به گزارش هنرآنلاین: نشست تحلیل، نقد و بررسی نمایش "مسئولیت شکستن سکوت مطلق" چهارشنبه شب 6 اردیبهشتماه پس از پایان اجرا این نمایش در کافه کتاب باشگاه دانشجویان با حضور دکتر اعظم راودراد (جامعهشناس)، دکتر وطنخواه (روانشناس)، رامتین شهبازی (منتقد تئاتر و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی)، آفتاب درویشی (کارشناس ارشد آهنگسازی) و با همراهی دکتر شیوا مسعودی (کارگردان) و جمعی از بازیگران و طراحان برگزار شد.
در ابتدای این نشست شیوا مسعودی در خصوص شکلگیری ایده اجرایی و روند تمرینات این نمایش گفت: ایده عروسی نخستین بار در یکی از کلاسهای کارگردانی دانشگاه مطرح شد و بعد آن را با خانم احمدی و آقای معارف در میان گذاشتم. نزدیک یک سال و نیم با نویسندگان روی آن فکر کردیم و حرف زدیم. زیرا عروسی ابعاد مختلفی داشت و داستانهای زیادی میشد از آن درآورد. اما بن مایه ما تمام مستندهای اجتماعی موجود در اینباره بود و هیچ قصه خاصی نداشتیم. نهایتا به جایی رسیدیم که این را به پیش از عروسی، عروسی و پس از عروسی بخشبندی کردیم و در واقع قرار گذاشتیم که نویسندگان در طی تمرینات همراه ما باشند و با اصلاحاتی که در طول تمرینات انجام شد، نهایتا به یک پرفورمنس تکست یا متن اجرا رسیدیم.
وی در ادامه افزود: پس از آغاز تمرینات با استفاده از اتودهای بازیگران متن نیز به شکلی کارگاهی پیش رفت و این حاصل تلاش جمعی این گروه بود و حتی تا بعد از بازبینی اول نیز متن همچنان بازنویسی میشد و تغییر میکرد.
در ادامه رامتین شهبازی در رابطه با موضوع نمایش "مسئولیت شکستن سکوت مطلق" عنوان کرد: برخی آیینها در همه کشورها تکرار شونده است و تنها شکل آن تغییر میکند و این تفاوت شکل به سبب تکراری که پشت آن است، تبدیل به امری طبیعی میشود. با توجه به گذر زمان و تغییر فرهنگ بخشی از جزییات آنها از بین میرود پس فرهنگ را نمیتوان امری ثابت دانست. برخی از این آیینها مانند عروسی قرار بوده است ما را از زندگی روزمرهمان دور کند اما از آنجایی که به قول ماک فرسون وجوه قهرمانیاش را از دست میدهد، تبدیل به امری روزمره میشود.اینکه ما چگونه به این بپردازیم وضعیت یک هنرمند را مشخص میکند.
وی در ادامه افزود: فضای سورئال ابتدای نمایش "مسئولیت شکستن سکوت مطلق" تکلیف ما را با روند زبان نمایش از همان اول روشن میکند و به ما یادآور میشود که با این شکل نشانهگذاری در کار سعی شده است از زندگی روزمره فاصله گرفته شود و مجددا به این آیین به مثابه یک امر قهرمانی اما این بار از منظری انتقادی توجه شود. این فضا تا انتهای نمایش تا حد زیادی یکسان و منسجم باقی میماند و این نکته یعنی نشانهدار کردن، خود توجه مجدد کردن به ابژهای است که در مورد آن فکر میکنیم و این نشان میدهد که گروه تفسیری را نیز به کار خود وارد کرده و قرار نیست یک روایت رئالیستی محض ببینیم.
پس از پایان این مقدمه آفتاب درویشی در خصوص اهمیت موسیقی در این اجرا اظهار کرد: آنچه در این اجرا برایم جالب بود، ریتم کار بود. یعنی مخاطب احساس نمیکرد ریتم کار افتاده و ازخود نمیپرسید کی تمام میشود؟ فکر میکنم موسیقی به این قضیه کمک کرده است. ریتم موسیقی و داستان به خوبی در هم تنیده شده و با هم یکی شده بود و این برای یک آهنگساز کار آسانی نیست. اینکه موسیقی آنقدر با سیر داستانی سینک باشد و در قالب یک روح جلو بروند. این کار با فضایی سورئال و مینیمال شروع میشود و این را به خوبی در موسیقی و مخصوصا موسیقی ابتدای کار میتوان دید. در حین کار و طبق سیر داستانی بافت موسیقی نیز تغییر میکند.
وی در ادامه اضافه کرد: این کار موسیقی زیادی داشت تا آنجایی که میتوان گفت حتی یک کار موزیکال است و این حجم موسیقی در این زمان کم آسان نیست. نکته دیگر اینکه فواصل موسیقی، سینتی سایزرهایی که انتخاب شده بود و هارمونیها نه آنقدر شرقی و نه آنقدر غربی بود. در واقع در عین حال که هویت خودش را حفط میکرد اما به هویت مکانی و فرهنگی خاصی تعلق نداشت.
در ادامه جلسه دکتر اعظم راودراد در خصوص ابعاد جامعه شناختی نمایش "مسئولیت شکستن سکوت مطلق" گفت: در اینجا میتوان دختر را به عنوان فرزند، همسر و مادر تقسیم کرد. در این نمایش گفته میشود که تمام زندگی یک دختر تحت شعاع اتفاق مهمی به نام عروسی است و حتی در فرهنگ عامه ما وجود دارد که وقتی نوزاد دختر گریه میکند آوای عوَ عوَ او شوهر شوهر تعبیر شده است! در کودکی لباس عروس به تن میکند، وقتی نوجوان است، ممنوعیتهایی دارد که از ترس پیش آمدن مشکل برای همان عروسی آینده است و نهایتا در جوانی هر روز از او میپرسند نمیخواهی ازدواج کنی؟ و هر طبقه اجتماعی تلاش میکند تا بیشترین هزینه را برای عروسی بکند.
وی در تکمیل این بحث ادامه داد: در این نمایش همه چیز نه تنها با خوشحالی همراه نبود، بلکه سرشار از نگرانی بود. سکوت مطلق در حقیقت درونی شدن این فرهنگ است. یعنی پذیرفتهایم که اینچنین است و هیچکس نمیپرسد چرا؟ ما میپذیریم زیرا در فرآیند جامعه پذیری یاد میگیریم جامعه چه چیز را میپذیرد و این آنقدر درون ما میرود که ناخودآگاه میشود و فرصت نمیدهد فکر کنیم که آیا جور دیگری هم میتوان بود؟ مسئولیت شکستن این سکوت را تئاتر دارد که مثل آیینهای خودمان را به خودمان نشان میدهد و ما از دیدن خودمان تعجب میکنیم که چرا اینگونه است. بنابراین میتوانیم جور دیگری فکر کنیم و این جور دیگر فکر کردن به عنوان وضع مطلوب این است که بدانیم دختر یک انسان است، رشد فکری و اخلاقی، فعالیت اجتماعی و پیشرفت میخواهد. تمام آمال و آرزوها در عروسی تمام نمیشود. در حالی که بعد از آن ممکن است حتی رو به سراشیبی حرکت کند. در پایان نمایش جشن طلاق میخواهد نشان دهنده یک تغییر باشد ولی من فکر میکنم این یک تغییر کاذب است، چرا که باز هم بر مبنای عروسی است. عروسیای که شکست خورده است.
همچنین دکتر وطنخواه در خصوص تاثیر روانی مسئله ازدواج در جامعه و در میان زنان اظهار داشت: مراجعینی دارم که در تمام ابعاد زندگیشان موفق هستند اما از آنجایی که ازدواج نکردهاند به خودکشی فکر میکنند. پس این مسئله جدی است! یکی از مهمترین نیازهای پنجگانه ما نیاز به عشق و تعلق داشتن است و متاسفانه در ایران فقط باید ازدواج باشد و نمیدانم چند درصد آنهایی که ازدواج میکنند این نیازشان برآورده میشود. ازدواج تنها 3% نیاز های ما را پاسخ میدهد و 97% مابقی خودمان هستیم که باید یادمان بماند که یک انسانیم. من یک زنم، نیازهای زنانگی دارم، دختر، همسر یا مادر یک خانواده هستم و نقشهایمان متفاوت است؛ اما متاسفانه وقتی ازدواج نباشد انگار هیچ کدام این نقشها ارزشی ندارد. یونگ موضوعی را مطرح میکند که میگوید زنی موفق است که بتواند چهار بعدش را تقویت کند.اگر آن را 100 در نظر بگیریم 25% ما باید زنی قدرتمند باشیم و روی توانمندیهای خودمان کار کنیم. اما در جامعه امروز توازن میان زن قدرتمند، زن معنوی، زن جذاب و...بهم خورده است.
وی در ادامه اشاره کرد: نمایش "مسئولیت شکستن سکوت مطلق" برایم بسیار ناراحت کننده بود و همانطور که در آن نشان داده شده در شب عروسی چیزی جز یک ماسک از عروس نمیبینیم و همه که خوشحالاند. نهایتا بعد از تماشای این نمایش به این سوال میرسیم که من به عنوان یک زن کجا هستم و آیا تمامش همین است؟.
با اشاره به اهمیت ابعاد بصری این اجرا از سوی منتقد و کارگردان اثر، طراحان حاضر در این جلسه در خصوص رویکردهایشان در نمایش "مسئولیت شکستن سکوت مطلق" توضیحاتی ارائه دادند.
سعیده رمضانزاده، مشاور کارگردان و طراح ویدیو گفت: ابتدای ویدیو تصویر نگین کشفی است که به نظر میرسد پشت سرش لایو پروجکت شده اما ایده آن ابتدا کاملا متفاوت بود. عروسی بود که داخل باکسی قرار دارد و از کودکی، نوجوانی، جوانی و...صحبت میکند و ما تصاویری از ابژهای متناسب با آن دوره سنیاش میدیدیم. اما بعد فکر کردیم آن ایده داخل باکس بودن برای دختری که در جامعه امروز زندگی میکند مدرن نیست و قابل پذیرش نباشد. بنابراین آنرا تغییر دادیم و تنها تصویر نگین کشفی را اضافه کردیم که انگار لایههای آن بیشتر شده و آن را در لایههای متفاوتی میبینیم. صحبت میکند اما هیچ چیز شنیده نمیشود، زیرا این کار هم نشان میدهد زن ابعاد مختلفی دارد و چیزهای متفاوتی میگوید که دیده و شنیده نمیشود بلکه تنها به بعدهایی که جامعه پذیرفته نسبتش میدهیم. حتی ایده آلبوم خالی که بی ارزش بودن لحظاتی را نشان میدهد که زن و شوهر خیال میکنند، ساختهاند. فاصله بین تصاویر و رفتن زن از مرحلهای به مرحله دیگر از زندگیاش بسیار سریع اتفاق میافتد. عروس را در دریا میبینیم و در تصویر بعد آن را در آشپزخانه که همین فاصله کوتاه را به صورت اگزجره نشان میدهد.
افسانه قلی زاده، طراح گریم نمایش "مسئولیت شکستن سکوت مطلق" نیز گفت: کار بسیار مدرن است و فرم خاصی دارد. وقتی همه اینها ادای عروسی و یک اتفاق بزرگ را درمیآورند، یک نقاب دور صورتشان کشیده میشود که این را نشان دهد. چرا که اینها شاید خودشان نخواهند که عروس شوند اما بخاطر خانواده دوست دارند که این کار را انجام دهند. برایم مهمتر از هرچیز رنگ تند و پررنگ رژ لبها بود. عروس در شب عروسیاش مانند یک دلقک است زیرا همه فقط او را میبینند یا خودش کاری میکند که مرکز توجه باشد پس در اینجا استفاده رنگ قرمز و سرخابی برای لبها و یا استفاده از آن لب غول پیکر همین کارکرد را دارد.
مصفا مرادیان، طراح صحنه نیز توضیح داد: از روز اولی که این کار را شروع کردیم، نمیدانستیم دارد به کجا میرود. برای همین تصویرهایی که در طول تمرین میساختیم بارها و بارها ویران شد و از نو ساخته شد. اما چیزی که برای ما مهم بود این بود که از نقاشی شروع کردیم؛ یعنی ساختن مجموعه تابلوهایی که بتوانند بر مخاطب تاثیر بگذارند. این ایرانیترین طراحی صحنهای بوده است که تا به حال کردهام. شاه عباسها، شمسههای آن دور، طرح حاشیه قالی و... همه و همه تلاش شده است که ایرانی باشد اما مینیمالی از یک فضای ایرانی. وقتی عروسی یا مراسمهای این روزها را میبینیم به نظر میرسد که از جوامع مدرن پیروی میکنیم اما واقعیتش این است که ما شلختگیها را میگیریم و چیزهای آشفته آن مراسمها را به اینجا میآوریم و سعی شده است این کار با مینیمال کردن در این نمایش نشان داده شود.
در پایان این رامتین شهبازی گفت: خانم مسعودی نمایشی داشتند به نام "اینجا کجاست"...آن نمایش، اثر زنانهای است. فکر میکنم تنها پرداختن به نقش مظلوم بودن زن تقلیل دادن این کار است. "سفر قهرمان" جوزف کمبل یکی از مهمترین سفر قهرمانهایی است که در کلاسهای فیلمنامهنویسی هم به هنرجویان درس میدهیم. مورین مرداک مقالهای دارد که در آنجا به سفر "زن قهرمان" میپردازد. در آنجا هم مطرح میشود که یک زن برای اینکه از دنیای زنانه بیرون بیاید و وارد دنیای مردانه بشود نیاز است که زنانگیاش را کنار بگذارد چون جامعه مردانه او را نمیپذیرد. وقتی در مورد یک مراسم شادی صحبت میکنیم در این شادی یک غم است. مثال تئوری آن را دریدا میزند که راجع به واژه میزبان صحبت میکند و اصطلاح Hospitality را میآورد و میگوید از آن به ریشه Hospitile میرسیم که به معنای خشونت است در حالی که میزبانی یک عمل پذیرفتن و مهربانی است. اما میزبان نیز باید بتواند جایی را به تصرف در بیاورد تا بتواند در آن میزبانی کند و اگر مهمان پایش را از گلیمش درازتر کرد، بتواند به آن اعتراض کند. چیزی مانند فیلم روکو و برادرانش که در آنجا هم اتفاقا بحث عروسی است.
ما در واقع با یک میزانسن گسست در این کار مواجه هستیم و تنها جایی که اینها دور هم جمع میشوند مراسم طلاق است. یعنی آنجایی که ما قرار است عروسی را به مثابه پیوستگی و پیوستن به هم ببینیم، گسست میبینیم. این گسست همان نگاه انتقادی کار است. من این اجرا را یک جور گروتسک میبینم یعنی نشان دادن امری بسیار طبیعی به صورت امری غریب. این خودش برجسته کردن است و نگاه انتقادی را به همراه دارد. چیزی که قرار است موجب پیوند ما شود خودش باعث گسست میشود و این من را یاد دریدا انداخت که میگوید: "ما از هر واژهای که استفاده میکنیم عنصری که آن را واسازی میکند در خودش وجود دارد" و ما برای نگاه انتقادی داشتن باید سراغ آن عنصر برویم و این همان تفسیری است که وارد کار میشود. خوشحالم که این در زبان تئاتریکال و تصویری اتفاق میافتد.
لازم به یادآوری است؛ در نمایش "مسئولیت شکستن سکوت مطلق" که هفته پایانی اجراهای خود را پشت سر میگذارد، سارا شاهرودیان، متین گودرزی، نگین کشفی، بهداد بلیغفر، اسماعیل کمالی دهقان و ساینا سراج به ایفای نقش میپردازند. رضاصمدپور (تهیه کننده)، ایمان یزدی (مدیرتولید)، محمدرضا جدیدی (طراح موسیقی)، سعیده رمضانزاده (طراح ویدیو و مشاور کارگردان)، زهره بهروزینیا (طراح لباس)، مصطفا مرادیان(طراح صحنه)، افسانه قلیزاده(طراح گریم)، تانیا یزدانی(مشاور رسانهای) و یاسمن طاهری (روابط عمومی) از دیگرعوامل این نمایش هستند.
"مسئولیت شکستن سکوت مطلق" هر روز به جز شنبه ساعت 18 در سالن اصلی تالار مولوی به روی صحنه میرود.