گروه ادبیات خبرگزاری هنر ایران – اقامۀ عزا در ماه محرم بهانهای است تا جامعه با فرهنگ عاشورا و قیام حضرت اباعبدالله علیهمالسلام آشنا بشود و پا به مسیری بگذارد که ایشان هموار نمودهاند.
بیتردید یکی از مهمترین راههای این آشنایی خواندن کتابهای مرتبط بهشمار می رود. ما هم با همین رویکرد معرفی چنین کتابهایی را تکلیف خودمان میدانیم.
«پنجمین پنجره و خورشید» بهقلم محمدحسین زورق، یکی از همین دسته کتابهاست که خواندنش ما را به دنیای معارف اهلبیت علیهمالسلام میکشاند.
نویسنده در این کتاب ابتدا جایگاه امام حسین علیهالسلام در عالم خلقت را به مخاطبش نشان داده و سپس نسبت مردم آن دوران با ایشان را ترسیم میکند. در ادامه خواننده با وقایع تاریخی زمان حیات حضرت سیدالشهداء علیهالسلام همراه شده و به روز دهم محرم سال 61 هجری قمری میرسد. زورق در صفحات مربوط به روایت واقعۀ عاشورا علاوه بر اشاره به جزئیات تاریخ، اثر شهادت امام و اصحابش علیهمالسلام را هم بررسی و واکاوی مینماید. بخش انتهایی کتاب هم با عنوان اصلی «ما و حسین» به تبیین بایدها و نبایدهای رابطۀ ما و حضرت اباعبدالله علیهالسلام پرداخته است.
تحلیلی بودن روایتهای تاریخی کتاب نقطۀ قوّت و اهمّیت آن بهحساب میآید. نویسنده در تمام کتاب تلاش میکند تا پیامهای زندگی و قیام و شهادت امام علیهالسلام و شرایط زمانه و مردمش را به خواننده برساند. بهعنوان نمونه در بخشی از این اثر میخوانیم:
موج خودبینی، عافیتطلبی، فرصتطلبی و دنیاطلبی و سکولاریسم که نخبگان عراق و شام را فرا گرفته بود بر سرنوشت سراسر جهان اسلام تاثیر میگذاشت. پیش از حرکت به سوی کوفه، هر کس که حسین را میدید او را از این سفر نهی میکرد. عبدالله بن مطیع به حسین گفت: «شما را به خاطر حرمت رسول خدا و حرمت عرب به خدا سوگند میدهم از این سفر چشم پوشی کنی آنها تو را میکشند.» جابر بن عبدالله انصاری گفت: «صلاح شما را در آن میبینم که با دشمنان مصالحه کنی.» عبد الله بن عمر هم دلایل مختلفی ارائه داده بود تا نشان دهد مصلحتِ حسین نیست که به سوی کوفه حرکت کند. عمر بن عبدالرحمن بن حارث بن هشام مخزومی گفت: «شما به شهری میروید که مردمش بنده درهم و و دینارند!» همه مخالف حرکت حسین به سوی کوفه بودند و همه میگفتند مصلحت حسین در این سفر نیست. ولی مسئله این بود که حسین به رضایت خدا و مصلحت اسلام میاندیشید نه زندگی دنیوی و مصلحت سیاسی خود. در حالی که دیگران مصلحت حسین را میدیدند نه مصلحت اسلام را و امروز حسین را میدیدند نه فردای اسلام را.
چیزی که باید به آن توجه کنیم، این است که اثرهای اینچنینی برگرفته از اندیشههای نویسنده هستند و ما باید بدانیم که در حال خواندن تفکرات و دریافتهای یک نویسنده هستیم.
متن روان و قلم هوشمند آقای زورق هم نکتۀ قابل ذکر دیگری است که پنجمین پنجرۀ خورشید را به دل خوانندهاش مینشاند. نویسنده بهخوبی از پس چیدمان متن برآمده و کتاب در عین تحلیلی و تاریخی بودن، به درد همۀ مردم میخورد و خوانندهاش را خسته نمیکند. طرح جلد کتاب علیرغم مفهومی بودن، جذابیت خاصی نداشته و ویترینپسند نیست. عنوان اثر هم بعد از خواندن آن برای مخاطب معنادار میشود که ویژگی مطلوبی برای یک اثر شاخص بهحساب نمیآید. با اینحال کتاب خواننده را از صرف زمان و هزینه پشیمان نمیکند.
پنجمین پنجرۀ خورشید را انتشارات سورۀ مهر در سال 1400 چاپ و روانۀ بازار کرده است.