سرویس تئاتر هنرآنلاین، نمایش "ابر شلوارپوش" به نویسندگی، کارگردانی و با بازی علیرضا اخوان از اول تیر ماه ساعت 20 در سالن کوچک تئاتر مولوی به صحنه خواهد آمد.
علیرضا اخوان در گفتوگو با هنرآنلاین درباره روند شکلگیری نمایش "ابر شلوارپوش" گفت: این نمایش برایم از تکرار یک خواب در طول یک پژوهش شروع شد. من یک هفته تمام یک خواب تکراری دیدم و پس از آخرین باری که این خواب را دیدم به جای دانشگاه به سالن تمرین رفتم و شروع به تولید نمایش کردم.
او در ادامه افزود: همزمان نیز در حال پژوهش و ساختن قطعههای نمایشی براساس قصههایی از اسلاومیر مروژک نویسنده لهستانی با ترجمه داریوش مودبیان بودم. ابتدا فقط روی این قصهها کار و پژوهش کردیم که برخی را با شکلی نمایشی شده در این نمایش به تصویر کشیدیم و از برخی قطعهها که ساخته شد و دیدنی هم بود، دل کندیم.
اخوان همچنین اضافه کرد: همزمان که تمرکزم بر ساختن این قطعههای نمایشی بود، اتوودهای مختلفی روی متن میزدم و در پلاتو اتوود میکردیم و دور میریختیم. در واقع بخش مهمی از متن، پس از شروع تمرینها تولید شد و مثل تئاترهای متداول با یک متن مشخص و دقیق از پیش تعیینشده تمرین نکردیم، بیشتر پژوهش کردیم، ساختیم و دور ریختیم.
این کارگردان افزود: برای طراحی این کار باید سعی میکردم از ضعفهایی که در ساخت مونولوگ وجود دارد مطلع شوم. من و گروهم پژوهشی درباره مونولوگ و ساختارش و رابط آن با مرگ انجام دادیم، پژوهشی که آنقدر جذاب بود که میخواستم پایاننامه کارشناسیام را روی آن کار کنم، چراکه اساسا در طول تاریخ ادبیات نمایشی میان مونولوگ و مرگ رابطهای مستقیم وجود دارد. مادامِ اینکه مونولوگ کار میکنیم، درباره غیاب صداهای دیگر یا تنهایی کار میکنیم و این تک صدایی به گمان من بسیار معاصر بود.
علیرضا اخوان در ادامه گفت: مرگ و مونولوگ رابطه عمیقی باهم دارند، هملت در مونولوگ معروف خود، بودن یا نبودن، به مرگ میاندیشد. رومئو در مقبره مرگ ژولیت است که مونولوگ میگوید. مارک آنتونی بر مزار سزار درحالی که خون سزار از دستانش میچکد، مونولوگ میگوید. در آنتیگونه، لیرشاه و... به همین صورت، بیشمار نسبت میشود میان مونولوگ و مرگ یافت کرد تا حتی درامهای تک نفره مدرن نیز به همین صورت است، پیش از صبحانه، آخرین نوار کراپ و...
او افزود: این شد که ما نسبت نمایشمان را با مرگ پیدا کردیم، یعنی عدم پذیرش. بعد روی نظریات افراد مختلف که درباره عدم پذیرش مرگ و مالیخولیا صحبت کرده بودند، تمرکز کردیم و همزمان ساختیم و دور ریختیم. تمرینات این نمایش هم پیچیدگیهای خاص خودش را داشت. تمرینات اینطور گفتن دیالوگ یا آنطور نگفتن دیالوگ یا حرکت از این سمت صحنه به آن سمت صحنه خلاصه نمیشد، تمرینِ "حضور" سختترین بخش این نمایش بود. بخصوص آنکه پارتنر من در این نمایش اسکلتی است که برای تماشاگر اسکلت است و برای من معشوقه.
اخوان ضمن اشاره به اینکه تمرینات این نمایش پنجاه دقیقهای بیش از یک سال به طول انجامید، درباره مضمون آن عنوان کرد: پاسخ به این سوال که مضمون یک اثر چیست، بسیار سخت است چراکه بخشی از یک نمایش را ما تولید میکنیم، بخش دیگر از مواجهه تماشاگر با اثر تولید میشود و ما به عنوان تولیدکننده نباید به آن سمت و سو بدهیم، چراکه مادام اینکه من بگویم نمایش ما درباره مرگ است، بیننده تلاش میکند نمایشی درباره مرگ را دریافت کند. اگر بگویم درباره شوریدگی و زیست یک هنرمند یا بازیگر تئاتر است، بیننده تلاش برای دریافت چیز دیگری دارد، ترجیح میدهم قدرت مواجهه را از بیننده نگیرم. اما خلاصه داستان این نمایش درباره بازیگری است که در خانهاش برای جنازه معشوقهاش نمایش اجرا میکند.
او درباره فضای اجرایی نمایش "ابر شلوارپوش" گفت: این نمایش به دلایلی که به آن اشاره کردم، باید مونولوگ میبود و تلاش کردیم بصورت کارگاهی، گروهی و پژوهشی آن را تولید کنیم.
علیرضا اخوان در پایان صحبتهایش اظهار کرد: پس از کرونا و قرنطینه، ما مواجهه جدیدی با همان متن قبلی پیدا کردیم و این خیلی جالب بود، در واقع کرونا، این دیکتاتور ایدئولوگ، باعث شد که ما یک مواجهه جدیدی با اثر داشته باشیم که برای ما تجربه جالب، جدید و پر از رمز و راز و کشف است. امیدوارم بیننده هم آن را دریافت کند و از این کشف و شهود لذت ببرد.
علاقمندان میتوانند بلیت نمایش "ابر شلوارپوش" را از سایت تیوال تهیه کنند.