سرویس تئاتر هنرآنلاین: مهدی شفیعی مدیر کل هنرهای نمایشی با حضور در جشنواره مطبوعات و غرفه هنرآنلاین توضیحاتی را در مورد ساخت موزه تئاتر، آرشیو و وضعیت بخش خصوصی سخن گفت.
آقای شفیعی راهاندازی موزه تئاتر در چه مرحلهای قرار دارد؟
موزه تئاتر مطالبه قدیمی هنرمندان از مسئولین این حوزه است. تمام تلاشمان بر این است که از مسیرهای مختلفی به این اتفاق، شکل اجرایی بدهیم. فضای مناسبی برای راهاندازی موزه پیدا کردهایم و ساختمان آن روزهای آتی تأمین اعتبار و خریداری میشود. اساسنامه آن هم نهایی شده و مراحل ثبت طی میکند. انشاء الله به زودی شاهد تأسیس موزه تئاتر خواهیم بود.
موقعیت جغرافیایی ساختمانی که قرار است برای موزه تئاتر خریداری شود کجاست؟
بین مرکز هنرهای نمایشی و تئاتر شهر. لازمه شروع کار موزه تئاتر این است که اساسنامه آن به تعریف مشخصی برسد. خوشبختانه در حال حاضر هم اساسنامه موزه تئاتر نهایی شده و هم ظرف دو سه روز آینده تأمین اعتبار صورت میگیرد و ساختمان آن خریداری میشود.
موزه تئاتر تعریف مشخص خود را دارد. فلسفه راهاندازی آنست که پاسخگو هر آن چه تاریخ و پیشینه ما نیاز به محلی برای ثبت و نگهداری دارد، باشد. از طرفی دیگر هر کس بخواهد اطلاعاتی راجع به پیشینه تئاتر کسب کند، به موزه تئاتر مراجعه کرده و از امکانات فراهمشده آنجا استفاده میکند. این موزه از مطالباتی است که سالها آن را پیگیری میکنیم و خوشحالم که به زودی بهرهبرداری خواهد شد.
شما به پیشینه هنرهای نمایشی مان اشاره کردید، آرشیو تئاتر ما خیلی ناقص است و خیلیها از اطلاعاتمان از تاریخ تئاتر از بین رفته است. این خلأ در موزه تئاتر چگونه برطرف خواهد شد؟
این خلأ وجود داشته و دلیل آن عدم وجود موزه تئاتر بوده است. امیدوارم موزه تئاتر مورد توجه همه هنرمندان جامعه قرار بگیرد و هر آنچه که قابلیت ثبت و ضبط دارد، در این موزه گذاشته شود. این شروع یک اتفاق است و مطمئناً با وجود موزه تئاتر، خلأی که شما به آن اشاره کردید تا حدودی برطرف میشود.
در سه سال و نیم اخیر تئاتر ما دوره خاصی را گذراند که بخش خصوصی در آن خیلی پر قدرت بود. در این دوره برخلاف دورههای گذشته که تئاترمان وابستگی صد در صدی به بودجه دولت داشت، یک دوران آزمون و خطا در پیش گرفته شد تا ببینیم با تئاتر خصوصی میتوان به جلو حرکت کرد یا خیر. ارزیابی شما از این اتفاقات در تئاتر چیست؟
باید در این حوزه خیلی با یکدیگر گفتوگو کنیم چون ابعاد مختلفی دارد و در مورد آن نیاز به همکلامی احساس میشود. طبیعی است کشور ما ظرف دو سه دهه اخیر، در حوزه رشتههای دانشگاهی، مقاطع دانشگاهی و مؤسسات علمی و کاربردی در حوزه نمایش گستردگی خیلی خوبی داشته که به جای خودش قابل تقدیر است. خیلی از دانشجویان رشتهشان را تئاتر انتخاب کرده و خودشان و همینطور دولت برای آن هزینه کردهاند و الآن شاهد حجم وسیعی از فارغالتحصیلان حوزه تئاتر هستیم.
در مورد تئاتر هم مثل همه رشتهها باید برای فعال شدن دانشجویان فارغالتحصیل فکر کرد ولی متأسفانه برای این جمع کثیر از خروجیهای دانشگاهی کار جدی انجام نشده است. از طرفی با این حجم از رشد فارغالتحصیلان اصلاً انتظار نمیرود که دولت بیاید و فضای کار ایجاد کند. دولت مثل همه دنیا باید فضا را برای بخش خصوصی ایجاد کند و به آن اعتماد کند تا فارغالتحصیلان بیایند و در این حوزه مشارکت کنند. البته دولت باید جایگاه حمایتهای دولتی را هم تعریف کند تا بخش خصوصی بتواند به طور خیلی معقول و مشخصی در تئاتر فعالیت کرد.
خوشبختانه در این سالها تابو حضور بخش خصوصی در تئاتر شکسته شد. شاید در گذشته نگرانیهای زیادی برای حضور بخش خصوصی در تئاتر وجود داشت اما خوشبختانه این بخش الآن دارای ساختار تعریف شدهای است و از وزارت فرهنگ و ارشاد مجوز میگیرد. امروزه ضرورت دارد که به همه حوزههای تخصصی تئاتر از جمله تولید، تبلیغ، تهیهکنندگی و... توجه شود. به نظرم این کار را باید از دانشگاه شروع کنیم و مثل همه جای دنیا به صورت ویژه به بخش خصوصی بپردازیم. تمام مؤسسات تک منظوره نمایشی این ظرفیت را دارند که به هر کدام از این موارد بپردازند.
خوشبختانه حوزه اجرایی تئاتر نیز در این سالها فعال شده و ما شاهد افزایش تعداد صندلیهای تئاتر در پایتخت هستیم. در 6 ماهه اول سال 92، پروانههای صادر شده برای آثار نمایشی نهایتاً به رقم 350 میرسید اما در 6 ماهه اول سال 95، این رقم به بیش از 870 پروانه ساخت رسیده است. این رشد خیلی به خصوص است و طبیعتاً فعال شدن بخش خصوصی در آن نقش پررنگی داشته است. اعتقاد دارم که ظرفیت تئاتر ما خیلی بیش از این است و این پتانسیل و اتفاق خوب، نیازمند توجه و حمایت ویژه از طرف همه جوانبی است که امکان حمایتی دارند. اگر این توجه صورت بگیرد، اتفاقات بسیار ویژهای در حوزه فرهنگی ما رخ خواهد داد.
اکنون به آن نسبتی که حوزه هنرهای تجسمی به بخش خصوصی اعتقاد پیدا کرده، تئاتر هنوز این باور را در خودش نهادینه نکرده و تئاتریها همچنان دولت را به مثابه پدری که پول بر سر سفره میآورد، میبینند. به نظرتان چه باید کرد تا اعتقاد و اعتماد به بخش خصوصی در تئاتر هم نظیر هنرهای تجسمی نهادینه شود؟
البته حوزه حرفهای و افراد شاخص هنرهای تجسمی به دلیل اتفاقاتی که در کشورهای همسایه رخ داد، اعتمادش را به بخش خصوصی خیلی زودتر به دست آورد. فکر میکنم که حتی در حوزه هنرهای تجسمی، هنرمندان جوان و خلاق هنوز از توجه و حمایت دولت بینیاز نیستند. ما در حوزه تئاتر شاهد یک دوره گذار هستیم که هنوز باور به تئاتر خصوصی شکل نگرفته است. البته برخی از گروههای نمایشی به خاطر ساختار درستشان توانستهاند در این حوزه موفق باشند ولی به طور کلی تئاتر شرایط ویژهای دارد که بنابر آن در تمام دنیا توجه دولتها حتی به کمپانیهای خیلی معروف هم قطع نشده است.
گذشته تئاتر ما وضعیت مطلوبی نداشته اما ما از آن گذر کردهایم و دیگر به آن برنخواهیم گشت، گرچه که همیشه در تئاترمان نیاز به حمایتهای دولتی وجود دارد. این حمایت چه در قوانین مصوبی که برای ورود به بخشهای تجاری و اقتصادی جذابیت داشته باشد و چه در حمایتهایی که دولت متناسب با تولیدات و توانمندی گروهها در یک ساختار درست تعریف میکند تا فضای فرهنگی و فرهیختگی تئاتر همچنان حفظ شود، نمود پیدا میکند. جامعه تئاتری باید شرایط جدید را بپذیرد و با آگاهی به سمت آن برود.
تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطمئناً در حوزه تئاتر هم تغییراتی ایجاد میکند چون هر مدیری نگاه متفاوت خودش را دارد، شما این تغییرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
رویکرد ما باید به سمت تعریف ساختارها برود تا با تغییر مدیریت، ساختارها به طور کلی آسیب نبینند. ما تعریف ساختار جدید انجمن هنرهای نمایشی در استانها را به نوعی دیدهایم که متشکل از گروههای نمایشی استان است، یعنی در آیینهنامه تعریف شده که انجمن هنرهای نمایشی، منتخب هیئت مدیره گروههای نمایشی است و مستقیماً منتخب جامعه تئاتری میباشد. وقتی این جریان در عمده استانها اتفاق افتاده، طبعاً سیاستگذاری و مدیریت اتفاقات تئاتری به دست خود هنرمندان است. ما حتی برای مبحث مالی هم تفاهمنامهای داریم که بنابر آن اعتبارات تئاتر در استانها شکل مشخصتری داشته باشد. وقتی این چرخه به حرکت دربیاد و ساختار شکل بگیرد، خود به خود مسیرش را طی میکند، ضمن آن که اکنون با حضور آقای صالحی امیری با سبقه فرهنگی که در حوزه مدیریت فرهنگی و آموزش و نشر کتب در دانشگاهها داشتهاند، نگاه برنامهریز میتواند به قوام و دوام این ساختارها کمک بیشتری کند.