سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش "دوازده" به کارگردانی جواد خروشا در بخش مسابقه تئاتر جوان به صحنه میرود. خروشا با ارائه مطالبی در این رابطه به خبرنگار هنرآنلاین گفت: "دوازده مرد خشمگین" یکی از بهترین متنهای تاریخ سینما به شمار میرود و دومین فیلم دادگاهی تاریخ جهان است.
او بیان کرد: قضاوت موضوع محوری این کار است، اینکه تصمیمگیریها تا چه اندازه میتواند بر پایه منطق و تا چه اندازه بر پایه احساس باشد.
خروشا عنوان کرد: این کار اجراهای متعددی داشته است. در این اجرا به ابعاد روانشناختی کاراکترها نزدیک شدیم و به خاطر نزدیکی با تماشاگر، ساختار فیلم را شکستیم و همانند فیلم جلو نرفتیم.
این کارگردان تئاتر عنوان کرد: نمایش "دوازده" رئال است و از روش فاصلهگذاری برشت بهره بردیم. در طراحیهای کار لحظههایی وجود دارد که تلاش کردیم آنها را درآوریم و فوکوسمان را روی آنها گذاشتیم.
خروشا در پایان خاطرنشان کرد: اکثر بازیگران نمایش از اعضا گروه تئاتر "چیز" هستند که همگی آنها سابقه اجرا صحنهای داشتهاند؛ شاید گروه ما اکنون تازهکار و جوان به نظر برسند اما در آینده حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
"خواب زمستانی"، نوعی مرگ موقت است
نمایش "خواب زمستانی" به کارگردانی لیلی عاج نیز یکی از آثار شرکتکننده در بخش مسابقه مرور تئاتر ایران است. لیلی عاج با ارائه توضیحاتی در مورد این اثر به خبرنگار هنرآنلاین گفت: نمایشنامه "خواب زمستانی" پایاننامه کارشناسی ارشد من است. زمانی که میخواهید پایاننامهتان را بنویسید به این فکر میکنید که موضوعتان چه باشد؟ خیلی اوقات موضوعاتی در پس ذهنتان وجود دارد که بعد از مدتی از آنها استفاده میکنید، یکی از این موارد که ذهن مرا درگیر کرده بود مسائل اقتصادی است که چندسال گذشته همه ما با آنها درگیر بودیم.
او ادامه داد: مهم نیست شما چه شغل یا درآمدی دارید، این تغییرات و مسائل اقتصادی هر روز تاثیرات خود را بر زندگی شما میگذارند. همه ما تجربیاتی در زندگی روزمرهمان داریم وقتی برای خرید کالایی میروید ارقام مختلفی را میبینید که از هیچ قاعده خاصی پیروی نمیکنند. این موضوع که ساده به نظر میرسد مانند حلقههای زنجیر به یکدیگر ارتباط دارند و بخشهای دیگر زندگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهند.
عاج عنوان کرد: این نمایش سه اپیزود است که تمام شخصیتهای آن مشکلات اقتصادی دارند؛ افرادی که نمیتوانند راهکاری برای حل مشکلاتشان پیدا کنند و آرزو میکنند به خواب زمستانی بروند تا زمانی که دوباره چشم باز کنند، همه چیز تغییر کرده باشد. در این خواب که نوعی مرگ موقت است ترسی نهفته است که کار را به ژانر ترسناک نزدیک میکند.
این کارگردان تئاتر با اشاره به شیوههای اجرایی این نمایش اظهار کرد: در این اجرا بازی بازیگران بسیار به چشم میآید، الهام شعبانی بازی بسیار درخشانی دارد اما وجه تصویری آن هم باید تقویت شود چراکه ما نمیخواهیم تنها کار رئالیستی صرف اجرا کنیم و شبیه کار رادیویی شود. تلاش کردیم شیوه اجرایی در هر اپیزود تفاوت داشته باشد به عنوان مثال در یک اپیزود رئالیستی و در اپیزود بعد به سمت فضای ذهنیتری میرویم.
او با تاکید بر اینکه این نمایش زنانه نیست بیان کرد: با وجود اینکه تمامی کاراکترها زن هستند اما نگاه من به هیچ عنوان زنانه نیست؛ معتقدم در مورد چیزی میتوان نوشت که آن را میشناسید شاید مشکل زنی که در مترو دستفروشی میکند و درگیر معظلاتی میشود برای من قابل لمستر است.
هسته اصلی "مستاجر"، حفره درونی بشر است
نمایش "مستاجر" به کارگردانی ستاره امینیان، از جمله نمایشهایی است که در بخش مسابقه بینالملل به رقابت با سایر آثار خواهد پرداخت. ستاره امینیان در گفت و گو با خبرنگار هنرآنلاین در رابطه با اثر خود گفت: زمانی که برای ادامه تحصیل به فرانسه رفتم، با رمان "مستاجر" رولان توپور آشنا شدم و تصمیم گرفتم نمایشی بر اساس آن تولید کنم. نمایشنامه را به فرانسه نوشتم و خوب از کار در آمد؛ در نگارش، از رمان "داستایوفسکی" و "یادداشتهای زیرزمینی" بهره بردم. در این میان با کمپانی تئاتر "رفورمانس" آشنا شدم و نمایشنامه را برای آنها فرستادم. به ایران آمدم و با سفارت فرانسه در رابطه با اجرای کار صحبت کردم؛ البته مشخصا در مورد جشنواره "آوینیون" با هم حرف زدیم.
او بیان کرد: هسته اصلی "مستاجر" رولان توپور مسخ شدن نیست، بلکه هسته اصلی نشان دادن حفره درونی بشر است، نقصانی که "لاکان" روانشناس، از آن حرف میزند؛ همه برای کامل کردن این حفرهها همه کار میکنند و قصد تکامل آن را دارند.
این کارگردان تئاتر توضیح داد: "توپور" در قالب یک داستان که آپارتمان نماد خیلی از این سرکوبها است به این موضوع میپردازد. یک نفر وارد این آپارتمان میشود، او از بیرون به درون خویش و از درون به بیرون میگریزد و میبیند همه جا به یک صورت است و هیچ جای امنی وجود ندارد، هیچجا از آن نقصان بری نیست. هیچ مسخی در زن شدن "ترلکوفسکی" وجود نداره او خودآگاه این عمل را انجام میدهد و لحظهای که در قالبش قرار میگیرد، سرکوبش میکند. جمله معروفی در کار هست که میگوید: "خیلی زود باید دست به کار شم تا خودشان خجالت بکشند و بدانند با من چه کار کردند. اونوقت نمیتونن حتی توی صورتم نگاه کنن" این دیالوگ کاراکتر اصلی است. او آگاهانه و هوشمندانه تصمیم میگیرد خودش را به جای زن دیگری که قبل از او در آن آپارتمان زندگی میکرده است بگذارد؛ اما زمانی که میخواهد "موسیو زی" را ببیند لباس مردانه بر تن میکند تا او نفهمد. در واقع "توپور" هیچ کدی به ما نمیدهد که آیا شخصیت "سیمون شون" همان "ترلکوفسکی" است یا نه؟ هیچ اشارهای به گرایش جنسی نمیکند. ما را تا آخرین لحظه در تعلیق نگه میدارد. هوشمندی این رمان به این است که نمیفهمیم او چه کسی است. اسماعیل کاشی میگوید هرگز در خوانشهایی که از رمان داشتم کدی نگرفتم. اصلا قصد او مسخ کردن نبوده است. نویسنده میخواسته این مساله را عنوان کند که هیچ جا امن نیست و ما برای تکامل این نقصان زندهایم.
امنیان تاکید کرد: این قصه میخواهد بگوید انسان در زیر سرکوبهای جامعه، خانواده، مذهب و غیره به این درجه از جنون میرسد و شاید اگر زندگی "موسیو زی" هم همین طور باشد او هم به جنون برسد. سرکوبی که فروید میگوید که ما با آن بزرگ میشویم.
سی و پنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، اول تا دوازدهم بهمن ماه به دبیری سعید اسدی برگزار میشود.