سرویس تئاتر هنرآنلاین: رویکرد اجتماعی به موضوع نمایش و تلاش برای انعکاسدهی مسائل، مشکلات، رنجها و تناقضات اجتماعی و طبقاتی جامعه و نیز پرداختن به ویژگیها و زیباییهای زندگی و یا تاکید بر هر دو این مقولهها جزو کارکردهای هنرمندانه نویسندگان آثار نمایشی و نشانگر دغدغهها وعشق انسانی کارگردانهایی است که به چنین تمهایی روی میآورند و آن را ارجح میدانند.
معمولا استفاده از همه سبکها و ژانرها زیبا و دیدنی است، اما در یک شرایط خاص اجتماعی و سیاسی، برخی و یا یکی از این سبکها و ژانرها برتری پیدا میکند، زیرا جزو نیازهای روحی و روانی جامعه میشود و ضمنا تراز فرهنگی جامعه و ارزشهای انسانی و اجتماعی را همواره بالا میبرد. در این رابطه نمایشنامههای سیاسی و رئالیستی که سهم شاخص و تعریف شدهای در آسیبشناسی اوضاع و شرایط اجتماعی دارند، اغلب از چنین کاربرد و کارکردی برخوردارند. بین نمایشنامههای سیاسی و اجتماعی رئالیستی معمولا نوع خاصی هم داریم که با رویکرد مُستندگونهای به واقعیات میپردازد.
نمایش "شلتر" به نویسندگی ساناز بیان و طراحی و کارگردانی امین میری که اکنون در تالار قشقائی اجرا میشود، نگاه ُمستندگونهای به زنان معتاد و کارتن خواب دارد؛ همه پرسوناژهای نمایش زن هستند و فقط یک مرد در نمایش است که کارگردان هم محسوب میشود و از جایگاه تماشاگران ردیف اول به نحوی استفساری با زنان معتاد مصاحبه میکند. زنان مورد نظر که همگی دورههای سخت و طاقتفرسایی را در جامعه گذراندهاند، در یک آسایشگاه در تهران بسر میبرند. تک تک این زنان به نوبت در شرایط مصاحبه قرار میگیرند و همین مصاحبه بهانهای برای برونفکنیهایشان میشود. آنها در مونولوگهایشان به زندگی خانوادگی و زناشویی کوتاهشان و نیز به مصائب، تبعیضها و تجاوزات جسمی، حقوقی و دربدریهایی که از سر گذراندهاند، اشاره میکنند که شنیدنشان برای تماشاگران تکاندهنده، دردناک و آموزنده است.
انتخاب بازیگران که اکثرشان غیربازیگر و در حقیقت همان زنان رنجدیدهاند، یکی از هوشمندانهترین و هنرمندانهترین ابتکارات کارگردانی این نمایش بهشمار میرود و مُستندگونگی و واقعیت نمایی نمایش را کاملا به اثبات رسانده است. طراحی لباس و چهرهپردازیهای نسبیشان، خوب و باورپذیر از کار درآمده است. این زنان که در حقیقت کاراکتر خودشان را بر روی صحنه نشان میدهند، بسیار زیبا و باورپذیر بازی میکنند و تفاوت لحن، حالات و تهلهجههای برخی از آنها جذابیت انسانی شیوه اجرای نقشها را به اوج رسانده و از منظر "زیباییشناسی نقش" و "وجاهت معنادار داشتههای تماتیک" نمایش بسیار حائز اهمیت است. در میان این زنان مردی هم که تمایلات زنانه دارد و خود را همانند آنها میآراید و زنی که لباسهای مردانه میپوشد، دیده میشود.
نکتهای که در رابطه با متن این نمایش قابل ذکر است: موضوع، پرسوناژها و ُکل ساختار و محتوای نمایش "شلتر" به نویسندگی ساناز بیان شباهت زیادی به فیلم مُستند "زنانگی" به نویسندگی و کارگردانی محسن استادعلی دارد؛ با همه اینها یک اصل مهم هم در نقد هنر است، مبنی بر این که موضوع و طرحی خوب، ارزش آن را دارد که دوباره بکار گرفته شود.
طراحی صحنه حین سادگیاش کاربردی و کارکردی از کار درآمده و فضای کافی در اختیار بازیگران گذاشته است. استفاده از نور موضعی، خوب انجام شده و موسیقی معمولی نمایش هم به طور نسبی با موضوع نمایش تناسب و همخوانی دارد.
کارگردانی امین میری خوب و پذیرفتنی است، با توجه به تعدد بازیگران، میزانسنها کارکرد نمایشی مناسبی دارند و مضمون و محتوای نقشها را بازخوردی کردهاند؛ مثلا صحنهای که در آن یکی از زنان در لباس سفید عروس روی تخت مینشیند و یکی دیگر از زنان پشت به او با لباس معمولی و چهرهای که نشانگر معتاد بودن اوست، ظاهر میشود و دیالوگهای مونولوگگونهای را با عتاب بیان میکند، بسیار تأویلآمیز و نمایشی است. صداهایی هم که از بلندگو پخش میشوند، تا حدی پنداشتها و ُگمانههای جامعتری از مکان و آدمها ارائه میدهند. اما عنوانی که برای نمایش انتخاب شده و ظاهرا به مکان زندگی آنها اشاره دارد، خارجی ("شلتر" در زبان انگلیسی به معنی پناهگاه است) و نامناسب است و باید عنوانی فارسی درنظر گرفته میشد.
در نمایش "شلتر" به طراحی و کارگردانی امین میری بخشهایی هم به صورت دو سویه اجرا میشود که از نظر کارکرد نمایشی تأثیر مضاعف و دراماتیکتری دارند، چون همه چیز از حالت مصاحبه بدر میآید و عینیتر و باورپذیرتر میشود.
در بطن واقعیتهای تلخ، دردناک و رقت بار زندگی پرسوناژ های زن نمایش "شلتر" با طراحی و کارگردانی امین میری نکته تأمل برانگیزتری هم وجود دارد که برآیند موضوع، دیالوگها و بازیها و کارگردانی خوب نمایش است: تصویری ضمنی و تلویحی شامل باقی ماندهای از "زیبایی زندگی" و نیز " آخرین بارقههای امید و انسان بودن" هم به جلوه درمیآید که در کنار زشتیها و تلخکامیها برای تماشاگران بسیار زیبا، جذاب و گیراست و همزمان نمایش ُمستندگونه "شلتر" را به درامی اجتماعی و بسیار انسانی و دیدنی تبدیل کرده است.