گروه ادبیات خبرگزاری هنر ایران - کتاب «تابستان 1369» که به کوشش استاد مرتضی سرهنگی تألیف و توسط انتشارات سورۀ مهر به چاپ رسیده است، در قالب چهل خاطره چگونگی اسارت چهل نفر از رزمنده‌های دوران دفاع مقدس را روایت می‌کند.

مرتضی سرهنگی علّت نگارش این اثر را این‌طور بیان کرده است: «ما در تابستان 1369 آزادی و بازگشت به میهن آزادگان را دیدیم ولی از نحوۀ اسیر شدن آنها خبر نداشتیم. همین مسئله سبب شد تا به فکر نوشتن این کتاب بیفتیم تا علاوه بر لحظۀ آزادی، وقایع لحظۀ اسارت آزاده‌های دوران دفاع‌مقدس را هم روایت کرده باشیم.»

میثم رشیدی مهرآبادی در هفته‌نامۀ قفسۀ کتاب با «محمد قلسمی‌پور» و «نصرت‌الله صمدزاده» دو تن از کارشناس‌های صاحب‌نام ادبیات پایداری دربارۀ این اثر خوش‌خوان و دوست‌داشتنی گفتگو کرده است که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می‌گردد.

 

نصرت‌الله صمدزاده

نصرت‌الله صمدزاده

از نگاه من، کتاب‌ پنج ویژگی‌ کلی‌ دارد که درباره هر کدام از این ویژگی‌ها می‌توانیم‌ جداگانه بحث‌ کنیم.

ویژگی اول
نخستین ویژگی پدیدآورنده کتاب است که مرتضی سرهنگی است و تصور می‎‌کنم حتی قبل از تشکیل دفتر ادبیات و هنر مقاومت، کار برجسته خبرنگاری خودش را با موضوع اسارت، به‌ویژه اسرای عراقی شروع کرده باشد. در روزنامه جمهوری اسلامی اوایل دهه ۶۰ ستونی وجود داشت با نام «اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» که محصول ورود سرهنگی به جنگ و مصاحبه با اسرای عراقی بود. هدف‌گذاری این ستون هم جالب بود، یعنی جنگ از منظر دشمن. از این‌رو خود نویسنده ــ که مرتضی سرهنگی باشد ــ و تجربه زیسته‌اش که مدام در فضای اسارت چرخیده، اهمیت دارد و در فضای این کتاب نمود پیدا کرده و جای بحث و بررسی دارد که از چه زمانی شروع شده، چه تطوری داشته تا به این کتاب رسیده است. می‌دانیم که روایت‌های آن ستون‌ها بعدها با همین نام، یعنی اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی؛ سال ۱۳۶۳ در انتشارات سروش چاپ شد. 
   
ویژگی دوم
نکته دوم؛ ویژگی خود اسارت است که درمباحث مختلف جنگ جایگاه خاصی دارد.معتقدم اسارت اتفاق عجیبی است که درآن لایه‌های زیرین و پنهان فرهنگ‌ها را به ما نشان می‌دهد. وقتی ماروایت ایرانی و عراقی را از اسارت بیان می‌کنیم در واقع عراقی با فرهنگ خودش و ایرانی با فرهنگش مقابل هم قرار می‌گیرند.اسارت مثل جنگ تن به تن، مواجهه دو انسان با دو هویت مختلف است. یعنی در واقع تقابل فرهنگ‌ها را نشان می‌دهد که ما چگونه اسیرداری کردیم و عراق چطور اسیرداری کرد. درخصوص لحظه اسارت، کتاب دیگری با عنوان «زمان ایستاده بود»سال۱۳۹۸ با قلم فرزانه قلعه‌قوند، یعنی سه سال قبل از کتاب تابستان ۱۳۶۹ در ساختاری متفاوت، منتشر شده است. قلعه‌قوند و سرهنگی به ما نشان می‌دهند که لحظه اسارت، سخت‌ترین لحظه برای یک سرباز است. 
   
ویژگی سوم
این کتاب یک گزیده‌سازی است که سنت دیرینه در ادبیات فارسی ما محسوب می‌شود و به ادبیات جنگ هم سرایت کرده است. شخصا تجربه‌های شیرینی از مطالعه گزیده‌های ادب فارسی درخاطراتم دارم.وقتی گزیده‌سازی مطرح می‌شود که داده‌ها و اطلاعات، فراوانی پیدا کند و دسترسی به همه منابع آنها مقدور نباشد و تو ندانی که خواندن کدام‌یک برایت جذابیت خواهد داشت، بنابراین از کارشناسی خبرگانی مثل سرهنگی استفاده می‌کنی. زمانی که ۵ تا ۱۰تا کتاب خاطره منتشر شود، چون محدود است قابل استفاده و در دسترس و مطالعه آن راحت است، اما وقتی به ۳۹۰ اثر برسد که اکنون در حوزه خاطره اسارت منتشر شده است، دراینجا گزیده‌سازی با اهمیت و ضروری به نظر می‌رسد.
   
ویژگی چهارم
نکته چهارم که اتفاق نادری است یادداشت‌های مولف یعنی آقای سرهنگی است که در واقع بخشی از سوانح پدیدآمدن کتاب‌های دفاع‌مقدس را بیان می‌کند که چگونه منتشر می‌شوند، پیش و پس از انتشار چه سیری دارند؟ سرهنگی در این یادداشت‌ها از آشنایی خود با سوژه می‌گوید و این‌که در زمان انتشار چه اتفاقی افتاد و پس از آن‌، چه رخداده است. آن هم با نگاه ادبی و ذوقی خودش. 
   
ویژگی پنجم
نکته آخر که به نظرم با کتاب «سیاه‌چال مستر» شروع شد، نوشتن مشارکتی سرهنگی به همراه محبوبه عزیزی و محمدعلی آقامیرزایی است که تیمی تشکیل داده‌اند و مدت‌هاست منشأ نشر آثارارزشمندی شده‌اند.درغرب این شیوه ده‌ها سال است که شکل گرفته و سنت نوشتن و پدیدآوری مشارکتی در غرب درزمینه موسیقی، ادبیات و هنر وجود دارد.در ایران هم به شکلی سال‌هاست در جریان است. هر چند هنوز در کشور ما ناشناخته است. به نظرم ازهمین منظر، مفهوم «نویسنده در سایه» درباره خاطرات آدم‌های معروف سیاسی دنیا مطرح است که حتی اسم نویسنده درآثارمنتشر شده ذکر نمی‌شود.از نگاه من، کتاب پنج ویژگی کلی دارد که درباره هرکدام از این ویژگی‌ها می‌توانیم جداگانه بحث کنیم.

 

محمد قاسمی پور

محمد قاسمی‌پور

در کشور ما بعضی عرصه‌های کار نشده و تجربه نشده وجود دارد که پایمردی و همت می‌خواهد تا امری تاسیس شود و شکل بگیرد. انگار قانون نانوشته‌ای وجود دارد که یا نباید به آن عرصه پا گذاشت یا باید پای صفر تا صد آن فقط خودت باشی و خودت!

به عبارتی ما درعرصه ادبیات یک ژانر نوشتاری و سرفصل موضوعی برجسته داریم که موضوع کتاب حاضر «خاطرات اسارت» است. این موضوع از سال‌ها پیش مورد توجه و اهتمام استاد سرهنگی قرار گرفت و او دل‌مشغولی و علقه خاص شخصی به این قضیه داشت. 
   
وضعیتی نزدیک به فاجعه!
اکنون که نزدیک به چهل‌و‌اندی سال از آن زمان می‌گذرد، اگر قرار است در این سرفصل موضوعی گامی برداشته شود، گویی همان فردی که آغازگر راه بوده، باز هم باید برای برخی پیگیری‌ها گام‌های اساسی را خودش بردارد.امروز چنین وضعیتی را باید نزدیک به فاجعه بدانیم که دو سال از انتشار یک اثر می‌گذرد و از کتاب «تابستان ۱۳۶۹» چندان بررسی، نقد و تاملی صورت نگرفته است. در کل یک معرفی از کتاب در سایت ناشر موجود است و بعد یک گزارش از مراسم رونمایی، معرفی کتاب و تمام. 
   
فرد مشهور در ادبیات جنگ
استاد سرهنگی فرد مشهوری در ادبیات جنگ است واثبات شده که در مداقه، تامل و جزئی‌نگری دقیق درموضوعاتی که ورود پیدا می‌کند، فرد سرآمد و باهوشی است. در این موضوع که در حوزه تخصصی و دل‌مشغولی اصیل و پایدار اوست، به عبارتی فعالیتش در این عرصه قدمتی بیش از چهل سال دارد. از این‌رو مکث و تامل برای انتخاب سوژه این کتاب امری حساب‌گرانه است که پهلو به ذائقه‌شناسی مخاطب می‌زند. استاد سرهنگی با قاطعیت اعتقاد دارد که ما وظیفه داریم که مخاطبان را با ادبیات اردوگاهی آشنا کنیم، چون این ژانر ادبیات مهم و جدی ملل است و خاص ما نیست.
   
دو، سه میلیون رزمنده جنگ
شاید غصه بخوریم چرا این ادبیات در کشور ما مخاطب کمی دارد و اقبال زیادی به آن نیست. کارها پس از نشر در یک چاپ می‌مانند و تجدید چاپ نمی‌شوند. در حالی‌که با فراوانی جمعیت ایران و دو، سه میلیون رزمنده جنگ دیده که داریم؛ تعداد آزادگان با فرزندان و بستگانی که پیرامون آنهاست و خودشان باید یک جامعه آماری تعیین‌کننده‌ای داشته باشند برای خوانش یک کتاب خاطرات اسارت، اما چنین نیست. در واقع به نظرم در این کتاب یک تمهید جدی برای تحریک ذائقه مخاطبان صورت گرفته تا بتوان آنها را درگیر این ادبیات کرد. با سرفصل‌هایی که قاب گرفته شده، کوتاه، تاثیرگذار و موجب درنگ است. از این لحاظ ساختار یا قاب‌بندی اولیه‌ای در این کار بوده و تیم تحقیقی هم در این کار همراهی خوب و موثری کرده است که در کل ابداع و اقدام هوشمندانه خوبی صورت گرفته است.
   
چهل خاطره از لحظه اسارت
چهل‌نامه‌ها، چهل خاطره و داستان در ادبیات دینی و عرفانی و بعضا داستانی ما معمول و مرسوم است و کتاب تابستان ۱۳۶۹ هم چهل خاطره از لحظه اسارت که شاید عادی و ساده به نظر بیاید، اما در بحث اسارت آن دقایق آغازین بسیار محل اعتناست. به گونه‌ای که در غرب حتی در مطالعات بالینی و روان‌شناسی بیشترین مکث، تامل و تحقیق دانشگاهی را در پی دارد. به این دلیل که یک لحظه دگردیسی و دگرگونی ۱۸۰ درجه‌ای زندگی از آزادی به اسارت است. هجوم خاطرات، تاثیر و تاثرات زیسته در آن لحظه خیلی در غلیان و اوج است و ساده نیست!
   
در لحظه اسارت چه گذشته است
آنچه که در کتاب تابستان ۱۳۶۹ چاپ شده برای ما سند انسان‌شناسی از چهل انسان معاصر است که تعدادی از آنها هنوز در بین ما زندگی می‌کنند و فکر می‌کنم تعدادی از آنها در سنوات اخیر به شهادت رسیده باشند. این کاری که صورت گرفته و در آن لحظه اسارت قاب‌بندی و کوتاه شده برای مخاطب امروز است که بخواند و دریابد که در لحظه اسارت اسرای ایرانی در عراق چه گذشته است.(با سپاس از ماهرخ ابراهیم‌پور و داوود ضامنی)

130281-2