به گزارش هنرآنلاین، اجرای نمایش "فرشته تاریخ" به نویسندگی و کارگردانی محمد رضاییراد و با حضور بازیگرانی چون میلاد رحیمی، رضا بهبودی، باران کوثری، میلاد شجره و... از امروز یکشنبه ۲ تیر ماه و با استقبال قابل توجه مخاطبان، در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر آغاز میشود.
"فرشته تاریخ" تازهترین اثر محمد رضایی راد نمایشنامهنویس و کارگردان شناخته شده تئاتر است که با رویکردی آزاد و به شیوه تئاتر "اپیک"، به روایت آخرین شب از زندگی "والتر بنیامین" فیلسوف شناخته شده آلمانی میپردازد.
میلاد رحیمی، باران کوثری، رضا بهبودی، میلاد شجره، سینا کرمی، سینا بالاهنگ، رزیتا علیزاده، داوود پژمانفر، فرنوش نیکاندیش، جاوید قائممقامی، ستاره بذرافشان، سعیده فاضلی و ابوالفضل ابهر بازیگرانی هستند که در اجرای این نمایش به ایفای نقش میپردازند و هنرمندانی چون شایلان عشایری (طراح صحنه)، سمانه حسینی (طراح لباس)، کسرا پاشایی (طراح صدا و موسیقی)، علی شیرخدایی (طراح ویدئو)، لادن مهرانزاده (طراح عروسک) و رضا خضرایی (طراح نور) به عنوان گروه طراحان، در اجرای این نمایش محمد رضاییراد را همراهی میکنند.
با توجه به اتمام بلیتهای روزهای نخست و ظرفیت محدود سالن نمایش "فرشته تاریخ"، علاقهمندان به تماشای این اثر نمایشی میتوانند از طریق سایت تیکت به آدرس www.tik8.com نسبت به پیش خرید بلیتهای خود برای روزهای آینده اقدام کنند.
همچنین شایان ذکر است که برای رفاه حال دانشجویان، از سوی گروه اجرایی نمایش تسهیلات ویژهای در نظر گرفته شده است و طبق هماهنگی صورت گرفته با مجموعه تئاتر شهر، دانشجویان تمامی رشتههای دانشگاهی میتوانند طی روزهای یکشنبه تا چهارشنبه، با مراجعه حضوری به گیشه تئاتر شهر از ساعت 18 و ارائه کارت دانشجویی معتبر، نسبت به تهیه بلیت خود با تخفیف ویژه دانشجویان اقدام کنند.
نمایش "فرشته تاریخ" یازدهمین اثر از "گروه تئاتر خانه" است که به سرپرستی محمد رضایی راد، آثار موفقی چون "فعل"، "براساس دوشس ملفی"، "و آنک انسان" و ... را روی صحنه برده است و در اثر تازه خود با دستمایه قرار دادن آخرین شب از زندگی "والتر بنیامین" به واکاوی مواجهه انسان با مرگ و تاریخ میپردازد.
والتر بنیامین، از چهرههای ماندگار تاریخ فلسفه در قرن بیستم است که با وجود عمر کوتاه و مرگ زودهنگامش، تاثیر عمیقی بر بسیاری از روشنفکران، هنرمندان و نظریهپردازان پس از خود داشته است. اندیشههای بنیامین سپهر وسیعی از موضوعات گوناگون، از فلسفه تاریخ و زبان گرفته تا هنر و زیبایی شناسی را در بر میگیرد و در عرصه تئاتر نیز، گذشته از اثر مشهور او دربارۀ "خاستگاه نمایش سوگوار آلمانی"، میتوان به دوستی نزدیک و ارتباط فکری عمیق بنیامین با "برتولت برشت"- شاعر و نمایشنامهنویس و نظریه پرداز آلمانی- اشاره داشت..
در جایی از نمایش والتر بنیامین رو به ما خواهد کرد و خواهد گفت: "من شاید همون خاطرهای هستم که الان در لحظه خطر روشن میشه… و اینکه شما چطور در اکنون خودتون تصویر من رو که جرقهزنان ظاهر میشه به چنگ میآرید..." و با همین گفتار خود را پیوند میزند به کل تاریخ ستمدیده، و پس همانگونه که "فرشته نو"ی پل کِلِه در تفسیر او بدل شده بود به شاهدی برای اعصار ظلمانی، اکنون نیز خود تمثیلی میشود از همان "فرشته تاریخ" که از همان منظر به اکنون پر خطر ما چشم دوخته است.
از دیگر همکاران محمد رضاییراد در اجرای نمایش "فرشته تاریخ" می توان به حضور علیرضا کیمنش (مشاور حرکت)، ، نوشین جعفری (عکاس) مجتبی جمشیدی (برنامهریز و دستیار اول)، مریم مظفری، فرامرز اسدی (گروه کارگردانی)، آرین حقانی، امید رضایی (مدیران صحنه)، علیرضا اسدی (طراح پوستر)، آزاده ملکزاده (روابط عمومی) و ساسان پیروز (مجری طرح) اشاره داشت.
"فرشته تاریخ" از ۲ تیرماه ساعت ۱۹:۳۰ در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفته و علاقهمندان به تماشای این نمایش، برای پیش خرید بلیت نمایش میتوانند به سایت tik8 مراجعه کنند.
محمد رضایی راد به بهانه اجرای این نمایش یادداشتی را منتشر کرده که متن آن بدین شرح است:
"در تاریخ فلسفۀ قرن بیستم و در حیطۀ نظریۀ ادبیِ مدرن، والتر بنیامین از هر حیث شمایل یگانهای دارد. دوستی بنیامین با گرشوم شولم ـ متفکر یهودی ـ موجب آشنایی او با عرفان و الاهیات یهود شد. بهعوض رابطۀ عاشقانهاش با آسیه لاسیس ـ بازیگر تئاتر روس ـ و رفاقت عمیقش با برتولت برشت ـ نمایشنامهنویس و کارگردان آلمانی ـ و همچنین آشناییاش با حلقۀ فکری فرانکفورت او را به سمت مارکسیسم کشاند. این همه باعث شد جستارهای ادبی و رسالههای فلسفی و سیاسی او آمیزهای باشد از رویکردهای مارکسیستی و مفاهیم الاهیاتی با زبانی آمیخته به تمثیل و استعاره و شعر.
این زبان شاعرانۀ فلسفی شاید هیچ جا همچون تفسیر کوتاهش بر نقاشی پل کله باعنوان "فرشتۀ نو" عیان نباشد. آنجا که او با نگاه عمیق تاریخی و با زبانی پرشور فرشته را به شاهدی بدل میکند که بر تمام تاریخ ستم ـ از پیش تا پس ـ چشم دوخته است. این تفسیر در خلال رسالۀ "تزهایی دربارۀ مفهوم تاریخ" نوشته شد. این رسالۀ کوتاه جزو آخرین نوشتههای بنیامین است که در آن او مفاهیم الاهیاتی را با رادیکالیسم انقلابی درآمیخته و طنینی پرشور و مسیحایی دارد. انگار این رساله وصیتنامهایست که فیلسوف برای تاریخ باقی گذاشته است. از این منظر "فرشتۀ تاریخ" کسی نیست جز خود بنیامین.
درواقع همین تعلق خاطر فلسفی و هنری بود که بنیامین را به سوی برشت کشاند. بنیامین از پرشورترین هواداران انقلابی بود که برشت در تئاتر ایجاد کرده بود. برشت کوشید در برابر شکل مسلط نمایشنامهنویسی که "تئاتر دراماتیک" یا "تئاتر ارسطویی" خوانده میشود، شکل فراموششدهای از تئاتر را احیا کند که به "تئاتر اپیک" یا "تئاتر روایی" موسوم است. بنیامین از نخستین کسانی بود که کوشید همراه با برشت نظریۀ تئاتر روایی را شرح و بسط دهد. او و برشت در تئاتر ارسطویی یا دراماتیک خطری را مشاهده میکردند که خودشان تخدیر یا هیپنوتیزم تماشاگر میخواندند و در برابر، تئاتر روایی را واجد نوعی آگاهیبخشی میدانستند که باید بتواند تماشاگر آگاه پرورش دهد. تئاتر اپیک برای برشت و بنیامین تنها دارای جنبههای روایی نبود بلکه میتوانست واجد خصلتی جدلی و دیالکتیکی نیز باشد و همین مسأله بود که آنان را خواهناخواه به نخستین چهرۀ دیالکتیکیِ تاریخ فلسفه، یعنی سقراط، متصل میکرد. آنان در اندیشۀ سقراط ـ و شاید در مرگش ـ نوعی قدرت آگاهیبخشی و رهاییبخشی را مشاهده میکردند.
سقراط هم شمایل یگانه در تاریخ فلسفه دارد. او نخستین شهید فلسفه بوده و یگانگی بنیامین در فلسفهی قرن بیستم چندان دور از یگانگی سقراط نیست. فرجام آنان شباهتی غریب با هم دارد. تراژدی بزرگ بنیامین در این بود که در یکی از ظلمانیترین ادوار تاریخ بشری زیسته بود یعنی دوران خیزش فاشیسم و جنگ جهانی دوم. او هم به خاطر تعلقش به مارکسیسم و هم به خاطر تبار یهودیاش، از چنگ نازیها گریخت و مدتی در فرانسه در تبعید به سر برد. اما پس از اشغال فرانسه به دست ارتش نازی کوشید همچون دوستان فیلسوفش ـ تئودور آدورنو و هانا آرنت ـ به آمریکا بگریزد. اما در حین فرار از کوهستان پیرنه به چنگ مرزبانی اسپانیایی افتاد. او پیش از آنکه مرزبانان اسپانیایی او را به گشتاپو تحویل دهند با مرفین به زندگی خود خاتمه داد. برای ما پیوند بنیامین و سقراط در همینجاست: در نوعی پیوند استعلایی میان مرفین و شوکران، بر زمینۀ یک تئاتر روایی و دیالکتیکی، و با پسزمینهای از مسیحا و فرشتۀ تاریخ.
این نمایشنامه نمیتواند خود را از زیر سایهی سقراط و برشت رها کند. تئاتر اپیکِ برشت شکل نمایشنامه را تعیین میکند و تراژدی مرگ سقراط، روح آن را رقم میزند. تقریباً تمام آنچه را که در این یادداشت کوتاه شرح دادهام در این نمایش خواهید یافت. تنها میماند پاسخ به یک پرسش که "اصلاً چرا اکنون و اینجا نمایشی دربارۀ بنیامین؟" که لابد آن را هم باید خود در طول نمایش دریابید.
محمد رضاییراد"