به گزارش هنرآنلاین، اولین قسمت از فصل چهارم «زخم کاری»، جمعه 16 آذر منتشر شد، فصل پرماجرایی که با عنوان «مجازات» قرار است مهر پایانی باشد بر آنچه گذشت این قصه از دیروز تا امروز. نقطه عطف این فصل را میتوان در بازگشت به گذشته و زنده کردن حال و هوای فصل اول سریال دانست، جریانی که به واسطه تعامل مالک با سیما رقم خورد و با حضور سمیرا کاملتر شد.
شروع این فصل با فلاشبکی به گذشته آغاز شد، زمانی که سیما به خانه مالک و سمیرا رفت تا معلم خانگی فرزندشان میثم شود و با تحقیرهای سمیرا مواجه شد، آغازی که فصل اول این سریال را به شکل دیگری یادآوری میکرد و مخاطب را یاد سکانسی میانداخت که مالک همان تحقیرها را برای اولین بار که وارد عمارت ریزآبادیها شد، از مستخدم آنجا شنید.
در ادامه سکانسی که سمیرا اسلحه مخفیش را از خاک درمیاورد و با لبخند آن را تماشا میکند هم این ارتباط با گذشته را بار دیگر تکرار میکند. در کل میتوان گفت که آغاز فصل چهار، یادآور شروع این سریال در فصل یک است. مهدویان در همین قسمت نخست، خط و ربطها را به خوبی به تصویر کشیده و شخصیتهای یاد شده را مقابل هم قرار میدهد. در عین حال خرده داستانهایی هم خلق میکند که مهمترین آن حضور پدر سیما با بازی مهدی سطانی است که تماشاگر فکر میکند مرده اما بعد متوجه میشود که زنده بوده و در یک آسایشگاه روانی بستری است.
در این فصل مالک که صاحب تخت و تاج ریزآبادیها شده، فصل جدیدی را در روابط شخصی و کاریش آغاز میکند و در این بین سمیرا به عنوان یکی از سهامداران بزرگ هلدینگ، تلاش میکند تا با مالک مصالحه کند. این جریان از ابتدای قسمت یک با حضور سمیرا در خانه کودکیهای سیما، آن هم زمانی که مالک برای غافلگیری سیما با بازسازی آن خانه، او را به آنجا دعوت کرده، به چشم میخورد. ملاقاتی به ظاهر دوستانه که سمیرا به واسطه آن در تلاش است تا ثابت کند دیگر با مالک جز به عنوان شریک هلدینگ، ملاقات و کاری نخواهد داشت!
اما این تمام ماجرا نیست، همانطور که قبلتر هم اینچنین نبوده و سمیرا با جاهطلبی همیشگیش به دنبال بازگرداندن مالک و آوردن او در تیم خودش بوده، اتفاقی که البته اینبار شکل دیگری به خود گرفته و با زخمهای کاری همراه شده که او را بیشتر به سمت انتقام سوق میدهد تا همراهی مجدد با مالک.
مهدویان براساس علاقهمندیاش به نمایشنامههای شکسپیر، بعد از مکبث، هملت و شاهلیر، حالا برای فصل چهارم سراغ اقتباس از «اتللو» رفته است. اقتباسی که برای قضاوت درباره آن هنوز زود است اما رد این نگاه را میتوان حتی در پوستر این فصل نیز مشاهده کرد، جریانی که باید دید اینبار قرار است چطور پیش برود؟
همچنین «زخم کاری» در شرایطی به پایان فصل سوم رسید که مالک اینبار خود در میانه میدان اقدام میکرد و نه فقط سیلیاش به صورت سمیرا به دلها نشست که گلولههای پایانبخش زندگی طلوعی هم از اسلحهای خارج شد که او در دست داشت. روایت «زخمکاری» در فصل سوم در اوج تعلیق به پایان رسید و همین تعلیق درباره سرنوشت کاراکترها، انتظارات برای فصل چهارم را به اوج رساند.
مهدویان هم اعلام کرده است که داستان «زخم کاری» را در همین فصل به پایان خواهد رساند و بنابراعلام فیلیمو احتمالا تعداد قسمتهای این فصل از فصلهای قبلی کمتر خواهد بود. همه اینها یعنی سرانجام مالک، سمیرا و سیما، خیلی زود تعیین خواهد شد تا پرونده این سریال برای همیشه بسته شود؛ پایان خون و جنون آن هم با چاشنی مجازاتی که باید دید چطور رقم میخورد؟
انتهای پیام