گروه ادبیات خبرگزاری هنر ایران - فراخوان بیست و دومین دورۀ انتخاب کتاب سال دفاعمقدس با دو شعار «مسئلهشناسی» و «درستنویسی» در تیرماه امسال منتشر شد. از قرار معلوم در سال جاری شاهد داوری آثار در 21 بخش خواهیم بود.
بر اساس اخبار منتشر شده بخشهای اعلامی این داوری عبارتند از: خاطره - مستند (زندگی نامه، دست نوشته، وصیت نامه و...) - تاریخ شفاهی - داستان و رمان - خاطره داستان - شعر و نثر ادبی - زندگی نامه داستانی - کودک و نوجوان - هنرهای تجسمی و نمایشی - پژوهش (سیاسی و نظامی، ادبی، هنری، فرهنگی و اجتماعی) - منابع و آثار مرجع - امنیت و اقتدار ملی - مقاومت بینالملل اسلامی (با تاکید بر فلسطین و غزه) - مدافعان حرم - ترجمه - خدمات نشر و ناشران - کتاب و کتابداری - کتاب شنیداری - بخش ویژه شهید سلیمانی (سرباز حکیم) - مدیریت هنری - ویرایش و زبان فارسی.
بخشهای داوری فراگیری و گستردگی قابل قبولی دارد. بههرحال این جشنواره که هم تخصصی است و هم اختصاصی و باید تمام مقولهها و موضوعات موجود در حوزۀ کتاب دفاعمقدس را در بر بگیرد. شعارهای جشنواره هم آدم را امیدوار میکند که امسال شاهد اثرگذاری بیشتر جشنواره بر جریان تولید کتاب دفاعمقدس باشیم. البتّه که همواره میزان و کیفیت اثرگذاری جشنوارهها بر دنیای واقعی محل سوال بوده ولی ما دوست داریم دلمان را خوش کنیم که این هزینهکردها و رفت و آمدها اثر دارد.
مسئلهشناسی و درستنویسی، دو شعار محوری بیست و دومین دورۀ انتخاب کتاب، موضوعات مهم و تعیینکنندهای هستند. مسئلهشناسی نیاز ضروری و حیاتی تولید آثار ادبی و پژوهشی است. چیزی که متأسفانه نقطه ضعف و کمبود آثار تولید شده در حوزه ادبیات پایداری محسوب میشود. قطعاً تمام ناشرین و نویسندگان این حوزه با یک نظام مسئله و دغدغه روشن و مشخص کتاب تولید میکنند لکن در فرآیند و چگونگی مسئلهیابی آنها شاهد سردرگمی و شخصمحوری و موازیکاری هستیم. نکته اینجاست که ما باید یک شاخص برای تولیداتمان داشته باشیم و بر مبنای آن برویم سراغ تألیف. بهترین شاخص هم راهبرد و نوع نگاه حضرت آقا به مقولۀ ایثار و جهاد و شهادت است. ایشان بارها و بهبهانههای مختلف رهنمودهای شفاف و روشنی در اینباره داشتهاند که میتواند دستمایه و ابزار ما در مقولۀ مهم مسئلهیابی باشد.
در دو دهۀ اخیر چندین هزار کتاب با موضوع کلّی حماسه و جهاد و شهادت چاپ و منتشر شده است. خیلیها در اینباره احساس وظیفه کرده و وارد میدان تألیف و تولید شدهاند؛ ازنهادها و ارگانها گرفته تا ناشرین خصوصی خود مردم. اصل موضوع هم جای شکر دارد و هم جای افتخار. با این وجود هنوز ادبیات پایداری به تعبیر مشهور، نتوانسته جامعه را تحت تأثیر خود قرار بدهد و ما شاهد یک جریان عمومی و فراگیر در این وادی نیستیم. این ادعا نیاز به دادهکاوی دقیق و آمار و ارقام ندارد. همینکه هنوز بخش بزرگی از مردم نه اطلاعات دقیقی از چرایی و جیستی دفاعمقدس دارند و نه آنطور که ما انتظار داریم شبیه شهدا و ایثارگرها زندگی نمیکنند، یعنی یک جای کار میلنگد.
هر آدم عاقلی میداند که ما نباید منکر موفقیتها و آثار ماندگار این حوزه بشویم. خیلیها با خواندن کتابهای این حوزه شیفتۀ فرهنگ حماسه و جهاد و شهادت شدهاند و حتا برخی از آنها امروز خودشان سوژه و قهرمان کتابهای ادبیات حماسه و جهاد هستند. بسیاری از پیشرفتها و دستاوردهای کشور نیز با روحیۀ جهادی و عملکرد حماسی کسانی محقق شده که مخاطب ادبیات پایداری بوده و هستند. از سوی دیگر ارادت اقشار مختلف جامعه به شهید و شهادت قابل کتمان و چشمپوشی نیست و سهم عظیم این ارادت محصول انتشار کتب دفاعمقدسی در جامعه است. با این همه ندیدن دستاندازها و چالههای کوچک و بزرگ مسیر، شاید برای ما به بهای نرسیدن به مقصد تمام بشود.
خداکند شعار مسئلهشناسی انتخاب کتاب سال دفاعمقدس آغازگر یک تحول بنیادین و جدی در مسیر تولید کتاب دفاعمقدس باشد. بیتردید متولیان برگزاری این رویداد ملّی تدابیر شایسته و مناسبی برای بهبود وضعیت مسئلهیابی و به دنبال آن مسئلهشناسی کتاب دفاعمقدس داشته و در آینده شاهد تولیدات مطلوبتر و مناسبتری در حوزۀ ادبیات پایداری خواهیم بود. جامعه به محتوای برگرفته از آموزههای حماسه و جهاد و شهادت برای غنیسازی فرهنگ ایرانی و اسلامی خود نیاز دارد ولی بدون یک نقشۀ راه مناسب و طرح جامع تولید محتوا، باید مثل گذشته دل به تک درخششها ببندیم.
و دیگر اینکه برخلاف تصور رایج، تولید اثر مخاطبمحور یکی از اشتباهات حوزۀ تولید محتواست و ما را بهسمت تولیدات زرد و بازاری میکشاند. بعد از شهادت حاج قاسم دهها کتاب دربارۀ این قهرمان بینالملی چاپ و روانۀ بازار شد. آیا تولید این همه کتاب دلیلی بهغیر از سوار شدن روی موج احساسات مردم دارد؟ بدون تعارف باید عرض کنیم که این یعنی همان نگاه بازاری. آثار ما باید به خواست و پسند مخاطب جهت بدهد. حاج قاسم باید الگوی جامعه بشود ولی نه با کتابسازی و چاپ انبوه کتابهای بدون خواننده. حرف در اینباره بسیار است و مجال اندک. إنشاءالله در طول امسال بیشتر به آن میپردازیم.
اشتباهات ویرایشی این نوشتار هم عمدی است و مبتنی بر همان اصل درستنویسی!