سرویس تئاتر هنرآنلاین: آنچه که همهگیری کرونا بر سر فرهنگ و هنر در تمام دنیا آورده، بدون شک بدترین دوران حیات را برای فعالیت در این حوزهها رقم زده است. دوران یک سالهای که در پس قرنطینهها و محدویتهای اجتماعی گذشت، جریانهای هنری و فرهنگی که وابسته به مخاطب هستند را در انزوا کامل فرو برد. هرکدام از رشتههای هنری به واسطه این همهگیری دچار بحرانهای مختلفی شدند، اما بیش از همه، بخاطر ساختار فعالیتهای تئاتری که در رویارویی با مخاطبان بسیاری هستند، این هنر بسیار آسیبپذیر نشان داد و از همین رو جهان در خاموشی سالنهای تئاتر بیش از 10 ماه را سپری کرده است.
این موضوع در ایران بخاطر نبود زیرساختهای مناسب فرهنگی و هنری که طی دهههای اخیر در جریان بوده، به علاوه تحریمها و کمبود بودجه که تمام ساختار کشور را دچار مشکل کرده، باعث شد تا در این شرایط بحرانی، جامعه فرهنگی و هنری دچار مشکلات عدیدهای شوند که در 10 ماه گذشته مشهود و توسط بسیاری از رسانهها به آن پرداخته شده است. اما به دلیل همین کمبودها تقریبا هیچ راهکاری نیز برای برون رفت و مقابله با این بحران نه از سوی نهادهای دولتی و نه حتی صنوف و جامعه هنری ارائه نشد، زیرا نبود توان اقتصادی و مشکلات موجود کشور در این شرایط خاص بر کسی پوشیده نیست.
در گزارشهای مختلفی، همچون آیا باید از اجرای نمایش ترسید؟، چالشهای هنر نمایش در روزهای کروناییو طرح سام مندس برای نجات تئاتر از بحران کرونا و... که در هنرآنلاین منتشر کردیم، به بررسی بسیاری از فعالیتهای سایر کشورها در دوران کرونا در حوزه هنر را مورد واکاوی قرار دادیم. جملگی این گزارشها که در رسانههای دنیا نشر یافتهاند به این موضوع اذعان دارند که با وجود اینکه بودجههای کلان دولتی برای حمایت از هنرمندان توسط دولتها ارائه شده، اما این نهادهای صنفی و شخصیتهای هنری هستند که راهکارهایی برای عبور از این بحران ارائه دادهاند که در پیشبرد فعالیتهای نمایشی بیش از برنامههای دولتها، راهگشا بوده است.
اما در ایران به خاطر نبود چنین ظرفیتی هم در نهادهای دولتی و هم جامعه هنری، چنین ساختار و برنامههایی شکل نگرفت و بیش از 10 ماه است که بسیاری از اهالی تئاتر در بیکاری مطلق به سر میبرند و شرایط بحرانی را در زمینه معاش خود طی میکنند.
در این شرایط اعتراض را میتوان حق مسلم و حیاتی جامعه تئاتر دانست، زیرا در این بحران هیچ دستورالعملی برای حمایت از جامعه تئاتری دیده نشد و در معادلات کلان سیاسی کشور برای عبور از بحرانهای پیش آمده، جایگاهی درخور برای حمایت از جامعه هنری کشور هم ارائه نشد. از همین رو صنوف تئاتری یکشنبه هفته گذشته تجمعی در مقابل مجلس شورای اسلامی داشتند تا در راستای احقاق حقوق خود در زمانی که مجلس مشغول بررسی بودجه کشور است، شرایط بحرانی عرصه فرهنگ و هنر را بهتر مورد ارزیابی قرار دهد. تا اینجا مسئله خواست جامعه تئاتری برای حمایت از سوی نمایندگان ملت برحق است. اما بررسی برخی از اتفاقات پیش آمده در حاشیه این تجمع، شبهاتی را به وجود آورده که به این تجمع رنگ و بوی سیاسیبازی میدهد که به دور از شئونات اعتراض هنرمندان کشور است.
برای بررسی چنین موضوعی بخاطر شائبههایی که برای برخی از اهالی تئاتر وجود داشت به بررسی این موضوع پرداختیم و برای اینکه جانب انصاف را نیز لحاظ کرده باشیم برخی از سوالاتی که طی 10 روز گذشته از این تجمع در فضای رسانهای، مجازی و حتی افکار عمومی جامعه هنری به وجود آمده را با شهرام گیلآبادی مدیرعامل خانه تئاتر که در راس این انتقادات قرار دارد در میان گذاشتیم.
چرا مجلس؟
اولین موضوع شاید برگزاری چنین تجمعی در مقابل مجلس شورای اسلامی باشد. اینکه یک نهاد صنفی، همچون سایر مشاغل مانند معلمان که همواره تجمعات اعتراضی خود را در مقابل ساختمان مجلس برگزار میکنند، برای بیان اعتراض جمعیشان به این مکان رفتهاند در واقع دچار اشکال نیست. اما تجربیات اعتراضی هنرمندان تئاتر که همواره خواسته خود را در اماکن هنری همچون خانه هنرمندان، خانه تئاتر یا مقابل تئاتر شهر مطرح میکردند تا مطالبهگری آنها شائبه رویکرد سیاسی نداشته باشد کمی سوال برانگیز است. این تغییر مسیر کمی تردید در مورد ماهیت چنین تجمعی را در اذهان جامعه تئاتری پدید آورده است. اعتراض به بازگشایی مترو تئاتر شهر در سال 86 سابقه قابل توجهی در زمینه اعتراض مدنی هنرمندان تئاتر است که با حمایت همه جانبه اهالی این هنر روبرو شد و هیچگاه نیز دچار سیاستزدگی نشد. اما این تغییر مسیر و تجمع در مقابل مجلس، با وجود نزدیکی مدیرعامل خانه تئاتر با رئیس مجلس باعث شائبه یک رویه سیاسی به این اعتراض مدنی داده است. موضوعی که شهرام گیلآبادی آن را رد و این موضوع را تصمیم هیات مدیره و اعضای خانه تئاتر ذکر میکند. مدیرعامل خانه تئاتر به هنرآنلاین گفت: "هیئت مدیره خانه تئاتر با بررسی مشکلات و بررسی راهکارهایی که از ابتدای به وجود آمدن کرونا پیشنهاد داده بود، (بیش از ١٥ نامه کتبى به مسئولین کشور و دهها جلسه حضورى) به این تصمیم رسید که به نسبت افکار عمومی که در جامعه تئاتر شکل گرفته بود، برای پیگیری مطالبات صنوف یک نظرسنجی از صنوف مختلف داشته باشد. وقتی این اتفاق افتاد، تمامی صنوف اعتقادشان بر این بود که شکل پیگیریها باید متفاوت باشد. آنها بر این تأکید داشتند که از سوم اسفندماه سال گذشته که کرونا پدید آمد، تا کنون حدود 10 ماه است که بچههای تئاتر بیکار هستند. به طور طبیعی با توجه به اینکه زیرساختهای لازم مثل بیمه تأمین اجتماعی مناسب برای پشتیبانی بچههای تئاتر وجود ندارد و کاستیهای جدی که در سیاستهای دولت در ارتباط با پشتیبانی وجود دارد و سیاستهای غلط پشتیبانی تولید آثار هنری در فضای تئاتری، همه اینها دست به دست هم میدهند که تئاتر نحیف و نحیفتر و چهره هنرمندان از باب داراییهای انسانی و پشتیبانیهای مدنی مخدوشتر شود. وقتی با کرونا مواجه شدیم، اغتشاش در معیشت هنرمندان تئاتر بیشتر خودش را نشان داد. در نهایت کار به جایی رسید که هنرمندان تئاتر حتی داشتههای اولیهشان را هم از دست دادند. وضعیتشان کاملاً وضعیت بسیار اسفناکی شد. ما به جای اینکه بگوییم کرونا در وضعیت قرمز قرار دارد باید بگوییم معیشت هنرمندان تئاتر در وضعیت قرمز قرار گرفته است. ما این وضعیت را در اولین نامهای که قبل از نوروز به وزیر محترم ارشاد و پس از ایام نوروز به آقای رئیس جمهور نوشتیم گوشزد کردیم. آن نامهها باعث شد که رایزنیهای مختلفی را با معاون اول رئیس جمهور، معاون رئیس جمهور در حوزه برنامهریزی، رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس دفتر رئیس جمهوری انجام دهیم. با توجه به اینکه ساختار فرهنگی کشور کاملاً نحیف است و پشتیبانی لازم را هم ندارد، میدانستیم که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاری بر نمیآید. این موضوع کاملاً روشن بود چون چشمانداز روشنی وجود ندارد و برنامهریزی مشخصی هم نیست. نکته سوم، نداشتن استراتژیهای روشن برای کمک به فرهنگ و هنر است. نکته چهارمی که کاملاً روشن است و در یک نظام مدیریتی کاملاً قابل ارزیابی است، برنامهریزی است که در نظام بودجهریزی وجود دارد. هر زمان که کشور در اداره خودش با انسداد روبرو میشود، اولین جایی که بودجهاش حذف میشود فرهنگ و هنر است. مشکلات در وزارت ارشاد آنقدر مشکلات پیچیدهای است که نه تنها سطح مطالبات با نوع برنامهریزی تناسب ندارد، بلکه حتی اینقدر بزرگ است که شکستهای روحی و روانی و فشارهای اقتصادی را به خانوادههای فرهنگ و هنر منتقل میکند. عدم تناسب میان مطالبات و پشتیبانیها و در عین حال نبود سیاستگذاری روشن و چشمانداز مشخص، باعث میشود افکار عمومی که در هنرمندان شکل گرفته است در پى عبور از دولت برای گرفتن مطالباتشان باشند."
اگرچه گفته مدیرعامل خانه تئاتر ترسیم کلی از وضعیت هنرمندان و خواسته به حق آنهاست اما نکات قابل توجهی دارد که رویکرد سیاسی از چنین مطالبهگری را روشن میکند. همانطور که پیشتر ذکر شد توجیه مدیران دولتی و ارائه راهکارها برای برون رفت از بحران در همه جای دنیا از سوی نهادهای صنفی ارائه و در گفتمانها میان دولت و صنوف، زمینه راهکارهای عملی آن طرحریزی میشود. این در حالی است که تاکنون از سوی نهاد صنفی همچون خانه تئاتر راهکاری عملی به صورت مستند ارائه نشده است. برای روشن شدن این موضوع میتوان به نامه گیلآبادی به رئیس جمهور در آستانه روز جهانی تئاتر در فروردین ماه استناد کرد.
در این نامه که در سایت خانه تئاتر قابل دسترسی است، مدیرعامل خانه تئاتر طی نامهای به رئیس جمهور، وضعیت هنرمندان تئاتر را تشریح و تقاضای رسیدگی به وضعیت آنها را کرده است.
در نامه مدیرعامل خانه تئاتر که با هماهنگی هیئت مدیره آن را در اختیار رئیس جمهور قرار دادهاند هیچ پیشنهادی برای رسیدگی و برون رفت از چنین بحرانی ارائه نشده؛ این در حالی است که تمامی اعضای این خانه از هنرمندان باسابقه تئاتر هستند و آنها میبایست چنین پیشنهادهایی را ارائه و مطالبهگری میکردند.
در این نامه از رئیسجمهور خواسته شده: "از حضرتعالی، دولت محترم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهشمندم به طور روشن برنامه مشخص و حمایتی خود را در این ایام که همه هنرمندان تئاتر مجبور به قرنطینه بدون داشتن حقوق و پشتیبانی اقتصادی هستند اعلام بفرمایید."
چنین نامهای بخوبی نشاندهنده این موضوع که خود جامعه تئاتری نیز برنامه روشنی برای عبور از چنین بحرانی را ندارند. اما نتیجه به دست آمده از چنین نامههایی فعال شدن صندوق اعتباری هنر در زیر مجموعه وزارت ارشاد بود که کمکهای حداقلی را برای هنرمندان در نظر گرفت.
گیلآبادی که خود به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره صندوق اعتباری هنر باید پاسخگوی انتقادات جامعه هنری باشد، اما نقدهای بیشتری در مورد عملکردهای صورت گرفته دارد. او در این باره میگوید: در کابینه و نظام دیوانی که در فرهنگ و هنر وجود دارد نگاه ویژهای به هنرمندان نمیشود. علیرغم اینکه چیزی که دست آنها است و باید برای آن برنامهریزی کنند 27 درصد مرجعیت اجتماعی دارد. یعنی هنرمندان در جامعه ایرانی، 27 درصد مرجعیت اجتماعی دارند ولی مسئولان از این فضای هنری بیبهره هستند. از آنجایی که اساساً از ساختارها و فضاهای خطی، جناحی و گروهی به مسئولیت رسیدهاند و از نظر پشتیبانیهای افکار عمومی هنری و فرهنگی و موقعیتهای معرفتی کم بهرهاند، هنرمندان هم اول از همه از آنها عبور میکنند چون برای آنها شایستگی لازم را قائل نیستند که بخواهند حقوق آنها را به عنوان یک قدرت بشناسند و دنبال کنند. گاهی مسئولان هنری وجود داشتهاند که وجاهت آنها از ساختار عبور کرده است و آن آدمها توانستهاند به حقوقی دست پیدا کنند و برای هنرمندان در راه رسیدن به مطالباتشان مدافعین به حقی باشند، اما وقتی یک چنین شئونی وجود ندارد، بدون شک ما با این مسئله مواجه هستیم که هنرمند با توجه به فهم اجتماعی و فهم سیستمی و ساختاری که دارد، اول از همه از آدمهایی میگذرد که باید مدافعین حقوق آنها باشند. جالب است که در یک نظرخواهى که نامه جمعى یکى از مطالبات را امضاء کردند حدود پنج هزار نفر هنرمند تئاتر از مسئولان فرهنگی عبور کردند و به جایی رسیدند که مطالبات باید از جای دیگر پیگیری شود. در نامه اول هنرمندان تئاتر، خواهان این بودند که مطالبه آنها در جای دیگری به غیر از وزارت ارشاد دنبال شود. آنها خواستند که مطالبهشان از طریق خانه تئاتر به نمایندگى از جامعه تئاتر ایران از رئیس جمهورى دنبال شود. اگر وارد گروه تلگرامی امضا نامه به رئیس جمهور خانه تئاتر شوید دقیقاً اظهارنظرها مشخص است. این امضاءها تقاطع آرای هنرمندان متفاوت که بعضاً ممکن است با همدیگر هم نظر نباشند را به همراه داشت. آنها به این نتیجه رسیدهاند که وزارت ارشاد توان پیگیری مطالبات هنرمندان را ندارند. اخیراً هم آقای آشنا در مصاحبهشان اشاره کردند که مطالبهها و خواستهها با چیزی که وجود دارد خوانش ندارد. این همان نظر هنرمندان است."
اگرچه نقدهای مدیرعامل خانه تئاتر، توجیه تجمع اهالی تئاتر در مقابل مجلس را نمیکند اما آماری که او ارائه میدهد دلیل روشنی است که نشان میدهد برگزاری چنین تجمعی در یک مکان فرهنگی سایه شائبه سیاسیکاری از چنین خواسته بر حقی را از اعتراض هنرمندان برنمیدارد.
اولین نکته آماری که گیلآبادی به آن اشاره میکند درباره مرجعیت 27 درصدی جامعه هنری است. این موضوع بر کسی پوشیده که هنرمندان مرجعیت قابل توجهی در میان جامعه دارند و گواه این مدعا نیز توجه رسانههای دیداری، شنیداری و مکتوب به جامعه هنری است. همین مسئله نشاندهنده انحرافی است که از خواسته به حق هنرمندان تئاتر صورت گرفته است. اگر همچون گذشته تجمع اعتراضی اهالی تئاتر در مقابل تئاتر شهر برگزار میشد در دنیای امروز که عصر ارتباطات است، چنین اقدامی از سوی رسانهها انعکاس داده میشد و شائبهای در رابطه با رویکرد سیاسی و جناحی به چنین اعتراضی صورت نمیگرفت. در عمل نیز نتیجه یکی بود و شانیت جامعه هنری نیز در رابطه با اعتراض به حقشان حفظ میشد.
اما نکته بعدی اشاره انتصاب مدیران است که به قول گیلآبادی، "اساساً از ساختارها و فضاهای خطی، جناحی و گروهی به مسئولیت رسیدهاند و از نظر پشتیبانیهای افکار عمومی هنری و فرهنگی و موقعیتهای معرفتی کم بهرهاند." این موضوع نیز دقیقا چیزی است که در نهادی همچون مجلس شورای اسلامی قابل رصد و برای همه روشن است. برای همین بردن خواسته به حق هنرمندان از یک جناح به پیش جناحی دیگر، نشان از رویه سیاسیکاری دارد که مدیرعامل خانه تئاتر آن را در حرف رد میکند. اگر این تجمع در یک مکان هنری مانند تئاتر شهر برگزار میشد و با توجه به انعکاس رسانهای به شکل واقعیتری از سوی نهادهای دولتی رصد میشد و هیچگاه نگاه سیاسی به آن صورت نمیگرفت.
چرا یک زمان مرده
اما مهمترین مسئلهای که به این تجمع رنگ و بوی سیاسی داده است، زمان برگزاری آن در روز یکشنبه است، روزی که به رسم همیشگی، نمایندگان مجلس در حوزه انتخاباتی خود حضور دارند و عملا تنها بخش اداری مجلس مشغول به فعالیت است. یعنی برای برگزاری چنین تجمعی که خواست هنرمندان تئاتر در آن مطرح است، روزی انتخاب شده که نمایندگان در مجلس حضور نداشتهاند و برای همین عملا تفاوتی به برگزاری این تجمع در مکان دیگری به غیر از مجلس وجود داشته است. اما گیلآبادی در این زمینه نظر متفاوتی دارد: "اصلاً اینطور نیست. نمایندگان روزهای یکشنبه و سهشنبه در صحن مجلس حضور دارند. آن روز جلسات مختلفی در مجلس برگزار میشد ولی صحن عمومی برگزار نشد. هشت نفر از نمایندگان مجلس به جمع ما آمدند و بیانیه را شنیدند. نماینده هیئت رئیسه مجلس هم در آن جمع حضور داشت. تمام برنامهریزیهای لازم صورت گرفت تا این اجتماع، برگزاری موثری داشته باشد."
اگرچه مدیرعامل خانه تئاتر اصرار به چنین موضعی دارد و شاید برخی از نمایندگان مجلس هم در این تجمع حاضر شدهاند اما بخاطر برگزار نشدن جلسه علنی مجلس، روزی برای تجمع در نظر گرفته شده که کمترین میزان از نمایندگان در مجلس حضور داشته باشند؛ موضوعی که با تمامی تجمعات در مقابل مجلس منافات دارد. از سویی دیگر اگر به گفته گیلآبادی در این تجمع اعتراضی نمایندگانی هم حضور پیدا کرده باشند، او از ذکر نام آنها خودداری و حتی در فیلمها و عکسهایی که از سوی روابط عمومی خانه تئاتر و سایر افراد حاضر در این تجمع در فضای مجازی منتشر شده، هیچ یک از نمایندگان مجلس دیده نمیشوند. با وجود اینکه گیلآبادی خود را یکی از افراد رسانهای میداند حتما بر این موضوع شناخت دارد که در چنین تجمعی اولین اقدام برای رسانهای کردن، توجه به مخاطبان اصلی چنین تجمعی است که نمایندگان هستند؛ موضوعی که در مستندات رسانهای شده، چنین چیزی وجود ندارد.
تجمع هنرمندان خانه تئاتر در مقابل مجلس شورای اسلامی
با توجه به این موضوع هنوز هم مشخص نیست برگزاری یک تجمع در مکانی مثل تئاتر شهر که میتوانست از شائبههای سیاسی کاری بکاهد چرا به سوی مجلس هدایت شد؟ گیلآبادی در اینباره میگوید: دلایل آن روشن است. ما با حضور در جلوی مجلس شورای اسلامی، سعی کردیم یک تجمع مردمی داشته باشیم. موضوع بعدی اینکه این دفعه مطالبات ما مطالبات متفاوتی بود. از آنجایی که الان فصل بودجه است و کمیسیون تلفیق مجلس دارد کار نهایی را روی بودجه انجام میدهد، هنرمندان تئاتر به مقابل مجلس رفتند. نمایندگان مجلس، نمایندگان همه مردم ایران هستند و بدون شک باید نسبت به این موضوع توجیه میشدند و در جریان مطالبات ما قرار میگرفتند. به زعم شورای سیاستگذاری که نمایندگان صنوف 17 گانه در آن حضور داشتند، مجلس شورای اسلامی یکی از بهترین مکانهایی بود که میتوانست این اتفاق در آنجا رخ بدهد. با این حال مطمئن نباشید که این اجتماع در جای دیگری برگزار نمیشود، بلکه ممکن است این تجمع را دفعه بعدی تئاتریها در پاستور (نهاد ریاست جمهوری) برگزار کنند."
شهرام گیلآبادی ّاز هم تاکید میکند برگزاری چنین تجمعی مبتنی بر تصمیم هیئت مدیره بوده است: "هیئت مدیره خانه تئاتر مصوب کرد که این اعتراض صورت بگیرد. پس از مصوب شدن آن، ما موظف شدیم که تمهیدات لازم را بیندیشیم. تمهیدات لازم برای این اعتراض صورت گرفت و دو بار تاریخ موضوع به اقتضای اتفاقات کشور تغییر کرد و در نهایت 14 دی تحقق یافت. نامهای که تحت عنوان بیانیه تنظیم شد را گروهی از هنرمندان تئاتر نوشته بودند. این گروه، نامه را به جلسه شورای سیاستگذاری آوردند که در آن جلسه نمایندگان صنوف 17 گانه حضور داشتند. نقد لازم در آن جلسه صورت گرفت و مصوب شد. وقتی بیانیه مصوب شد، برای رئیس و تک تک نمایندگان مجلس ارسال شد. در نهایت به عبارتى 1200 نفر از هنرمندان جلوی مجلس جمع شدند. خواهشی که ما داشتیم این بود که نمایندگان صنوف مختلف بهعنوان نمایندههای جامعه تئاتر به آنجا بیایند ولی افراد زیادی وظیفه خودشان دانستند که برای دفاع از مطالبات هم صنفیهای خودشان حضور داشته باشند. در نهایت آن اجتماع بزرگ شکل گرفت. به نظر من این اتفاق از باب تحلیل گفتمان در فضای سیاسی کشور جای تبریک به کشور و جامعه تئاتر دارد. ما میبینیم که گروههای مختلف برای رسیدن به مطالبات خودشان دست به کارهای زیادی میزنند ولی این اتفاق مدل تازهای در اعتراضات مدنی برای احقاق حقوق صنفی بود."
با وجود اینکه مدیرعامل خانه تئاتر دلیل دیگر حضور در مقابل مجلس را فصل بودجهریزی کشور ذکر میکند و آن را به توانمندسازی جامعه فرهنگ و هنر مرتبط میداند. اما توجیه آن باز هم قابل قبول به نظر نمیرسد زیرا بیانیه خانه تئاتر که در مقابل مجلس قرائت شد حتی داری چنین رویکردی نبود و عملا هیچ چیز روشنی را برای جلب توجه نمایندگان مجلس به مشکلات هنرمندان تئاتر در فصلبندی بودجه فرهنگ و هنر نداشت. در این بیانیه که در 6 بند تنظیم شده بود دوباره صورت کلی از مطالبات حداقلی مطرح شد و گویی پس از 10 ماه از تعطیلی فعالیتهای تئاتری هنوز هم راهکاری عملی از سوی خانه تئاتر برای عبور از این بحران اندیشیده نشده است.
از سویی دیگر، آماری که از سوی گیلآبادی در این زمینه ارائه میشود خود قابل تامل است، او از حضور 1200 هنرمند در مقابل مجلس یاد میکند که بر اساس فیلم، عکس و سایر مستنداتی که از سوی روابط عمومی خانه تئاتر منتشر شده، چنین حضوری قابل رصد نیست و حتی حضور نداشتن برخی از انجمنهای زیرمجموعه خانه تئاتر در این تجمع خود گواه این موضوع است که در بدنه خانه تئاتر نیز چنین رویکرد اعتراضی در مقابل مجلس مورد توافق نظر جامع در میان اهالی تئاتر قرار نداشته است.
با این حال گیلآبادی با وجود فیلمها و عکسهای متعدد از این تجمع، همچنان معتقد است اعتراض سکوت اهالی تئاتر در مقابل مجلس با استقبال تعداد زیادی از هنرمندان روبرو شده و این حضور را حتی بیشتر از تجمع تئاترشهر در سال 86 میداند. او در این رابطه میگوید: "جالب است که بدانید یک عده به شکل خودجوش از شهرستان هم آمده بودند. فقط روی صفحات مجازى، حدود یک میلیون و 250 هزار نفر فیلم آن تجمع را دیدهاند. پس از آن اتفاقی که تئاتریها به پیشینه و تاریخ خودشان ارج نهادند و آن اعتراض را در مترو تئاتر شهر کردند، این اجتماع با فاصله بسیار زیاد مورد وفاق همه هنرمندان قرار گرفت. صفحات اجتماعی هنرمندان حاکی از این موضوع است. به نظرم مسئولان باید بنشینند بررسی کنند و بعد به این نتیجه برسند که در این مطالبه، نیاز نهفته است. وقتی نیاز در آن نهفته باشد، خواست را با خودش میآورد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، این مطالبه صنفی تبدیل به خواست شده و مسئولان نمیتوانند جواب ندهند. مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید برای رسیدن به نتیجه، این مطالبه را پشتوانه خودشان کنند."
مدیرعامل خانه تئاتر همچنان معتقد است، اگر این تجمع در تئاتر شهر اتفاق میافتاد چنین بازتابی نداشت: "بسیار روشن به شما بگویم که این وفاق در شورای سیاستگذاری پیگیری مطالبات صورت گرفته است که هنرمندان تئاتر تا رسیدن به نتیجه این وفاق و همراهی را داشته باشند. اگر نیاز باشد این اجتماع در جاهای دیگر نیز تکرار خواهد شد."
تجمع هنرمندان تئاتر در اعتراض به ساخت ایستگاه مترو در محوطه تئاتر شهر
اینکه مدیرعامل خانه تئاتر این موضوع را پشتوانه برای پیگیری مدیران وزارت ارشاد میداند امری درست به نظر میرسد اما اگر این رویداد به دور از شائبههای سیاسی کاری بود قطعا نتایج بهتری را به همراه میداشت. اما گیلآبادی هرگونه رویکرد سیاسی به این موضوع را رد میکند و در پاسخ به این پرسش که یک عده معتقدند آقای گیلآبادی به خاطر آشنایی که با برخی از افراد مجلس دارد، این تجمع یا گردهمایی را در مقابل مجلس ترتیب داده میگوید: "من روزی که موضوع در جلسه خانه تئاتر مصوب شد حضور نداشتم. این نگاههای قشری و سطحی، اساساً برای منحرف کردن خواست بچههای تئاتر دیگر جایگاهی ندارد. بدون شک در نظر داشته باشید که در مقابل این مطالبه بزرگ که خواست خانواده بزرگ تئاتر است هیچکس نمیتواند ایستادگی کند. این خواست یک خواست انسانی و مدنی است و در تمام دنیا به رسمیت شناخته شده است. رهبری در سخنرانی عمومی خودشان میگوید دولت موظف است پشتیبان کسی باشد که هیچ پشتیبانی ندارد. به نظرم یک عده میخواهند از این مأموریتهای ابلاغ شده سر باز بزنند. سر باز زدنشان باعث میشود از هر مستمسکی استفاده کنند. به نظرم این یکی از مستمسکهای رنگ باخته است که نمیتواند جلوی جریان به وجود آمده را بگیرد."
او با رد هدف این تجمع در حمایت از جریان خاصی در داخل مجلس میگوید: "همانطور که عرض کردم، روزی که این تصمیم گرفته شد من در جلسه حضور نداشتم. نکته دوم اینکه ما در مشی کلی خودمان در خانه تئاتر نشان دادهایم که به هیچ وجه سیاسی عمل نمیکنیم. اگر من هم بخواهم سیاسی عمل کنم یک قوه عاقلهای تحت عنوان هیئت مدیره خانه تئاتر وجود دارد که همه آنها مستقل هستند و این جریان مستقلی که در هیئت مدیره وجود دارد حتماً جلوی آن را خواهد گرفت. نکته چهار اینکه شورای صنوف وجود دارد که روسای هیئت مدیره 17 صنف مختلف در آن شورا حضور دارند و حتماً از این موارد جلوگیری میکنند. افراد زیادی در کسوت مسئول و یا شخصیت سیاسى شاید دوست دارند که این جریان را منحرف کنند. از آنجایی که این جریان براساس نیاز هنرمندان شکل گرفته است، خود به خود خواست را هم به دنبال خواهد داشت. اگر نیاز باشد این اجتماع در جاهای دیگر مثل پاستور برگزار خواهد شد و آن موقع متوجه میشوید که این جریان یک جریان عادی نیست و تا رسیدن به مطالبه تئاتریها حتماً ادامه پیدا خواهد کرد."
این مسئله باز هم توجیهی برای حضور هنرمندان در مقابل مجلس نمیشود. او در پاسخ به این سوال که به نظر شما آیا وزارت ارشاد اگر بودجهای داشت آن را برای هنرمندان در این دوران هزینه نمیکرد؟ نیز میگوید: "وزارت ارشاد توانایی لازم را در ساختارهای رسمی برای طرح مطالبه و احقاق حقوق هنرمندان در این شرایط بحرانی کشور ندارد. شما اگر یک سازمان یا وزارتخانه باشید، سطح تعریف بودجهتان براساس برنامهریزی است که کشور کرده اما این مطالبه خارج از سطح معمول است. از آنجایی که خارج از سطح معمول است، وزارت ارشاد نمیتواند ورود جدی به آن داشته باشد چون سطح منابع و مصارف در کشور تعریف شده است. این مطالبه نه در سطح منابع کشور قابل پیشبینی بوده و نه در سطح مصرف. بنابراین وزارت ارشاد در ساختارهای دیالکتیک معمول خودش میتواند یک چیزی را پیگیری کند و بیشتر از آن هم در منابع ملی، اعتباری برای آن قائل نبودهاند. ما الان با یک بحرانی مواجه هستیم که این بحران، تمام کاستیهایی گذشته ساختارهای هنری و فرهنگی کشور را به وسط آورده است. تمام مشکلاتی که ما الان با آنها مواجه هستیم به خاطر تأمین نشدن زیرساختهای لازم در سالهای گذشته است، منتها انباشته شده و الان دارد خودش را نشان میدهد. شاید اگر مسئولان فرهنگی کشور تا به حال درست عمل میکردند و براساس یک چشمانداز ویژه حرکت میکردند، امروز با این مشکلات به شکل حاد مواجه نبودیم."
این گفتههای مدیرعامل خانه تئاتر نشان می دهد که او اشراف کاملی بر بحرانی بودن شرایط جامعه و کشور دارد و میداند که در شرایط موجود به دلیل نبود زیرساختها، بسیاری از اقدامات عملی نیست. در همین رابطه سوق دادن این جریان به نهادهایی که اساسا تعریف یا امکانی برای حمایت از مطالبات اهالی تئاتر ندارند، شائبه سیاسی کاری این موضوع را نیز بیشتر میکند.
چرا دو دهه کمکاری
اما سوال دیگری که در این رابطه از گیلآبادی پرسیدیم در زمینه موضوع تعیین بودجه است که در ساختار کلان کشور لحاظ، بررسی و از سوی دولت ارائه و مجلس آن را تصویب میکند و عملا نهادهای زیرمجموعه در این زمینه تصمیمگر نیستند. او در این باره پاسخ میدهد: "یادمان باشد که خود فرهنگ و هنر با تمام قوایی که درون خودش دارد باید توانایی داشته باشد که بتواند از مطالبات خودش دفاع کند. وقتی بتواند دفاع کند، آن موقع میتواند مطالبات را نزدیک به بودجهریزی و برنامهریزی کند. این نقطهای است که ما در مدیریت به آن نقطه استراتژیک میگوییم. وقتی تشخیص نقطه استراتژیک در مدیریت دچار مشکل است، هنرمندان هم از مدیران عبور میکنند چون احساس میکنند مدیران توانایی رسیدگی و رفع مطالبات و توجه به خواست و برآورده کردن نیاز آنها را ندارند. هنرمندان تئاتر در نظرسنجی به اینجا رسیدند که چون فصل بودجهریزی است، اولین جایی که میتواند کمک کند مجلس است و اولین اجتماع اعتراضی خودشان را در فهم بالا و شأن متناسب با فضای فرهنگ و هنر و به نظرم اولین مدلسازی جدی برای اعتراض مدنی کاملاً متمدانه، جلوی مجلس پیریزی کردند."
در حالی مدیرعامل خانه تئاتر به شناسایی نقطه استراتژیک از سوی مدیریت دولتی اشاره دارد که بسیاری از اهالی تئاتر به عدم چنین نگاهی در مدیریت 20 ساله این نهاد مردمی انتقاد دارند. خانه تئاتر از زمان تاسیس در سال 78 تاکنون، همواره متکی به بودجههای تزریقی از سوی نهادهای دولتی بوده و با وجود گذشت دو دهه از فعالیت صنفی هنوز نتوانسته به شکل مستقل هزینه جاری خود را از دریافت حق عضویتهای اعضایش تامین کند. اگرچه این معضل قدیمی شاید به مدیرعامل فعلی این مکان مرتبط نباشد اما برخی از اعضای هیات مدیره این تشکل مردم نهاد، سالهای متمادی است که در این سمت حضور دارند. اینکه امروز شرایط بحرانی پیش روی تئاتر و هنرمندان آن قرار دارد بر کسی پوشیده نیست، اما اینکه مطالباتی که امروز هنرمندان خواستار آن هستند، مانند شرایط بیمهای کامل، ثبت مشاغل هنری در وزارت کار و تخصیص بیمه بیکاری در زمانهای بحرانی و... جملگی به عدم وجود نگاه استراتژیک در مدیریت خانه تئاتر از گذشته تا کنون دارد. اینکه در طی این 20 سال چند وزیر، معاون و مدیرکل در سمتهای کوتاه مدت مدیریتی در کشور آمده و رفتهاند و خانه تئاتر که تقریبا هیات مدیرهای ثابت داشته و نتوانسته چنین موضوعی را برای بخشهای دولتی تبین کند خود گواه این مدعا است. خانه تئاتر پس از این همه سال، طی یک سال گذشته به همراه سایر تشکلهای هنری توانسته با وزارت کار و ثبت مشاغل هنری به یک گفتمان مشترک برسد و از اردیبهشتماه امسال صنوف زیر مجموعه خانه تئاتر در تلاش هستند که بتواند به این مهم دست یابند. اگر چنین نگاهی نه در یک دهه اول خانه تئاتر که سالهای آزمون و خطا خود را طی میکرد، بلکه در یک دهه پس از آن به خوبی دنبال میشد، امروزه اهالی خانه تئاتر در این روزهای بحرانی میتوانستند از بیمه بیکاری خود استفاده کنند و چشم به بخششها و کمکهای دولتی نداشته باشند که هیچگاه زیبنده اهالی محترم تئاتر کشور نیست.
با توجه به نشستی که روز دوشنبه 22 دیماه چند تن از نمایندگان مجلس با هیات مدیره خانه تئاتر داشتند گیلآبادی در مورد نتیجه این تجمع در مقابل مجلس میگوید: "ما داریم پیگیری میکنیم و جلساتی را پیریزی کردهایم. دستور روشن رئیس مجلس به روسای کمیسیونهای فرهنگی، تلفیق، اجتماعی و بودجه ارجاع داده شده است. ارجاعی که به آنها صورت گرفته برای رسیدگی و رفع مشکلات است. به نظرم کمیسیون تلفیق مجلس موظف است که به مطالبات توجه داشته باشد و حالا وزارت ارشاد موظف است که پیگیری کند. وزارت ارشاد باید از این همگرایی بهره بگیرد. اگر نتواند این نظام ارتباطی را درست تعریف کند، به نظرم اینجا هم سربلند از این امتحان بیرون نمیآید."
پیشنهاد همگرایی از سوی اهالی تئاتر و مدیران هنری تنها پیشنهاد قابل توجه از سوی این تشکل است، زیرا این همگرایی میتواند به نفع مطالبگری در زمینه بودجهبندی از سوی نهادهای فرهنگی و هنری و به تبع آن افزایش بودجه فرهنگی و هنری کشور شود.
اما ترسیم فضای هنری کشور توسط گیلآبادی در این دوران بحرانی نشان میدهد، هدف این تجمع خیلی در این راستا گام برنداشته است. او در این رابطه میگوید: "سیاستهایی که دارد در تئاتر اعمال میشود سیاستهای غلطی است. تئاتر نیاز به حمایت جدى دارد شعارهاى خصوصى سازى، دام و انحراف فرهنگى بیش نیستند. تماشاخانههایى هم که با سرمایههاى شخصى و از سر علاقه بنا شدهاند مورد حمایت قرار نمىگیرند و همه دچار شکست شدهاند. فشار به تئاتر، جلوگیری و انسداد خدمات تئاتر است که این خدمات در کشور، توسعه فکری و فرهنگی به وجود میآورد. مسئولین هنری باید مطلع باشند که اینها باید پاسداران فضای فرهنگی باشند. تئاتر تفاوت جدی با سینما، موسیقی و هنرهای تجسمی دارد و به همین خاطر نوع مطالبه آنها متفاوت میشود. الان هنرمندان تجسمی دارند آثار خودشان را عرضه میکنند و فروششان به نسبت این فضای اقتصادی چندان بد نیست. دانلود موسیقی در فضای مجازی افزایش پیدا کرده است. هنرمندان سینما هم "وی او دی"های مختلف را برای عرضه آثار خودشان دارند و به آن سمت شیفت کردهاند، اما تئاتر در حال حاضر هیچ محملی برای عرضه ندارد. ما به جای اینکه بنشینیم فکر کنیم چطور میتوانیم به یک جریانی انگ بزنیم و آن را منحرف کنیم، به این فکر کنیم که چطور میشود از نیروهای مختلف استفاده کنیم و برای رسیدن به مطالبات وحدت ایجاد کنیم. مطالباتی که این روزها یقه تک تک بچههای تئاتری را گرفته و در زندگی آنها زلزله ایجاد کرده است. ما هر روز با افرادی مواجه هستیم که اشک مظلومیت در چشمان آنها شکسته میشود چون قوت اولیه زندگیشان را ندارند. ما موظف هستیم که داد مظلوم را به گوش همگان برسانیم. تمام ساختارهای رسمی موظف هستند که تمهید کنند تا بچههای تئاتر از این روزهای سخت به سلامت عبور کنند. اگر این کارها را نکنیم، حتماً آدمهایی هستیم که تاریخ درباره ما قضاوت خواهد کرد."
این گفتههای گیلآبادی مغایر با رویکرد همگرایانه است که او مطرح میکند. اینکه بدون نیازسنجی مطالبات سایر رشتههای هنری، دست به تحریف وضعیت معاش هنرمندان آن بزنیم و آن را به نفع جریان تئاتر مصادره کنیم، به طور کلی محدود کردن تفکر چنین تجمعی از سوی هنرمندان تئاتر است.
اما نکتهای که باید بر آن صحه گذاشت تبدیل خواست واقعی هنرمندان به یک مطالبه جدی و پیگری آن است که بدون شک مدیریت خانه تئاتر و هیئت مدیره آن باید با سرعت بیشتری وضعیت تعریف شغلی هنرمندان و شیوهنامههای بیمهای و بیمه بیکاری آن را پیگیری کنند.
بدون شک برای عبور از بحران همهگیری کرونا، نهادهای دولتی جز راههای مقطعی، راهکاری نخواهند داشت اما اگر مطالبات واقعی اهالی تئاتر بخواهد رویکرد جدی به خود بگیرد باید از طریق نهادهای صنفی این امر صورت بگیرد که خود خانه تئاتر در این زمینه سابقه بسیاری در کوتاهی از این موضوع دارد. مطالبات بیمهای و تعریف مشاغل هنری، راهکار حمایتی واقعی است که باز هم در یک سال گذشته دولت آن را در پیش گرفته، یعنی کاری که خانه تئاتر میتوانست در طی 20 سال انجام دهد تا امروز زیرساخت حمایتی مانند بیمه بیکاری برای اهالی تئاتر فراهم باشد و در این دوران به کمک هنرمندان بیاید در این بازده طولانی انجام نشده است. اینکه خانه تئاتر بعد از 20 سال از تاسیس خود هنوز نتوانسته به تعریف شغلی برای هنرمندان خود دست پیدا کند و موانع بروکراسی اداری در این زمینه را مرتفع سازد سوالاتی است که همچنان باید از این تشکل به عنوان مطالبه کرد.
اما باید به این نکته نیز در پایان اشاره کرد اگرچه گیلآبادی به مدیریت بحران از سوی نهادهای دولتی نقدهای جدی دارید؛ اما نباید فراموش کرد که او یکی از اعضای هیئت مدیره صندوق اعتباری هنر است که توسط دولت در دوران همهگیری کرونا برای کمک به جامعه هنری تلاشهای مختلفی داشته؛ این در حالی است که برخی از اعضای خانه تئاتر به دلیل ساختارهای اشتباه در مدیریت خانه تئاتر هنوز از این کمکهای حداقلی بیبهره هستند.