سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: ۱۶ نمایشنامه تک پردهای اثر شل سیلورستاین با ترجمه بهرنگ رجبی منتشر شد.
"دست از هر امیدی بکش"، "تمام نخ"، "به این حیوان غذا ندهید"، "ورود سگ ممنوع"، "ریشه ناخن"، "ژست ممنوع"، "یک لنگه کفش تنیس"، "اصرار ممنوع"، "استفاده از کلاه ایمنی در این محوطه الزامی است"، "لبخند"، "قایق نجات دارد غرق میشود"، "بهترین بابا"، "گروه سه نفری"، "تق"، "داری اون جا چی کار می کنی؟" و "روز خوبی داشته باشید" عناوین نمایشنامههای این کتاب هستند.
این کتاب در ۱۳۰ صفحه و با قیمت قیمت ۱۰ هزار تومان منتشر شده است.
همچنین کتاب "ساختار انقلابهای علمی" نوشته تامس س.کیون با ترجمه علی جوادزاده توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
در معرفی این کتاب نوشته شده است: "این کتاب اولین گزارش منتشرشده از طرحی است که حدود ۱۵ سال پیش از این، به ذهنم رسید. آن زمان سرگرم تکمیل پایان نامه دکتری خود در رشته فیزیک نظری بودم. از بخت خوش کار تدریس فیزیک به دانشجویان رشتههایی غیر از علوم طبیعی، در چارچوب یک واحد درسی آزمایشی در کالج، سبب نخستین رویاروییام با مقوله تاریخ علم شد. با کمال تعجب این مواجهه با نظریات و تجربیات کهن علمی، تحول بنیادینی در درک من از طبیعت علم و دلایل موفقیت آن پدید آورد.
نگاهی که کیون در این کتاب دارد، متاثر از فلسفه تحلیلی است و داعیه اصلی اش هم در این اثر، این است که علم به روش تجمع تدریجی و خطی اطلاعات و دادههای نوین، توسعه پیدا نمیکند بلکه از طریق انقلابهای دورهای پیش میرود.
این کتاب ۱۳ فصل دارد که به ترتیب عبارتند از: نقشی برای تاریخ، گذار به سوی علم متعارف، سرشت علم متعارف، علم متعارف به مثابه حل معما، اولویت پارادایمها، ناهنجاری و بروز اکتشافات علمی، بحران و ظهور نظریههای علمی، واکنش به بحران، طبیعت و ضرورت انقلابهای علمی، انقلاب ها به مثابه دگرگونیهایی در چشم انداز جهان، نامرئی بودن انقلاب ها، استقرار انقلابها، پیشرفت از طریق انقلابها."
این کتاب در ۳۸۸ صفحه و با قیمت 28 هزار تومان منتشر شده است.
و در آخر کتاب "شهرداران ولز چگونه میمیرند" نوشته علی احمدی در نشر موج منتشر شده است.
در بخشی از داستان "فاضلاب آقای شهردار" این کتاب میخوانیم: "یک روز صبح زود وقتی پرستار برای سرکشی به اتاق آقای شهردار رفته بود، متوجه شده بود که شهردار همانطور که زیر تخت قایم شده بوده، سکته کرده و مرده است. پرستار گفته بود که روی زمین ردپای چند موش دیده است. از توی یقه لباس شهردار یک دفترچه کوچک پیدا کردند که در آن نوشته شده بود:
به دستور موش بزرگ، موشها لباسهای مرا پاره پاره کردند و مرا نیمه لخت به اتاق بچه موشها بردند، هزاران بچه موش با چشمهای بسته و بدن قرمز رنگ و بدون مو آنجا بودند و من مجبورم به آنها غذا بدهم و زیرشان را تمیز کنم و گرنه به من غذا داده نمیشود. اگر یکی از بچه موشها را لگد کنم و او جیغ بزند، تمام بچه موشها شروع به جیغ زدن میکنند و آنقدر جیغ میزنند که سرسام میگیرم. برای همین باید در سکوت تمام و با دقت کار کنم. غذای بچه موشها توی یک گودال از راه سوراخی در دیوار ریخته میشود که شامل گوشت گندیده حیوانات مرده و تکههای پوسیده گیاهان است این غذا خیلی بدبو و چسبناک است و به تن من میچسبد، گاهی نوزادان انگشتان مرا بجای غذا گاز میگیرند و من مجبورم دهانم را بگیرم وگرنه با کوچکترین صدا باز آنها جیغ میزنند و آن روز از غذای من خبری نیست. گاهی اوقات موش بزرگ به داخل اتاق میآید و صدها بچه موش جدید میآورد و موشهای بزرگتر را میبرد و به من نگاه میکند و چشمانش برق میزند و من از این برق میترسم زخمهای تنم عفونت کرده است و از آنها چرکی زرد رنگ بیرون میآید گاهی سرم گیج میرود و چشمانم سیاهی میرود و زمین میخورم."
این کتاب ۶۵۰۰ تومان قیمت دارد.