به گزارش هنرآنلاین، در آغاز این نشست دو مقاله توسط دکتر میرعلیرضا دریابیگی ارائه شد که با همکاری دانشجویان ایشان آماده شده بود. در مقالهی نخست نیکی ابراهیم شاه، دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی، همکاری کرده بود. نیکی ابراهیم شاه پیرامون این مقاله گفت: میتوان با قرار دادن کودک در فضایی که فکر، احساس، درک و بینش او را با استفاده از ابزار و وسایل مختلف درگیر کند و با بهره گیری از فرآیند نمایش خلاق، اختلالات درونی کودکان را کشف و حل کرد.
او در ادامه گفت: میتوان انواع وسایلی را که در پیوند با هفت هنر اصلی هستند را در اختیار کودک قرار داد، با توجه به انتخابهای او و بررسی چگونگی بازی وی با آنها، به ریشهی اختلالات کودک پی برد. یافتن اختلالها و مشکلها هیچ گاه کمکی به ما نمیکند، بلکه یافتن ریشهی آنهاست که ما را در حل آنها یاری میرساند. البته این بررسیها هیچگاه نتایج قطعی را به ما نمیدهند و میتوان با پیش برد این نظریه و ایجاد این اتاقهای بازی، ریشهی بسیاری از ناهنجاریها را در همان کودکی برطرف کرد.
در ادامهی این نشست، دکتر میرعلیرضا دریابیگی در رابطه با مقالهی دیگر خود گفت: در جوامع توتالیته و یک بعدی، به تدریج افکار جامعه به کودکان نیز سرایت میکند. اگر گذر زمان را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که همیشه انسانها در حال تبیین دیدگاههای تازه بودهاند. ما در این مقاله با مورد توجه قرار دادن زوایای مختلف قدرت از نظر فوکو اقدام به بررسی تاتر کودک و تعامل در آن کردیم.
پس از ارائهی این دو مقاله میزگرد نشست علمی-تخصصی نمایش خلاق، از روانشناسی تا درام با مجری-کارشناسی عرفان پهلوانی و با حضور دکتر امیرحسن ندایی و استاد فریبا دلیری برگزار شد.
در این میزگرد دکتر امیرحسن ندایی گفت: انسان در بدو تولد در دورهی من–جهانی قرار میگیرد. تمام دنیا خرد ما و مادر است و نقش پدر بعد از 6 ماهگی روشن میشود و پس از آن کودک وارد دورهی اضطراب جدایی میشود؛ مانند مسافری که ناگهان وارد کشوری غریبه شده است که چیزی از آن نمیداند. جالب است بدانید که این مفاهیم را مولانا و عطار بسیار پیش تر از روانشناسان جدید مطرح کردهاند که از نظر من آنها اولین روانشناسان تاریخ هستند. اگر این مسافر در ابتدای ورود به کشور غریبه چهرههایی عبوس و ناراحت ببیند، به اطرافش اعتماد نخواهد کرد و این سرآغاز همهی اختلافات اوست و برعکس اگر چهرههایی خندان و عاشق ببیند، او نیز شروع به عشق ورزیدن به دیگران و مخصوصاً خود میکند و اگر کسی خودش را دوست نداشته باشد، اختلالات روانی در او پدید خواهند آمد. این همانند داستان اکو و نارسیس است که در انتها نارسیس از عشق به آغوش کشیدن تصویر خود در آب غرق میشود که نارسیسیزم یکی از اصلیترین دغدغههای جامعهی ما است.
دکتر امیرحسن ندایی در ادامه افزود: وقتی بچه به دنیا میآید 6 ماه اول در امر خیالی به سر میبرد و بعد از آن شروع به شناختن اطراف از جمله زبان میکند و شروع به پرورش میکند. همهی ما همیشه در درون خود یک کودک 4-3 ساله داریم و بخش اصلی بسیاری از ناهنجاریها سرکوب این کودک است.
در ادامهی میزگرد نشست علمی-تخصصی نمایش خلاق، از روانشناسی تا درام، استاد فریبا دلیری گفت: من سالهاست در زمینهی نمایش خلاق و تاتر کودک و مخصوصاً زبان انگلیسی به کودکان به وسیلهی نمایش فعالیت کردهام. مساله اساسی ما آموزش تفکر به بچههاست. برای زندگی خوب، این خرد اوست که باید تصمیم بگیرد و اقدام کند. من یک بار کار آهوی گردن دراز را که یک داستان خارجی است با بچهها کار میکردم؛ داستان این گونه است که آهویی متولد میشود که گردنی بسیار درازتر از دیگران دارد و به همین دلیل از زیستگاه خود به سرزمینهای دیگر رانده میشود. بعد ناگهان ابر سیاهی کل دره را فرا میگیرد و هر چه بقیه حیوانات ابر را صدا میزنند تا باران ببارد، ابر صدایشان را نمیشنود تا این که آهوی گردن دراز را مییابند و او با ابر صحبت میکند و ابر از شنیدن داستان آهو گریه میکند. که در اینجا میپرسم گریهی ابر چیست و می گویند: باران! استاد فریبا دلیری در ادامه گفت: باید نقش مربی و هدایتگر نمایش خلاق آن قدر قوی باشد تا نمایش به سمت مورد نظر برود. هدف اصلی نمایش خلاق فکر کردن و تصمیم گرفتن است. هر گاه مستقیم به بچهها چیزی را بگوییم آن را کامل نمیپذیرند و اگر خودشان به نتیجه ای برسند، آن را به خوبی خواهند آموخت.
میزگرد نشست علمی-تخصصی نمایش خلاق، از روانشناسی تا درام تا نزدیکیهای ساعت 20 ادامه یافت و دکتر امیرحسن ندایی از پیوند میان روانشناسی و درام سخن گفت و استاد فریبا دلیری با رویکردی تحلیلی و آکادمیک به بیان تجربههای و دستاوردهای خود در این زمینه پرداخت.
در پایان این میزگرد پرسش و پاسخ میان شرکت کنندگان و کارشناسان به انجام رسید.