به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی مؤسسه افرامانا، نمایشنامه «مارش پیروزی و دو نمایشنامهی دیگر» سومین کتاب از مجموعه نمایشنامههای آروین با ویراستاری پریسا سعیدزاده به تازگی در 83 صفحه و به قیمت ۴۰۰۰۰ تومان توسط انتشارات افراز به بازار راه یافت. علاقهمندان میتوانند برای تهیه این کتاب به کتابفروشیهای معتبر یا برای دسترسی سریعتر به وبگاه این نشر www.afrazbook.com مراجعه کنند.
نمایشنامه «مارش پیروزی به همراه دو نمایشنامهی دیگر» با نامهای «تلفن بیموقع» و «تلفن آن سوی خط همهگی» در دهه 80 توسط نویسنده به نگارش درآمده است.
با هم سطرهایی از نمایشنامه مارش پیروزی را میخوانیم:
صدای عافیت: [حرفَش را قطع میکند.] نه الآن دیگه دیر شده، اما هیچ اشکالی نداره... من به طور خلاصه نظر جمع رو به شما اعلام میکنم... اینجا همه متفقالقول از تکنیک داستاننویسی شما تعریف کردن.
پری: منظورتون کییان؟
صدای عافیت: اعضای شورا. قصههای شما تکنیک فوقالعاده خوبی دارن. شما خیلی خوب تونستید دیدههاتون از روزای جنگ رو، تو داستاناتون منعکس کنید. من این نگاه واقعگرایانهی شما رو تحسین میکنم.
پری: متشکرم.
صدای عافیت: اما باید به شما بگم که الآن ذائقهی مردم تغییر کرده. مردم دوست دارن داستانهای شاد بخونن. نوشتههای شما خیلی تلخه، اما اگه شما بتونین یه کمی رنگ و لعاب شادی به اونا بدین، یه چیزی که هم اونا رو سرگرم کنه و هم شاد، خیلی خوب میشه.
پری: [با لحنی عصبانی.] من نمیدونم شما ناشرا از جون نویسندهها چی میخواین؟! آقای عافیت شما از من دعوت کردین بیام به جلسه تا اینا رو بِهِم بگین؟! همون بهتر که زنگ زدین...
صدای عافیت: ولی خانم مشرقی ناراحت نشین!... من که...
پری: [حرف او را قطع میکند.] بینید آقای عافیت!... [با تحکم] من نمیتونم قصههای شاد بنویسم... [با عصبانیت] من نمیتونم به اون چیزی که شما میخواین، فکر کنم [عصبانیتر] بابا من خودم فکر دارم، سوژه دارم... ببینم اصلن مگه جنگ هم شاد میشه؟ آخه مگه میشه یه قصهی جنگی شاد نوشت که سربازاش خوشحال باشن؟! من نمیفهمم چهطور میشه ارزش آدمایی که دارن از مملکتشون دفاع میکنن رو فراموش کرد؟! بابا من دلَم میخواد قصهی خودم رو بنویسم!
بهزاد صدیقی سه نمایشنامه «مارش پیروزی»، «تلفن بیموقع» و «تلفن آن سوی خط» را در دهه هشتاد نوشته و در پایان همین دهه منتشر کرده است. هر سه نمایشنامه بر بستر جنگ ایران و عراق حرکت میکنند و تصویرساز تأثیر جنگ بر زندگی خانوادههای ایرانی میشوند و البته بیشتر بر زندگی زنان تمرکز دارند. صدیقی در این سه اثر نمایشی، جنگ، زن و زندگی را توأمان میکاود و تلاش میکند به وسیله تلفن به عنوان نشانه و هم چون نخ تسبیح آنان را به یکدیگر پیوند بزند. زن در خرمشهر، زن در تهران و زن در پاریس، زنانی هستند که از دنیای واقعیت راه به دنیای نمایش او میبرند و از زاویه دید نمایشنامهنویس، حیاتی دوباره آغاز میکنند.