به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومیکانون ملی منتقدان تئاتر ایران، در نشست دوشنبههای نقد تئاتر، شادی اسدپور، سرپرست گروه آرتا که سال گذشته نمایش خانه نم زده را اجرا کرد،این بار نمایش "این یک اعتراف است" را به گونهای متفاوت روی صحنه برده است، دراین رابطه گفت که دغدغه شخصیاش دراین یک سال تغییر کرده و تمایل داشته چنین دغدغهای را بر صحنه تجربه کند. ضمناینکهاین اثر را شخصیترین کار خود و بازیگرش تا حدی زیادی میداند زیرا که چنین آدمهایی را در اطراف خود دیده و لمس کرده است.
او گفت: تنهایی و عدم ارتباط انسانها با یکدیگر، در حالی که با هم و کنار هم هستند اما بسیار تنها هستند واین هراسانگیز است. همکاری خودم با فرزین محدث را بعد از اجراهای استیو جابز شروع کردم و طرح نمایشاین یک اعتراف است را باایشان در میان گذاشتم و باهم دراین راستا پیش رفتیم تا به اجرا رسیدیم.
این نمایشنامهنویس در رابطه با متن نمایش هم افزود: صحنه به صحنه مینوشتم و تمرین میکردیم. و تمرینهایاین پروسه شش ماه به طول انجامید. من در طول تمرینها، حس نگرانی را به دلیل دشوار بودن نمایش و البته احساس شادمانی را به دلیل انتخاب بازیگر عالی داشتم.
او کار در کنار فرزین محدث را بسیار زیبا و فوقالعاده و او را بازیگر بسیار توانا و هوشمند دانست. او گفت: با توجه به میزان سنهایی که برای اثر طراحی میکردم، فرزین به آن طراحیها، پر و بال میداد و شکیلتر اجرا میکرد.
اسدی پور در بازخورد نمایش معتقد است: درگیری مخاطب بعد از پایان نمایش را مهم میدانم و دراین دو اجرایی که پشت سر گذاشتهایم، پاسخهای خوبی دریافت کردهایم، مخاطبی که بعد از اجرای نمایش با من اظهار همدردی میکرد و گذشته مادرش را به یاد میآورد و خوشحالم کهاین حسهای مثبت در کنار کارم داردایجاد میشود.
فرزین محدث، بازیگر نمایش که فعالیت خود را از سال هفتاد و هفت شروع کرده از اجرای تئاترهایی یاد کرد کهاین روزها به سمت و سوی بنگاه شادمانی رفته و تنها خنده و تفریح تماشاگر را مهم میدانند و دیگر به تئاتر به معنی واقعی کلمه نمیاندیشند. او به بحران تنهایی و تنهاییها اشاره کرد و جملهای از استاد بهرام بیضایی از نمایشنامه آرش بیان کرد که در آنجا گفته میشود "با لبخندی زشت از پشت خنجر میزنند."
او اضافه کرد: این تنهایی موضوع جهانی است. و نماد محبت و عشق خالص را در هیچ جایی به جز نهاد خانواده نمیتوان یافت و زمانی که ما در خانواده و کنار خانواده که بطن عشق است، احساس تنهایی میکنیم، آن وقت دیگر هیچ کجای دیگر نمیتوانیم تنها نباشیم! او در رابطه با درک نقش گفت: خصوصیات تمامیآدمهایی را در نظر گرفتهام که جنون، شیزوفرنی و وسواس و دیوانگی دارند. و شخصیت نمایش که چهل ساله است اکنون به پختگی رسیده و دیگر احساس میکند همه چیز باید تمام شود.
رضا کیانی، منتقد در این نشست نمایشنامه را یک اثر تماتیک دانست و گفت: بیشتر تاکید بر محتوی است و آنهم پررنگ جلوه دادن درد تنهایی انسانا و عدم ارتباط عمیق و قلبی و عاطفی ... نکته مهم در اینگونه آثار که میبایست لحاظ شود، دقت و ظرافت در نحوه ترسیم مجرای ارتباطی با مخاطب است.... به نظرم متن میتوانست موجزتر ازاین باشد ...
رضا آشفته، منتقد و پژوهشگر گفت: نمایشاین یک اعتراف است درباره تنهایی انسان معاصر ایرانی است که بعد از مرگ سه عزیز (مادر، پدر و مادر بزرگ) و شکست عشقی مردی دچار تنهایی شده، او که دچار وسواس فکری است بعد از اینکه از گناهان پیرامونیاش احساس میکند که نمیتواند پاکیزه شود در حمام به دنبال انجام خودکشی است. این متن به دنبال آن چیزی است که در ایران این روزها که دارد مدرن میشود و برخلاف غرب کهاین دوران را پشت سر گذارده و حالا دولتهای غربی دارند هزینه و تبلیغ میکنند که دوباره تشکیل خانواده با ازدواج و بچهدار شدن را برای دوری از روانپریشیهای ناشی از تنهایی جایگزین کنند اما در ایران این روزها خیلیها دارند تنها و تنهاتر میشوند واین نشانه افسردگیها همگانی خواهد بود؛ بنابراین پرداختن به چنین مونودرامهایی که در آن انسان با نام این یک اعتراف است مقابل دیدگان مخاطبان تئاتر قرار میگیرد که متوجۀ چنین وضعیت دردناکی شود و با طرح پرسش بشود آنها را ترغیب کرد که برای شناخت تنهایی و پرهیز از آن پاسخ و اقدام عملی بیابند.
رضا کیانی از حیث اجرایی برخی از نمادهایش را جرقههایی میداند که در ذهن مخاطب ایجاد میکند و بازی خوب فرزین محدث را میتواند از نکات ارزشمند این اثر یاد کند.
رضا آشفته اجرای نمایش این یک اعتراف است را نوعی اکسپرسیونیسم دانست که در اجرا واگویه یک مرد با دو گرایش بزرگسالی و کودکی را دارد به چالش میکشد. در زمان کودکی دلیلاین تنهایی و عاشقیت و شکست عشقی دارد نمایان میشود و یک مرد در بستر خانواده دارد بررسی میشود که از چه زمانی گرایش به عشق داشته و یا چه رفتارهایی او را لبریز از حضور عزیزانش میکرده و حالا در نبودن شان این تنهایی دارد برجستهتر و بحرانیتر میشود. این مرد در بزرگسالی با از دست دادن اهل خانواده دچار بحران ناشی از تنهایی میشود.
او تاکید که در اجرا هنوز هم میشود به لحاظ عناصر دیداری مانند نور و نورپردازیاین اجرا را تقویت کرد چنانچه کمتر از نورهای دیگر در کلیت فضا استفاده شده است و هنوز جای استفاده بسیار هست که هم تفکیکها و تمایزهایاین اکسپرسیونها مشخص شود و هم حس و حالتهای بازیگر تقویت شود. همچنین، با آنکه فرزین محدث بسیار خلاق و پر تلاش هست اما هنوز میتواند با استفاده از تکنیکهای بازیدهندگی عروسک در مواجهه با اشیایی چون بطری مواد شوینده لحظات بهتر و نمایشیتری را ایجاد کند که در جاهایی اجرای فعلی دچار افت ریتم میشود و حتی در جاهایی رو به پایان با افتادن ریتم مواجه میشود و اینها نشان میدهد که باید بازی همچنان تقویت شود کهاین از عهدۀ بازیگری چون محدث بنابر پیشنیه درشتی حتما برخواهد آمد. همچنین در صحنه دو حفره در کنار سه در تعبیه شده که در جاهایی از نمایش دارد سعی میشود کهاین تنهای وجه هوولناک هم به خود بگیرد که چنین حفرههایی میتوانند در خدمت اجرا باشند و حتی موسیقی هم علاوه بر موتیف تکراری میتواند در دگرگونی و تقویت مهندسی صدا کارآمد در القای فضا میتواند موثرتر باشد.
رضا آشفته در پایان به بودن چنین نمایشهایی به عنوان یک ضرورت روانشناسانه تاکید کرد که همواره میتواند افزودههایی در اختیار مخاطبانش قرار دهد.
نمایش "این یک اعتراف است" نوشته و کارگردانی شادی اسدپور از ۲۳ تیرماه اجرای عمومیخود را در عمارت نوفل لوشاتو آغاز کرد.
نمایش این یک اعتراف است تازه ترین اثر شادی اسدپور در مقام نویسنده، طراح و کارگردان است که با تهیهکنندگی آرش رزمجو و بازی فرزین محدث اجرا میشود. این نمایش اجتماعی- روانشناسانه تهیه و تولید موسسه هنری آرتا است.
این نمایش ۶۰ دقیقهای از ۲۳ تیرماه ساعت ۱۹:۳۰ در سالن شماره ۱ عمارت نوفل لوشاتو به صحنه رفته است.
در خلاصه داستاناین اثر آمده است: این نمایش نیست، یک اعتراف است. اعترافی که از میان یک کابوس وحشتناک و شاید هم یک احضار روح دراماتیک بیرون میآید. زندگی مردی چهل ساله با ترسها، تنهایی و جهان هراسانگیز پیرامونش...
امید اکبری طراح صحنه، مقدی شامیریان طراح لباس، عرفان فرشی زاده آهنگساز و طراح صدا، سینا افشار طراح گرافیک، فرشاد نصیری طراح نور، همکاران این نمایش هستند.