سرویس تئاتر هنرآنلاین: توجه به مسائل اجتماعی و مخصوصا پرداختن به وضعیت زنان از وجاهت موضوعی و اجتماعی خاصی برخوردار است و البته شرطی هم برآن مترتب است: موضوعات اجتماعی از این قبیل الزاما باید با تحلیل و آسیبشناسی کامل و قابل قبولی پردازش و ارائه شوند وگرنه ارتباط و سنخیت موضوعیشان را بر روی صحنه از دست میدهند: توجه به شخصیتپردازی، احاطه بر موضوع و مخصوصا هوشمندی و توانمندی در "دیالوگنویسی"ها به طور همزمان باید نشانگر دیدگاه استقرایی و تحلیلی نویسنده باشند. ضمنا به دلیل آن که پرسوناژها و مخصوصا پرسوناژهای زن محوریت پیدا کردهاند، الزاما باید به شخصیتپردازی نسبی آنان توجه شود وگرنه، نمایش از "یک گزارش صحنهای" فراتر نخواهد نرفت.
نمایش "همه دختران من" از شهر ساوه به نویسندگی جواد روستائی و محمد قاسمی و با طراحی و کارگردانی جواد روستائی که در سالن سایه، به عنوان یکی از نمایشهای چارت اجرائی جشنواره فجر اجرا میشود؛ اجرایی شامل سه اپیزود است؛ البته دو صحنه جداگانه هم – یکی در آغاز و دیگری در پایان – دارد که کارکرد "نشانه"ای و "لوگو"وار دارند و به ترتیب برای آغاز و پایان به کار گرفته شدهاند.
اپیزود اول به وضعیت یکی از زنان مطبخخانه دربار قاجاری و یکی از مردان درباری میپردازد که به بهانه ایجاد رابطهای ظاهرا عاشقانه که با تناقض و دافعهزایی نسبی هم همراه است، در برابر هم قرار گرفتهاند. طی روند پیشبرد موضوع، پرسوناژ زن دائما تحقیر میشود و سپس نهایتا به قتل میرسد. در این اجرا، موضوع کاملا تحلیل نشده و حتی رابطه دو پرسوناژ زن و مرد چندان صراحت و جامعیت ندارد؛ موضوع، نه تنها خوب آسیبشناسی نشده، بلکه با چاشنی کمیک نمایی نسبتا موزیکالی هم ارائه شده که به موضوع و اجرا تا حدی آسیب زده است.
میزانسنهای اپیزود اول، تصادفی یا به عبارتی برآیندهایی از حرکت خود به خودی بازیگران به نظر میرسند؛ اجرا در کل شبیه یک اتوود تمرینی و کارگاهی است؛ با وجود این، پرسوناژ زن نسبتا خوب بازی میکند.
در اپیزود دوم، بازی بازیگران چشمگیرتر و تئاتریتر است، اما کارگردان یعنی جواد روستائی مرتکب اشتباه بزرگی شده و از "کادر مستطیل عمودی" برای بیان یک موضوع روایی تراژیک استفاده کرده است؛ کادر مستطیل عمودی برای بیان مضامین حماسی است نه تراژیک و صرفا روایی؛ برای بیان مفاهیم و مضامین تراژیک یا صرفا روایی از "کادر مستطیل افقی" استفاده میشود. نوردهی و مخصوصا ملودی و ریتم موسیقی این اپیزود برخلاف اپیزود اول که تا اندازهای مزاحم از کار درآمده، از تناسب و هماهنگی نسبی برخوردار است. هر دو اپیزود اول و دوم در اصل "تراژدی"اند، اما اپیزود اول اشتباها کمی با کمدی موزیکال گفتاری و رفتاری درآمیخته است.
اپیزود سوم برخلاف اپیزود اول و دوم که ظاهرا به دوره قاجار و دوره بعد از آن تعلق دارند، به زمان حال و دوران جبهه و جنگ مربوط میشود. در این اپیزود سوم که همانند دو اپیزود قبلی به شکل "دوئودرام" ( نمایشی با دو بازیگر) اجرا میشود، علت آسیبدیدگی زنان به ناهنجاریهای فرهنگی و اخلاقی جامعه ربط پیدا کرده، لذا نسبتا تحلیلیتر و باورپذیرتر است. در اپیزودهای اول و دوم علت آسیبدیدگی و فاجعهآمیز بودن زندگی زنان عمدهتا به ناهنجاریهای محیط کوچک دربار یا محیط خانواده ارتباط داده شده است.
در اجرای اپیزود سوم هم کارگردان مرتکب اشتباه شده است: دو بازیگر زن و مرد (زن و شوهر) را که خیلی همدیگر را دوست دارند، در یک پارک و جدا از هم بر روی دو تا تاب نشانده که تا حدی از جنبه تراژیک و تلخ موضوع کاسته است؛ بهتر بود آنها را بر روی یک نیمکت نشان میداد تا بنمایه تلخ و اجتماعی موضوع جدایی ظالمانه، غیرانسانی و جبرآمیز آنان که بعدا رخ میدهد، تقویت میشد. بازیگران هردو اپیزود دوم و سوم، به رغم موقعیت درجایی و کم تحرکشان، بهتر و زیباتر بازی میکنند.
پایانبندی اجرا با بخش "نشانهوار" و لوگویی آخر، که در آن زنان با ساق و کفشهایی نورانی و برقدار همانند زنان خیابانی و خودفروش ظاهر میشوند و با نور موضعی هوشمندانهای روی ساق پاهای آنها تأکید شده است، نمایشی و دراماتیک است و البته اگر کارگردان به جای نورسفید، تماما و یا برای تعدادی از پاها و کفشها از نور "قرمز" استفاده میکرد، مضمون مورد نظر به طور کامل و همزمان نشانهوارتر و تأویلآمیزتر ارائه میشد.
نمایش "همه دختران من" با طراحی و کارگردانی جواد روستائی در کل اجرایی دیدنی است، اما با توجه به موارد پیش گفته، میشد دیدنیتر ارائه شود.