شاهرخ ضرغام

  • معرفی کتاب لباس شخصی‌ها

    شاهرخ هم بلافاصله دستش را بلند کرد و کشیدۀ محکمی گذاشت زیر گوشم. یک‌دفعه همه ساکت شدند و به ما دو تا نگاه کردند. باورم نمی‌شد شاهرخ بزند توی صورتم.