سرویس تئاتر هنرآنلاین: تئاتر ایران امسال فقط تعدادی از هنرمندان خود را از دست نداد. آنچه از دست رفت بخش مهمی از تاریخ تئاتر ایران بود.
جعفر والی، داود رشیدی، رکن الدین خسروی، کاظم افرندنیا، جابرعناصری و سعید کشن فلاح بخشی از این دست هنرمندان بودند.
رشیدی، والی و خسروی به طور قطع از مهمترین هنرمندان دهه 40 تا به امروز بودند که تئاتر مدرن ایران دین زیادی به فعالیتهای آنها دارد. از سوی دیگر چهرههایی چون عناصری و کشن فلاح از هنرمندان دانشگاهی محسوب میشدند که خاصه در سالهای پس از انقلاب تلاش زیادی برای قوام و رشد تئاتر دانشگاهی و آموزش هنر در ایران نمودند.
جعفر والی در روزهای پایانی پاییز 95 پس از 6 دهه فعالیت مستمر، تئاتر را وداع گفت. والی که از مهمترین هنرمندان تئاتر ایران بود در سال ۱۳۱۲ در تهران چشم به جهان گشود. از دهه ۱۳۳۰ به طور حرفهای کار نمایش را آغاز کرد. او نخستین کسی بود که از بهرام بیضایی وغلامحسین ساعدی نمایش اجرا کرد. بسیاری از بازیگران و کارگردانان مشهور تئاتر را وارد این حرفه کرد و از افرادی بود که همواره به تئاتر وفادار ماند و خود را متعلق به این هنر میدانست.
داود رشیدی دیگر هنرمند بزرگ و اثرگذار تئاتر ایران بود که صحنه را ترک کرد. رشیدی که متولد 1312 بود در پایان تابستان 95 از دنیا رفت. رشیدی که دانش آموخته علوم سیاسی در ژنو بوده است، علاوه بر بازیگری تئاتر و سینما و تلویزیون یکی از کارگردانان پرکار و نوگرای تئاتر ایران بود و در سالهای متمادی نمایشنامههای بسیاری از نویسندگان بزرگ کلاسیک و مدرن را به صحنه برد. از جمله این آثار میتوان به پیروزی در شیکاگو، منهای دو، ریچارد سوم، هنر و... اشاره کرد. همچنین نمایشنامههای رشیدی اعم از ترجمه و تألیف نیز توسط انتشارات افراز چاپ شده و در بازار موجود است.
کاظم افرندنیا دیگر بازیگر قدیمی تئاتر ایران بود که در سال 95 از دنیا رفت. افرندنیا متولد سال ۱۳۲۴ در نائین بود و در هنرستان هنرهای زیبا تحصیل کرد. افرندنیا در 1 بهمن ماه دیده از جهان فروبست. در آخرین حضور خود در تئاتر، افرندنیا در نمایش "عشق به دیکتاتورها کمک نمیکند" به کارگردانی هانی صالحی به صحنه رفت. البته او پیش از این اجرا چشم از جهان فروبست اما فیلمهای او از تمرینات این نمایش چنان ثبت شده بود که قابلیت حضور در این نمایش را داشت و لذا افرندیا پس از مرگ خود هم روی صحنه تئاتر ایران حضوری خاطره انگیز داشت.
اما یکی از فقدانهای بزرگ تئاتر ایران مرگ رکن الدین خسروی بود. یکی از مهمترین کارگردانان تئاتر ایران که اگرچه در سالهای اخیر از ایران رفته بود و کارگردانی نمیکرد، اما تأثیرات ماندگار و مهمی را در تئاتر ایران چه به لحاظ آموزش و چه از نظر شیوههای کارگردانی به جای گذاشت. خسروی در 16 اسفند 1318 چشم بر جهان گشود او در سال ۱۳۲۷ موفق به اخذ مدرک دیپلم ادبیات خود از دبیرستان البرز تهران شد و سال بعد از آن به دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه پیدا کرد، در سال ۱۳۲۹ او در این رشته ترک تحصیل کرد و مشغول تحصیل در رشته ادبیات در دانشکده ادبیات تهران شد.
در سال ۱۳۳۴ در دوره ۶ ماهه کلاسهای تئاتر پروفسور دیوید سون شرکت و به فراگیری هنرهای نمایشی پرداخت. وی همچنین در سال ۱۳۳۵ به شرکت در کلاسهای هنرپیشگی و کارگردانی دکتر فروغ پرداخت و جزء نخستین دانشجویان در این رشته به شمار میآمد. خسروی در سال ۱۳۳۶ با همکاری دکتر فروغ اقدام به تأسیس اداره هنرهای دراماتیک کرد و در سال ۱۳۳۷ با کارگردانی و به روی صحنه آوردن "جایی که صلیب گذاشت شد" در اداره هنرهای دراماتیک و ضبط تلویزیونی این نمایش قدم بر این عرصه نهاد. خسروی در سال ۱۳۴۲ شروع به همکاری با گروه تئاتر دانشگاه تهران کرد و مشغول کارگردانی این گروه و اجرای نمایشهایی در آنجا شد. خسروی در سال ۱۳۴۹ برای تحصیل در رشته کارگردانی تئاتر در مدرسه دراماسنتر با ریاست افتخاری پیتر بروک عازم لندن شد و در سال ۱۳۵۲ به تهران بازگشت و "لبخند باشکوه آقای گیل" نوشته اکبر رادی را به روی صحنه برد. او در سال ۱۳۵۴ همکاری خود را با گروه تئاتر دانشگاه صنعتی شریف به عنوان کارگردان گروه آغاز کرد. در سال ۱۳۶۰ دعوت به پذیرش استعفا و بازنشستگی شد و سال ۱۳۷۵ کشورش را به مقصد لندن ترک گفت.
رکن الدین خسروی تا پایان سال 1371 نیز در آموزشکده هنر (فرهنگسرای نیاوران) به تدریس بازیگری، کارگردانی و تاریخ نمایش در ایران اشتغال داشتند. نمایشهای "کوهولین"، "ادیپوس (ادیپ شهریار)" و "باغ آلبالو" حاصل همکاری بسیاری از دانشجویان این آموزشکده با این کارگردان به نام تئاتر ایران بود. رکن الدین خسروی در 26 دی 1395 در لندن چشم از جهان فروبست.
در همان روزهای ابتدایی سال، تئاتر ایران پدر تعزیه شناسی آکادمیک را از دست داد. دکتر جابر عناصری اردبیلی در سال ۱۳۲۴ در محله معمار اردبیل به دنیا آمد. پدرش کربلایی علی عناصری از شبیه خوانان بود و همین زمینهای برای پیوند قلبی و عمیق جابر با نمایش ایرانی و به خصوص تعزیه بود. دکتر جابر عناصری تحصیلات مقدماتی را در شهراردبیل و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون تهران با کسب مقام اول در رشته ادبی در میان تمامی دانش آموزان ایران به انجام رساند و سپس وارد دانشگاه تهران شد و تا سطح دکتری فلسفه و علوم تربیتی در ایران و کسب تخصص در مردم شناسی در دانشگاه لندن به تحصیل ادامه داد. عناصری ۴۱ سال در دانشگاههای تهران به عنوان استاد ممتاز به تدریس و تحقیق اشتغال داشت و بیش از چهل کتاب در زمینه فرهنگ ایران به رشته تحریر درآورد و صدها دانشجو را تربیت کرد. وی بخاطر فعالیتهایش در عرصه هنر تعزیه و شبیه خوانی لوح ویژه پدر تعزیه دانشگاهی ایران را دریافت کرد.
محمدعلی مهیمنی سال ۱۳۲۴ در همدان متولد شد. او از هنرمندان مشهور تئاتر همدان بود و در عرصه تئاتر کودک نیز به فعالیت میپرداخت. مهیمنی که در خانوادهای مذهبی رشد یافته بود، از نوجوانی به هنر متعهد و انقلابی روی آورد. او در کنار شغل معلمی، به کارگردانی تئاتر میپرداخت و پس از بازنشستگی، چندین کتاب تألیف کرد. مجموعه اشعار "سِفر سَفَر"، تحلیل "نخبهشناسی در جامعهکشی" و "گفتگوی تمدنها" از جمله آثار باقی مانده از اوست.
اما یکی دیگر از تئاتریهای درگذشته که خاصه در جامعه دانشگاهی فردی شناخته شده محسوب میشد سعید کشن فلاح بود. کشن فلاح که در سالهای ابتدایی انقلاب، تئاتر کارگردانی میکرد به سرعت وارد حوزه آموزشی شد و تبدیل به یکی از اساتید مشهور تئاتر گشت. وی علاوه بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و مدیریت در سطح وزارت علوم دبیر جشنواره تئاتر فجر، رئیس دانشگاه هنر تهران و مدیر دفتر هنرهای نمایشی حوزه هنری نیز بود. کشن فلاح که متولد 1335 بود در سن 60 سالگی در 24 مهر سال 95 چشم از جهان فروبست.
خسرو شجاعزاده هم هنرمند کم سر و صدا و باسابقه تئاتر و سینما نیز در روزهای آخر اسفند چشم از جهان فروبست. شجاعزاده که سالهای آخر عمر خود را در انزوا و خلوت گذراند دانشآموخته رشته بازیگری از هنرکده هنرهای دراماتیک بود و یکی از بازیگرانی بود که هم نسل با شروع افرادی چون پروانه معصومی، سوسن تسلیمی، بهرام بیضایی، علیرضا مجلل و... وارد تئاتر و سپس سینما شد. بازی در سینما را از سال ۱۳۴۸ با بازی در فیلم گاو به کارگردانی داریوش مهرجویی آغاز نمود. در فیلم غریبه و مه بهرام بیضایی نقش اوّل مرد را بازی کرد. وی در سریال پدرسالار نیز بازی کرد. شجاعزاده در تاریخ سه شنبه ۲۴ اسفندماه ۱۳۹۵ به دلیل سکته مغزی در سن ۷۱ سالگی چشم از جهان فروبست.
مرگ تئاتریهای بزرگ، سال 95 را سالی پر از افسوس و حسرت برای تئاتر ایران کرد. اما نباید از این گذشت که این خزان با شکوفایی هنرمندان جوان نیز همراه بود. افزایش سالنها به فارغ التحصیلان و کوشندگان بیشتری امکان حضور در تئاتر را داد تا عدهای بیشتری بتوانند از بنایی که امثال والی و رشیدی و خسروی پدید آوردند بهره گیرند و موجب تعالی و تازگی آن شوند.