گروه ادبیات خبرگزاری هنر ایران - عملیات «بیت‌المقدس» یکی از بزرگترین و مهم‌ترین نبردهای ایران در دوران دفاع‌مقدس به‌شمار می‌رود.

این عملیات روز دهم اردیبهشت 1361 آغاز شد و طی سه مرحله در روز سوّم خردادماه 61 منتج به آزادسازی خرمشهر شد.

آزادی خرمشهر یک افتخار در تاریخ ایران محسوب می‌شود. افتخاری که خیلی‌ها در پدید آمدن آن نقش داشتند.

سرلشکر سید یحیی صفوی مشهور به حاج رحیم نامی آشنا در عملیات بیت‌المقدس و کل جنگ است.

بد ندیدبم که نقش ایشان در عملیات آزادسازی خرمشهر را از زبان خودشان به نقل از کتاب «روایت سید یحیی صفوی / از سنندج تا خرمشهر» مرور گنیم. این کتاب نخستین‌بار سال 1397 توسط انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌مقدس منتشر گردید.

 

نقش سردار صفوی در عملیات بیت المقدس

صفوی: پاسخ به این سؤال یک مقدار برای من مشکل است ولی برای ثبت در تاریخ عرض می‌کنم. ببینید بنده و حسن باقری و غلامعلی رشید اعضای تیم اصلی طرح ریزی سپاه در عملیات بیت المقدس بودیم.

اولین نقش من طرح ریزی عملیات بود. طرح عملیات عبارت از عبور از رودخانه کارون و همزمان با آن گرفتن سرپل بزرگ تا جاده اهواز - خرمشهر بود به طور مشروح توضیح دادم که برای اینکه عراقیها نتوانند ما را عقب بزنند، می بایست همزمان در یک شب و یک مرحله از رودخانه کارون عبور می‌کردیم و سرپلی بزرگ می‌گرفتیم.

مشروح صحبتهای من در مذاکرات قرارگاه کربلا را تاریخ نگاران مرکز ضبط کرده اند و عین صحبت‌های من به عنوان سند تاریخی پیش خود شماها موجود است. پس یک نقش بنده طرح ریزی عملیات در کنار عزیزانی مثل حسن باقری و رشید در قالب تیم اصلی طرح ریزی عملیات بود ما منتخب فرمانده سپاه بودیم و به ایشان مشاوره می‌دادیم.

من به دلیل سابقه‌ای که قبل از انقلاب در ارتش داشتم و آموزش‌هایی که دیده بودم و تخصص‌هایی که به دست آورده بودم فکرم در طراحی عملیات بهتر و جوان‌تر بود. عراقی‌ها به هیچ وجه چنین تصوری از قدرت خطرپذیری و ریسک پذیری فرماندهان سپاه نداشتند. می‌توانم بگویم ما از نظر فکری در طرح‌ریزی عملیات نسبت به برادران عزیزمان در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی و همین طور دشمنانمان برتر بودیم، چون طرح‌ریزیمان توأم با شجاعت و ریسک پذیری بود؛ ریسک‌های بزرگ. البته بسیار هم احتیاط می‌کردیم و عاقلانه عمل می کردیم.

نقش دوم بنده جانشینی آقای محسن رضایی در فرماندهی عملیات در قرارگاه مرکزی کربلا بود که ۲۳ شبانه روز در فرماندهی عملیات مشارکت کردم. شما فکر کنید ما شب و روز نداشتیم. شب‌ها عمل می‌کردیم و روزها هم جواب پاتک‌های دشمن را می‌دادیم. فرماندهی عملیات کار مشکلی است. این فرماندهی فقط در قرارگاه مرکزی کربلا نبود. همان طور که فرمودید من صبح روز عملیات در خط مقدم جبهه در ایستگاه حسینیه کنار آقای حسین خرازی که با تیپ ۸ نجف الحاق کند ، چون حدود ۳ کیلومتر بین آنها فاصله بود و مواضع تصرف شده تهدید می‌شد.

صفحه 573 و 574