به گزارش هنرآنلاین، علی نصیریان نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر با سابقه تئاتر در پیام خود ضمن آرزوی سالی پربار برای تئاتر ایران، آورده است:
بسمه تعالی
فرهنگ ریشهی زندگی و حیات است و هنر، بارزترین نشانهی فرهنگ. تئاتر به مثابهی هنرِ مادر بسان درختی است با شاخ و برگهای سرسبز و ریشهای کهن که ثمرهاش جوشش هنری و شورآفرینیست.
در تئاتر، انسان نه شهروند سرزمینی که شهروند زمینی و هستیست. چراغ و آینهای به منزلهی آگاهی و معرفت که انعکاس دهندهی روشنی و تجلیگر حقایق ازلی ابدی ست. به همان اعتبار که گوهر انسان بر مبنای روابط اجتماعیست.
در سالیان اخیر بیم آن میرفت که با حضور همه جانبهی رسانههای اجتماعی و فناوریهای نوین، تئاتر و وضعیت آن به مخاطره بیفتد و این هنر شریف و انسانی دستخوش ناملایمات ارتباطی قرار گرفته و در پویهی بیامان امواج گم و گور گردد.
اما از آنجا که تئاتر بر ذات "انسان" و "زندگی" مبتنیست، هرگز کهنگی نمیپذیرد و تا انسان در این اریکه هستی زنده است، تئاتر نیز همپا با او زنده خواهد بود چرا که انسانیترین هنرهاست.
تئاتر به مدد و لطف همین زنده بودن، "زندگانی" را "زنده مانی" میکند و به آن جاودانگی میبخشد. تئاتر به ما فرصت اندیشیدن و شهامت سخن گفتن، بیان حقایق، تعمق و تفکر، طرز نگاه زیباشناسانه و کشف حقایق پنهان زندگی و از همه مهمتر شنیدن سخن دیگران را میدهد. جهان تئاتر، جهان چند صدائیست و تئاتر صدائی انسانی. از سوی دیگر تئاتر صحنهی ارائهی فکر و نقد و نظر اجتماعیست، امکانی عظیم تا وقایع را بر صحنه، به حقایق تبدیل کند و جهان امروز، جهان برداشتن فاصلههاست. در این دهکده جهانی گوئی روز به روز زمین کوچکترمیشود و هر اتفاقی که میافتد انگار پشت همین دیوار بوده است.
تئاتر ایران جدای از ابعاد نمایشی و آئینی و خرده نمایشها و گونههای نمایشی و ظرفیتها و قابلیتهای گرانسنگ ادبی، به شکل مدرن، یکصد و پنجاهمین سال خود را تجربه میکند و در همین عمر کوتاه خویش نشان داده است که از توانمندی، استعداد و خلاقیتهای درخشانی برخوردار بوده که تاریخ تئاتر ایران گواه این مدعاست و زحمات و جانفشانی هنرمندان این رشته برای بقا و ماندگاری جای تقدیر بسیار دارد.
و در این میان تئاتر ملی آرزوی همیشگی هنرمندان تئاتر کشور بوده است. تئاتری ایرانی که با روحیه و خصال ملی قرابت داشته و هویت و هستیشناسی ایرانی را در فرهنگ جهانی به نمایش بگذارد. جدای از اهداف و زبان مشترک، هر ملتی هویت ویژهی خود را داراست و ناگزیر باید هر سرزمینی هنر ملی خود را بیافریند و آن را به تجارب میراث مشترک جهانی پیوند دهد و بیشک در این فرآیند، هیچ ملتی صرفاً با الگوبرداری و اجرای نیمه آگاهانهی آثار ملل دیگر صاحب هنر ملی نشده است.
تقارن نوروز به عنوان جشن ملی ایرانیان با روز جهانی تئاتر که اخیراً به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است، هماهنگی و همذاتی خجستهایست. نوروز روز نو است و تئاتر زایش و آفرینش هنری که مدام در حال نو شدن است و به قول پیتر بروک کارگردان تئاتر معاصر، "در تئاتر لوح تدریس، همیشه تمیز و تازه است". تئاتر جوان ایران نیز که به اهتمام نسل نو با اتکاء به تجارب پیشکسوتان و در پیوند با آنان دنیائی تازه و جذاب را در قوالب تازه بر صحنه رقم میزند و شگفتی میآفریند ناشی از همین خصیصه است.
تئاتر طریق همکلامی و همدلی میان انسانهاست، راهی برای تحقق صلح و آرمانهای انسانی به زبان زیبا و خلاق.
به عنوان یکی از اعضای خانواده تئاتر ایران همراه با خانوادهی جهانی تئاتر در نخستین ایام طلیعهی سال نو، جشن ملی خود را همپا با جانبخشی طبیعت و بهار دلها آغاز میکند، این تقارن را در تقویم فرهنگی هنری کشور به فال نیک گرفته و برای تئاتر ایران سالی پربرکت و پرنشاط آرزو میکنم.