گروه ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین – حجت‌السلام و المسلمین استاد علیرضا پناهیان کتابی دارد با عنوان «مدیریت تقوا محور / طرحی برای ادارۀ جامعه». همان‌طور که از اسمش پیداست استاد در این کتاب نگاه متفاوتی به مبحث «تقوا» نموده و دنبال نتایج دیگری است.

همۀ ما به اندازۀ خودمان یک فهمی از تقوا داریم امّا برای فهم کاربردی و کارشناسانه این حقیقت متعالی باید به سراغ اهل علم برویم.

 

 

 

 

ناشر برای ترغیب مخاطب به مطالعۀ اثر، در پشت جلد کتاب پرسش‌های جالبی را مطرح نموده که بد نیست ما هم به آنها اشاره کنیم:

«بسیاری میدانند که تقوا ملاک برتری انسان ها بر یکدیگر است، ملاک عاقبت بخیری است، ملاک قبولی اعمال است و ...

اما آیا مفهوم تقوا فقط به بُعد فردی زندگی انسان‌ها توجه دارد و بُعد اجتماعی برای آن متصور نیست؟

کارکرد مفهوم تقوا منحصر در ایجاد ترس در انسان‌ها برای دوری از گناه است؟

اساساً تقوا فقط برای بهتر کردن آخرت ماست یا می‌تواند در واقعیت‌های زندگی دنیای ما هم کارساز باشد؟

 تقوا در زمینه شیوه تربیت انسان ها در محیط‌های آموزشی، چگونگی مدیریت جامعه یا مدل سیاست ورزی ما ساکت است یا اینکه میتواند الگویی قابل اجرا ارائه دهد؟

آیا تقوا در حفظ و تقویت نظامات اجتماعی نمیتواند اثرگذار باشد؟»

پناهیان در این کتاب 160 صفحه‌ای در 5 فصل به مباحثی همچون «تقوا چیست؟»، «زمینه‌های رشد انسان‌ها به‌وسیلۀ تقوا»، «سطوح رشد انسان‌ها به‌وسیلۀ تقوا»، « تقوا طرحی برای ادارۀ جامعه» و «ده ویژگی مهم تقوا» می‌پردازد. پیشنهاد می‌کنیم حتماً این کتاب را در سبد مطالعۀ خودتان قرار بدهید و مطالب آن را به دقت بخوانید. استاد در ابتدای کتاب تقوا را معنی کرده و سپس انواع و کارآیی آن را شرح می‌دهد و به روش تقوا در عرصه‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی می‌رسد. موضوع وقتی جذاب‌تر می‌شود که سیر محتوا به ارائۀ راهکار برای مدیریت جامعه به روش تقوا و نقش آن در نظام‌های تربیتی و مدیریتی و سیاسی منتهی می‌گردد. مدیریت تقوا محور کتاب خوبی است که باید خوب خوانده شود.

امیدواریم این اثر را بخوانید و از مطالب آن بهره‌مند بشوید و خواندنش را به دیگران توصیه کنید. این کتاب سال 1398 به‌همّت انتشارات بیان معنوی به بازار آمد و در سال 1402 به چاپ سوّم رسید.

Unytitled

 

در بخش‌هایی از این کتاب آمده است:

درآمدی بر مفهوم تقوا

هرچند معنای کلمۀ «تقوا» روشن است اما اگر بخواهیم برای منتقل شدن بهتر معنا معادل فارسی آن را به کار ببریم، می‌توان کلمۀ «مراقبت» را جایگزین آن کرد. در قرآن بیشترین تعداد «أمر» به تقواست و حدود ۸۰ بار در آن به تقوای خدا أمر شده است که در این صورت معنای آن می‌شود مراقب خدا بودن، مراقب اوامر او بودن، مراقب رضایت خدابودن و...

«پرهیزکاری» معنای ناقصی از کلمه تقوا است. نمود بیرونی تقوا به همان صورت که گاهی پرهیز کردن از بدی‌ها و معاصی است، عمل کردن و به انجام رساندن نیکی‌ها و خوبی‌ها نیز هست. اقدام به کار خوب، همان قدر می‌تواند به دلیل تقوا باشد که دوری کردن و ترک کار بد. مهم آن است که وجهی از «مراقبت» در آن وجود داشته باشد.

در قرآن کریم ایمان به خدا و روز قیامت و پیامبران، انفاق مال به خویشان و یتیمان و فقرا، اقامه نماز، زکات دادن، وفای به عهد، صبر در سختی‌ها و... همگی از صفات اهل تقوا به شمار آمده است. این یعنی تمام خوبی‌ها، اعم از انجام خوبی و ترک بدی، نمود و مصداقی از تقوا است و نباید آن را منحصر در دوری کردن از بدی‌ها دانست. همان‌گونه که پیامبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌آله‌وسلم فرمودند: «اتَّقِ اللهَ فَإِنَّهُ جِمَاعُ الْخَیْرِ؛ تقوای خدا را پیشه کنید که جمع همه خوبی‌ها است.»

 

«تقوا» عامل ایجاد قدرت جمعی

در جبهه، فرمانده گردان‌هایی بودند که فرمانده گروهان زیردستشان بهتر از آنها بود! چند برابر مافوقش می‌فهمید و فقط به عشق شهادت کار می‌کرد و اصرار داشت فرمانده نباشد زبان حالش این بود: «نامش مال تو؛ خونش را من می‌دهم!» زمانی که آن مقام مافوق، فرمانی می‌داد، تعجب می‌کرد که چقدر اوضاع بهتر از آن چیزی که فکرش را می‌کرد پیش می‌رود. از بس که زیر دستش کاردان بود و فرمان را عالی اجرا می‌کرد. اما اگر تقوا در میان نباشد، کارمند و زیردست احساس مسئولیت نمی‌کند و بر اثر بد کار کردن کارمندان مدیر بی‌آبرو می‌شود. او به کارمندانش التماس می‌کند که «بیایید این پروژه را درست انجام دهیم وگرنه آبروی من می‌رود! اما کارمندان می‌گویند: «اگر این کار خوب انجام شود چه کسی نانش را می‌برد؟ ما خوب کار کنیم که تو ترفیع بگیری؟»

بنابراین مدیر دستور می‌دهد، اما کارمند خوب کار نمی‌کند، و مدیر را برکنار می‌کنند. همۀ دولت‌ها می‌آیند و می‌روند، ولی آن کارمندها سرجایشان هستند! اما زمانی که کار کردن بر اساس تقوا باشد، تقوا می‌گوید تو کاری به اینکه چه کسی منفعت کار تو را می‌برد نداشته باش! تو تربیت نشده‌ای که به منفعت و ضرر فوری خودت نگاه کنی، تو به خاطر امر مولا کار کن. مهم نیست چه کسی منافع کار تو را ببرد، روزی تو به دست خداست و چون تقوا داشته‌ای «مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِب» خدا به تو می‌رساند. کار جمعی بکن و بقیه را به خدا بسپار.

 

خوب شدن واقعی در بستر کار جمعی و تشکیلاتی

عده‌ای فکر می‌کنند اگر هرکدام از ما به تنهایی افراد خوبی شویم، همه خوب می‌شوند؛ به هیچ وجه این طور نیست! گاهی ما می‌‌توانیم تک تک انسانهای خوبی باشیم ولی در یک زندگی جمعی و کار تشکیلاتی نسبت به هم بی‌رحم باشیم خوب بودن تک تک انسان‌ها خیلی مفید نیست. امام سجاد علیه‌السلام در صحیفه سجادیه می‌فرمایند: خدایا زینت متقین را بر من بپوشان که یکی از صفات متقین این است که همیشه همراه جمع هستند و آن را ترک نمی‌کنند و از جمع جدا نمی‌شوند.