به گزارش هنرآنلاین به نقل از واحد ارتباطات، آموزش و پژوهش مجموعه تئاتر شهر، اولین نشست پژوهشی از سلسله نشستهای پژوهشی واحد ارتباطات، آموزش و پژوهش مجموعه تئاترشهر روز جمعه 21 تیرماه 1398 با عنوان " برتولت برشت، والتر بنیامین و تمامیفرشتگان تاریخ" با سخنرانی مراد فرهاد پور(فیلسوف و نویسنده)، رضا سرور منتقد و مترجم، نیما عیسی پور مترجم و امین عظیمیپژوهشگر و منتقد تئاتر و جمع کثیری از علاقهمندان تئاتر و فلسفه در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
امین عظیمیمدیر واحد ارتباطات، آموزش و پژوهش مجموعه تئاتر شهر در ابتدای این نشست که به بهانه اجرای نمایش "فرشته تاریخ" به کارگردانی محمدرضایی راد برگزار شد با اشاره به فعالیتهای نوینِ پژوهشی و آموزشی مجموعه تئاتر شهر گفت: باعث خوشحالی است که بالغ بر 200 نفر از این نخستین برنامه استقبال کردهاند و امیدواریم با استمرار رویکردهای گفتوگویی و علمیدر گسترش فضای آموزشی و پژوهشی حوزه تئاتر نقش موثری داشته باشیم.
مراد فرهادپور: بنیامین تجلی بخش ماتریالیسم شکست است
اما اولین سخنران این نشست مراد فرهادپور، فیلسوف و نویسنده نامدار ایرانی بود که با ترسیم جایگاه والتر بنیامین به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نظریهپردازان تاریخ ادبیات و فلسفه در حوزه اندیشه گفت: مرگ بنیامین به عنوان یکی از چهرههای کلیدی فلسفه نظری، الهیات و مارکسیسم در سال 1940 یک شکست بزرگ محسوب میشد. البته صرفنظر از ماجرای دراماتیک خودکشی او در لب مرز که در این سالها دیگر برای انسانهای امروزی دراماتیک نیست، شرایط تاریخی آن دوران و اروپایی که تحت اشغال فاشیسم بود از بنیامین شخصیتی ساخت که نقش بسیار موثری در حوزه الهیات و فلسفه زبان ایفا کرد؛ او تاثیر زیادی روی شخصیتهایی چون تئودور آدورنو داشت و بخش وسیعی از اعتبارنظری مکتب فرانکفورت مدیون اندیشههای بنیامین بود.
مترجم کتاب تزهایی درباره تاریخ افزود: بنیامین در سایر حوزهها از جمله حوزه نمایش و تئاتر به عنوان دوست و همراه برشت دقیقا همان طور که خود برشت به عنوان یکی از بزرگترین نمایشنامهنویسان قرن تثبیت شده بوده به عنوان یک منتقد ادبی تثبیت شده است. او از دید برشت بزرگترین نابغه زبان و فرهنگ آلمانی لقب گرفتههاست. این آدم در لحظه خودکشی یک شکست بزرگ را در خود تجربه کرد؛ منتها نکته مهم این است که مرگ او دریچه تازهای بر مفهوم پیروزی و شکست میگشاید که برای من جالب توجه است.
نویسنده کتاب عقل افسرده در ادامه افزود: بنیامین اثبات کرده بود که تاریخ یک کنش سیاسی معطوف به خوشبختی است. اینکه سعادت برای ما در پیوند با سعادت از دست رفته قبلی معنا پیدا میکند. از نظر او چیزی که نمیتواند اهمیت داشته باشد بهروزی نوادگان و آیندگان است که به شکلی ایجابی به سوی آن هل داده میشوند. در بحث معروف بنیامین پیرامون استعاره ی مارکس از تاریخ که به عنوان " قطار تاریخ" آن را میشناسیم ، او به این نتیجه رسیده بود که این حرکت چیزی جز پیشروی در مسیر کسالتبار و خونریز قدیمینیست. او با تاکید بر "مفهوم گسست" ما را به این نتیجه میرساند که فاجعه از قبل اتفاق افتاده و برای رهایی از این مهلکه تنها باید از طریق کشیدن ترمز تاریخ این لوکوموتیو را متوقف کرد. برای بنیامین تفکر تا حد زیادی از این استعاره متبلور میشود. او وقتی از این زاویه نگاه میکرد دقیقا براساس آن جمله که "تاریخ را فاتحان مینویسند"، فتح را معطوف به همان ایدئولوژی طبقه حاکم میدانست که تصویر اسطورهای، آرمانی و رویایی از وضعیت تاریخ عرضه میکنند و وضع موجود را همواره بهترین وضع میدانند. فاتحانی که به قول بنیامین اگر فتحشان ادامه پیدا کند دیگر گذشتهای هم باقی نمیماند و همه چیز را یک دست خواهند کرد.
فرهادپور در ادامه با دستهبندی امر ایده آل، ایدئولوژی و ایدئالیسم در یک بستر گفتمانی افزود: اصولا مفهوم پیروزی در چارچوبی ایدهآل عرضه میشود. ایدهآلی که عملا بازتاب دهنده ایدئولوژی است. در حالی که در مقابل آن "شکست" قرار دارد که ماتریالیستی است و برخلاف فیلمها و نمایشهایی که دیدهایم این ماتریالیسم است که با درد، کتک و زمین خوردن و در نهایت بدن درک میشود و کار بازجو ماهیتی آرمانگرایانه و ایدئالیستی دارد.
این پژوهشگر در انتهای سخنان خود گفت: زندگی و نوشتههای بنیامین ماتریالیسم شکست را متبلور میکند. او پس از آنکه در تنهایی و گمنامیجاناش را از دست داد، به عنوان نظریهپرداز فرهنگ شناخته شده و از او سیاستزدایی شد در حالیکه مرگ او ناشی از امر سیاسی بود. بنیامین وقتی معنای شکست و پیروزِی را در نظریههای خود تغییر داد، این نکته را نشان داد که تاریح در معنای ماتریالیستی تلاشی برای تحقق نبردهای شکست خورده قبلی است که اتفاقا همین موضوع بنیامین را به عنوان یک چهره و پدیده فلسفه مدرن معرفی میکند. او تاریخ را در یک معنا خلاصه کرد: تلاشی برای تحقق آرزوهای شکست خورده.
نیما عیسی پور: مداخله در تاریخ به مثابه یک کنش
نیما عیسی پورمترجم کتاب "فهم برشت" دیگر سخنران این نشست بود. او در ابتدا گفت: از آنجا که این نشست به بهانه اجرای نمایش فرشته تاریخ (محمد رضایی راد) برگزار میشود لازم است به این نکته اشاره کنم که رضایی راد اثری را به صحنه برده که برآمده از سنت تئاتری ویژهای است. در فضای تئاتری که چیزی به نام سنت شکل نمیگیرد، تلاشهای این چنینی در پیوند نظریه و تئاتر شرایطی را فراهم میکند تا گفتوگویی میان تئاتر و حوزههای دیگر برقرار شود. آثار بنیامین امکانهایی را در اختیار مخاطبانش قرار میدهد که ترسیمگر جامعهای مدرن است. او از آبشخورهای فکری خود که تبلور یافته در قرن 18 بود جدا شد و در حوزههای مختلف تئاتر، مکاتب فلسفی و مطالعات فرهنگی کارش را پیش برد. او در دوران پایانی عمر خود و در جریان نگارش پروژه "پاساژها" سنتزی را ارائه میدهد که نشاندهنده سماجت فردی است که میخواهد دغدغههای خود را به شکلی گسترده ارائه کند.
عیسیپور در ادامه ضمن اشاره به فعالیتهای نوشتاری و مقالاتی که بنیامین در حوزه تئاتر منتشر کرده است افزود: آن چیزی که تئاتر را برای بنیامین جذاب میکند تلاقی "حدهایی" است که تبدیل به امور تئوریزه میشود. تئاتر برشت از نگاه او تلاش میکند مداخلهای در یک وضعیت کند که صرفا اثر متعهدی نیست. برای او زمانی تئاتر برشت اهمیت پیدا میکند که "استراتژی ادبی درست" موجب "جهتگیری سیاسی درست" میشود و این موضوعی است که او در تجربه برشت میبیند. به عبارتی در این فضا نظریه و عمل در یک دیالکتیک سکون قرار میگیرند که برای بنیامین دربرگیرنده نکات مهمیاست. از این حیث در این دوره از کارهای بنیامین مفاهیم متعددی در حوزه تئاتر برشت مورد توجه قرار میگیرند اما با پیروزی فاشسیم و جنگ جهانی دوم، بنیامین از مفاهیمیکه به شکلی شتابزده سراغ آن رفته بود به سوی پروژه پاساژها رفت. گرچه او معتقد بود این پروژهها نباید منتشر شود اما تعدادی از دوستانش بعد از مرگش اقدام به این کار کردند. به هر حال برای بنیامین مطالعه تاریخ اشاره به گذشتههای دور و پرداختن به ابژههای تاریخی نیست. او به دنبال مداخله در تاریخ است که به مثابه انجام دادن یک کنش محسوب میشود به همین جهت تئاتر برای او اهمیت پیدا میکند.
رضا سرور: تئاتر فرشته تاریخ در برابر منش تجاری زمانه ایستاده است
آخرین سخنران این نشست، رضا سرور مترجم و منتقد تئاتر بود که تمرکز خود را بر رویکرد نگارشی و اجرایی رضایی راد در نمایشنامه فرشته تاریخ معطوف کرد. او در ابتدای سخنانش گفت: سعی دارم مکانیزم این نمایش را به شما نشان دهم. اگر مفهوم "ژست" در اندیشه بنیامین و برشت را در کانون توجه قرار دهیم میتوانیم این امر را یکی از مهمترین وجوه نمایشنامه فرشته تاریخ بدانیم.
سرور در ادامه گفت: شگرد ناهمزمانی یکی از اولین نتایج به کارگرفتن سرشت ژست در نمایش است. این در ساختار نمایش هم وجود دارد و ما این دو پارگی را در کلیت کار رضایی راد مشاهده میکنیم. ما در اینجا با بنیامینهایی روبهرو هستیم که به واسطه آشنایی با افراد مختلف یا دوستانش به نقاط مختلف از جغرافیای دنیا سفر میکند. اینها در جدال با همدیگر هم هستند که در نهایت ژست نهایی بنیامین را میسازد. ما حتی در صور خیال نمایش هم خصلت "ناهمزمانی " را میبینیم. تمامیاینها باعث میشود که به "ژست" سقراط وار بنیامین در انتها برسیم. ما در نمایش آقای رضایی از فرشته تاریخ تا صحنه مرگ سقراط مجموعهای از تابلوها و ژستها را داریم که یک جور سکون متحرک و تبدیل فیگورها به یکدیگر را ممکن میکند. دومین نکتهای که میتوان درباره شیوه نگارش نمایشنامه "فرشته تاریخ" گفت شیوه "آفرینش قهرمان غیرتراژیک" همچون آثار برشت است.
این مدرس دانشگاه با ذکر مثالهای مختلف در نمایشنامههای "برشت" و ارتباط آن با نمایشنامه "فرشته تاریخ" بیان کرد: در نمایش رضایی راد ما دائما سرنوشتهای معلق را نه تنها میشنویم بلکه به عینه روی صحته میبینیم که چگونه راه میروند و وقتی راهی را مسدود میبینند راه دیگری را انتخاب میکنند. این شیوه نه تنها در مورد بنیامین بلکه درباره آسیه لاسیس معشوق بنیامین هم محقق میشود به عبارتی در همه وجوه نمایش این پلاتهای موفق را میبینیم. نمایش رضایی راد به دلیل استفاده از آیرونیهای مختلف برگرفه از متون برشت اثر بسیار ارزشمندی است. شیوه دیگر استفاده رضایی راد استفاده از "تمثیل" است که هم برای برشت و هم برای بنیامین بسیار جذاب بوده است. آنها به دو خاستگاه متفاوت از تمثیل علاقهمند بودند اولی خاستگاه دینی و الهیاتی است و دومی ریشه عرفی آن است. یعنی برشت به شکل دوم و بنیامین به شکل اول. وقتی رضایی راد تمثیل عروسک و کوتوله را انتخاب میکند این دو خاستگاه تمثیل را میبینیم که موجب ایجاد بحث هایی میان برشت و بنیامین میشود. و در لحظه مرگ و آگاهی که عروسک وارد صحنه میشود تمثیل معنا پیدا میکند.
رضا سرور در انتهای سخنان خود گفت: من به نکته دیگری درباره ساخت نمایش اشاره میکنم و آن سئوالی است که رضایی راد در بروشور نمایش به آن پرداخته است و آن چرایی اجرای نمایشی درباره بنیامین در این زمان است. البته به شکلهای مختلفی میتوان پاسخ داد. اما من پاسخ خودم را از منظر ژست بیان میکنم. والتر بنیامین در مقاله ای سئوالی را مطرح میکند که تئاتر اپیک ژست های خود را از کجا به دست میآورد ؟ او جواب میدهد که ژست ها تنها در واقعیت امروزی یافت میشود و این همان پیوند تنگاتنگی است که میتواند در رابطه با تئاتر صورت گیرد. این ضرورت اجرای نمایش در امروز است که ما شاهد از بین رفتن روشنفکران و امحا عمدی آنها هستیم. بنابراین شاید یکی از تمثیلهای جاری در نمایش فرشته تاریخ باشد که به قول برشت بدیهی است اما ما باور نمیکنیم. در تئاتری که انباشته از منش تجاری است تئاتر فرشته تاریخ این چنین ارزش پیدا میکند.
سرور درباره شیوه کاری رضایی راد در حوزه کارگردانی و هدایت بازیگران نیز گفت: برغم اینکه رضایی راد فکر منسجمیدر حوزه نمایشنامهنویسی دارد و به نظر میرسد در حوزه کارگردانی خوب کار میکند اما او در شیوه هدایت بازیگر سیستم مشخصی ندارد؛ به طوری که من نمیتوانم تشخیص میدهیم بازیگری در نمایشهای او چه ارتباط مستقیمی با هم دارند. بازیگرانی که با او کار میکنند لحظات بلوغ و اوچ بازیگری خود را در کارهای او تجربه کردهاند اما این روند ناگهانی است و انگار تضمینی برای تداوم آن نیست. در این تناقض یک آموزه برشتی درباره بازیگری وجود دارد و آن این است که از نظر برشت بازیگر خوب بازیگری نیست که متن متوسط را نجات بدهد بلکه بازیگری است که کاستی های یک متن خوب را به درستی نشان دهد.
در انتهای این نشست لوح یادبود مجموعه تئاتر شهر توسط مدیر مجموعه به سخنرانان اهدا شد. در میان حضار کثیری که بسیاری از ابتدا تا انتها ایستاده این نشست را دنبال کردند نغمه ثمینی، محمدرضا خاکی، طلایه رویایی، رضا بهبودی، محمد رضایی راد و... نیز حضور داشتند.
برای کسب آخرین اطلاعات و اخبار تئاتر شهر به سایت این مجموعه به آدرس www.teatreshahr.com و کانال تلگرام Tehran_city_theater@ مراجعه کنید.