به گزارش هنر انلاین «سوران» بهعنوان یکی از جدیترین سریالهای تلویزیونی که در حوزه تاریخ معاصر به اتفاقات کردستان در دهه ۵۰ میپردازد، پخش خود را این هفته از تلویزیون آغاز کرد. سریالی که به تهیهکنندگی مجتبی فرآورده و کارگردانی سروش محمدزاده به سرانجام رسیده است.
مجتبی فرآورده از نویسندگان و تهیهکنندگان دغدغه مند سینما و تلویزیون است که از آخرین آثار او میتوان به «۲۳ نفر» در سینما اشاره کرد. سریال «سوران» توسط مرکز سریال سازمان سینمایی سوره ساخته شده و حالا با شروع پخش این مجموعه از شبکه یک سیما، مروری داریم بر ۲ قسمت ابتدایی که از سریال پخش شده است.
دو قسمتی که در همین ابتدای راه نشان داد «سوران» میتواند به عنوان یکی از مجموعههایی که سراغ نمایش تاریخ معاصر رفته است، جایگاه خود را نزد مخاطب تثبیت کند.
قصه سریال؛ اقتباس از دل کریسکان
سریال «سوران» از کتاب «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزارراغب اقتباس شده است؛ اقتباسی آزاد اما جزو معدود سریالهای تاریخی و انقلابی است که از همان ابتدا سراغ بنای محکم و درستی رفته تا غنای داستانی قویای داشته باشد و فیلمنامه را براساس بحرانها و التهابات واقعی دهه ۵۰ پیش برده است.
کریسکان نام منطقهای در کردستان است که راوی کتاب «عصرهای کریسکان» دوران اسارتش را در آنجا گذرانده است.
قصه سریال «سوران» اما برخلاف خیلی از سریالهای تلویزیونی در همان قسمت اول شروع شد و یک شمای کلی از آنچه مخاطب در قسمتهای دیگر این مجموعه خواهد دید را پیش روی او قرار داد؛ از اتفاقات ملتهب مناطق کردستان، از دیالوگهایی که هر از گاهی از شخصیت اول قصه و اسم بردن از «آقا مهدی باکری» پیش کشیده میشود تا ساواک و اعتصابهایی که گروهها و گروهکهای مختلف در وقایع قبل از انقلاب دارند.
قصه سریال درست از سالهای قبل از انقلاب شروع میشود اما این بار نه در تهران و پایتخت، بلکه در یکی از ملتهبترین مناطق جغرافیایی کشور در آن روزها؛ در دل کردستان.
اسم سریال براساس شخصیت اصلی این مجموعه انتخاب شده است؛ کاراکتری که مهدی نصرتی نقشش را بازی میکند. قسمتهای ابتدایی سریال به معرفی کلی شخصیتها، اتفاقات و فضای کلی آن دوران اختصاص داشت.
در قسمتهای اول هنوز به سالهای وقوع انقلاب نرسیدهایم اما مردم به دلیل فضای حاکم بر کشور هر از گاهی دست به اعتصاب میزنند. کروهک کومله اعلام خودمختاری کرده است، گروهکهای مختلف هم فعالیتهای پراکندهای دارند.
سوران در این میان قرار است نقش مبارز آزاده این سریال را ایفا کند که در گیر و دار یک عروسی چالشهایش با اطرافیانش را میبینیم.
درباره بازیگران؛ معرفی چهرههای کمتر دیدهشده
سریال «سوران» به دل کردستان رفته است و احتمالاً به همین دلیل کمتر در ترکیب بازیگرانش چهرههای شناخته شده میبینیم. شاید همین انتخاب به روایت باورپذیرتر قصه هم کمک کرده باشد.
مهدی نصرتی نقش اول سریال است که مخاطب تلویزیون شاید برای اولین بار باشد که او را در تصویر میبیند. بازی درست و به اندازه و توانمند او اما مشخص میکند که حتماً تجربههای دیگری هم داشته است.
نصرتی که سابقه ایفای نقش بر صحنه تئاتر را هم داشته است، پیش از این در فیلمهای «لباس شخصی» و «ضد» تجربه بازی سینمایی را داشته که اتفاقاً هر دو این آثار نیز روایتی تاریخ معاصر دارند اما این بازیگر جوان این اقبال را نداشت که این فیلمها که هر یک در جشنوارههای فجر سالهای گذشته رونمایی شدند، به اکران برسند.
زنده یاد حسام محمودی که سریال «سوران» و یکی از سریالهای شبکه سه که هنوز به پخش نرسیده است، از آخرین یادگاریهای تلویزیونی اوست، از بازیگران چهرهتر این مجموعه محسوب میشود.
علیرضا جعفری از بازیگران جوان که بیشتر در سریالهای طنز دیده شده است هم دیگر بازیگر اصلی سریال «سوران» است که مخاطب او را با فیلم «مهمان مامان» و یا سریالهایی مثل «شاهگوش» به یاد میآورد. او اینجا نقش رفیق قادر را بازی میکند که از کومولههاست و اعتقادی به مبارزه مسالمتآمیز با شاه ندارند.
توماج دانشبهزادی، مریم کاظمی، مصطفی کولیوندی، محمدرضا صولتی، احمد جعفری، روزبه رئوفی، گلنوش قهرمانی، هلن نقیلو، علی اکبر اصانلو، احمد صدفی، ارشیا عبدالهی، آرش نیازی، مدیا ذاکری، حمید محرابی، علیرضا حنفی، شاهو شاهمرادی، سیمین بهفر و آسو پاشاپور دیگر بازیگران سریال را تشکیل میدهند.
چهرههایی که اگرچه مخاطب برخی را کمتر در فیلم و سریالها دیده است و برخی برای اولین بار با این مجموعه معرفی شدهاند اما در روند همین دو قسمت از سریال احساس مبتدی بودن و یا آمارتور بودن را ندارد.
درباره کارگردانی؛ چالش ارائه تصویری باورپذیر از تاریخ
سروش محمدزاده کارگردانی این سریال را بر عهده دارد که پیش از این سریالهای «نوار زرد» و «همبازی» در تلویزیون را ساخته است. او در شبکه نمایش خانگی هم سریال «سیاوش» را به تولید رسانده است که فضایی اجتماعی داشت و بازی مجید صالحی در آن مورد توجه قرار گرفت.
او حالا در یک تجربه تلویزیونی دیگر سراغ قصهای از وقایع تاریخ معاصر رفته است اما در همین دو قسمت بازنمایی درستی از آن فضاها داشته است. تصاویری که برخلاف چنین آثاری کمتر دکوری و شیک و ویترینی هستند، یکی از امتیازات ویژه این سریال است.
شاید قبل از این بیشتر در سریالهای جلیل سامان در وقایع انقلاب بهترین مدل از تصویربرداری تاریخی به چشم آمده بود و حالا «سوران» تجربهای متفاوت در این زمینه به ثبت رسانده است.
غیر از تصاویر کلی صحنه، فضاسازی داستان و کارگردانی قصه در تاریخ نزدیک به انقلاب هم برای مخاطب باورپذیر است. فضاسازیای که به دور از کلیشههای رایج مامورهای ساواک در سریالهای ایرانی است که دود سیگار بیرون میدهند و میخواهند اعتراف بگیرند. ماموران باهوشتر و حواس جمعتر هستند و مبارز هم هوشمندانهتر عمل میکند.
جمعیتهای اندک در هنگام اعتصاب چندان توی ذوق نمیزند و تصویر ارائه شده از سخنرانیهای رهبران کومله واقعیتر از تصاویر این چنینی در تلویزیون ارائه شده است.
احتمالاً یکی از چالشهای مجموعه گویشها و لهجه کردی آن است که به دلیل استفاده از برخی بازیگرانی که خود از همین منطقه هستند در اکثر موارد به بهترین نحو اجرا شده است. در برخی موارد هم شاید هنوز جای کار داشته باشد.
در مجموع میتوان گفت سریال «سوران» در دو قسمت ابتدایی عملکرد موفقی در زمینه همراهسازی مخاطب با خود داشته و میتوان امید داشت که در پخش هفتگی قسمتهای آتی، شاهد همراه شدن پررنگتر مخاطبان با روایت آن باشیم.