سرویس معماری هنرآنلاین: صابر اسدی، متخصص سازههای تاریخی و دکترای مرمت، نبود اصول مشترک در عرصه مرمت ایران را مشکل اساسی این حوزه دانست و در این باره به خبرنگار هنرآنلاین گفت: به طور حتم اصولی که در تمام دنیا وجود دارند، قانون به شمار نمیروند و تنها به عنوان توصیه دیده میشوند، بنابراین ما باید تفسیر خودمان را بر مبنای ویژگیهای تاریخی آثار ایرانی بنویسیم و توسعه دهیم اما متأسفانه ما این بخش را نداریم، به همین خاطر عمدتاً شاهد هستیم که در مرمت آثار تفسیر به رأی میشود.
او افزود: نبود اصول مشترک در عرصه مرمت ایران، سبب شده که در کارها یا بسیار محافظهکارانه برخورد شود و یا شاهد اقداماتی بیپروا و تفسیر به رأی باشیم که مداخلات مخل ارزشهای تاریخی را شامل میشود.
این مرمتگر تصریح کرد: متأسفانه تا امروز در عرصه مرمت ما نگاه مشترکی تعریف نشده تا همه بر روی آن توافق داشته باشند به همین خاطر گاهی شاهد هستیم که یک اثر بر مبنای نظر یک متخصص که دیدگاههایش مربوط به 50 سال پیش است، اجرا میشود و گاهی یک جوان با دیدگاههای امروزی روند دیگری را در پیش میگیرد، بنابراین در چنین شرایطی نمیتواند قضاوت کرد زیرا معیار و شاخص واحدی در این عرصه وجود ندارد.
اسدی ادامه داد: وقتی معیار مشخصی در عرصه مرمت وجود ندارد، اختلاف سلیقههای بسیاری نیز شکل میگیرد به عنوان مثال سر در باغ ملی مدتی پیش مرمت شد اما آیا این سردر در مقابل آتشسوزی و سایر مخاطرات نیز مقاوم شده است؟ مسئله این است که اساساً اصلی برای مطرح کردن چنین سؤال و خواستهای در جامعه مرمت ما وجود ندارد.
او عدم تطابق نظر مدیران با مرمتگران را یکی دیگر از مشکلات دانست و تأکید کرد: در موزه صنعتی تهران، ما به خاطر چوبی بودن سقف بنا، پیشنهاد مقاومسازی در برابر آتشسوزی را ارائه کردیم اما مدیران وقت به علت هزینۀ زیاد با این موضوع مخالفت کردند.
این متخصص سازههای تاریخی تصریح کرد: در بحث زلزله مسئله میتواند بدتر و بغرنجتر باشد زیرا موجودیت آثار تاریخی را در معرض خطری جدی قرار میدهد اما متأسفانه به دلیل اینکه ما روندی واحد در مواجه با آثار تاریخی نداریم، نگاهی نیز به این بخش نیست.
اسدی اظهار کرد: اگر چه مداخله کردن در یک اثر میتواند خطر از بین رفتن ارزشهای تاریخی را در برداشته باشد اما مداخله نکردن نیز میتواند در برخی موارد خطرناک باشد؛ زیرا میتواند باعث از بین رفتن سرمایههای مادی و معنوی شود که صرف آن شده است.
او در پاسخ به این سؤال که آیا امکان ایمنسازی بناهای قدیمی بدون از بین رفتن ارزشهای تاریخی میسر است، گفت: به نظرم ما میتوانیم بدون از بین بردن ارزش تاریخی یک اثر به سمت ایمنی آن حرکت کنیم و این دو مخل یکدیگر نیستند و تضادی با هم ندارند؛ اما متأسفانه مسئله این است که در بسیاری از موارد به دلیل دیدگاههای قدیمی و یا مباحث اقتصادی مدیران میراث فرهنگی حاضر نمیشوند که این بُعد را نیز مد نظر قرار دهند درحالیکه عدم توجه به مباحث ایمنی به دلیل کاهش هزینهها میتواند در آینده کل سرمایه و زحمات انجام شده را در معرض خطر قرار دهد.
اسدی خاطرنشان کرد: مرمت امری است که به وسیله استادان و سینه به سینه آموزش داده شده است، به همین خاطر هنوز برخی از مدیران و مسئولان نگاهی کاملاً سنتی به این عرصه دارند درحالیکه با نگاه جهانی، مداخله بالذات مضر یا مفید نیست و نوع جهتگیری مرمتگر به آن ارزش و اعتبار میبخشد؛ یعنی وقتی قرار است که یک بنا کاربری دریافت کند، الزاماً مداخله نکردن بهتر نیست البته این دیدگاه عموماً تحت تأثیر مباحث مالی و اقتصادی مطرح میشود و کاهش هزینهها بحث اصلی در این عرصه است درحالیکه بارها دیدهایم که آثاری با هزینههای بیشتر و ایمنی کمتر مرمت شدهاند.
او پیشنهاد داد: اگر با این شرایط، آییننامههای مرمت و مهندسی ایران و جهان را بررسی کنیم میتوانیم میزان مداخلات و نحوه برخورد با این مباحث را مشخص کنیم یعنی هم معتقد به ایمنی و هم کالبد تاریخی باشیم و هیچ یک را به نفع دیگری تخطئه نکنیم.
این کارشناس درباره آتش سوزی میدان حسنآباد، گفت: درست است که میدان حسنآباد مرمت نشده است اما اگر قرار بود، مرمتی انجام شود قطعاً ما میتوانستیم خرپاهای چوبی را مرمت کنیم اما با استفاده از یک لایه رنگ دیرسوز، مقاومت بیشتری را به چوب در برابر آتش بدهیم. در این صورت چوبها دیرتر دچار تخریب شده، سقف نمیریزد و قطعاً میزان خسارت نیز کاهش پیدا میکند. در واقع با یک چنین روشی میتواند ایمنی را در بحث آتش سوزی بالا برد اگر چه کاربری این فضا نیز مناسب آن نبود زیرا باید یک فضای تاریخی با کاربری آن همخوانی داشته باشد تا کمترین آسیب را شاهد باشیم.