به گزارش هنرآنلاین، نشست رسانهای نمایش "الد سانگز: عشق روزهای کرونا" که به نویسندگی و کارگردانی محمد رحمانیان صبح امروز ۲۵ شهریورماه با حضور کارگردان و تعدادی از بازیگران و عوامل نمایش در فضای باز هتل مشهد برگزار و به صورت آنلاین نیز پوشش داده شد.
رحمانیان در ابتدای نشست عنوان کرد: بعد از تعطیل شدن اجباری "روزهای رادیو" به دلیل بحران کرونا، ایده نوشتن نمایشنامه "عشق روزهای کرونا" برگرفته از نام رمان "عشق سالهای وبا" مارکز به ذهنم رسید. تمام تلاشم این بود که دین خودم را نسبت به اتفاقات این روزها ادا کنم. از ابتدا پیشنهادم برای اجرا در فضای باز بود و قرار است از پنجشنبه کار اجرا شود. پنجشنبه در ۲ نوبت اجرا داریم اما جمعه به دلیل تداخل زمانی با اجرای نمایش "علمدار" نمایش در یک نوبت اجرا میشود.
وی ادامه داد: به دلیل برخی کارشکنیها و مشکلاتی که در دادن مجوز صورت گرفت، زمان را از دست دادیم اما خوشبختانه تا امروز ۹۰ درصد مشکلات نمایش حل شده و ۱۰ درصد باقی هم دیگر ارتباطی به ما ندارد. برخی از بازیگران نمایش مانند افشین هاشمی سر پروژههای دیگر هستند نمایش ۵ اجرا بیشتر ندارد اما اگر شرایط فراهم شود امکان تمدید اجرا ممکن است فراهم شود.
رحمانیان در بخش دیگری از این نشست، کرونا را به عنوان مبدا تاریخ دانست و گفت: کرونا چنان ضربهای به همه باورها، سیاستها و همه بخشهای زندگی ما زد که همه موظفیم این روزها را ثبت کنیم.
او با تاکید بر اینکه بر وجه مستند این نمایش اصرار دارد، ادامه داد: روزنامهنگاران در صف اول ثبت این روزها هستند و ما اخبار و گزارشهای آنان را درباره تاثیر این ویروس بر تغییر مناسبات زندگی ما، بهداشت، آموزش و پرورش، وضعیت مترو و ... میخوانیم به طوری که یکی از اپیزودهای نمایش با بازی بهنوش طباطبایی مشخصا از اخبار گرفته شده است.
رحمانیان تاکید کرد: ما نیز مانند روزنامهنگاران موظف به ثبت تجربه این روزها هستیم و به شیوه خودمان این اخبار و اتفاقات را پوشش میدهیم.
رحمانیان با اشاره به موضوع اپیزودهای نمایش توضیح داد: برخی حوادث و مناسبات زاییده زمان کرونا است و اگر زمان خودش اجرا نرود دیگر کاربرد ندارد. نزدیک به ۱۲ اپیزود برای کار نوشته شده اما تنها ۶ اپیزود که همگانیتر هستند و در شرایط پرتنشی که داریم امکان اجرایشان بیشتر وجود دارد، به صحنه میروند. اپیزود دوم نمایش برای خانم احترام برومند نوشته شده است و داستانی درباره خانم برومند و سپری کردن روزهای کرونایی در منزل دارد. این اجرا بین ۹۰ تا ۱۰۰ دقیقه طول میکشد.
این کارگردان تئاتر یادآور شد: من در نگارش این متن بر وجهه مستند بودن این داستانها مثل تعطیل شدن کار خیاط خانهها یا تعطیلی مترو و قطع برق تاکید زیادی دارم. در مورد این نمایش فکر نمیکردم نمایشی به این سادگی، این همه دچار مشکلات گوناگون ممیزی شود
غزل شاکری نیز درباره همکاری با رحمانیان عنوان کرد: من اولین تجربه تئاترم در نمایش "روزهای آخر اسفند" با آقای رحمانیان بود. اطمینان بزرگی به من کردند و من با ایشان تئاتر را یاد گرفتم. آنقدر حجم مطالبی را که یاد گرفتم زیاد بود که یک شبه ره صدساله رفتم. به همین دلیل وقتی این پیشنهاد به من داده شد بسیار خوشحال شدم. آقای رحمانیان بی دلیل نقشی را به کسی پیشنهاد نمیدهند و در این روزهای کرونایی نیز هیچکدام حال خوبی نداریم و به دنبال شرایطی هستیم که حالمان بهتر شود به همین دلیل از پیشنهاد او برای بازی در نمایش استقبال کردم.
در ادامه حسن علیشیری ترانه سرای اثر درباره ترانههایی که برای این نمایش سروده شده است، عنوان کرد: این سومین کاری است که در کنار آقای رحمانیان حضور دارم. زمانی که درباره طرح این نمایش صحبت شد از ابتدا قرار بود این اثر در کنار آثاری مثل "ترانههای قدیمی" و "ترانههای محلی" قرار بگیرد و خود آقای رحمانیان هم نام الد سانگز را روی کار گذاشتند. ما ۶ قطعه قدیمی خارجی را انتخاب کردیم و رویشان شعر و ترانههای فارسی گذاشتیم که امیدوارم مورد توجه قرار گیرند. تنظیم ترانهها را هم سردار سرمست انجام داده است. ابتدا قرار بود رضا یزدانی ترانهها را اجرا کند اما نتوانست در این شرایط در کار حضور داشته باشد اما امیدوارم این فرصت پیش بیاید که اثر به صورت کامل اجرا شود اما در اجرا متن ترانهها از طریق ویدئو پروجکشن نمایش داده میشود.
در ادامه علیشیری به معرفی ۶ قطعه مورد نظر پرداخت که سردار سرمست نیز با آکاردئون موسیقی ترانهها را مینواخت. محمد رحمانیان نیز بخشی از ترانه ابتدایی را که براساس ترانهای از لئونارد کوهن نوشته شده بود، خواند.
رحمانیان در پایان این نشست رسانهای با گلایه از مشکلاتی که در سالهای اخیر برای هنرمندان تئاتر به وجود آمده است، گفت: من واقعاً باید این اخطار و گوشزد را به عنوان یک هنرمند بدهم چون وظیفه خودم میدانم که درباره مشکلات هنرمندان صحبت کنم. چندسال اخیر سطح مطالبات هنرمندان از دستگاههایی که اتفاقات فرهنگی را رصد میکنند بسیار تقلیل پیدا کرده است و متاسفانه روز به روز وضعیت بدتر میشود. ما این تعداد هنرمند و کارگردان و نویسنده مانند حمید امجد، حسین کیانی و … را اتفاقی به دست نیاوردهایم اما الان داریم اتفاقی از دستشان میدهیم. تئاتر را در شرایطی قرار دادهاند که حرفی برای گفتن نداشته باشد و تبدیل به یک عنصر بیخاصیت شود که فقط برای سرگرمی است. همه باید کمک کنیم که این شرایط برداشته شود.