سرویس تئاتر هنرآنلاین: پردیس چارسو، این روزها دیگر تنها به عنوان یکی از مرکز تجاری پایتخت شناخته نمیشود و با فعالیتهایی که در این مجموعه به مدیریت اشکان خطیبی شکل می گیرد، وجه فرهنگی هنری پررنگی پیدا کرده است. در نمایشگاه مطبوعات گفتوگویی کوتاه با خطیبی در رابطه با فعالیتها و برنامههای این مجموعه داشتیم که میخوانید:
در آغاز احداث مجموعه پردیس چهارسو، شاید کمتر کسی فکر میکرد که مجموعه پردیس چارسو در مرکزی تجاری، بتواند تبدیل به محلی برای شکل گیری اتفاقات هنری بشود. چه شد که این اتفاقات رخ داد و موفقیت چهارسو همچنان تداوم دارد؟
به نظرم هر مکانی در هر نقطهای از شهر این پتانسیل را دارد که در صورت ممارست و برنامهریزی درست، مخاطب خود را برای هر نوع برنامهای پیدا کند. چندان موافق این دیدگاه نیستم که چهارسو در موقعیت جغرافیایی خاص قرار دارد. حتی معتقدم مرکز شهر تهران دوباره به زمانی بر میگردد که جنبشهای متعدد ادبی و هنری در آنجا شکل میگرفت. فارغ از آنکه چهارسو به دلیل امکاناتی که در اختیار برگزارکنندگان جشنوارهها میگذارد و به محل برگزاری جشنوارههای متعددی تبدیل شده است، سعی کردهایم به آن نه به چشم یک پردیس سینمایی، بلکه به چشم یک پردیس هنری نگاه کنیم. ما تلاش کردهایم اجرای نمایشنامهخوانی و اکران فیلم تئاترهایی که مربوط به دهههای گذشت است و نسل جدید مخاطبان از دیدن آن محروم بوده را در برنامه پردیس چارسو داشته باشیم.
برنامههای جدید چارسو چه خواهد بود؟
ما برنامه شبهای ادبیات انگلیسی را داشتیم که مدتی طول کشید تا مخاطبش را پیدا کند ولی این اتفاق افتاد و اکنون به شکل عجیبی مخاطبان پیگیر و ثابتی دارد که هیچ جلسهای را از دست نمیدهند. برای دوره جدید این شبها روی اساطیر یونان، نقش و تأثیر آنها در آثار نمایشنامهنویسان اولیه تاریخ نمایشنامهنویسی بحث و بررسی می شود. این برنامه در مجموع پنج جلسه است که برنامهریزی ما تا پایان دی ماه را در بر میگیرد. قصدمان این است که تا پایان سال جاری، شبهای ادبیات فرانسه و شبهای ادبیات آلمان را هم داشته باشیم.
همیشه علاقهمند بودم تا ورکشاپهای فیلمنامه نویسی، طراحی و گرافیک برگزار کنیم. این پتانسیل وجود دارد ولی کار برنامهریزی برای سینما سخت است و به ندرت میشود در کنار اکران فیلمهای سینمایی، فعالیت جنبی موفق هم انجام داد. برای همین سعی میکنیم که آهسته آهسته به آن نزدیک شویم تا برنامههایمان با شکست مواجه نشود.
پردیسهای بسیاری داشتهایم که تلاش کردهاند تا فعالیتهای فرهنگی و هنری داشته باشند ولی به اندازه مجموعه چارسو موفق نبودهاند. به نظرتان علت موفقیت این مجموعه به دلیل مدیریت فرهنگی شما و آشنائیتان با فضای هنری است؟
رفتهرفته دارم به صفت مدیر فرهنگی شناخته میشوم در حالی که خودم را مدیر فرهنگی نمیدانم چرا که هنوز درگیر هنر هستم و فعالیت هنری خودم را قطع نکردهام. به نظرم دلیل اساسی موفقیت این مجموعه آنست که نیازهای جامعه مخاطب را از نزدیک حس میکنم و مهمتر آنکه دوستانی را در اطراف خودم دارم که وقتی جرقههای اولیه اشتیاق برگزاری اتفاقات هنری را در آن مکان دیدند، آنجا را به مانند خانه خودشان دانستند و مرا در این زمینه کمک میکنند. بابک چمنآرا، عباس غفاری، رسول صادقی، نوید ملکی و دوستان متعدد دیگری در حوزههای مختلف به عنوان مشاور به من مشورت میدهند و با یکدیگر ایدهپردازی میکنیم. ما خودمان را بیشتر از یک مدیریت فرهنگی، شبیه به یک اتاق فکر فرهنگی میدانیم.
خوشبختانه چارسو استقبال و علاقه اولیه را به من نشان داد که اکنون اجازه برگزاری برنامههای فرهنگی را در آن دارم. شاید مهمترین دلیل موفقیت این پردیس، رویکرد این مجموعه است که از ابتدا آن را برای قشر متوسط ساختند، چیزی که کمتر در ایران به آن پرداخته میشود. ما همیشه مجموعههای فرهنگیمان را یا برای قشر مرفه میسازیم که بتوانیم از آن درآمدزایی داشته باشیم و یا برای قشر عام. مجموعه چارسو و دوستانی که تا به حال به کار در این پردیس دعوت شدهاند، همراستا بودند و روی ایجاد فضای امنیت فکری و رفاه هنری پافشاری کردند. امیدوارم که این شرایط ادامهدار باشد و هیچکداممان در این مسیر خسته نشویم و تعداد مخاطبان بیشتری جذب آن شوند.
سال گذشته چارسو به جمع سالنهای جشنواره فیلم فجر پیوست که میزبانی این مجموعه نظر علاقهمندان و منتقدان سینما را جلب کرد. چه تمهیداتی اندیشیدید که این موفقیت برای چارسو به دست آمد؟
من به نظم اعتقاد دارم چون تربیتم بر همین اساس بوده است. اگر نظم فکری نداشته باشم، کارم را نمیتوانم پیش ببرم. تأکید من بر نظم بعضی اوقات خیلی سختگیرانه است و به همکارانم فشار وارد میکند اما چیزی که در طولانی مدت عایدمان میشود، ارزشش را دارد که خودمان را تحت فشار بگذاریم. در برگزاری جشنوارههای بزرگی چون جشنواره بینالمللی فیلم فجر، فیلم کوتاه، جشنواره سینما حقیقت و... فشار سنگینی به ما وارد میشود ولی وقتی بازخورد مخاطب را میبینیم، خستگی از تنمان در میرود.
اعتقاد دارم که کشورمان با پشتکار و نظم آهنین و خللناپذیر، با سرعت خیلی بیشتری این مرحله گذار را طی میکند. ایرانیان مقیم خارج از کشور به شدت آدمهای منظم و قانونمداری به چشم میآیند، همه پشت چراغ قرمزها میایستند و همه سعی میکنند آداب اجتماعی را به جا بیاورند. بنابراین ما این پتانسیل را داریم و فقط باید هدایت شود. اگر انسانهای منظمی باشیم، اتفاقات بهتری منتظر هنرمندان، مخاطبان و مسئولینمان خواهد بود.
به نظرم مجموعه چارسو در این مدت به دلخوشی برای مخاطبین عام تبدیل شده و برای آنها به نوعی سرپناه است. در جشنواره فیلم فجر گذشته از هر جایی که نا امید میشدند، به چارسو پناه میآوردند و ما هم سعی میکردیم که تا جایی که میتوانیم، خواستههایشان را برآورده کنیم. امیدوارم که همچنان بتوانیم پاسخگوی نیازمندیهای مخاطبان روتینمان باشیم.