گروه تئاتر هنرآنلاین: پیام لاریان، نویسنده و کارگردان تئاتر درباره فعالیت این روزهای خود به هنرآنلاین گفت: من از دو سال پیش طرح نمایشنامهای به نام «اشتقاق» یا «سیاره میمونها» را داشتم که میخواستم آن را در تماشاخانه ایرانشهر اجرا کنم. تابستان سال گذشته شروع به نوشتن آن کردم و اواخر تابستان تمام شد و آخر سال گذشته به چاپ رسید.
او اضافه کرد: داستان این نمایشنامه درباره پنج پسر بچه در یک مدرسه است که داستان آن در دهه 60 اهواز میگذرد. آن پسرها یک روز تصمیم میگیرند یک اشتقاق روی کلمات انجام دهند و کلمات را با همان معنایی که دارند به کار نبرند. این بازی کمکم آنقدر پیچیده میشود که در نهایت منجر به حذف زبان از ذهن آنها میشود. یعنی کمکم ارتباط را فراموش میکنند.
این نویسنده عنوان کرد: من قرار بود نمایش «اشتقاق» را آبان سال 98 اجرا کنم ولی آن موقع به مسافرت رفتم و سه ماه ایران نبودم. پس از آن قرار شد فروردین سال 99 آن را اجرا کنیم اما به کرونا برخوردیم و دیگر شرایط اجرا را پیدا نکردیم. من با توجه به شرایط کرونا فکر میکنم تا سال دیگر هم نتوانیم اجرا برویم.
لاریان با بیان اینکه یک نمایشنامه دیگر به نام «مدیترانهای» نوشته که نمایشنامه بسیار طولانی است، ادامه داد: به جرات میگویم این نمایشنامه طولانیترین نمایشنامهای است که در ایران نوشته شده و درباره 30 سال زندگی در ایران است. یک نمایشنامه دیگر به نام «بابِل» برای عامر مسافر آستانه نوشتم که آن هم به خاطر شرایط کرونا به تعویق افتاد و الآن هم عامر در ایران نیست. احتمالاً سال آینده بیاید و نمایش را اجرا کند. یک فیلمنامه هم نوشتهام که قرار است سیدعماد حسینی آن را بسازد. ترجیح میدهم فعلاً جزئیات آن را نگویم.
وی اظهار داشت: نشر نیو قرار است چهار نمایشنامه قدیمی من با نامهای «امپرسیون جیغ بنفش»، «اگزیستنس»، «بالستیک زخم» و «گزارش بازگشت» را چاپ کند ولی نمیدانم چه زمانی به چاپ میرسند. نمایشنامه «بابِل» را تا زمان اجرا نمیتوانم چاپ کنم. یک مونولوگ هم به نام «موومان» نوشتهام که قرار است کیومرث مرادی آن را اجرا کند و به همین خاطر فعلاً نمیتوانم آن را به چاپ برسانم. نمایشنامه «مدیترانهای» را هم ترجیح میدهم فعلاً چاپش نکنم چون متن طولانی است. شاید آن را در فضای مجازی منتشر کنم.
لاریان در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم شرایط به گونهای پیش برود که بشود تئاتر کار کرد. نمایشنامهها برای اجرا نوشته میشوند و اگر اجرا نروند کار ما بیهوده میشود. هیچکدام از نمایشنامههایی که برای دوستان نوشتهام هنوز به اجرا نرسیدهاند. من قید نمایشنامه «اشتقاق» را زدهام و برای اجرا یک نمایشنامه دیگر با نام «موشها و آدمها» را در نظر گرفتهام. وقتی نمایشنامهها به اجرا نمیرسند نوشتن آنها احمقانه به نظر میرسد. امیدوارم بشود نمایشنامهها را اجرا کرد. در حال حاضر همه به سمت شبکه نمایش خانگی رفتهاند و تئاتر در ایران دارد از بین میرود.