گروه ادبیات خبرگزاری هنر ایران: به‌مناسبت روز و هفتۀ زبان فارسی چند دقیقه‌ای با دکتر مهدی صالحی کارشناس ادبیات و کنش‌گر زبان فارسی هم‌کلام شدیم. صالحی که شناسه‌اش دغدغه‌مندی برای حفظ زبان فارسی است در این گفتگوی کوتاه، به خطرهای دور و نزدیکی اشاره کرد که گریبان زبان فارسی را گرفته‌اند.

جنس دغدغه‌های مهدی صالحی، آن‌قدر لطیف بود که ما را هم نگران آسیب‌های احتمالی و حتمی پیش روی زبان فارسی کرد.

ما، یعنی همۀ دلسوزان زبان فارسی، باید آستین بالا بزنیم و پاسدار زبان فرهنگ‌ساز و تمدن‌آفرین فارسی باشیم. آنچه در ادامه تقدیم حضورتان می‌گردد چکیدۀ حرف‌های ایشان است.

 

بلاهایی که زبان فارسی را تهدید می‌کنند

یک دیدگاه خوش‌بینانه‌ای در بین متخصصین زبان کشورمان رایج است که می‌گویند زبان فارسی بسیار توانمند است و از فراز و فرودهای تاریخی جان سالم به‌در برده و نیازی به مراقبت ما ندارد. این دسته از کارشناس‌ها معتقدند زبان فارسی باید مراقب ما باشد. این نظریه در روزگاری صحیح به‌نظر می‌رسد که زبان فارسی دشمن ندارد یا اگر دشمن هم دارد، خیلی غدار و قدرتمند نیست. در دنیای امروز که مدرنیته مسیر تضعیف ‌فرهنگ‌ کشورهای جهان سوّم و حذف زبان‌های بومی و محلی در پیش گرفته، زبان فارسی در معرض تهدیدهای عمیقی است که به‌چشم نمی‌آیند. دانش‌های متعدد باید کنار هم بنشینند تا بفهمیم چه بلایی قرار است سر زبان فارسی بیاید. اینکه ما گمان می‌کنیم هیچ آسیبی زبان فارسی را تهدید نمی‌کند، بزرگترین آسیب زبان فارسی به‌شمار می‌رود. بسیاری از نویسنده‌ها و شاعرها و اصحاب رسانه و دیگرانی که با کلمه سر و کار دارند، یا بر این باورند که زبان فارسی روئین‌تن بوده یا آسیب‌ها را جدی نمی‌گیرند.

 

چرا زبان فارسی مسئله ما نیست؟

معضل دوّم این است که زبان برای برخی از کارشناس‌ها و مدیران تصمیم‌گیر «مسئله» نیست. آنها کاری ندارند که مردم آداب و قواعد زبان را یاد بگیرند یا نگیرند، رسم‌الخط را بلد باشند یا نباشند، شیوۀ نامه‌نگاری را بدانند یا ندانند، بچه‌ها در مدرسه با زبان ارتباط برقرار بکنند یا نکنند. به‌واقع اینها «مسئله‌مند» نیستند. شما در سایر حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی می‌بینید که یک عده دنبال تصویب قوانین و تأمین بودجه و آگاه‌سازی و رفع موانع آن بخش هستند. چیزی که زبان فارسی از آن بهره و نصیبی ندارد. بنده که تا حالا نشنیده‌ام بودجه‌ای برای حفظ لهجه‌ها و گویش‌های در حال انهدام زبان فارسی تخصیص داده شده باشد. ما اگر زبان را یک کلیت ببینیم این گویش‌ها و لهجه‌ها اندام‌های آن محسوب می‌شوند. با این حساب اگر اندام‌ها و اعضای آن از کار بیفتند، کم‌کم شاهد مرگ زبان خواهیم بود.

WhatsApp-Image-2021-12-09-at-12.23.20-2

شأن زبان فارسی حفظ نمی‌شود

ما در یک مرحله‌ای هستیم که زبان هست ولی نیست. بنده اسم این مرحله را گذاشته‌ام مرحلۀ پوک‌سازی زبان. زبان ما امروز یک رویه دارد ولی زیر این رویه ریشه و عمقی وجود ندارد. ما با این زبان نمی‌توانیم مهربانی و عشق‌ورزی کنیم یا مقصودمان را دیگران برسانیم؛ یعنی زبان جایگاه ابزرای خودش را از دست داده است. این زبان ضعیف و بی‌رمق دیگر نمی‌تواند ابزار شناخت دنیا باشد. وقتی که زبان مسئلۀ ما نیست، برای آن سیاست‌گذاری برنامه‌ریزی نمی‌کنیم. سیاست‌گذاری زبانی در دنیا سه سطح دارد؛ «آموزش»، «پیکره»، «ارتقاء شأن زبان». شأن زبان باید ارتقاء پیدا کند. مردم باید ببیند که با استفاده از این زبان رشد می‌کنند. ما در مرحلۀ سوّم بسیار بد عمل کرده‌ایم و شأن آن را از بین برده‌ایم تا جایی که امروزه زبان بازی‌ها و زبان فضای مجازی زبان درجۀ اوّل ماست. البتّه که آدم‌ها خلاقیت خودشان در حوزۀ زبان بروز می‌دهند لکن ما با آن زبان پخته و ریشه‌دار مواجه نیستیم. یک مدها و الگوهای زبانی سطحی وارد گویش مردم می‌شوند و بعد از مدّتی از بین می‌روند. ما از تغییرات زبانی غافلیم. تغییرات زبانی مایه و پایۀ تغییرات شناختی و در پی آن زمینه‌ساز تغییرات اجتماعی خیلی بزرگ است.

 

خطر زرد شدن زبان فارسی

بنده پیش‌تر گفته‌ام که زبان ما به سمت زرد شدن حرکت می‌کند. تعداد کلماتی که مردم به‌کار می‌برند از 5000 واژه به 800 واژه رسیده و خبری از ضرب‌المثل، کنایه و شعر در محاوره‌های آنها نیست. دیگر توانش‌های زبانی نظیر نوشتن، بگو مگو کردن، خط خوش و گفتگو در عرصۀ عمومی رو به ضعیف شدن است. در بخش نخبگانی هم این موارد دچار چالش شده و شرایط مطلوبی ندارد. ما برای نوشتن یک نامه یا خاطرات خودمان هم با مشکل روبرو هستیم. مدیران و صاحب‌نظرها در این‌باره حرف نمی‌زنند و ساکت هستند چراکه می‌دانند اگر مشکلات را به‌زبان بیاورند، باید کار هم انجام بدهند. ما باید برای زبان فکر و برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری داشته باشیم.

 

زبان و ادبیات جایی در نقشۀ جامع علمی کشور ندارند 

زبان فارسی زبان میانجی بین تمام زبان‌ها و فرهنگ‌های این زیست‌بوم به‌حساب می‌آید. اصحاب توسعه و مدرنیته به‌همین دلیل با زبان معیار ایران‌زمین که سرمایۀ فرهنگی ماست، مشکل دارند. تا حدی که برخی زبان فارسی را ضد توسعه می‌دانند. زبان فارسی مراحل رشد و بالندگی خودش را قرنهاست که طی کرده و به زبان عشق و عرفان و علم تبدیل شده است. چرا زبان چینی و عبری می‌توانند زبان توسعه باشند ولی زبان فارسی نه؟ ما برای زبان فارسی هزینه نمی‌کنیم. شما اگر میزان هزینه‌ها و برنامه‌ریزی‌ در زبان‌های دیگر را ببینید متوجه می‌شوید که آنها برای ماندگار و رشد زبان‌شان چقدر تلاش می‌کنند. مثل همین زبان ترکی استانبولی که برای انتشار آن فیلم و سریال‌های گران‌قیمت می‌سازند و اتحادیه کشورهای ترک‌زبان را راه انداخته‌اند و چه و چه. هدف‌گذاری و برنامه‌های آن‌ها را مقایسه کنید با آنچه در کشور ما رخ می‌دهد. در نقشۀ جامعه علمی کشور و سند تحول آموزش و پرورش ما زبان و ادبیات جایی ندارد. خود این اسناد هم با زبان بسیار مغلق و پیچیده نوشته شده‌اند. حرف از ناتوی فرهنگی و قدرت نرم و اقتصاد مقاومتی به‌میان می‌آوریم ولی بحثی از زبان نمی‌شود.

 

زبان فارسی باید وارد حکمرانی کشورمان بشود

این غفلت و مسئله‌‌مند نبودن ما موجب شده که زبان فارسی از ورود تکنولوژی و پیش‌رفت متضرر شود. اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و گوشی‌های تلفن همراه به زبان فارسی آسیب می‌رسانند. احتمالاً هوش مصنوعی هم به زبان فارسی ضربه می‌زند چونکه ما تنظیم‌گری و برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری نداریم. اینکه ما فکر بکنیم پاسداشت زبان فقط سعدی و حافظ خواندن و واژۀ بیگانه به‌کار نبردن است، اشتباه کرده‌ایم. اینها یکی از ده‌ها مسئلۀ زبان هستند. زبان باید مسئلۀ روزمرۀ ما باشد. همان‌طور که در حکمرانی ما آب‌وهوا و اقتصاد مسئله شده و برایش برنامه داریم. پیش‌رفت و توسعه باید از زبان آغاز بشود. تمدن ما زبان‌محور بوده و با زبان معنا پیدا می‌کند. ضمن اینکه برنامه‌های ما باید ضمانت اجرا داشته باشند.

 

امپریالیسم فرهنگی تهدیدی برای زبان فارسی

چرا روزنامه‌نگارها، موسیقی‌دان‌ها، سینماگرها و دیگر فعالین فرهنگی در سال‌های اخیر توان زبانی ندارند؟ سینما و آموزش و پرورش ما ضد زبان عمل می‌کنند. چونکه ما در یک زمینی زراعت می‌کنیم که به مدرنیته فرهنگی و وارداتی و امپریالیسم فرهنگی آلوده شده است. رسانه، آموزش‌وپرورش و آموزش عالی باید نسبت به زبان فارسی مسئله‌مند باشند. ما اگر امپریالیسم زبانی را نشناسیم به مشکل می‌خوریم. اگر ما زمینه‌سازی نکرده باشیم عملیات‌ها شکست می‌‌خورند. ما باید بپذیریم که زبان فارسی در معرض آسیب قرار دارد. امپریالیسم کاری می‌کند که زبان وطنی یک کشور عوض بشود.

بعد از ماجرای یازده سپتامبر یک گزارشی از سمت انجمن زبان و امنیت آمریکا منتشر شد و بعد از آن رییس‌جمهور آمریکا در یک سخنرانی گفت ما سه «زبان دشمن» داریم؛ عربی، کره‌ای و فارسی. ذیل این گزارش 114 میلیون دلار برای مبارزه با این زبان‌ها در دولت ایالات متحده اختصاص داده شد. اسناد شفاف وجود دارد که دشمن برای مبارزه با زبان فارسی نقشه می‌کشند. این هم بحثی است که باید به آن توجه داشته باشیم.