سرویس تئاتر هنرآنلاین، نمایش عروسکی که سبک‌ها و شیوه‌های متعددی دارد، نوعی تئاتر یا نمایش است که با استفاده از عروسک یا اشیا متحرکی که اغلب شبیه انسان یا حیوان بوده، توسط فردی که "عروسک گردان" نامیده می‌شود، به حرکت در می‌آیند. در هیچ توضیحی نیامده که تئاتر عروسکی مختص چه سن و سالی است و مخاطب این نوع نمایش چه کسانی هستند چراکه این تئاتر می‌تواند برای سنین مختلف تولید و اجرا شود. با این حال در کشور ما اغلب مردم و حتی بسیاری از مسئولان و مدیران، تئاتر عروسکی را مختص گروه سنی کودک و نوجوان می‌دانند و نگاه جدی به آن ندارند در شرایطی که نمایشگران عروسکی چون زهرا صبری در جشنواره‌های بین‌المللی حضور بهم می‌رسانند و افتخاراتی نیز کسب می‌کنند. تئاتر عروسکی در کشور ما جشنواره‌ای، دوسالانه دارد که در اغلب موارد آثار شرکت‌کننده در این جشنواره به اجرای عمومی هم نمی‌رسند و عمرشان به همان یک یا دو اجرای جشنواره ختم می‌شود.

در حالی‌که در گذشته اکثر دانشجویان از سر اجبار رشته تئاتر عروسکی را در دانشگاه‌ها انتخاب می‌کردند اما خوشبختانه اکنون شاهد هستیم که در این اوضاع اسفبار بی‌توجهی به تئاتر عروسکی بر تعداد علاقمندان به این رشته افزوده شده است؛ هرچند که هنرمندان عرصه تئاتر عروسکی چه به لحاظ صنفی و چه از نظر امنیت شغلی و کاری، حتی محلی دائم و ثابت برای اجرا ندارند.

مشکلات و معضلات هنرمندان تئاتر عروسکی کم نیست و از این رو بر آن شدیم با سه تن از این هنرمندان در نسل‌های مختلف گفت‌وگویی داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید:

 

مدیریت‌ها جایگاهی برای تئاتر عروسکی تعریف نکرده‌اند

عادل بزدوده

عادل بزدوده نویسنده، کارگردان نمایش عروسکی، استاد دانشگاه و عروسک‌ساز با بیان اینکه اکنون دانشکده‌ها و هنرجویان تئاتر عروسکی نسبت به گذشته بیشتر شده است، گفت: آنچه که جامعه دانشجویی را آسیب‌پذیر کرده این است که برای جوان‌ها به اندازه کافی شغل ایجاد نمی‌شود. موقعیتی که ما در گذشته در آن قرار داشتیم، متفاوت از شرایط این نسل بود. بضاعت مالی ما بسیار پایین بود ولی هیچ دغدغه گذران زندگی نداشتیم، بنابراین کنار همدیگر بودیم و این خودش باعث می‌شد بحث خلاقیت شکل بگیرد.

او در ادامه افزود: باید از این نسل حمایت کرد. من فکر می‌کنم که دولت، حاکمیت و مجلس باید در چند جا به ما کمک کنند. آیا بچه‌هایی که لیسانس، فوق لیسانس و دکترای رشته تئاتر عروسکی را می‌گیرند از مدرک‌شان می‌توانند استفاده کنند؟ آیا اصلاً کارشان به‌عنوان شغل محسوب می‌شود؟ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت کار و امور اجتماعی باید سازوکاری را تعریف کنند که کار یک لیسانسه یا فوق لیسانسه تئاتر عروسکی به‌عنوان شغل محسوب شود و این شغل جا و محل داشته باشد. فکر نمی‌کنم به اندازه فارغ‌التحصیلان رشته تئاتر عروسکی، سالن وزین و فوق‌ حرفه‌ای و یا حتی معمولی داشته باشیم.

بزدوده همچنین اضافه کرد: در سال 58 آقای اردشیر کشاورزی که یکی از بنیان‌گذاران تئاتر عروسکی ایران در کانون پرورش فکری بود، نمایش عروسکی "خانم حنا" را روی صحنه برد که یکی از شلوغ‌ترین و پرمخاطب‌ترین اجراهای سالن اصلی تئاترشهر بود. مردم برای دیدن آن نمایش پشت گیشه‌های بلیت‌فروشی جمع می‌شدند. متأسفانه مدیریت‌ها جایگاهی برای تئاتر عروسکی تعریف نکرده‌اند و اگر چنین کرده‌اند هم خیلی ناشیانه بوده است. ما تالار هنر و سالن غیر استاندارد کانون پرورش فکری کودک و نوجوان را داریم که البته این سالن با همین شرایط هم دارد جور خیلی جاهای دیگر را می‌کشد.

او ضمن اشاره به اینکه تنها دو سالن تالار هنر و مجموعه کانون پرورش فکری کودکانان و جوانان به جمعیت چند میلیونی تهران خدمات می‌دهند، عنوان کرد: این دو سالن مربوط به تهران هستند و شرایط شهرستان‌ها که اصلاً خوب نیست. چه کسی باید سالن بسازد؟ من نوعی باید بسازم؟ من مگر معمارم؟ من کننده‌ کار هستم، یعنی نمایشنامه‌ می‌نویسم، طراحی می‌کنم و می‌سازم. برای من باید موقعیت و فضا فراهم شود. این اتفاق به شکل کلان تعریف نشده است. این ارزش‌گذاری و مدیریت کلان باید در مجلس و وزارت ارشاد سر و سامان پیدا کند. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، ما باید همدیگر را تحمل کنیم. به همدیگر راه بدهیم و از همدیگر راه بگیریم. هیچ‌کس بر هیچ‌کس ارجحیت ندارد و سالن‌ها باید براساس لیاقت و شایستگی در اختیار گروه‌ها قرار بگیرند.

عادل بزدود در ادامه افزود: پس از برگزاری جشنواره نمایش عروسکی کافی است که یک خروجی بگیریم که تعداد اجراهایی که در تهران و ایران روی صحنه می‌رود، چقدر است. این نشان‌دهنده این است که مدیرکل‌های شهرستان‌ها هیچ تعامل گسترده‌ای ندارند که برای بچه‌هایی که در شهرستان‌ها کار عروسکی و کار کودک می‌کنند و می‌آیند در تهران عرض اندام می‌کنند، اجرای عموم بگذارند. در مورد خود بچه‌های تهران هم همین‌طور است. کار چند درصد از گروه‌هایی که در جشنواره نمایش عروسکی اجرا می‌کنند به اجرای عموم می‌رسد؟ باید بودجه‌ای فراهم شود که این بچه‌ها بتوانند کارشان را نمایش بدهند.

این کارگردان تئاتر عروسکی با بیان اینکه من هنرمندان این عرصه را مقصر اصلی کم توجهی به تئاتر عروسکی نمی‌دانم، یادآور شد: بی‌انگیزگی برای هرشخصی یک حد و ظرفی دارد. ما در آن دوران با دست خالی شروع کردیم و به همین خاطر الان وقتی یک لقمه کف دست‌‌مان می‌گذارند، راضی می‌شویم اما اکنون بچه‌ها به این راضی نیستند. حق هم دارند؛ شتاب زندگی‌ و هزینه‌هایی که وجود دارد به گونه‌ای است که باید به بچه‌ها حق داد. دوره ما شرایط به این‌گونه نبود. در دوره ما شرایط طوری بود که می‌توانستیم کنار هم زندگی کنیم. اصلاً رفقای خانوادگی برای همدیگر بودیم و بدون این‌که بپرسیم به ما چقدر می‌دهید، پروژه‌های عروسکی انجام می‌دادیم.

او در ادامه اضافه کرد: الان تعاریف عوض شده و مدیران فرق کرده‌اند. ما آن موقع بزرگوارانی به‌عنوان تهیه‌کننده داشتیم که درس تهیه‌کنندگی و برنامه‌سازی کودک را خوانده بودند و مدارک دانشگاهی از خارج کشور داشتند. آن‌ها با تعاریف کاملاً حرفه‌ای به سراغ آدم‌های حرفه‌ای می‌آمدند و برنامه‌ریزی‌های مدون داشتند. در نتیجه دستمزد عوامل نهایتاً یکی دو ماه بعد پرداخت می‌شد ولی الان معلوم نیست پول را چه زمانی می‌دهند. در آخر هم ارزش پول آن‌قدر ناچیز می‌شود که هنرمندان اصلاً سراغش هم نمی‌روند. یک تار تنیده شده ذهن همه ما را گرفته است که نمی‌دانم آگاهانه است یا ناخواسته؟ من آن را به حساب ناخواستگی نمی‌گذارم. نمی‌گویم تعمد بدطینتانه است. یک تعمدی وجود دارد که می‌گویند ظرفیت نمایش عروسکی همین‌قدر است و بیش از این بس است. این تصمیم را بزرگورانی می‌گیرند که مسئولیت‌های فرهنگی جامعه را به‌عهده دارند و آن‌ها هستند که دارند این جریان را هدایت می‌کنند. بخشی از نابسامانی‌های به ‌وجود آمده را آن‌ها ترسیم می‌کنند.

عادل بزدوده همچنین اظهار کرد: نسل ما یک نسل عجیب و غریبی است که از "هیچ" می‌تواند ماجرا بسازد. ماجرایی که با عشق، روح و هستی آدم‌ها عجین است. نمی‌خواهم خودمان را بزرگ کنم. ما بزرگ نیستیم اما در آن شرایط فهمیدیم که چطور باید کنار همدیگر باشیم. فاصله‌ای که الان بین آدم‌ها افتاده به ضرر همه تمام می‌شود. ما توانستیم از پس خودمان بر بیاییم ولی شرایط امروز متفاوت است. برای جوان‌های امروز چه باید کرد؟

او ضمن طرح این پرسش که چقدر از نمایندگان مجلس یا خانواده‌های‌شان آمده‌اند تئاتر عروسکی یا تئاتر کودک ببینند؟ تصریح کرد: من از نمایندگان مجلس سؤال می‌پرسم که آیا خانواده‌تان را درگیر مسائل فرهنگی کرده‌اید؟ اگر کرده‌اید، چقدر؟ با نگاه‌تان چقدر به وزارت ارشاد و بودجه تئاتر و تئاتر عروسکی کمک کرده‌اید؟ من بارها در مصاحبه‌هایم گفته‌ام که آقایان و خانم‌های مسئول واقعاً بیدار شوید. ما داریم نسل جوان و کودک‌مان را از دست می‌دهیم. تا کی این خموشی و خود را به خواب زدن؟ اهمیت توجه به کودک، نوجوان و جوان را درک کنید.

این عروسک‌ساز با بیان اینکه به هر حال دیپلماسی ما روز به روز مسیر سقوطش را طی می‌کند و این موضوع وحشتناک است، گفت: این نگاه کلان باید به شکلی آراسته‌تر شود. ما همه آسیب‌های‌مان از بخش عدم ارتباط دیپلماتیک درست با کشورهایی است که از مسائل فرهنگی غنی هستند. گروه‌هایی قبلاً به جشنواره‌ها می‌آمدند که وقتی الان در موردشان برای نسل جدید می‌گوییم، می‌گویند ای کاش ما آن موقع به دنیا می‌آمدیم و اجرای اوبراتسوف را می‌دیدیم. ای کاش گروهی که از ویتنام آمده بود را می‌دیدم. ای کاش گروه عروسک‌های آبی را می‌دیدیم. مگر می‌شود عروسک توی آب باشد؟ بچه‌ها نسبت به آن اجراها کنجکاوی دارند.

او همچنین افزود: البته این را هم در نظر بگیریم که آن موقع وضعیت دیپلماسی ما کمی سلامت‌تر و کم‌آزارتر بود. الان آزارش خیلی بیشتر است. وقتی گروه‌های خارجی را دعوت می‌کنیم و آن‌ها می‌پذیرند ولی سر بزنگاه می‌گویند نمی‌آییم، چه مقدارش مربوط به جشنواره است؟ قدرت اجرایی دبیر جشنواره مشخص است و نمی‌شود بیش از آن از دبیر جشنواره توقع داشت. یک سری هماهنگی‌ها اتفاق می‌افتد که بعداً زیرش می‌زنند. این هماهنگی‌ها می‌تواند به یک جشنواره اعتبار بدهد و یا یک جشنواره را متزلزل کند. من غصه و دردم زیاد است اما فکر می‌کنم که این درد و غصه باید توی خانواده حل شود. ما نمایشگران عروسکی یک خانواده هستیم. خانواده‌ای که می‌دانیم نانی که مادر، خواهر، برادر یا پدرمان برای ما آورده است، برای 15 نفرمان کافی نیست اما با همان 2- 3 نان خودمان را راضی می‌کنیم و مواظب و مراقب همدیگر هستیم.

بزدوده درباه جایگاه تئاتر عروسکی ایران در دنیا عنون کرد: ما بهترین جایگاه و فرصتی که باید داشته باشیم را داریم. ما برگ‌های برنده بسیاری در این عرصه داریم و جایگاه‌مان در عرصه نمایشگران عروسکی، جایگاه مناسبی است. چه کودک و چه بزرگسال. اما زمانی تکامل می‌یابد و پخته‌تر می‌شود که حمایت‌ همه جانبه‌‌ای از سوی وزارت ارشاد، وزارت امور خارجه و بقیه وزارت‌خانه‌هایی که می‌توانند آثاری به جشنواره‌های متعدد بین‌المللی بفرستند، صورت بگیرد. همان‌طور که کشتی‌گیر ایرانی طلا می‌گیرد و اشک ما در می‌آید، ما می‌توانیم با بردن نمایش‌های عروسکی‌مان به جشنواره‌های بین‌المللی، پرچم‌مان را بالا ببریم و برای خودمان و کشورمان ذوق و شوق بخریم.

او درباره دلایل کم توجهی به تئاتر عروسکی بزرگسال گفت:  بخشی از این کم‌توجهی به خاطر هزینه‌بر بودن آن است. تئاتر عروسکی در دنیا در وهله اول برای بزرگسالان بوده است اما در ایران تعاریف کاملاً برعکسی دارد. در دوره قبل از صفویه هم این مسئله کاملاً مشخص بوده است. در آن دوره نمایش عروسکی در بعضی از شهرها نظیر شیراز، اصفهان، تبریز و خراسان مرکزیت داشته و گروه‌های نمایش عروسکی بزرگسال هم وجود داشته‌اند. البته این اتفاق‌ها به خاطر جاده ابریشم صورت گرفته‌اند. در حال حاضر آثار خیلی کمی از آن دوران باقی مانده است. ما نباید تنها به مرکزیت شهر تهران کفایت کنیم. متاسفانه الان همه چیز در تهران شکل می‌گیرد. ما نیاز داریم که نمایش‌های‌مان در سراسر ایران دیده شود. این بزرگترین دغدغه من است. امیدوارم پرونده یک نمایش با 30 یا 60 اجرا بسته نشود. ایران جای بزرگی است و گروه‌ها هم پول میلیاردی نمی‌خواهند. گروه‌ها حاضر هستند با یک دستمزد معقول از این شهر به آن شهر بروند و اجرا کنند. این برای‌شان دل‌گرم‌کننده است. امیدوارم به این قضیه فکر شود و انرژی جوانان ما گرفته نشود.

 

هیچ تلاشی برای جمع‌آوری آرشیو آثار عروسکی انجام نشده است

شیوا مسعودی

شیوا مسعودی کارگردان و نمایشگر عروسکی و استاد دانشگاه با بیان اینکه اتفاق خوبی که در مورد تئاتر عروسکی افتاده این است که بچه‌ها شناخت بیشتری نسبت به این رشته پیدا کرده‌اند، گفت: اکثراً دانشجویان به خاطر کشف و شهودی که داشته‌اند، رشته تئاتر عروسکی را انتخاب می‌کنند که قبلاً به این شکل نبود. حتی بسیاری از بچه‌های شهرستان هستند که کشف‌هایی درباره تئاتر عروسکی داشته‌اند و به این دلیل می‌خواهند تئاتر عروسکی بخوانند که معتقدند آن چیزها در تئاتر وجود ندارد. بچه‌ها تئاتر عروسکی را می‌بینند و می‌دانند که تئاتر عروسکی لزوماً آن‌ چیزی نیست که از اندوخته‌های تصویری داخلی به آن‌ها رسیده است. در مصاحبه‌های دانشگاهی چند سال اخیر با بچه‌هایی مواجه شده‌ام که فقط تئاتر عروسکی را می‌خواهند ولاغیر. حتی در مورد پسران هم این‌گونه است. ما قبلاً می‌دیدیم که دخترها بیشتر به تئاتر عروسکی رغبت نشان می‌دادند اما اکنون شاهد اصرار دانشجویان پسر برای تحصیل در این رشته هستیم و این اتفاق خوبی است که برای دانشجویان تئاتر عروسکی افتاده است.

او ضمن اشاره به اینکه در صورتی‌که روند پیشرفت در زمینه تئاتر عروسکی از گذشته تاکنون به صورت تدریجی و مداوم بود، اکنون در نقطه خیلی بهتری قرار داشتیم، عنوان کرد: نمی‌توانم بگویم که الان جلوتر هستیم اما این را هم نمی‌توانم انکار کنم که همچنان در دانشگاه کارهای خلاقانه‌ای انجام می‌شود. جالب است بگویم که گاهی به نظر می‌رسد که فضای دانشگاه و فضای تئاتر عروسکی بیرون، دو جهان جدا است. یعنی کاری که شما می‌بینید، یک کار مدرن و پر از اتفاقات انتزاعی است که انگار با کارهایی که در کانون پرورشی و تالار هنر اجرا می‌شود، سه دهه فرق دارند.

مسعودی در پاسخ به این پرسش که چرا آثار خلاقانه دانشجویان در همان دانشگاه می‌ماند و خروجی ندارند، اظهار کرد: چون امکانات و حمایت‌های اجرای عمومی کم است و از طرفی، شناختی که باید برای عموم مردم به وجود بیاید که تئاتر عروسکی می‌تواند یک گونه اجرایی برای بزرگسالان هم باشد، هنوز جا نیفتاده است. یعنی شما همچنان اگر روی بروشورتان بنویسید "تئاتر عروسکی"، عامه مردم که احتمالاً 90 درصد مردم هستند، تصور می‌کنند که آن کار کودک است. مگر آن‌که با تأکید بنویسید، "تئاتر عروسکی بزرگسال". دلیل دیگرش این است که ما هیچ وقت به صورت پیاپی یک سالن مشخص، درست و یک‌پارچه برای تئاتر عروسکی نداشته‌ایم، حداقل برای تئاتر عروسکی بزرگ‌سال. تالار هنر به هر حال برای تئاتر کودک است.

او در ادامه اضافه کرد: سال‌ها پیش یکی از دوستانم یک کار عروسکی بزرگسال را در تالار هنر روی صحنه برد که واقعاً تماشاچی نداشت. یادم است که سال 84 آقای غریب‌پور مدیر خانه هنرمندان بود که ما پیش ایشان رفتیم و به وسیله آقای غریب‌پور تلاش کردیم که آقای پارسایی (مدیر وقت تئاتر شهر) را راضی کنیم که به 4 گروه عروسکی در تئاترشهر سالن بدهد. البته کار آزاده انصاری کار کودک بود ولی کار سه نفر دیگر کار بزرگسال بود. هدف‌مان این بود تالار نو تئاتر شهر را به سالنی تبدیل کنیم که برای تئاتر عروسکی بزرگسال باشد که ما در تالار نو تئاتر شهر اجرا کردیم ولی به هدفی که می‌خواستیم نرسیدیم. بخشی از آن به خاطر این بود که هنرمندان این مسئله را پیگیری نکردند و بخش دیگرش هم به این مربوط می‌شد که مدیران مجموعه تئاتر شهر و مدیران تئاتر، پشت سر هم تغییر می‌کردند و طبیعتاً توجیه کردن آن‌ها سخت بود. آن‌قدر همه چیز گسیخته و پراکنده است که نمی‌شود هیچ‌ کار طولانی‌مدت با هدف کلان انجام داد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه خوشبختانه در دوران دبیری مرضیه برومند بسیاری از کارهای جشنواره به اجرا رسیده است، اظهار کرد: اما ما پیش از آن کارهای بی‌شماری در جشنواره عروسکی داشتیم که به هیچ نتیجه‌ای نرسیدند. من کارهایی دیدم که عروسک‌ها و صحنه‌شان خیلی زیبا بود ولی متأسفانه همه را پس از مدتی دور می‌ریختند چون صبرشان فایده‌ای نداشت. دکورشان را تا چه زمانی می‌توانستند نگه دارند؟ این بی‌توجهی‌ها باعث شده که یک بخشی از تاریخ تئاتر عروسکی از بین برود. مسئله‌ای که وجود دارد این است که ما بخش درست کردن اسنادمان هم بسیار بد است. مثلاً تئاتر شهر، مرکزهای نمایشی یا هیچ جای دیگر، کاتالوگی از اجراهای 10 سال پیش ندارد که به ما بدهد. این موضوع را به این دلیل به قاطعیت می‌گویم که یکی از دانشجویانم می‌خواست برای پایان‌نامه کارشناسی ارشدش، سه دوره مختلف جشنواره تئاتر عروسکی را بررسی کند که نتوانست کاتالوگ آن دوره‌ها را از مرکز هنرهای نمایشی بگیرد. در نهایت کاتالوگ‌ها را از من و آدم‌های دیگری که در آن دوره‌ها اجرا داشتند گرفت. می‌خواهم بگویم که ما نه تنها یک سری کارها را برای اجرا از دست دادیم بلکه حتی اسناد کارهایی که اجرا شده است را هم نداریم.

او در ادامه اضافه کرد: هر ساله در شهر پراگ یک جشنواره معروف تئاتر عروسکی برگزار می‌شود که پس از پایان جشنواره، گروه‌ها باید یکی از عروسک‌ها و متن نمایشی‌شان را به جشنواره بدهند. البته در یک دوره‌ای یک بخشی از موزه‌ آن‌ها از بین رفت ولی الان پس از سال‌ها آن‌ها مجموعه‌ای از نمایشنامه‌های عروسکی و عروسک‌های گروه‌های بین‌المللی در اختیار دارند. در دوره‌ای که من معاون پژوهشی جشنواره تئاتر عروسکی دانشجویی بودم، می‌خواستیم از مجموع 7 دوره‌ای که این جشنواره برگزار شده بود چند متن خوب را انتخاب کنیم، متأسفانه هیچ آرشیوی وجود نداشت که بتوانیم به آن رجوع کنیم. در نهایت یک متنی از نغمه ثمینی و یک متن از خانم محجوب برداشتیم و یک کتاب درست کردیم. می‌خواهم بگویم که هیچ تلاشی برای جمع‌آوری آرشیو آثار عروسکی انجام نشده است.

مسعودی با اشاره به این موضوع که شاید حضور یک یا چند هنرمند نگران و دلسوز تئاتر عروسکی در مجموعه اداره کل هنرهای نمایشی بتواند کمی شرایط را بهتر کند، عنوان کرد: باید یک شورای سیاست‌گذاری برای تئاتر عروسکی بگذارند و ماهانه یک سری از هنرمندان این عرصه به آن‌جا بروند و ببینند که چه‌ کاری می‌شود برای تئاتر عروسکی انجام داد تا تئاتر عروسکی بتواند مسیر پلکانی‌اش را طی کند و این‌گونه نباشد که مدام درجا بزند. بعضی از کارهای عروسکی که از شهرستان‌ها می‌بینم، بیشتر از توقع ما ظاهر شدند. من اصلاً فکر نمی‌کردم چنین نگاه مدرنی در شهرستان‌ها وجود داشته باشد. من به گروه‌های شهرستانی امیدوارم، به شرط آن‌که رها نشوند.

او درباره دلایل نزول کیفیت آثار عروسکی نسبت به گذشته گفت: یک بخشی از آن احتمالاً به کمبود بودجه برمی‌گردد. بخش دیگر آن هم به خاطر این است که ارتباط ما با اروپایی‌ها کمتر شده است. طبیعتاً با بودجه کم و روابط ضعیف نمی‌توانیم گروه‌های خوب اروپایی را به ایران دعوت کنیم. همه این مسائل باعث شده که اتفاقات درخشان گذشته دیگر تکرار نشود.

کارگردان نمایش "زبان تمشک‌های وحشی" درباره جایگاه تئاتر عروسکی ایران در دنیا اظهار کرد: بستگی دارد که معیار چه باشد؛ اگر سالن‌ها را در نظر بگیریم که وضعیت‌مان خیلی اسف‌بار است. اصلاً مگر در سال چند تئاتر عروسکی اجرا می‌شود که بخواهیم با تئاترهای خارجی مقایسه‌شان کنیم؟ اما اگر ملاک را پایان‌نامه دانشجوها و اجراهای‌شان در سالن‌های کوچک در نظر بگیریم، وضعیت‌مان خیلی بد نیست. گاهی آن‌قدر کار بچه‌ها خلاقانه است که از آن‌ها برای حضور در جشنواره‌های بین‌المللی دعوت می‌شود. خیلی مهم است که بدانیم این مقایسه را داریم با کجا انجام می‌دهیم. این‌گونه نیست که ما بد باشیم و همه کشورها فوق‌العاده باشند. اتفاقاً ما نسبت به بعضی کشورها خوب هستیم. ما نسبت به کشورهای همسایه از جمله افغانستان، پاکستان و حتی ترکیه بهتر هستیم. بعضی کشورها مثل کشورهای اروپای شمالی نظیر سوئد، نروژ، فنلاند و دانمارک آثار عروسکی خوبی دارند ولی حتی یک دانشگاه خوب عروسکی ندارند. ما در بعضی مسائل خوب هستیم و در بعضی مسائل باید بیشتر کار کنیم تا خیلی عقب نمانیم. مثلاً ما در کار عروسکی کودک به جایگاه خوبی رسیده‌ایم، اما نمی‌توانیم بگوییم که همه کارهایی که در تالار هنر اجرا می‌شوند، کارهای خوبی هستند. ما آثار خوبی در حوزه کودک داریم که حتی با آثار خارجی در رقابت هستند. وضعیت خارجی‌ها هم خیلی تغییری نکرده است و آن‌ها هم به جز چند نمونه خاص در ژاپن و چین تقریباً همان جایی هستند که قبلاً بودند.

مسعودی اضافه کرد: نکته دیگر این است ‌که اروپایی‌ها یک دوره گذار را طی کرده‌اند که ما هنوز آن دوره را طی نکرده‌ایم. خود اسم تئاتر عروسکی هم باعث به وجود آمدن یک سری قضاوت‌ها می‌شود. مثلاً فکر کنید که اگر ما به جای تئاتر عروسکی از عنوان‌های تئاتر انتزاعی یا تئاتر تجسمی استفاده می‌کردیم، همه می‌گفتند حتماً هنر مهمی است و می‌رفتند و می‌دیدند اما به محض این‌که ما می‌گوییم تئاتر عروسکی، ذهن همه به سمت عروسک‌های بازی می‌رود. البته تقصیری هم ندارند، شاید این مشکل زبان فارسی باشد چون واژه عروسک دقیقاً همان معنای عروسک بازی را می‌دهد. در حالی‌که در زبان انگلیسی به طور مشخص واژه "پاپت" (puppet) یعنی عروسکی که شما با آن نمایش بازی می‌کنید و واژه "دال" (doll) هم یعنی همان عروسکی که بچه‌ها با آن بازی می‌کنند. این دو واژه خیلی با هم تفاوت دارند ولی متاسفانه برای ما این دو همسان هستند. در نتیجه این تشابه به سرعت سطح نگاه و توقع آدم‌ها را نسبت به تئاتر عروسکی پایین می‌آورد. من یکی از آرزوهایم این است که واژه‌ بهتری برای تئاتر عروسکی پیدا کنم.

او همچنین عنوان کرد: ما واقعاً به عروسک‌سازها و کسانی که در شاخه عروسک‌سازی کار می‌کنند احتیاج داریم. تلویزیون و شبکه‌های استانی و به تازگی شبکه‌های اینترنتی هم به عروسک‌ساز احتیاج دارند. من چند نفر از قدیمی‌ها را می‌شناسم که می‌گویند هنوز هم برای عروسک‌سازان کار وجود دارد. شاخه تئاتر عروسکی یک مشکل و یک ویژگی دارد. مشکل این‌جاست که باید چند کار باهم انجام شود. هم باید کلاس عروسک‌سازی بروید و هم نمایشنامه‌نویسی، طراحی صحنه و کارگردانی. این کار را سخت می‌کند. البته این کلاس‌ها حُسن هم دارد و می‌توان نسبت به همه چیز دید جامع‌تری پیدا کرد.. ما در دانشگاه‌ واحدهای زیادی برای عروسک‌سازی داریم و به نظرم مجال خوبی برای کار کردن وجود دارد. علاوه‌بر این، همه کسانی که کار تبلیغاتی می‌کنند هم به عروسک‌ساز احتیاج دارند. عروسک‌سازی یکی از فیلدهای کاری است که هیچ‌وقت تعطیل نمی‌شود و همیشه به وجودش نیاز است. اما اگر منظور ما کارگردانی تئاتر عروسکی باشد، واقعاً کار سختی است و کفش آهنی می‌خواهد. چراکه هنرمندان مجبورند یا در سالن‌های کوچک اجرا کنند و یا به جشنواره‌ عروسکی متصل شوند. به همین دلیل فکر می‌کنم عاقبت خیلی خوبی ندارند. البته اوضاع تئاتری‌ها هم در این زمینه خیلی بهتر از ما نیست منتها مشکلات تئاتر عروسکی به خاطر ناشناخته‌تر بودنش بیشتر است.

شیوا مسعودی در پایان صحبت‌هایش گفت: فکر می‌کنم هر مدیری که در جایگاه تصمیم‌گیری برای تئاتر و تئاتر عروسکی قرار می‌گیرد قطعاً ضعف‌ها و خطاهایی دارد چون هیچ‌کس کامل نیست. به نظرم اتفاق خیلی خوبی است اگر تئاتر عروسکی هم در اداره کل هنرهای نمایشی صاحب یک شورای سیاست‌گذاری دائمی شود. این شورا باید دائمی باشد و اعضای آن هم از فکرهای مختلف مانند دانشگاه‌ها، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و هنرمندان باسابقه تئاتر عروسکی نظیر آقای بهروز غریب‌پور و خانم مرضیه برومند باشند. در این شورا کسانی بیایند که دغدغه تئاتر عروسکی دارند و می‌توانند برای تئاتر عروسکی فکرهای کلان کنند که برنامه‌های تئاتر عروسکی را از وضعیت نابسامان و پراکنده در بیاورند.

باید روابط بین‌المللی در زمینه هنر نمایش را ارتقا دهیم 

محمد لقمانیان

محمد لقمانیان بازیگر، صداپیشه و هنرمند عرصه تئاتر عروسکی با اشاره به اینکه کار در زمینه تئاتر عروسکی برای مردم جامعه ما بد جاافتاده است، گفت: من تلاش می‌کنم با عروسک لقمه، فعالیت در زمینه تئاتر عروسکی را کاری بسیار مهم در زمینه تولید و نشر یک فرهنگ جلوه دهم. به‌طور مثال حرف‌های انتقادی که شخصیت جناب خان با صدای آقای محمد بحرانی در زمینه‌های مختلف مطرح می‌کند و اتفاقاً مخاطبش بزرگ‌سال است. امیدواریم این فرهنگ برای فرزندان ما جا بیفتد که کار با عروسک صرفاً به معنای عروسک بازی نیست و با عروسک‌ها می‌توان فرهنگ‌هایی را منتقل کرد.

او درباره کاهش انگیزه هنرمندان در تولید آثار عروسکی، عنوان کرد: به عقیده من این موضوع ابتدا به مدیران برمی‌گردد. افرادی که چندان در این زمینه رویکرد کارشناسانه و اطلاعات لازم ندارند. اغلب مدیران ما بیشتر در حوزه سیاست و امور مشابه آن تخصص دارند تا هنر و شناخت کودکان. این‌گونه است که وقتی عروسکی مانند کلاه قرمزی معرفی شد همه به تقلید از آن دست زدند و کمتر شاهد ایده‌پردازی هنرمندان عرصه تئاتر عروسکی بودیم و یا از زمانی که عروسک جناب خان معرفی شد، بارها من این جمله را از مدیران تلویزیون شنیده‌ام که می‌خواهیم عروسکی با محبوبیت "جناب خان" داشته باشیم و این مسئله نشان می‌دهد خلاقیت مدیران در همین حد است.

لقمانیان درباره جایگاه تئاتر عروسکی ایران در دنیا اظهار کرد: علی‌رغم اینکه تجربه سفر به دیگر کشورها و تماشای نمایش عروسکی آن‌ها از نزدیک به‌جز کشور لهستان را نداشته‌ام اما به نظرم جایگاه ما ایرانیان در عرصه تئاتر عروسکی خوب و قابل قبول است. البته شاید به لحاظ تکنیک، آمریکا و اروپا از ما جلوتر باشند. آن‌ها تکنیک و عروسک‌های عجیب‌وغریب خود را دارند، کمتر به سراغ کپی‌برداری رفته‌اند و آن‌قدر با متریال مختلف دست‌وپنجه نرم کرده‌اند که به ایده‌های نو و خلاقانه در زمینه تئاتر عروسکی دست‌یافته‌اند. یک‌بار تماشاچی نمایشی پس از پایان کار از من پرسید که آقای لقمانیان من خیلی متوجه این نمایش عروسکی خارجی نشدم. آیا دانش من کافی نیست یا قدرت این‌ها در کار بسیار بالاست. به ایشان گفتم که نباید در مواجهه با یک اثر خارجی تا این اندازه خود را دست‌کم بگیریم. اتفاقاً بهتر است تصاویری از آثار خارجی را در ذهن‌مان ذخیره کنیم. به‌طور مثال آن‌ها به‌خوبی با نور کار می‌کنند کما اینکه تئاتر عروسکی ما بیشتر از نور تخت بهره می‌گیرد اما یکی از افرادی که از بازی با نور در تئاتر عروسکی به‌خوبی بهره گرفته‌اند، آقای بهروز غریب‌پور هستند که نور را به‌خوبی می‌شناسند.

او در ادامه افزود: مهندسی نور و نحوه به‌کارگیری نور برای خلق تابلوهای جدید و معنادار کردن صحنه‌ها مواردی هستند که می‌توانند از ابزار نور برای نمایش هر چه‌بهتر تئاتر عروسکی استفاده کنند. البته این بحث بسیار تخصصی است اما ما باید این تجربه را به‌خوبی دنبال کنیم و اما به لحاظ ایده ما ایرانیان غنی از داستان و ایده هستیم. این حجم از تولید محتوا و شخصیت‌پردازی در زمینه نمایش عروسکی که ما در ایران داریم، در هیچ کجای خاورمیانه و حتی آسیا به چشم نمی‌خورد

لقمانیان با بیان اینکه باید روابط بین‌المللی در زمینه هنر نمایش را ارتقا دهیم، یادآور شد: در زمینه تئاتر هم به عقیده من بیشتر موفقیت و رسیدن به سطوح حرفه‌ای متعلق به کسانی است که تجربه سفرهای خارجی و تماشای آثار هنرمندان دیگر کشورها را به‌ویژه در قالب جشنواره‌ها داشته‌اند. مثل این است که هنرمندی از یک شهرستان به تهران بیاید، آن‌قدر به تماشای آثار مختلف بنشیند تا دید او نسبت به هنر نمایش و تئاتر عروسکی باز شود و بتواند در شهر خود آثار قابل‌قبول‌تری تولید کند. به‌هر روی باید روابط بین‌المللی را در زمینه هنر نمایش ارتقا دهیم. باید با رایزنی در جشنواره‌هایی که امکان حضور داریم شرکت و فضای هنری آن‌ها را از نزدیک تجربه کنیم. البته باید مراقب باشیم در این مسیر کپی‌برداری نداشته باشیم و صرفاً بیاموزیم و ایده‌برداری کنیم. ای‌کاش مدام آثار سنتی کشورهای مختلف را ببینیم و در قالب یک پژوهشگر به تحلیل، بررسی و مقایسه تولیدات در کشورهای مختلف بپردازیم.

این عروسک‌گردان، تصریح کرد: شبکه‌های مجازی و اجتماعی، فرصت خوبی را برای معرفی هنرمندان از سراسر کشور فراهم کرده است که تا پیش از آن، این امکان وجود نداشت. در این گروه‌ها، هنرمندان از شهرهای مختلف به اظهارنظر و اعلام نقطه نظرات خود می‌پردازند، تصاویر آثارشان را نشر می‌کنند و به تبادل فکر و اندیشه می‌پردازند. بسیاری از افراد به‌واسطه همین فضاها با یکدیگر آشنا شده‌اند و این فرصت بسیار مغتنم و ارزشمند است.