به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابطعمومی ادارهکل هنرهای نمایشی، آیین رونمایی از "قلم روشن" که مجموعه نمایشنامههایی با موضوع زندگینامه شهدای دفاع مقدس است، روز گذشته، دوشنبه ۱۴ بهمنماه در سالن مشاهیر مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
از جمله حاضران در این مراسم میتوان به شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی، حمید قبادی مشاور اجرایی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجتالاسلام محمدمهدی بهداروند مشاور مدیرکل هنرهای نمایشی، نادر برهانیمرند دبیر سیوهشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، سعید اسدی مدیر مجموعه تئاترشهر، کوروش زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، محمود فرهنگ مدیر کانون تئاتر دینی، نصرالله قادری سردبیر ماهنامه "نمایش"، محسن سلیمانیفارسانی مشاور رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح در امور تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، محسن حسنزاده مدیر روابطعمومی ادارهکل هنرهای نمایشی، میلاد نیکآبادی مدیر کانون تئاتر دانشگاهی ادارهکل هنرهای نمایشی و... اشاره کرد.
هشت شهید، هشت نمایشنامه
در ابتدای این مراسم محسن حسنزاده، مجری این برنامه گفت: پاسداشت مقام شهدا حرکتی شایسته است و خوشحالم که این کار انجام شد. شاید این روزها هوای سردی را تجربه میکنیم اما حالوهوای جشنواره گرم است و حالمان را خوب میکند.
او ادامه داد: چهار جلد کتاب تحت عنوان مجموعه آثار "قلم روشن" منتشر شد که هشت برش از زندگی هشت شهید را روایت میکند. کتاب اول، شامل دو نمایشنامه به نامهای "یا نبودن" به قلم کامران شهلایی و "همه برادران من" نوشته رضا گشتاسب است.
حسنزاده توضیح داد: کتاب دوم دربردارنده دو نمایشنامه "فصل یاقوتهای سرخ" نوشته ندا ثابتی و نمایشنامه "هلیبرن" نوشته محسن عظیمی است. در کتاب سوم نمایشنامههای "از پشت شانههایش" به قلم مهدی نصیری و "برونسی" نوشته مرتضی شاهکرم دیده میشود و در کتاب آخر، دو نمایشنامه به نامهای "شال گردن" نوشته لادن شیرمرد و "طبلی که زیر پا میلرزید" نوشته مریم منصوری.
شناخت شهدا لازمه شناخت تاریخ است
سپس کامران شهلایی مدیر مجموعه "قلم روشن"، گفت: خیلی خوشحالم که امروز نمایشنامهها به مرحله نهایی رسیدند و چهار کتاب را که مجموعهای از هشت نمایشنامه هستند، رونمایی میکنیم. در ابتدا باید از شهرام کرمی تشکر کنم که ایده این کار را به من دادند. خوشحالم که این اتفاق بعد از ۴۰ سال میافتد و شاهد نگارش نمایشنامههایی مستقل در راستای یک موضوع هستیم. امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و در قالب موضوعات مختلف به کارمان ادامه دهیم.
او ادامه داد: از مجموعه دفتر پژوهش و انتشارات نمایش ادارهکل هنرهای نمایشی و مهرداد رایانیمخصوص نیز ممنونم. نوشتن در حیطه زندگی شهدا کار بسیار سختی است. شهدای ما بخش مهمی از تاریخ معاصرمان هستند و شناختن آنها برای شناختن تاریخ لازم است. خوشحالم که این پروژه در فصل اول خود به سرانجام رسید.
زندگی سردار شهید قاسم سلیمانی نمایشنامه خواهد شد
در ادامه مراسم حجتالاسلام محمدمهدی بهداروند گفت: امسال سیوهشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را در برههای آغاز میکنیم که حوادثی تلخ کاممان را تلخ کرده است. در این دوره تصمیم گرفته شد از سرداران و صاحبنامان دوره دفاع مقدس در قالب مجموعهای از نمایشنامه تجلیل شود و بنای ما این بود که درباره شهدایی صحبت کنیم که درباره آنها سخن کمتری گفته شده است.
بهداروند بیان کرد: در گام اول ۲۰ شخصیت را انتخاب کردیم که به ۸ نفر از آنها پرداختیم و در گام دوم زندگی ۱۰ نفر دیگر را در قالب نمایشنامه خواهیم دید که سردار شهید قاسم سلیمانی نیز یکی از آنهاست. مطمئنم که این کار در حافظه هنر تئاتر کشور ماندگار خواهد شد.
زندگی شهید علی چیتسازیان در "طبلی که زیر پا میلرزید"
در ادامه برنامه مریم منصوری، نویسنده نمایشنامه "طبلی که زیر پا میلرزید" صحبت خود را با شعری از بهرام اردبیلی شروع کرد و گفت: من در مجموعه "قلم روشن" افتخار داشتم درباره شهید علی چیتسازیان بنویسم. باید بگویم که فضای جنگ برای من نامانوس نبود چون زندگی من و همه اطرافیانم در آن دوره گذشته است.
او ادامه داد: علیرضا نادری "پچپچههای پشت خط نبرد" را درباره دفاع مقدس نوشت و من از این نمایشنامه الهام گرفتم. به یاد دارم که نادری میگفت نمیدانید چه کسانی به جنگ میرفتند، کسی را میشناسم که از پاریس به جبهه رفت. این حرف من را ترغیب کرد که به سراغ نوشتن این نمایشنامه بروم. من در این نمایشنامه با شخصیتهای حقیقی و حقوقی درام ساختم، به سراغ پژوهش رفتم، کتابهای این حوزه را خواندم و به جمعآوری اسناد زندگی این شهید پرداختم.
او تصریح کرد: مهمترین ویژگی نمایشنامه "طبلی که زیر پا میلرزید" این بود که من نمیتوانستم تخیل کنم و باید واقعیات محض را نگارش میکردم و چارهای جز تئاتر مستند نداشتم. ضمن این که جدا از زندگی این شهید، از یک زاویه دیگر با بحث جنگ هم روبهرو بودم اما در تئاتر به تصویر کشیدن این مفهوم سخت است چون تنها یک صحنه و یک نقطه دید ثابت داریم ولی برتولت برشت و نحوه نگاه او به تئاتر و هنر درام و نمایشنامهنویسی بود که مرا نجات داد.
منصوری در پایان گفت: علی چیتسازیان فرمانده اطلاعات عملیات بود و من برای نوشتن نمایشنامهام به کتاب خاطرات همسرشان رجوع کردم و ایده گرفتم. البته به مطالعه منابع دیگر نیز پرداختم.
زندگی شهید علی هاشمی در "هلیبرن"
سپس نوبت به محسن عظیمی، نویسنده نمایشنامه "هلیبرن" رسید.
عظیمی گفت: درباره نمایشنامهنویسی در خصوص زندگی افراد واقعی پیشتر نیز تجربیاتی داشتهام. نوشتن درخصوص افراد حقیقی یعنی همه کتابها، فیلمها و اسناد زندگی آن فرد را بخوانیم و با او زندگی کنیم که این کار سختی است. من در راه نوشتن درباره زندگی شهدا به کتابی از سرلشکر حسین لشکری رسیدم که نوشتن درباره جنگ را برای من جذاب کرد.
او گفت: وقتی نمایشنامه "هلیبرن" را نوشتم از اطرافیانم خواستم آن را بخوانند. به نظر آنها این نمایشنامه خوب بود و به من گفتند که کاش نمایش آن نیز روی صحنه برود.
عظیمی بیان کرد: شهید علی هاشمی منابع کمی برای مطالعه داشت. بعد از یک ماه میخواستم بگویم که من این نمایشنامه را نمینویسم اما در نهایت فیلم مستندی را درباره او دیدم که آن فیلم به نوعی راه را برای من باز کرد.
زندگی شهید محمدحسین علمالهدی در "فصل یاقوتهای سرخ"
سپس ندا ثابتی، نویسنده نمایشنامه "فصل یاقوتهای سرخ" گفت: برکت حضور شهدا برای من انگیزه شد که به این کار روی بیاورم. من از سال ۹۴ در حوزه شهدا مینویسم. زمانی که میخواستم در مورد زندگی شهید محمدحسین علمالهدی بنویسم از آثار شهید مرتضی آوینی کمک گرفتم. در ادامه شانسی داشتم که با استاد دانشگاهم که برادر این شهید بود آشنا شدم و مسیر برایم هموار شد.
او ادامه داد: متاسفانه در حوزه شهدا ما بیش از حد تخیل را با واقعیت ادغام میکنیم و خیلی از کتابها و فیلمها درباره شهدا به هیچوجه ربطی به وجوه زندگی آنها ندارد. کاش تعاملی شکل بگیرد تا کسانی که قلم میزنند و در این حوزه به پژوهش میپردازند بتوانند از فیلمهایی که در آرشیوها وجود دارند اما عموم مردم امکان تماشای آن را ندارند، بهره ببرند.
ثابتی بیان کرد: خیلی از انسانها ممکن است به هر طریقی از دنیا بروند و خونی از آنها ریخته نشده باشد اما به مقام شهادت رسیدهاند.
امیدواری برای انتشار دومین مجموعه "قلم روشن"
در ادامه شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی گفت: در ابتدا باید از نویسندگانی که در فصل اول این مجموعه برای نگارش این نمایشنامهها دست به قلم شدند، تشکر کنم. در ابتدای راه این پروژه، به این فکر کردم که چرا در عرصه درامنویسی جریان فعالی در کشور ما وجود ندارد. متاسفانه این رویه در فضای هنرهای نمایشی ما جاری است و جریان نمایشنامهنویسی به یک جریان فردی تبدیل شده است.
او ادامه داد: این گونه است که درامنویسی هویتی جریانساز ندارد و کمتر هنرمندی است که ارتزاقش از این راه باشد. دنیایی که در آن درام خلق میشود دنیایی فردی است و نسلی که در این حوزه وارد میشود یا خودش نمایشنامهاش را اجرا میبرد یا به صورت فردی مشغول به نوشتن میشود که ممکن است بعد از مدتی در کارش وقفه ایجاد شود.
او بیان کرد: خیلی از افراد فقط درامنویس هستند مثل محسن عظیمی که جهان زندگیاش را با درامنویسی تعریف میکند. پس باید برای این آدمها و این جریان فکری کرد. من به این فکر کردم که باید جریانی راه بیندازیم که به مجموعه "قلم روشن" رسیدیم تا این کتابها آغاز راه این مسیر شوند.
کرمی با اشاره به این که از شهدا میتوان به عنوان الگو بهره برد بیان کرد: در ابتدای راه از نمایشنامهنویسان حرفهای برای خلق نمایشنامهها درباره این موضوع دعوت کردیم. بسیار سپاسگزارم که نویسندگان حرفهای دعوت کامران شهلایی را لبیک گفتند و امیدوارم که خیلی زود از فصل دوم این مجموعه هم رونمایی کنیم.
او گفت: در مرحله آفرینشگری یک اثر در مورد فردی که در تاریخ وجود دارد با چالشهایی مواجه هستیم، چالشهایی مانند تخیل درامنویس که ممکن است ما را از فرد واقعی دور کند. اما مهمترین وظیفه نمایشنامهنویس این است که ظرف زمانی محدود که اثر خلق میشود وجوهی از حقیقت را نشان دهد که دیگر افراد توجهای به آن نداشتهاند، در واقع برش هنری صورت بگیرد و متناسب با جهان، اثری خلق شود.
در پایان این مراسم از مجموعه "قلم روشن" رونمایی شد.