سرویس تجسمی هنرآنلاین: سال جاری هفتاد و پنجمین سالگرد مهاجرت آوارگان لهستانی به ایران در بحبوبه جنگ دوم جهانی است و ایران که خود در این زمان از پسلرزههای این جنگ جهانی در امان نمانده بود، با مهر پذیرای این مهمانان رنجدیده شد. برای بزرگداشت این رویداد تاریخی که نشان قدمت تبادلات فرهنگی بین دو کشور است، مؤسسه آدام میشکویچ، با حمایت وزارت فرهنگ و میراث ملی لهستان و سفارت این کشور در تهران، با همکاری مجموعه فرهنگی کاخ سعدآباد، معاونت هنری شهرداری اصفهان و موزهی هنرهای معاصر اصفهان، اقدام به برگزاری سلسله رویدادهایی در تهران و اصفهان کرده است و به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد سفر لهستانیها در کشاکش جنگ دوم جهانی به ایران، نمایشگاه عکس "متولدین لهستان مستقل، لهستانیها؛ کودکان اصفهان بعد از ۷۵ سال به ایران باز میگردند" در تهران (نگارخانه کاخ سعدآباد) و اصفهان (موزه هنرهای معاصر) برگزار میشود. همچنین پروژه فرهنگی هنری "کافه پولونیا" و نمایش "اصفهان، شهر بچههای لهستان" هم اجرا میشود.
به همین مناسبت، پیش از ظهر امروز 11مهرماه نشستی با حضور پاتریشیا اوزجان کاردار سفارت لهستان در ایران، آنا دودا نماینده موسسه آدام میشکویچ، محمدرضا کارگر سرپرست مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، علیرضا دولتشاهی تاریخشناس و عضو انجمن دوستی ایران و لهستان و خسرو سینایی فیلمساز و کارگردان فیلم مستند "مرثیه گمشده" در بنیاد لاجوردی برگزار شد.
روابط ایران و لهستان همیشه دوستانه بوده
پاتریشیا اوزجان کارولفسکا، کاردار سفارت لهستان در ابتدای این نشست، گفت: نمایشگاه عکس "متولدین لهستان مستقل" توسط سفارت لهستان حمایت میشود. این نمایشگاه درباره تاریخ ۱۲۰ هزار شهروند لهستانی اعم از نظامی و غیرنظامی است که ۷۵ سال پیش در بهار ۱۹۴۲ به طور معجزهآسایی به ایران راهشان را پیدا کردند.
او ادامه داد: این نمایشگاه که به زودی در تهران و اصفهان برگزار میشود نمونههایی از میراث لهستان را از طریق مجموعه منحصر به فرد از نگاتیوهایی که در استودیوی ابوالقاسم جلا نیم قرن بعد از پایان یافتن جنگ جهانی دوم یافت شده است، ارایه شده که توسط موسسه آدام میشکوویچ برگزار میشود.
او با اشاره به تاریخچهای از ورود مهاجران لهستانی به ایران گفت: در خلال جنگ جهانی دوم مردمان ساکن در نواحی مرز شرقی جمهوری لهستان قربانی تبعید گسترده به اردوگاه های کار اجباری در اتحاد جماهیر شوروی سابق شدند پس از دوره بردگی و کار اجباری شهروندان لهستانی اجازه تشکیل ارتش یافتند. با قطع روابط دیپلماتیک بین دولت در تبعید لهستان و اتحاد جماهیر شوروی ارتش از طریق قزاقستان به ایران را یافت .تعدادی از شهروندان لهستانی با کمک ارتش ژنرال ووادیسواس از شوروی فرار کردند این گروه 3 هزار یتیم را شامل می شد که به همراه مراقب و معلمان خود ساکن اصفهان شدند.
پاتریشیا اوزجان ادامه داد: در اصفهان پناهندگان لهستانی مکانی یافتند که در آن می توانستند تجربیات گذشته خود را فراموش کرده و قدرت و ایمان به آینده ای بهتر را پیدا کنند.
پاتریشیا اوزجان ادامه داد: لهستانی ها 2 تا 3 سال در ایران ماندند تصویری که از ایران در ذهن آنها باقی ماند تصویر مهمی بود و دهها سال بعد آن ذهنیتشان از مردم ایران مردمی خوش قلب و مهربان است که از زندگی در کنار آنها لذت برده اند.
او گفت: به عنوان کاردار سفارت می گویم که ما خاطرات 75 سال قبل را همیشه در ذهنمان نگه می داریم و مبنا و مرکز روابطمان با جمهوری اسلامی قرار می دهیم .روابطی که پایه اش 540 سال پیش بنا گذاشته شده است.
کاردار سفارت لهستان خاطرنشان کرد: روابط ایران و لهستان همیشه دوستانه بوده و روابط دیپلماتیک دو کشور ۵۴۰ سال پیش پایهگذاری شده است. امروز هم تاریخ مشترکمان را فراموش نمیکنیم و همکاریهای خود را ادامه میدهیم و محور فعالیتهای فرهنگی امسال ما حول حضور لهستانیهای جنگ جهانی دوم در ایران است. نمایشگاه عکسهای "متولدین لهستان مستقل" در موزه هنرهای معاصر اصفهان و کاخ سعدآباد تهران هم از جمله آنها است که با نمایشگاهگردانی خانم پریسا دمندان برگزار خواهد شد.
ایران معمولاً مکان مناسبی برای حضور مهاجرها بوده
محمدرضا کارگر سرپرست مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد در ادامه این نشست، طی سخنانی، اظهار کرد: متأسفانه اکثر اوقات مدیران سیاسی هستند که روابط ملتها را تعیین میکنند اما فکر میکنم این ملتها هستند که با روابط خود، باید سیاسیون را تابع خود قرار دهند.
او با بیان اینکه ایران معمولاً مکان مناسبی برای حضور مهاجرها بوده، با اشاره به تاریخچه روابط فرهنگی میان ایران با سایر کشورها، خاطرنشان کرد: آثار مکشوفه در حفاریهای باستانی فلات ایران مؤید این موضوع است. تنوع فرهنگی امروز کشور ما هم شاید محصول همین حضورها، ارتباطات و مهاجرتهاست.
مدیرکل موزههای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تاکید کرد: برای ما مایه مباهات است که در طول تاریخ، پدران ما همواره با مردمی که ایران را به عنوان مهاجرت دائم یا موقت انتخاب کردند، جوری رفتار کردند که خاطرات خوشی برای مهاجران رقم زده است. البته ما هم مهاجرتهایی داشتهایم و اکنون ۷ میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند.
او با بیان اینکه مهاجرین معمولاً به دنبال سرزمینهایی هستند که در آن آزادانهتر فکر و زندگی کنند، تصریح کرد: اگر میبینیم در مقطعی ایران میزبان مهاجران بوده این نشان میدهد که شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران مناسبتر از آن کشور بوده است. استنباط من این است که امروز هم باید مقصد خوبی برای مهاجران باشیم کما اینکه امروز هم مهاجرانی را میزبانی میکنیم.
نمایشگاه "لهستانیها" میراث لهستان را نمایش می دهد
آنادودا نماینده مؤسسه "آدام میشکویچ" نیز در ادامه با این توضیح که مؤسسه "آدام میشکویچ" میخواهد از ملت ایران تجلیل کند برای اینکه در جنگ جهانی دوم به ما پناه داد، بیان کرد:
نمایشگاه "لهستانیها" میراث لهستان را نمایش میدهد. عکسهای این نمایشگاه به صورت تصادفی توسط خانم دمندان در نگارخانه آقای ابوالقاسم جلا در چهار باغ اصفهان پیدا شد.
نماینده مؤسسه "آدام میشکویچ" اظهار داشت: برخی عکسهای نمایشگاه در کتاب وجود ندارند و برای اولین بار است که به نمایش درمیآیند. مقدمات برگزاری این رویداد یعنی گرامیداشت هفتاد و پنجمین سال مهاجرت لهستانیها به ایران، یک سال به طول انجامیده است.
علیرضا دولتشاهی محقق و مؤلف کتاب "لهستانیها در ایران" نیز در این نشست درباره تاریخچه حضور لهستانیها در ایران گفت: لهستانیها در ایران نه مهاجر هستند، نه پناهنده. اما سؤال این است که چرا اخباری از حضور آنها در ایران نیست؟ چون شوروی رسانهها را محدود کرده بود، از سوی دیگر حزب توده هم آنچه را علیه روسیه و درباره لهستانیها نوشته میشد، سانسور میکرد. بعد از رفتن آنها از ایران هم اخباری درباره آنها منتشر نمیشود تا اینکه سالها بعد آقای خسرو سینایی فیلم ارزشمند "مرثیه گمشده" را ساختند که متأسفانه به اکران عمومی در نیامد.
او خاطرنشان کرد : در ششماه اول حضور لهستانیها در ایران، 40 کودک متولد شد. آنها بعدها پس از رفتن از ایران انجمنی به نام "کودکان اصفهان" را راهاندازی کردند و عکسهای زیادی از این اتفاق دارند.
"قطار زمستانی" آرزویی که محقق نشد
در ادامه این نشست خسرو سینایی کارگردان فیلم "مرثیه گمشده" که به حضور لهستانیها در ایران اختصاص دارد، اظهار کرد: سال 1349 پدر دوست مسیحیام فوت کرد و برای خاکسپاری به قبرستان ارمنیها در دولاب تهران (منطقه 14) رفتیم. هنگام قدم زدن در این قبرستان با سنگ قبرهای لهستانیهای مهاجر در ایران مواجه شدند. پس از آن به مدت 4 سال یعنی تا 1353 به وزارت فرهنگ و هنر و تلویزیون آن زمان برای ساخت فیلم اصرار کردم اما برای آنها اهمیتی نداشت تا اینکه در همان سال آقای ایرج گرگین مرا صدا کرد و گفت شاه و ملکه به زلاندنو (نیوزلند) رفتند و در بدو ورود با چند کودک لهستانی مواجه شدند که سرود میخواندند، بچههای لهستانی که با کشتی از طریق بمبئی به زلاندنو برده شدند و تابعیت آنجا را گرفتند. اگر بخواهی میتوانی به زلاندنو بروی و درباره لهستانیها فیلم بسازی.
او ادامه داد: زمانی که به زلاندنو رفتم در آنجا محبتی به ما شد که محبت به مردم ایران بود. پس از بازگشت به اتفاق 4 فیلمبردار به شهرهای اصفهان، اهواز، قزوین و ... رفتیم و 19 ساعت فیلم از قبرستانها و محلههای متعلق به لهستانیها تهیه کردیم. وقتی در سال 54 از تلویزیون استعفا دادم، پوزتیوها و نوارهای صدا را به آتلیه شخصیام بردم تا فیلم را تمام کنم. سال 55 شرایط مملکت سیاستزده بود و دیدم اگر نشان دهم که شاه و ملکه به زلاندنو رفتند،این فیلم تبدیل به یک فیلم سفارشی و حکومتی میشود، اگر هم نشان ندهم که من را مؤاخذه میکنند که چرا با پول تلویزیون رفتی و سفارش ما را انجام ندادی.
سینایی در ادامه یادآور شد: 3 سال بعد از وقوع انقلاب نزد آقای سیدمحمد بهشتی از مدیران تلویزیون رفتم و گفتم حاضرم نگاتیوها را بخرم. ایشان زیرکی کرد و گفت دو نفر اول باید راشها (۱۹ ساعت فیلم خام) را ببینند تا تصمیم بگیریم. عبدالله اسفندیاری و داود میرباقری آمدند و راشها را دیدند و بعد که رجوع کردم گفتند نمیفروشیم بلکه سرمایهگذاری میکنیم تا آن را بسازی.
او ادامه داد: موسیقی فیلم و متن آن را نوشتم و فیلم مونتاژ شد، حال باید قطع نگاتیو میشد و آن را به تلویزیون دادم. دو هفته گذشت و خبری نشد تا اینکه به من گفتند از نگاتیوهای شما فقط 5 دقیقه موجود است که متعلق به سفر شاه به زلاندنو است. بنابراین مجبور شدم در انبار تلویزیون مدت زیادی وقت صرف کنم تا نگاتیوها را پیدا کنم و همه غیر از یکی را پیدا کردم و فیلم ساخته شد و البته دوباره در آرشیوهای تلویزیون گم شد.
سینایی همچنین به استقبال از فیلم "مرثیه گمشد"در لهستان اشاره کرد و گفت: به خاطر این فیلم در سال 2008 نشانه شوالیه جمهوری لهستان توسط رئیس جمهور فقید این کشور به من اهدا شد. همچنین تفاهم همکاری برای ساخت فیلم سینمای مشترک به کارگرددانی بنده میان لهستان و فارابی امضا شد که نام آن فیلم "قطار زمستانی" بود اما فقط 8 میلیارد تومان بودجه میخواست (نیمی بر عهده لهستان بود) ولی متأسفانه هنوز این موضوع که آرزوی من است، محقق نشده و این در حالی است که بازیگر اول فیلم آقای عزتالله انتظامی بود که متأسفانه دیگر امکان بازی ندارند.