سرویس تئاتر هنرآنلاین: بسیاری از ما زمانی که به تماشای نمایشی مینشینیم، تنها نمای ظاهری آن را میبینیم، در حالی که پشت صحنه تلاشها و فعالیتهای زیادی توسط طراحان برای خلق چنین کاری صورت گرفته است. یکی از مهمترین کارها که در روند یک اجرای موفق بسیار تاثیرگذار است طراحی صحنه است.
هنر طراحی صحنه اشاره تیز بینانهای به واقعیتهای بدون چون و چرای زندگی هر جامعه دارد و میتواند با هنرمندی و خلاقیت طراح، تمام داستان نمایش را چه در سینما و تئاتر و چه در هر نمایش دیگری، در صحنههای بی شمار و بدون ابراز کلمه و سخنی و بدون طول و تفصیلی با وضوح تمام و تنها با یک نگاه درست، برای بیننده طرح و تعریف کند.
در سلسله گفت و گوهایی که با عنوان "جایگاه طراحی صحنه در تئاتر معاصر ایران" منتشر میکنیم؛ هر هفته در کنار یکی از افراد صاحب نام این حوزه هستیم تا با ایدهها و دیدگاه او آشنا شویم. نرمین نظمی یکی از طراحان صحنه تئاتر است که سالهاست در این عرصه مشغول به فعالیت است و آثار قابل توجهی را در کشور و خارج از ایران به صحنه برده است.
تعریف شما از طراحی صحنه تئاتر چیست؟
نرمین نظمی: طراحی صحنه در تئاتر یعنی خلق فضا و اتمسفر در خدمت یک اثر نمایشی با توجه به ویژگیهایی که کارگردان برای شیوه اجراییاش انتخاب میکند.
بنابراین معتقدید که طراح صحنه از زمانی که کارگردان متن را انتخاب میکند باید در کنار او قرار بگیرد؟
نرمین نظمی: بله، بیتردید. معتقدم که طراح صحنه حتی قبل از بازیگر، باید انتخاب شود. در دنیای ایدهآل تئاتر اگر طراح صحنه همگام با کارگردان پیش برود، مشکلاتی که معمولاً در کار با آن روبرو میشویم به حداقل میرسد چون در آن صورت همفکری و انسجام کاری که باید بین دو عنصر مهم تئاتر باشد، از همان روز اول شکل گرفته است. اعتقاد دارم که کارگردان و میزانسنهای او باید در فضایی که توسط طراح خلق شده، زنده شوند، نه آنکه کارگردان ابتدا میزانسنها را ارائه بدهد و سپس طراح صحنه خودش را به آنها متصل کند.
عواقب عقب ماندن طراح صحنه از گروه اجرائی نمایش چیست؟
نرمین نظمی: در این صورت طراح صحنه مانند همیشه میخواهد نقش ویژه خودش را داشته باشند، شروع به ارائه جنسی از خلاقیت میکند که متعلق به آن کار نیست. نتیجه چنین اتفاقی، عدم هماهنگی طراحی صحنه با کارگردانی است که مخاطبان هم متوجه آن میشوند.
در صورت هماهنگی طراح صحنه با کارگردان از همان بدو شروع کار، از ایرادتی که بازیگران در طول اجرا از طراحی صحنه میگیرند، کاسته نمیشود؟ ایرادتی که میتواند بر روی میزانسنهای آنها تأثیر گذاشته و بخشی از بازیشان را از بین ببرد.
نرمین نظمی: واقعیت این است که بازیگر به مدت دو ماه در فضایی مشخص تمرین میکند و سپس طراح صحنه او را برای اجرای اصلی به فضایی دو برابر یا نصف فضای تمرین میبرد، طبیعتاً این اتفاق تمام ریتم، شرایط و حس بازیگر را میگیرد. مقصر این اتفاقات نابسامان، سیستمی است که باعث میشود ما عوامل نمایشمان را به موقع و سیستماتیک انتخاب نکنیم. اگر پلههای یک نمایش را درست طی کنیم، مشکلات را به حداقل خواهیم رساند. بنابراین زمانیکه طراح صحنه به موقع توسط کارگردان به نمایش اضافه نشود، لزوماً خلاقیت او از بین نمیرود اما ممکن است خلاقیت او همجنس با اثر نمایشی نباشد.
بعد از آن نوعی درگیری بین اجرا و طراح یا میان عوامل اجرایی و طراح به وجود میآید.
نرمین نظمی: بگذارید ابتدا سیستم غلط را بررسی کنیم تا ببینیم مشکل از کجا نشأت میگیرد. طراح باید همزمان با انتخاب متن و حتی یک ماه قبل از شروع تمرینها به تولید نمایش اضافه شده و به کارگردان وصل شود اما اگر طراح دو هفته بعد از تمرینها وارد کار شود، غلطهای فراوانی از همان ابتدای کار شکل خواهد گرفت. در ادامه طراح صحنه ماکتی ساده و دو بعدی ارائه میکند که در اینباره میان دیدگاههای او و کارگردان تفاوتهای بسیاری به وجود میآید، در این صورت 50 درصد ایراد مربوط به طراح صحنه و 50 درصد دیگر به نداشتن قدرت تصویرسازی کارگردان مربوط میشود. پس از آن در مرحله اجرا، مشکلات و کمبودهایی که در ساخت وجود دارد هم به مشکلاتی که طراح صحنه در گذشته داشته، اضافه میشود. بنابراین مشکلات طراح صحنه با کارگردان و گروه اجرایی هجمهای از مسئله را به وجود میآورد که برطرف کردن آن واقعاً دشوار میشود. زمانی که بازیگر به روی صحنه میرود، ترسناکترین لحظه برای طراح صحنه است چون نگرانی آن را دارد که بازیگر بتواند به خوبی در روی صحنه زندگی کند. معتقدم که طراحان صحنه در این مرحله باید حتیالامکان منعطف باشند تا بتوانند بهترین فضا را برای بازیگر خلق کنند.
این انعطاف حتی تا جایی که شما از طرح ایدهآلتان صرفنظر کنید هم میتواند پیش برود؟
نرمین نظمی: خیر. منظورم از انعطاف این نیست که طراح صحنه طرحش را از بین ببرد، بلکه اگر او غلط عمل کرده باشد، باید کوتاه بیاید. طراح صحنه باید انصاف داشته باشد تا اشتباه خودش را بپذیرد اما اگر من کارم را به درستی انجام دادم و بازیگر نتوانست از پس آن بربیاید، کارگردان باید با او صحبت کند تا خودش را با صحنه وفق بدهد. طراح صحنه باید مطمئن باشد که همه حرفهایش را با کارگردان هماهنگ کرده تا او نیز با گروه اجراییاش هماهنگ شود؛ بنابراین به خاطر همین است که کارگردان و طراح صحنه باید از ابتدا یکدیگر را به خوبی بشناسند. طراحان صحنه تا حد امکان اگر بتوانند آکسسوارهایی که بازیگران با آن بازی اساسی دارند را دو سه هفته قبل از اجرا آماده کنند و لباسها را بر تن بازیگر کرده تا با آن زندگی کنند، مشکلات پیش از رسیدن به اجرای عمومی به حداقل میرسد.
تا به حال در کار حرفهایتان به جایی رسیدهاید که بین شما و گروه بازیگری درگیری به وجود بیاید که مشکل از ضعف گروه بازیگری باشد؟ در این شرایط کوتاه آمدهاید یا روی مواضعتان چنان ایستادهاید که به قیمت ترک کردن کار برایتان تمام شده باشد؟
نرمین نظمی: من شخصیت فوقالعاده انعطافپذیری دارم و یادم نمیآید کاری را ترک کرده باشم. البته به کارهایی برخورد کردهام که بازیگر از من دلخور بوده اما تا جایی که توانستهام سعی کردم خودم را با شرایط تطبیق دهم. یکی از دشواریهای کار ما این است که در چند سال گذشته شروع خیلی از کارهای ما با جشنواره بوده است. جشنواره یعنی شما با عجله میسازید، با عجله طراحی میکنید و با عجله به روی صحنه میروید.
جشنواره یک ماراتن است که شرایط خاص خودش را دارد و مشکلات فراوانی برای عوامل اجرائی ایجاد میکند، لطفأ در مورد این مشکلات بیشتر توضیح دهید. نرمین نظمی: آخرین نمایشی که طراحی کردم، نمایش "سیمرغ" به کارگردانی کیومرث مرادی بوده است. ما برای این نمایش، وقت کافی داشتیم و قرار نبود در جشنوارهای هم شرکت کنیم، بنابراین من در آن به غیر از دو سه مورد جزئی، هیچ مشکل دیگری نداشتم و بازیگران به خوبی با آن هماهنگ شدند. همچنین در اثری که در آمریکا طراحی کردم، فقط عمق صحنه ما کمتر از عمقی بود که بازیگر در آن تمرین میکرد و به غیر از آن مشکل دیگری نداشتم. نمایش "خواب بی وقت حوریه" هم همینطور، البته معتقدم که آن را میتوانیم در سالن بهتری هم اجرا کنیم. بنابراین میبینید که اگر من به عنوان طراح وقت کافی برای انجام کارم داشته باشم، مشکلات صحنه به حداقل خواهد رسید.
ما گهگداری از طراحان صحنه شنیدهایم که برخی از طراحیهایشان در یک سالن، علیرغم هماهنگی با نمایش و بازخورد مثبتی که دریافت کرده، میباید در یک سالن بزرگتر و یا جمع و جورتر انجام شود تا بهتر جواب دهد. این مشکل از ضعف تکنیکی ناشی از عدم محاسبه ابعاد سالن توسط طراح صحنه بوده یا او به این مسائل فکر کرده اما وقتی وارد سالن شده متوجه این ناهماهنگی شده است؟
نرمین نظمی: اگر بخواهم منصف باشم، باید بگویم که هر دوی آن ممکن است. ببینید، اگر بخواهیم در یک زمین ناهموار خانه بسازیم، طبیعتاً با مشکلاتی روبهرو میشویم که در یک زمین صاف به آن برخورد نخواهیم کرد، بنابراین در تئاتر هم وجود یک سالن خوب برای طراحان صحنه ضروری است تا آنها کارشان را به بهترین نحو ممکن انجام دهند. ما سعی میکنیم مشکلاتمان را در هر سالنی به حداقل برسانیم اما این بستگی به بیس سالم یا ناسالم آن سالنها دارد. من طراحی صحنه نمایش "مادر مانده" را در تالار چهارسو اجرا کردم و با نقدهای منفی که عمدتاً مربوط به کوری دید میشد، برخورد کردم ولی چندی بعد آن طراحی را در آلمان انجام دادم که همه از آن حیرتزده شده بودند. بنابراین شما میبینید که من یک کار را دقیقاً به یک شکل ثابت در دو سالن مختلف طراحی کردم اما به خاطر سالن اجرای تئاتر، با دو بازخورد کاملاً متفاوت مواجه شدم. این اتفاق حتی در مورد طراحی صحنه نمایش "کبوتری ناگهان" هم رخ داد و علیرغم آنکه در هر دو سالن به خوبی اجرا شد، اما در سالن چولی آلمان بینظیر بود.
طی سالهای اخیر تعداد زیادی از کارگردانها، طراح صحنه را نادیده گرفته و خودشان برای طراحی صحنه نمایشهایشان اقدام میکنند. شما با چنین اقدامی موافقید یا معتقدید که این عمل کارگردانها میتواند به شالوده طراحی صحنه ضربه بزند؟
نرمین نظمی: ما یک سری کارگردان نظیر آقای آتیلا پسیانی و سیامک احصایی در کشورمان داریم که خودشان طراحند و من به نگاه طراحی آنها اعتقاد دارم. اگر این دسته از کارگردانهای ما نمایش خودشان را طراحی صحنه کنند، هیچ ایرادی به آنها نمیگیرم و فکر نمیکنم که به طراحی صحنه لطمهای بزنند چون به آنها به چشم کارگردان-طراح نگاه میکنم. اما اگر عوامل جانبی و فرعی که مهمترینش پول است، باعث شوند که کارگردان طراح صحنه را حذف کند، به شدت معتقدم که به حرفه طراحی صحنه و نهایتاً به کیفیت نمایش لطمه خواهد خورد. چنین اتفاقاتی معمولاً در تئاتر خصوصی رخ میدهد چونکه نمایشها در سالنهای محدود خصوصی برگزار شده و فروش آن هم خصوصی است؛ یعنی قراردادی با مرکز هنرهای نمایشی بسته نمیشود. در بعضی از این تئاترها از آنجایی که میزان سود یا زیان ناشی از اجرای تئاتر قابل پیشبینی نیست، کارگردان یا دیگران سعی میکنند که بعضی از فاکتورهای نمایش را نادیده گرفته تا پول بیشتری به عوامل اجرایی نمایش و یا خودشان برسد.
طراحان صحنه این رشته را به صورت آکادمیک گذرانده و با تلاش فراوان خودشان را به سطح اول رساندهاند. آنها بیش از هر کس دیگری میدانند که باید از چه جنس و متریالی برای یک نمایش استفاده کنند تا بهترین و اقتصادیترین نوع طراحی صحنه شکل بگیرد. حال، آیا کنار گذاشتن این افراد از نمایش، واقعاً به بودجه و اقتصاد یک تئاتر کمک میکند یا اینکه کنار گذاشتنشان اتفاقاً بار مالی بیشتری روی دوش اجرا خواهد گذاشت؟
نرمین نظمی: با حذف طراح و طراحی صحنه موافق نیستم اما اگر شخصی بخواهد تئاترش را در یک صحنه لخت اجرا کند، مشکلی با کیفیت کار آن ندارم. مشکل آنجاست که عدهای طراح صحنه را حذف کرده و طراحی صحنه را به بهانه پرداخت هزینهای کمتر به شخصی نابلد میسپارند. اگر به صورت برآوردی مبلغی حدود 15 ملیون تومان برای طراحی صحنه یک نمایش لازم باشد ولی عوامل تهیه نمایش از هزینه کردن آن مبلغ صرفنظر کنند، مشکلی وجود ندارد اما اگر آنها بخواهند این مبلغ را خرج طراحی صحنه کنند، بدون آنکه هیچ طراح صحنهای را به کار بگیرند، یقیناً اشتباه کرده و به مشکل بر خواهند خورد. طراح صحنه بهتر از هر کسی میداند که تئاتر را چگونه مناسبتر، اقتصادیتر، درستتر و متینتر پیش ببرد و از عوارض جانبی آن پیشگیری کند.
طراحی صحنه بعضی از نمایشها ایجاب میکند که صحنه خالی باشد و عدهای دیگر به خاطر هزینه نکردن، صحنهشان را لخت میکنند؛ آیا تفاوت بین این دو در نمایش قابل درک است؟
نرمین نظمی: بله، کاملاً. زمانی به عنوان طراح صحنه ترجیح میدهم که صحنه به مینیمالترین شکل ممکن برای اجرا آماده شود و زمانی دیگر کارگردانی به طراحی صحنه شلوغتری احتیاج دارد اما آن را به خاطر صرفهجویی حذف میکند؛ این دو مبحث متفاوتند و خودشان را در نمایش نشان خواهند داد.
این اتفاق در بلند مدت و حتی در کوتاه مدت به زیباییشناسی تئاتر لطمه نخواهد زد؟
نرمین نظمی: صد در صد با این کار به زیباییشناسی هنرهای نمایشی لطمه وارد میشود. اما پیرو سؤال شما که پرسیدید با این کار به اقتصاد نمایش کمک میشود یا خیر، پاسخ دادم که در ظاهر امر قرار است بودجهای به طراحی صحنه اختصاص داده شود که با این کار، دیگر مصرف نخواهد شد. در واقع شاید با کنار زدن طراحی صحنه، در کوتاه مدت به اقتصاد تئاتر کمک شود اما در دراز مدت این تئاتر است که لطمه جدی خواهد خورد.
و تکرار آن در طولانی مدت منجر به حذف شدن حرفه طراحی صحنه میشود.
نرمین نظمی: متأسفانه بله. ما تمام اینکارها را انجام میدهیم تا کانثپت و مفهوم نمایش را به نحو بهتری به تماشاگر القا کنیم. اگر هر پایهای از پایههای صندلی نمایش را حذف کنیم به طوریکه صندلی لق بزند، مطمئناً اشتباه کردهایم ولی اگر هر کدام از آن پایهها اعم از بازیگر، گریمور، کارگردان و... را حذف کردیم و روی نمایشمان تأثیری نداشت، حداقل در آن نمایش میتوانیم حذفش کنیم.
شما هماکنون در خارج از کشور زندگی میکنید و در آنجا علاوهبر تئاترهای فراوانی که دیدهاید، یکی دو مرتبه طراحی صحنه هم انجام دادهاید و قبل از آنهم نمایشهایی که در ایران طراحی کردهاید را همراه با گروه به اروپا بردهاید، بنابراین به خوبی با چند و چون تئاتر خصوصی در اروپا آشنا هستید. میخواهم بدانم که در آنجا هم با پدیده حذف برای کمک به تئاتر یا اقتصاد گروه اجرایی روبرو شدهاید؟
نرمین نظمی: در اروپا هم یک سری تئاترهای کوچه پس کوچهای دیدهام که گروه اجرایی حتیالامکان سعی کرده از هر حاشیه هزینهسازی پرهیز کند، بنابراین نمایش را با صحنه خالی اجرا کرده که به زعم من بیجا هم نبوده است. آنها هم در سالنهای غیر استاندارد، اجراهایی با با طراحیهای شلختهتر انجام میدهند و شما احساس میکنید که خیلی نخواستهاند هزینه کنند و به همین خاطر برخی از کارها را خودشان انجام دادهاند. با این حال بیتردید همه چیز در اروپا نسبت به تئاتر ایران سیستماتیکتر است و در تئاترهای رسمی، همه چیز به حرفهایترین شکل ممکن اجرا میشود. مشکل آن است که در کشور ما بازیگر حرفهای و درجه یک در شرایطی قرار میگیرد که شرایط اجرا حرفهای نیست یا طراح صحنه حرفهای در شرایطی قرار میگیرد که کارگردان او را فقط به خاطر آنکه بودجهاش را به شخص دیگری ندهد، حذف کرده و خودش طراحی صحنه را که در آن تخصص ندارد، انجام میدهد. اگر این تفکیک به درستی انجام شود و هر کس در جای خودش قرار بگیرد، ما تئاتر حرفهایتری خواهیم داشت.
زمانی در تالار وحدت و تئاتر شهر، کارگاه دکور داشتیم و آدمهایی هم در آن جا وجود داشتند که دکورساز بودند و متریال را به خوبی میشناختند. متأسفانه چند سال پیش این کارگاهها تعطیل شدند و در نتیجه، هم طراحی صحنه پر هزینهتر شد و هم از زیباییشناسی کار بعضی از طراحها کاسته شد. در واقع آن طراحان بعد از تعطیلی کارگاههای دکور، به تعریف غلطی که از مینیمالیسم در تئاتر ما رایج شده، تن دادند و طراحیهایی انجام دادند که نه در خدمت اجرا و نه در خدمت طراحی صحنه بود. شما با ضعیف شدن برخی از طراحیها پس از تعطیلی کارگاههای دکور موافقید؟
نرمین نظمی: بگذارید ابتدا از مسئله افزایش هزینههای طراحی صحنه بعد از تعطیلی کارگاههای دکور شروع کنیم. به نظر شما این افزایش هزینههای طراحی صحنه چه کسی را خوشحال کرده است؟
همه ناراضی هستند چون خانواده تئاتر اصلاً خوشحال نیستند، سازندگان دکور هم همینطور.
نرمین نظمی: آیا کارمندی که برای کارگاه تئاتر شهر کار میکرد، از حقوقی که برای کار شبانهروزیاش میگرفت راضی بود؟
خیر
نرمین نظمی: آیا سازندهای که اکنون به طور خصوصی قرارداد میبندد و طرحی را اجرا میکند، راضیتر است یا آن کارمندی که آن موقع در تئاتر شهر ماهانه حدود 200 هزار تومان حقوق میگرفت؟
طبیعتاً کسی که الآن به صورت خصوصی کار میکند.
نرمین نظمی: حالا میخواهم از یک زاویه دید دیگر به این مسئله نگاه کنم و بگویم که ما آن موقع حتماً به یک سری از انسانها که در کارگاههای دکور کار میکردند، ظلم میکردهایم. خاطرات زیادی از کار کردن آن گروهها دارم و یادم میآید که در سرما و گرما میبایست همیشه در خدمت میبودند، این خاطرات قلب مرا جریحهدار میکند و همیشه به این فکر میکنم که ما چه کارهایی را به چه قیمتهایی انجام میدهیم.
در مورد مسئله ضعیف شدن کیفیت طراحی صحنه بعد از تعطیلی کارگاههای دکور با دیدگاه شما مخالفم. اگر با طرف قرارداد خصوصی کار کنم و یک بار کارم را بد انجام دهم، او دیگر با من قرارداد نمیبندد، پس همین مسئله باعث میشود که طراحان صحنه بد کنار بروند و یا خودشان را ارتقا دهند تا بتوانند در این وادی کار کنند. اما اگر در تئاتر شهر تنها یک گروه سازنده وجود داشته باشد که چه خوب بسازد و چه بد، بیخ ریش کارگردان است، دیگر کارگردان شانس آن را ندارد که اگر کارش بد طراحی شد، به کسی اعتراض کند. پس از روی کاغذ احتمالاً باید نتیجه همکاری با سازنده خصوصی بهتر باشد. حالا اگر شما بگویید که اینگونه نبوده، باید به دنبال اشکالات آن بگردیم.
گفته شما به لحاظ تئوریک در بحث اقتصاد آزاد درست و منطقی است اما بالا رفتن هزینه باعث حذف یک سری از پایههای اصلی طراحی صحنه میشود.
نرمین نظمی: در اینجا بحث فرهنگ و انصاف به میان میآید. در واقع چون فرهنگی پشت این کار نیست، ممکن است سازندگان از خصوصی شدن کارشان سوء استفاده کنند و در نتیجه ما شاهد بی انصافی شویم. البته این اتفاق هم فقط در شروع کار رخ میدهد چون رفتهرفته سازنده متوجه میشود که برای حذف نشدن از صحنه رقابت، باید بی انصافی را کنار گذاشته و با شرایط کنار بیاید. در مورد خصوصی شدن کار طراحان، ممکن است آنها به بهانه گرانی هزینهها، برخی از پایههای طراحی صحنه را حذف کنند اما احتمال خوشبینانهتری هم وجود دارد و آن احتمال این است که طراحان خلاقتر عمل کرده و به سمت متریال ارزانتر بروند.
با حذف شدن کارگاههای دکور مخالفم و معتقدم که آن کارگاهها باید در تالار وحدت و تئاتر شهر میماندند، چون که آنها حاجت دست بودند و در مواقع ضروری به کمک طراحان صحنه میآمدند. مشکل آن کارگاهها جوری نبود که کارشان به تعطیلی و حذف میکشید، بلکه باید روی چگونه نگهداشتن آنها صحبت میشد. آنچه که در سالهای آخر فعالیت آن دکورها اتفاق میافتاد، لزوماً به کیفیت طراحی صحنه کمک نمیکرد. این کارگاهها حداقل برای ترمیم ، مرمت و ساختن آکسسوارهای کوچک باید میماندند و سیستم آنها قویتر و کنترل کیفیتشان بیشتر میشد.
شما با طراحی دکوراتیو موافقید یا فکر میکنید که دیگر دوره طراحی پر تنتراق گذشته و باید به سمت دیگری حرکت کرد؟
نرمین نظمی: فکر میکنم که برای هر نمایشی باید آنچه که لازمه صحنه نمایش است، طراحی شود. نمیتوانم بگویم طراحی پر تنتراق خوب یا بد است. اگر فضای یک اثر نمایشی احتیاج به طراحی پر تنتراق داشته باشد، باید آن را انجام دهم ولی در غیر اینصورت، نباید خودم را به صحنه آن نمایش تحمیل کنم. البته در دنیای امروز، نور، تریدی مپینگ، کارهای کامپیوتری و... پیشرفت کرده و حرف اول را میزند و روی کل طراحی صحنه اثر گذاشته، اما نمیتوانم بگویم که کلاً چوب و تخته را دور بریزیم. با این حال فکر میکنم که الآن با پیشرفت تکنولوژی، شانس ما برای آنکه بتوانیم کارهای کم تنتراقتر انجام دهیم، بیشتر شده است.
اکنون در جهان تعریف جدیدی از هنر نمایش و طراحی صحنه به وجود آمده و هر چقدر که نمایشنامهنویسی دوباره به سمت قصهگویی بر میگردد، در طراحی صحنه به سمت دیگری حرکت میکنیم. از 10،12 سال پیش که دوباره گروههای جهانی به ایران آمدند و مخصوصاً در جشنواره فجر به روی صحنه رفتند، به یکباره موجی در طراحیهای ما به وجود آمد که بر اساس آن طراح صحنهها شروع به استفاده از ویدیو پروژکشن و یک سری از شکلهای ماشینی کردند که شاید هیچ ربطی به ذات اجرا هم نداشت. به نظرتان اگر الآن ما بخواهیم با دیدن فقط چند عکس و فیلم دوباره به سمت فضای جدید تئاتر در طراحی صحنه حرکت کنیم، طراحی صحنه و اجرای نمایش ما لطمه نمیخورد؟ یا اینکه این مرحله را یک مرحله گذار میدانید و معتقدید که لازم است این اشتباهات را تجربه کنیم تا بتوانیم به سطح خوبی از زیباییشناسی برسیم؟
نرمین نظمی: اگر بخواهم بین این دو شرط یکی را انتخاب کنم، دومی که مربوط به تجربه کردن است را بر میگزینم. حرکت ممکن است با اشتباه همراه باشد اما اگر حرکت نکنیم، به هیچ مقصدی نمیرسیم. من بارها شده که کارهایی را بدون آنکه بدانم جواب میدهد یا نه، تجربه کردهام. این که هیچ کاری نکنیم، نهایتاً کمکی نخواهد کرد. پس اگر گروهی فکر کنند که این جنس از طراحی و فضاسازی ممکن است به نمایششان کمک کند یا اصلاً بخواهند آن را به تئاتر معرفی کنند، بهتر از این است که ما بخواهیم با آن غریبه بمانیم. همه جای دنیا مُد وجود دارد که این مد در هنر هم اتفاق میافتد؛ منتها اگر این مد پشتوانه عمیق نداشته باشد، در کوتاه مدت حذف خواهد شد.
شما تحصیلات طراحی صحنه را به صورت آکادمیک گذراندهاید و خوشبختانه خیلی از همدورهایهایتان نیز به مانند خودتان در طراحی صحنه یا طراحیهای دیگر تئاتر موفق هستند. در دورهای که در ایران زندگی میکردید، جزو پرکارهای این عرصه بودید. به نظرتان امروزه آموزش آکادمیک طراحی صحنه و لباس در کشورمان تا چقدر با نقصان روبرو است؟
نرمین نظمی: ما تنها در آموزش طراحی صحنه نقصان نداریم، این نقصان به طور کلی به سیستم آموزشی کشورمان مربوط میشود. آموزش دادن را بلد نیستیم. من در اروپا آموزش ندیدهام و چیزی از آن نمیدانم اما به جرات میگویم که اگر میخواهید چیزی را یاد بگیرید، بهترین آموزگاران در آمریکا هستند. البته این بدان معنا نیست که آموزگاران آمریکا در کارشان نسبت به آموزگاران ایرانی مسلطترند، بلکه بدین معناست که آنها در هر مبحثی که ارائه میدهند، از سیستم طراحی شده آموزشی پیروی میکنند و آنچنان قدم به قدم با شاگردان حرکت میکنند که شاگردان باید از میانگین هوشی متوسطی برخوردار باشند که آن را یاد نگیرند. در آمریکا تحصیلاتی دو سه ساله داشتم که در ایران باید طی 15 سال آن را یاد میگرفتم. آنها مطالب آموزشی را به شاگردان تزریق میکنند، به گونهای که در ذهن طبقهبندی میشود و همواره در خاطرتان میماند.
امیدوارم این گفته من حمل بر توهین نشود اما واقعیت این است که کلاسهای آموزشی ما مضحک هستند. ما همواره سر کلاسهایمان از دانشآموزان توقع بیجا داریم و فراموش میکنیم که هر دانشآموزی مثل آن کودکی است که میخواهد اولین گام عمرش را بردارد. من حدود 3،4 ماه در مدرسهای در آمریکا که تحصیلاتم را در آنجا گذراندم، به عنوان انترن تدریس کردم که باز در آنجا هم مرا رها نکردند و معلمهای تجربهدیده بر کارم نظارت کرده و مشکلاتم را حل میکردند. یعنی آنها تا زمانی مراقب من بودند که مطمئن شدند دیگر اگر وارد جامعه شوم، مشکلاتم به حداقل خواهد رسید. من در آمریکا رشتهای غیر از طراحی صحنه را آموزش دیدم اما با توجه به کلیات سیستم آموزشی، به نظرم ما در همه نوع رشتههایی مشکل آموزش داریم چون به صورت سیستماتیک از این نظر ضعیف هستیم.
پس آن پلی که قرار است محل تلاقی دانشگاه و تئاتر باشد، به خاطر همین سیستم آموزشی غلط فرو میریزد؟
نرمین نظمی: بله. معلمهای ما باید دورههای آموزشی پس از آموزش ببینند تا خودشان را به روز نگه دارند. در آمریکا هر ساله برای تمدید مدرک، هر شخص باید 6 واحد CEC (تمدید اعتبار آموزشی) بگذراند؛ در غیر اینصورت مدرک او سلب خواهد شد. آیا ما چنین قانونهایی در کشورمان داریم؟ در تئاتر ما صاحبان مدارک برای به روز نگهداشتن خودشان، فقط تئاتر کشورهای دیگر را میبینند که این اصلاً نمیتواند به منزله گذراندن CEC باشد. هر شغلی باید CEC داشته باشد چون این 6 واحد است که باعث برقراری ارتباط صحیح بین دانشگاه و کار حرفهای میشود.
در دورهای که شما تحصیلات طراحی صحنه را در دانشگاه گذراندید، تعداد طراحان صحنه خانم قابل قبول بود اما اخیراً در دانشگاهها تعداد طراحان صحنه خانم کمتر شده و در تئاترهایی که در سطح شهر به روی صحنه میروند هم کمتر نام یک خانم به عنوان طراح صحنه دیده میشود. با عدهای از طراحان صحنه موفق کشورمان در این مورد صحبت میکردم، آنها اعتقاد داشتند که طراحی صحنه، بیشتر یک کار مردانه است و خانمها در انجام آن با محدودیتهایی روبرو هستند. با چنین دیدگاهی موافقید؟
نرمین نظمی: در مورد خیلی چیزها از جمله حرفه، قائل به جنسیتگرایی نیستم. مطلقاً به خاطر جنسیتم با سختیهای کار طراحی صحنه برخورد نکردهام. اگر با دیگر طراحان صحنه خانم هم صحبت کنید، میبینید که مطمئناً هیچکدام نگاه جنسیتی به این موضوع ندارند. وقتی کار میکنیم، باید زن یا مرد بودنمان را فراموش کنیم تا به کارمان لطمهای وارد نشود. زمانی که در دانشگاه هنر تدریس میکردم، در رشته طراحی صحنه تعداد دانشجویان دخترم از دانشجویان پسر بیشتر بودند. البته ممکن است که آنها پس از فارغالتحصیلی به دنبال طراحی دکوراسیون، طراحی لباس یا طراحی عروسکی رفته باشند، اما مشخصاً دانشجوی طراحی صحنه بودند. اگر شما میگویید که امروز تعداد دانشجویان دختر در رشته طراحی صحنه کاهش یافته، چون در متن جامعه نبودهام، واقعاً دلیلش را نمیدانم و معتقدم که در این مورد هم باید ریشهیابی شود. البته در این مورد یک زاویه دید وجود دارد که به نگاه جامعه کارگردانان مردسالار بر میگردد، نگاهی که طراحی صحنه را فقط یک کار مردانه میداند و ناخودآگاه از بالا به پایین تزریق میشود. امیدوارم در این مورد اشتباه کنم اما ممکن است چنین دیدگاهی هم وجود داشته باشد.
یکسری از متنها که عمدتاً کلاسیک هستند، صفحهای به عنوان توضیح صحنه دارند و طراحی صحنه را کاملاً به شما پیشنهاد میدهند، از طرفی متنهای مدرنی وجود دارد که اصولاً طراحی را پیشنهاد نمیکنند و شما را به عنوان طراح صحنه در انتخاب متریال روی صحنه آزاد میگذارند. بیشتر با کدامیک از آنها راحتتر و موافقترید؟
نرمین نظمی: اگر ذهنم آزاد باشد راحتترم، بنابراین ترجیح میدهم طراحی صحنه توسط نمایشنامهنویس پیشنهاد نشده باشد و اگر متنی توضیح صحنه داشته باشد، معمولاً آن را نمیخوانم اما اگر به آنچه که نویسنده نوشته، نیاز پیدا کنم، بر میگردم و آن را میخوانم. آنچه که بیشتر از توضیح نویسنده برایم اهمیت دارد، صحبتم با شخص کارگردان نمایش است.
در طول کار حرفهایتان با یک نمایشنامهنویسی برخورد نکردهاید که اصرار داشته باشد حتماً آنچه که او در صفحه توضیح صحنه آورده را باید طراحی کنید و فرصت ایجاد هر خلاقیتی را از شما بگیرد؟
نرمین نظمی: با کارگردانی کار کردهام که نمایشنامهنویس آن نمایش هم بوده و از من خواسته که آنچه در ذهنش وجود دارد را برایش به عنوان طراح صحنه مهیا کنم. در آن کار دستم بستهتر بود و سعی کردم با میانهروی کار را پیش ببرم. بنابراین نمایشنامهنویس-کارگردان از من چنین درخواستی داشته که پذیرفتهام اما تا به حال به این مسئله برخورد نکردهام که صرفاً یک نمایشنامهنویس بخواهد دقیقاً آنچه که او میخواهد را اجرا کنم. وقتی نمایشنامهنویس، کارگردان یک نمایش هم باشد، در واقع درخواست کارگردان را برای اجرای صحنه موردنظر او پذیرفتهام.
در اینصورت باز هم خلاقیت خودتان را پیش بردهاید؟
نرمین نظمی: سعی کردهام که اینطور باشد. تا چند سال پیش سابقه 80 طراحی صحنه و لباس در کارنامه خودم داشتم که در آنها کار خیلی خوب، خوب، متوسط و چند اثر بد هم وجود دارد، بنابراین همه نوع کاری داشتهام و شاید آن کاری که از صفر تا صد طراحی صحنه برعهده خودم نبوده، یکی از کارهای متوسطم بوده است.
شما طراح صحنهای هستید که چندین جایزه بردهاید و چند اثرتان را در خارج از کشور اجرا کردهاید که مورد تعریف و تمجیدهای فراوانی قرار گرفته است. حضورتان در اجراهای خارج از کشور و بازخوردهای مثبت آن، چقدر در نگاهتان به طراحی صحنه تغییر ایجاد کرد؟
نرمین نظمی: این تمجیدها و بازخوردهای مثبت چندان در نوع نگاهم به طراحی صحنه تغییری ایجاد نمیکند ولی باعث میشود که با اعتماد به نفس بیشتری به کارم ادامه دهم. هنرم را به تماشاگر ارائه میدهم و نمیتوانم خودم را ایزوله کنم، بنابراین نظر تماشاگر و خصوصاً متخصصها برایم مهم است و روی برداشتن گامهای بعدیام تأثیر میگذارد. البته تعریف و تمجید نکردن از من، مرا مخدوش نمیکند و رویم تأثیر منفی نمیگذارد. زمانی که 25،26 ساله بودم خیلی از امروز بیشتر به جایزه فکر میکردم، چون آن زمان جایزه بود که میتوانست به همه نشان دهد کارم خوب است. زمانهایی هم برایم پیش آمده که کارم را بهتر از همیشه انجام دادهام اما جایزهای نگرفتهام که این اتفاق چندان برایم ناراحتکننده نبوده چون ممکن است افراد دیگر از من بهتر بوده باشند. معتقدم اگر کارم بینقص انجام شود، بعید است که حتی آن نگاهی که سلیقهای متفاوت نسبت به من دارند هم آن را نادیده بگیرند. 3 سال پیش که به ایران آمده بودم، تئاتری به نام "صدای آهسته برف" را تماشا کردم که طراحی صحنه آن فوقالعاده زیبا بود و مطمئنم که هیچکس و هیچ سلیقهای آن را نادیده نمیگیرد. بنابراین حتی اگر ناآگاهی یا سلیقه بیشتر از دانش آکادمیک حکم کند، باز هم میتوانم کارم را به گونهای بیایراد پیش ببرم که آن آدم نتواند قضاوت خودش را تحمیل کند.
بعضی از اساتید در دانشگاههای هنر یک فضای تیره و تار از طراحی صحنه و به طور کلی تئاتر ساخته و به دانشجویانشان القا میکنند، آنها معمولاً دانشجویان را به خاطر انتخاب رشتهشان سرزنش میکنند و میگویند که این رشته به پایان خود نزدیک شده و اگر خودشان هم در آن ماندهاند، به اجبار بوده است. به نظرتان این فضای ناامیدکنندهای که برخی از اساتید طراحی صحنه و تئاتر در دانشگاهها ایجاد میکنند، چقدر در کمتر شدن تعداد دانشجویان این حوزه تأثیرگذار است؟
نرمین نظمی: زمانی که دانشجو بودم این صحبتها روی ارادهام تأثیری نگذاشت و با اراده پیش رفتم اما بیتردید روی خیلی از دانشجویان طراحی صحنه و به طور کلی تأثیر منفی میگذارد. البته اکثریت دانشجویان جوان و پرشور طراحی و تئاتر چنان عاشق این حرفه هستند که از این فضاسازیهای تیره و تار در جهت تلاش برای تغییر اوضاع استفاده میکنند.
اگر شخصی امروز تصمیم بگیرد که وارد حرفه طراحی صحنه شود، شما به عنوان یکی از موفقترین طراحان صحنه این کشور به او پیشنهاد میکنید که این حرفه را به صورت آکادمیک آموزش ببیند یا آن را در کنار یک طراح صحنه به صورت تجربی یاد بگیرد؟
نرمین نظمی: حتماً پیشنهاد میکنم که طراحی صحنه را به صورت آکادمیک یاد بگیرد چون آموزش آکادمیک با همه نقاظ ضعفش، یک بیس از طراحی صحنه را برای ذهن دانشجو میسازد. البته ما در عرصه آموزش آکادمیک، فردی مانند پیام فروتن را داریم که واقعاً زحمت میکشد و از دانش بالایی در حوزه آکادمیک و تحقیق طراحی صحنه برخوردار است اما او تنها یک نفر است و صحبت ما در مورد کل سیستم آموزشی است. با همه نواقصی که در سیستم آموزشی کشورمان وجود دارد، باز هم معتقدم که دانشگاه و تحصیلات آکادمیک باید وجود داشته باشد تا فضا را برای حضور در کار حرفهای آماده کند. البته طراحان صحنه بسیاری را میشناسم که تحصیلات آکادمیک را نگذراندهاند اما خیلی در کارشان حرفهای و موفقند.
معتقدید که طراح صحنه باید با کارگردان رابطه تنگاتنگی داشته باشد و این دو از روزهای ابتدایی تولید یک نمایش در کنار یکدیگر قرار بگیرند، اما به نظرتان علاوهبر کارگردان، کدام یک از عوامل دیگر اجرایی میتوانند به کار طراح صحنه کمک کنند؟
نرمین نظمی: در درجه اول طراح نور و در درجه دوم طراح لباس. نمیتوانم نور به وجود بیاورم و به طراح نوری احتیاج دارم که نور صحنه مرا به بهترین شکل ممکن تأمین کند. طراح لباس هم عامل دیگری است که باید در کنار طراح صحنه قرار بگیرد و وقتی صحبت از طراحی لباس میشود، گریم هم پشت سر آن وارد بطن کار می شود. همه فاکتورهای یک اثر نمایشی باید به گونهای با یکدیگر همخوانی داشته باشند که وقتی مخاطب از سالن بیرون میآید، نتواند چیزی را از چیز دیگر تفکیک کند و به طور کلی بگوید که یک تئاتر خوب تماشا کردم.
به نظرتان در آن نمایشهایی که هم طراحی صحنه و هم طراحی لباس را خودتان انجام دادهاید، موفقتر بودهاید؟
نرمین نظمی: در بیشتر کارهایم هم طراح صحنه و هم طراح لباس بودهام و ترجیح میدهم دیگران بگویند که موفق بوده یا نبودهام؛ اما خودم نمیتوانم این را قضاوت کنم. سالهای اولی که کارم را شروع کردم با آنکه حتی پایاننامه لیسانسم طراحی لباس بود، خودم را بیشتر یک طراح صحنه میدانستم اما کمکم یاد گرفتم که در طراحی لباس هم پیشرفت کرده و نگاه خودم را بازتر کنم. ذهنم نسبت به شنیدن انتقاد باز است و ترجیح میدهم که دیگران در مورد کیفیت کارم اظهارنظر کنند. در کارهای پر پرسوناژ اگر طراحان صحنه و لباس دو نفر مستقل ولی هماهنگ باشند، هر کدام با تمرکز بیشتری کارشان را انجام خواهند داد.
پدیدهای در سالنهای تئاتر به نام پدیده چند اجرائی به وجود آمده که فکر میکنم خود شما هم قربانی این ماجرا بودهاید. حالا چند سالن خصوصی نظیر تئاتر باران در برخی از ماهها سه اجرائه هستند و شما مجبورید که خودتان را با دو اجرای دیگر هماهنگ کنید. این پدیده چقدر به طراحی شما ضربه میزند و در مقابله با آن چه میشود کرد؟
نرمین نظمی: معتقدم که کارگردانها با تبلیغات درست میتوانند به جای آنکه یک نمایش را به مدت دو ماه به روی صحنه ببرند، آن را یک ماه به صورت دو اجرائه برگزار کنند تا سانس خالی سالنهای تئاتر پر شود و به نمایش دیگری اختصاص نیابد. دو اجرائه بودن سالنهای نمایشی را به خاطر شرایط و محدودیتها میپذیریم اما باید بدانیم که این سیستم به مثابه قتل تئاتر است. این اتفاق بسیار نادرست است و تأثیر منفیاش را روی زیباییشناسی آثار هنری میگذارد. به عنوان طراح صحنه اگر ترجیح دهم که صحنهام را خالی بگذارم و آن را به صورت مینیمال انجام دهم، هیچ اشکالی ندارد اما اگر این کار را به خاطر دو اجرائی بودن سالن انجام دهم، مطمئناً به بیراهه مطلق رفتهام و در آنجا هنر نمایشی بازنده است.
بنابراین شما پیشنهاد طراحی صحنه در یک سالن دو اجرائی را رد میکنید؟
نرمین نظمی: اگر دو پیشنهاد داشته باشم که یکی از آنها اجرا در سالن تک اجرائی و دیگری در سالن دو اجرائه باشد، حتماً پیشنهاد اول را خواهم پذیرفت. تا جایی که بتوانم، پیشنهاد طراحی در سالن دو اجرائی را رد میکنم اما اگر چارهای نداشته باشم و لازم باشد که با کار کردن در حرفه خودم ارتزاق کنم و استمرار داشته باشم، طبیعتاً خودم را با شرایط تطبیق میدهم.