گروه ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین - بیست‌ویکمین جایزه کتاب سال دفاع مقدس در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک می‌شود که نسبت به دوره گذشته تفاوت‌هایی در آمار و ارقام آن مشاهده شد؛ از جمله در تعداد آثاری داوری شده که بنا بر کتابچه بیستمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس ۴ هزار عنوان کتاب بود و در بیست‌ویکمین دوره بنا بر سخنان نصرت‌الله صمدزاده، دبیر علمی جایزه ۲۴۹۲ عنوان کتاب شناسایی شد که پس از حذف کتاب‌های نامرتبط به 242 عنوان رسید و این تعداد در شش گروه اصلی و سه گروه فرعی داوری شد.

نکته جالب توجه نوع گروه‌بندی آثار بود که موضوعات اصلی زیر عنوان گروه مستندنگاری، پژوهش، هنرها، کودک و نوجوان، ادبیات و مرجع‌نگاری سامان یافت و ترجمه، خادمان نشر و بخش ویژه بخش جنبی جشنواره را تشکیل داد. با این توضیحات، نظر به اهمیت جایزه کتاب سال دفاع مقدس با محمد قاسمی‌پور، سرداور گروه مستندنگاری درباره چندوچون این جایزه گفت‌وگو کردیم.

 

- امسال با انتخاب نصرت‌الله صمدزاده به عنوان دبیر علمی کتاب سال دفاع مقدس تغییراتی در روند شناسایی منابع، داوری و گروه‌بندی آثار روی داد. به نظرتان این تغییرات تا چه اندازه در انتخاب کتاب‌ها تاثیر داشت؟

جدی‌ترین عارضه‌ای که اکنون در ادبیات دفاع مقدس وجود دارد که قبلاً هم به آن اشاره کرده‌ام، درهم‌آمیختگی قالب‌ها و گونه‌های نگارشی است که در بعضی آثار وقتی کتاب را به دست می‌گیرید، متوجه نمی‌شوید که خاطره است؟ رمان یا داستان است؟ زندگی‌نامه است؟ چیست؟ از آنجا که دبیر محترم جشنواره از دانش طبقه‌بندی کتابخانه‌ای برخوردار بود و بر رده‌بندی موضوعی و علمی کتاب‌ها تسلط داشت، لذا رده‌بندی در سرفصل‌هایی مثل نقد، پژوهش، مرجع‌نگاری، مستندنگاری، ادبیات و هنرها، آثار کودک و نوجوان، ترجمه و … به دقت تعریف شد و این تفکیک خیلی روشنگر بود به گونه‌ای که تقریباً همه آثاری که به دبیرخانه رسیده بودند، قابل طبقه‌بندی و دسته‌بندی در یک قالب مشخص شده و در شاخۀ مربوط به جای خودش قرار گرفت.

در دوره‌های قبل پیش می‌آمد که یک کتاب را تاریخ شفاهی می‌دانستند و به گروه تاریخ شفاهی می‌دادند، این گروه قبول نمی‌کرد، آن را به گروه داستان می‌دادند، داوران آن گروه هم می‌گفتند این اثر خاطره است و داستان نیست! در انتها گروه خاطره هم از قبول آن اثر سر باز می‌زد و در این میان یکسری کتاب بدون صاحب می‌ماند! به عبارتی آثاری برای داوری عرضه شده بود که از قالب مشخصی برخوردار نبود و هیچ گروهی مسئولیت داوری آن را نمی‌پذیرفت، چون در هیچ قالبی جای نمی‌گرفت. سال پیش گروهی ایجاد شد، با عنوان خاطره - داستان برای آثار دوگانه که نصفش داستان و نصفش خاطره بود تا به شکلی در یک گروه قرار گیرند. امسال تفکیک و دسته‌بندی کتاب‌ها تا حدود زیادی راهگشا بود، هر چند به دلیل این‌که ناشران و نویسندگان قالب‌شناسی و سبک‌شناسی‌شان خوب نیست، همچنان کارهایی دیده شد که برای نمونه هفتاد درصدش زندگی‌نامه مستند و سی درصدش به شکل خاطره شفاهی تنظیم شده بود! این در واقع دوگانگی قالب بود که داوری اثر را دچار مشکل می کرد. امسال این مشکل به حداقل رسید، اما باز هم موارد کمی وجود داشت.

من سرداور گروه مستندنگاری بودم که این گروه در هشت زیرگروه تفکیک شده بود و با وجود کثرت آثار که شامل ۱۰۷۳ کتاب بود؛ خوشبختانه همه آثار را توانستیم برای داوری به زیرگروه تخصصی آن بدهیم تا بررسی و داوری شوند. به نظرم می‌توانیم از انتخاب‌های گروه مستندنگاری دفاع کنیم، ورای آثاری که در هر زیر گروه در فهرست آثار خوب قرار گرفته یا نامزد شده‌اند، اگر نویسنده و پدیدآورنده‌ای شکایتی داشته و مثلاً نسبت به انتخاب نشدن اثرش اعتراضی داشته باشد، می‌توانیم ایرادات و انتقاداتی که به اثر وارد شده، همه را با جزئیات بگوییم.

 

- درباره داوری‌ها بگویید، امسال داورهایی انتخاب شدند که نسبت به آثار بررسی شده تخصص داشتند؟

این را باید از دبیر علمی بیست‌ویکمین جایزه کتاب سال دفاع مقدس سوال کنید. اما من که مسئولیت گروه مستندنگاری را داشتم، تلاشم بر این بود که داورهایی انتخاب شوند که ذی‌نفع نباشند؛ یعنی حتی نه خودشان بلکه دوستان‌شان هم کتابی در گروه یا زیر شاخه‌هایش نداشته باشند و همچنین انتشاراتی که با آن در ارتباط هستند، هم کتابی ارسال نکرده باشد. در ترکیب هیئت داوران سعی زیادی برای استفاده از چهره‌های علمی دانشگاهی و استادان آشنا با ادبیات معاصر و پایداری شد. البته قصد این بود که استادان ارجمند و اهل فضل دانشگاه که به طور مستمر با دانشجویان جوان در ارتباطند هم بیایند و به آثار منتشر شده التفات کنند و نقد و نظرشان را بگویند. لذا می‌توان این نکته را گفت که در داوری‌های صورت گرفته کمترین حب و بغضی وجود نداشته است.

 

- در نقدی که برخی بر داوری و گروه‌بندی جایزه کتاب سال دفاع مقدس وارد کردند، نقش سازمان‌های دولتی در داوری‌ها بود!

من در گروه مستندنگاری از سیزده داور استفاده کردم که همگی نویسنده، مدرس دانشگاه و دارای پیشینۀ علمی و پژوهشی مرتبط با گروه مستندنگاری بودند. هیچ سازمان دولتی در گروه مستندنگاری داور ِحاضر و عضو نداشت.

 

- چه قدر بخش نظامی در داوری‌ها دخالت داده شد؟ چون این موضوع مطرح هست که از نظامی‌ها حداقل در بخش داوری استفاده نشود.

من در گروه مستندنگاری از استاد، متخصص و کارشناس نظامی استفاده کردم.

 

- استفاده نکردن از نظامی‌ها در داوری تاثیری هم دارد؟

در گروه مستندنگاری داوری داشتیم که برای همه سرفصل‌ها کارشناسی نظامی می‌کرد و در دو شاخۀ خاطره شفاهی و مجموعه خاطرات داوری انجام داد، فردی نظامی و مسلط که پیشتر در حوزه نشر ارتش کار کرده بود. رزمندگان و موضوعات جنگ را به درستی می‌شناخت و خودش هم فردی شناخته شده و دارای کارنامۀ درخشان در عرصه دفاع مقدس و ایثارگری است. البته اطلاع دارید که قرار است اسامی داوران به زودی منتشر شود.

 

- حضور نظامی‌ها در داوری جزو خط‌مشی اصلی جایزه است؟

نه، اجباری وجود نداشت، اما در آسیب‌شناسی دوره‌های پیشین به این نتیجه رسیدم که ترکیب هیئت داوران باید ترکیبی متفاوت و متنوع باشد. برای نمونه چهارنفری که سلایق مشترک دارند؛ در اغلب انتخاب‌های‌شان شبیه هم رفتار می‌کنند و سلایق مشابه دارند، چهار داور نیستند و عملاً یک نفر به شمار می‌آیند. این آسیب و نقد جدی وارد به بیشتر گروه‌های داوری است که از پیش به آن اعتراض داشتم. بنابراین ما در هر شاخه از سه تا پنج داور با سلایق و نظرگاه‌های تخصصی مختلف دعوت کردیم که کتاب‌ها را داوری کنند. بسیار دیده‌ام که در سنوات گذشته و حال در ترکیب داوران جشنواره‌ها و جوایز کتاب مختلف افرادی حضور داشته‌اند که مثلاً هر سه نفر در یک اداره کار می‌کردند و علایق‌شان هم بسیار شبیه هم بود و همگی بالفرض در یک انجمن ادبی عضو بودند. لذا تلاش بر کنار زدن و شکستن چنین ترکیبی بود، با حُسن‌نظر و پشتیبانی دبیر علمی جشنواره تلاش شد افرادی در تیم داوری قرار بگیرند که رفقای چندین ساله در گرمابه و گلستان نباشند و نگاه منصفانه و البته متنوع به آثار داشته باشند. برای همین امسال بسیار پیش آمد که افراد گروه داوری در جلسات نخست با یکدیگر از نزدیک آشنا شدند و در طی تعاملات و تبادل نظرهای صورت گرفته برای نقد و داوری آثار از یکدیگر اطلاعات جدید فرا می‌گرفتند.

 

- وقتی به یک جایزه از بررسی منابع، داوری تا شیوه برگزاری و… نقد دارید، زمانی که در جایزه مسئولیتی به عهده می‌گیرید چه قدر می‌توانید نقدهای خودتان را وارد کنید و درصدد رفع اشکالات دوره‌های قبل بربیایید؟

من سد و مانعی را نمی‌بینم و حداقل در این دوره شاهد بودم که ایده‌ها و اندیشه‌های نو که مطرح شد و بیشترین آن از سوی دبیر علمی جایزه بود، مورد توجه قرار گرفت و به آن اعتنا شد. لذا برخی ضعف‌های گذشته و از جمله هیئتی دیدن که مانع دیده شدن طیف بیشتری از آثار می‌شد و به جایزه آسیب زده بود، بسیار کم‌رنگ شد. به گمانم وقتی ایده جدیدی باشد، در ساختار مانعی نیست که نتواند پیاده شود. شاید در نقاطی ایده‌های نو منوط به هزینه کرد مالی بالا باشد که در تامین هزینه به مشکل برخورد و از این رو قابل پیاده شدن نباشد و باید تکاپویی برای سال‌های بعد صورت بگیرد تا اعتبارات بیشتری برای اجرای آنها گرفته شود. برای نمونه چنین ایده‌ای را با گرفتن اعتبار بیشتر می‌توان پیاده کرد، اگر امسال ۲۰۰۲ کتاب داوری شد، هر کتاب شناسنامه نقدی داشته باشد تا برای نویسنده و پژوهشگر کتاب‌ها ارسال شود. چنین ایده‌ای دور از دسترس نیست. هر چند در حال حاضر این ایده را قطعاً می‌توان برای بیست درصد آثار امسال انجام داد. اما به نظرم می‌توان طوری پیش رفت که برای هر کتاب ارسال شده، یک شناسنامه نقد ایجاد کرد که قابل ارائه به ناشر و پدیدآورنده باشد یا حتی ملاحظات نقد مجموعه کتاب‌های یک ناشر را بتوان برایش ارسال کرد تا از دلایل نامزد و برگزیده نشدن آثارش و نقدها و کاستی‌های اصلی آنها با خبر شود.

 

- به عنوان یک سرگروه در داوری آثار امسال به چه نکاتی برخوردید؟ آثار نویسندگان و پژوهشگران جوان افزایش داشت یا نه؟ زنان چه آماری را به خود اختصاص دادند؟ نظامی‌ها چه تعداد آثار در این زمینه داشتند؟

این جزئیات به تفضیل در بیانیه هیئت داوران و بولتن انتخاب کتاب سال منتشر خواهد شد.

 

- لطفاً به یکی دو نکته اشاره بفرمایید.

به نظرم در بخش زندگی‌نامه، زندگی‌نامه مستند و زندگی‌نامه داستانی نسبت به سنوات گذشته با رشد کمّی مواجه هستیم. در سال ۱۴۰۰ و سال‌های دهه نود سرفصل خاطره شفاهی بیشترین آثار را داشت، اما در دورۀ حاضر شاخه زندگی‌نامه مستند پرشمارترین شاخۀ گروه مستندنگاری بود.

 

منبع: ایبنا