سرویس تجسمی هنرآنلاین: شراره صالحی، هنرمند ایرانی مقیم پاریس، پژوهشگر و مدرس هنر، دکترای شرقشناسی، محقق فوقدکترا در مرکز مطالعات عالی سوربن، همکار پژوهشی مرکز شرقشناسی پاریس و عضو انجمن نسخ خطی اسلامی لندن، سالهاست که جدا از تدریس در دانشگاه، به تحقیق و خلق آثار هنری دست میزند. نمایشگاه اخیر او با عنوان "بداههپردازی" در نگارخانه الهه به مدت چهار روز ٢٧ تا ٣٠ مردادماه در حال برگزاری است.
معمولا شما نمایشگاههایی که تاکنون برگزار کردهاید، بیشتر آثاری در ابعاد بزرگ و البته با ایدههای از پیشپرداختهشده و مبتنیبر طراحیهای خلاقانه بوده. چطور شد که سراغ "بداههپردازی" رفتید و البته در این مسیر از نگارگری ایرانی بهره بردید؟
همانطور که میدانید، نقاشی ایرانی همیشه در الهامبخشی آثارم نقش عمدهای داشته و در چهارمین دوره کاری هم متأثر از نقاشی ایرانی بودم. انتخاب قطع کوچک برای این آثار هم در واقع پیروی از نقاشیهای نسخ خطی است که عمدتا قطع بزرگی ندارند. در مورد "بداههپردازی" - عنوانی که خود برای این آثار برگزیدهام- در راستای معاصرسازی نقاشی ایرانی و تطبیق آن با شتاب دنیای امروزی و حجم بالای اطلاعات دریافتی (Mass media) قرار میگیرد که ریتم تند را برای ایجاد نقاشیها برگزیدم. بین ١٠ تا ٢٠ دقیقه برای طراحی اصلی بدون طرح اولیه و دو تا سه ساعت برای اجرای جزئیات پیچیده و عمدتا انبوه وقت گذاشتم. نقاشیام ذهنی و وسیله کارم هم فقط ماژیکهای طلایی و سفید روی زمینه فوم سیاه بود. میدانید که ماژیک وسیله سریعی است، هم در کارکردن و هم بلافاصله خشکشدن و امکان تغییر یا اصلاح نیز در خطوط وجود ندارد. در واقع این آثار قبل از هر چیز برایم بهچالشکشیدن خودم و توانایی هنریام بوده است.
چرا مدتزمان نمایشگاه کوتاه است؟ دلیل آن چیست؟
در کشورهای دیگر مرسوم است که برای فروش اجناس اکازیون یک flash sale یا vente flash میگذارند. به این معنی که مثل برق سریع و فرار فلاش عکاسی، فرصت از دست میرود و مردم باید شتاب کنند. من با توجه به ریتم تند آفرینش این آثار تصمیم گرفتم که vente flash را در زمینه برگزاری نمایشگاه نقاشی آزمایش کنم. زمان برگزاری نیز سریع و کوتاه باشد که درعینحال با ریتم آفرینش آثار نیز هارمونی داشته باشد.
خانم صالحی اصولا بداههپردازی در طول تاریخ هنر چه جایگاهی دارد؟
میدانید که ما در ادبیات فارسی، تاریخی طولانی برای بداههسرایی داشتهایم، ولی نقاشی بداهه تا آنجایی که من اطلاع دارم نداشتهایم. بههمیندلیل من سعی کردم به صورت بداهه نقاشی کنم و عنوان "بداههپردازی" را روی آن گذاشتم. سعی من این بوده که از این راه روش جدیدی برای کار مبتنیبر زمینه نقاشی قدیم ایرانی به وجود آورم. خوشبختانه با وجودی که مدت آفرینش این سری از کارها هنوز به یک سال نرسیده است، اما در اروپا با استقبال بسیار خوبی از طرف کلکسیونرها مواجه شدم.
چرا این نمایشگاه را در "نگارخانه الهه" برگزار کردید؟
با توجه به سابقه فعالیت "نگارخانه الهه" و عملکرد موفق آن و همچنین استقبال این گالری از آثار و آفرینشهای نوین، آنجا را انتخاب کردم. ضمن آنکه آشنایی طولانیمدت با خانم الهه جواهری، مدیر آن، هم برایم از دلایل مهم دیگر انتخاب این گالری بود.
اصولا تاکنون رویکرد هنرمندان و منتقدان به این نوع تفکر که همچون "تضمین" در شعر پارسی میماند، چیست؟
برای بررسی رویکرد هنرمندان و منتقدان برای این شیوه کار من - که ابداعی شخصی است - به نظرم نیازمند زمان بیشتری هستیم. من امیدوارم که بتوانم شیوه بداههپردازی را بهعنوان یک جریان هنری راهاندازی کنم. باید دید استقبال به چه صورت است.
آیا چنین روشی ایجاب میکند که قطع آثار کوچک باشد؟
الزاما نه... . من به قطعهای بزرگتر هم فکر میکنم.
چرا نقش- نگارههای شما لطافت بیشتری در مقایسه با اصل نگارگریهایی که ما شاهدش هستیم، دارد. انگار خطوط بهکارگیری در کارهایتان انحنای بیشتری دارند؟
اینکه نظر لطف شماست! اگر به واقع اینطور باشد باید بگویم که من فقط میدانم که با عشق نقاشی کردم... . به قول معروف آن سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند!