمترین آنها چالشهای سیاسی، اقتصادی، مذهبی، آموزشی و... هستند. بررسیهایی در طول تاریخ نشان میدهد تولیداتی که اسم اثر هنری به خود میگیرند در سه دسته مذهبی، سیاسی و سرگرمی جا میگیرد. پس میتوان نتیجه گرفت در یک اثر هنری باید این سه گزینه در نظر گرفته شود. بر این اساس اگر بخواهیم اثر هنری را از اثر غیرهنری تشخیص دهیم، آنچه با مبنای این سه موضوع از زیر دست انسان درمیآید میتواند اثر هنری باشد. اما این نتیجهگیری چندان دقیق نیست.
او ادامه داد: یک اثر هنری زمانی به اوج خود میرسید که از کیفیت خیلی بالا برخوردار باشد. اثر هنری یا هنر یک موضوع جهانی، انسانی نیست و روی سیاست، مذهب و سرگرمی بنا میشود. هنر به خودی خود یک موضوع جهانی نیست. هنر بسیار وابسته به یک مکتب، اجتماع یا فرهنگ است. زمانی میتوانیم راجع به هنر صحبت کنیم که در قالب یک تمدن و فرهنگ خاص قرار بگیرد. باید محتوای قومی هر فرهنگی را بشناسیم تا بتوانیم آثار هنری آن را تحلیل کنیم.
این جلسه با بیان نظریات دیگری از ژان بشلر ادامه یافت.