سرویس تئاتر هنرآنلاین: "فن نمایشنامهنویسی" نوشته لاجوس اگری (۱۹۶۷-۱۸۸۸)، نویسنده و مدرس مهارتهای نویسندگی است که در ایران ما نیز بیش از شش دهه یکی از منابع اصلی مطالعاتی در زمینه نگارش نمایشنامه، فیلمنامه سینمایی و سریال تلویزیونی بوده است.
فن نمایشنامهنویسی با برگردان دکتر مهدی فروغ، یکی از منابع اصلی برای اکثریت قریب به اتفاق علاقهمندان، دانشجویان و نویسندگان حرفهای کشورمان بوده است، زیرا که اولین کتابی است که درباره نمایشنامهنویسی به شکل مبسوط و مفصل به فارسی ترجمه شده است. برای همین هر نمایشنامهنویس صحنه و رادیو و حتی فیلمنامهنویس سریال و سینما حتما نظری بر این کتاب انداخته است.
"فن نمایشنامهنویسی" برای چاپ اول در میانه دهه 30 خورشیدی توسط انتشارات زوار به بازار کتاب آمد و بعد از گذشت حدود سه دهه در سال 1364 توسط نشر نگاه دوباره در 3300 نسخه و به قیمت 700 ریال چاپ شده است. این کتاب بارها پس از این تجدید چاپ شده و همچنان یکی از منابع ضروری برای شناخت نمایشنامه به عنوان یکی از عناصر پایهای در هنر تئاتر است.
دکتر فروغ از اولین استادان و موسس دانشکده هنرهای دراماتیک (سینما-تئاتر فعلی) است، بنابراین به ضرورت آموزش فن نمایشنامهنویسی و اقتضای زمان که چنین هنری، کارکردی خاص یافته، این کتاب را در اختیار اهلش قرار داده است.
علاوه بر نویسندگان، افراد علاقهمند به نقد و تحلیل نیز میتوانند از این کتاب سود و نفع لازم را ببرند چراکه در چهارچوب تعاریف کلاسیک و ارسطویی یکی از کتابهای قابل بحث و اعتناست.
درباره مترجم
دکتر مهدی فروغ در سال 1290 در شهر اصفهان به دنیا آمد و درسن نود و هفت سالگی (24 سپتامبر 2008) در آمریکا چشم از جهان فرو بست.
مهدی فروغ در 23 آبانماه در محله دالبتی چشم به جهان گشود. پنج ساله بود که پدرش بدرود زندگی گفت و مادر شیردل و قدرتمند، به تربیت او همت گماشت. او تحصیلات ابتدایی را در دو مکتب و پس از آن در مدرسههای جدیدالتاسیس اصفهان گذراند و دوره متوسطه را در اصفهان و شیراز ادامه داد و سپس به تهران رفت و در دانشسرای عالی ثبتنام کرد. در آغاز ورود، او به ریاست انجمن تئاتر و موسیقی دانشسرای عالی انتخاب شد.
دکتر عیسی صدیق در زندگینامه خود مینویسد: "در انجمن نمایش و موسیقی دانشسرای عالی، عدهای از دانشجویان استعداد و موهبت خاص خود را ظاهر ساختند و از بین آنان اشخاصی مانند، روحالله خالقی، برکشلی، مفتاح و مهدی فروغ مصدر خدمات مهم به موسیقی و نمایش شدند."
پس از پایان یافتن دوره تحصیل در دانشسرای عالی، مهدی فروغ در آغاز سال 1317 عازم انگلستان شد و به آکادمی پادشاهی هنرهای دراماتیک راه یافت و به عنوان بهترین شمشیرباز سالِ در آکادمی انتخاب شد و موفق به دریافت جوایزی شد.
پس از گرفتن دیپلم در پایان سال 1324 به ایران بازگشت. در شرایط نامطلوب پس از جنگ جهانی دوم که ایران از نظر اجتماعی، اقتصادی, فرهنگی و آموزشی در شرایط نابسامانی به سر میبرد، او به تدریس فرم و زیباشناسی در موسیقی در هنرستانِ عالی موسیقی مشغول شد.
در تابستان سال بعد، او با فخرالزمان دولتآبادی که نخستین دختر ایرانی بود که که ضمن تحصیل موسیقی غربی در کنسرواتوارهای موسیقی بلژیک به تدریس نیز اشتغال داشت، ازدواج کرد.
در سال 1329 با خانواده عازم آمریکا شد و در دانشگاه کلمبیا در رشته ادبیات و نمایشنامهنویسی و صحنهآرایی به تحصیل پرداخت. در سال 1335 به ایران بازگشت و اداره هنرهای دراماتیک و سپس دانشکده هنرهای دراماتیک را تاسیس و دو کتابخانه مهم فرهنگی را نیز دایر کرد.
از سال 1341 تا 1354 ریاست اداره هنرهای دراماتیک و دانشکده هنرهای دراماتیک را بر عهده داشت. او سالها به تدریس تاریخ ادبیات موسیقی علمی، زیباشناسی در موسیقی علمی، نقد و بررسی هنر و ادبیات نمایشی، فن بیان و نمایشنامهنویسی، کارگردانی و آواشناسی و تاریخ تئاتر جهان مشغول بود.
از سال 1335 به تالیف و ترجمه کتابها و نمایشنامههای متعددی پرداخت. از جمله آثاری که دکتر فروغ به فارسی برگردانده است بدین قرارند:
1- پدر؛ آگوست استریندبرگ، نشر ابنسینا، تهران 1336.
2- باغوحش شیشهای؛ تنسیویلیامز، نشر معرفت و فرانکلین، تهران 1336.
3- اشباح؛ هنریک ایبسن، بنگاه نشر و ترجمه، تهران 1339.
4- خانه ارواح؛ هنریک ایبسن، بنگاه نشر و ترجمه، تهران 1339.
5- فن نمایشنامهنویسی؛ لاجوس اِگری، انتشارات زوار، تهران 1336.
6- چگونه از موسیقی لذت ببریم؛ آرون کوپلند.
7- مردان موسیقی؛ والاس براکوی و هربرت وانیسک.
8- شاهنامه و ادبیات دراماتیک؛ اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، تهران 1354.
9- قربانی دادن ابراهیم در تعزیه ایرانی، سازمان جشنوهنر (متن انگلیسی).
10- مدیریت مجله نمایش؛ (به همراه پرویز سلطانی)، از انتشارات اداره هنرهای دراماتیک (هنرهای زیبای کشور)، دوره دوم، تهران 1338.
علاوه بر اینها دکتر فروغ نمایشنامههایی نیز نوشته است و همچنین آهنگهای فراوانی ساخته است.
پیشگفتار فروغ
پیش گفتار دکتر فروغ یکی از زیباترین پیش گفتارهایی است که به درستی در شناساندن و اهمیت کتاب "فن نمایشنامهنویسی" نوشته شده که خود میتواند معرف و الگوی پیش گفتارنویسی برای کتابهای آموزشی باشد که هر هنرجویی با یک نگاه اجمالی متوجه کارکرد و اهمیت یک کتاب آموزشی شود.
مهدی فروغ در پیش گفتاری که 15 اسفندماه 1335 بر این کتاب افزوده، نوشته است: "برای ما ایرانیان که از اصول و فنون تئاتر و درامنویسی متاسفانه بیخبر ماندهایم این کتاب به عقیده مترجم فایده بسیار دارد. زیرا مصنف موضوع را از جنبههای مختلف مورد مطالعه قرار داده و از این رو نه تنها برای نویسندگان بلکه برای عموم مردم سودمند است. وقتی ما به نکات فنی آثار ادبی به مشکلات کار نویسندگان آگاه میشویم از نوشته آنها بهتر و بیشتر لذت میبریم."
در این کتاب منحصر به فرد، درباره نمایشنامهنویسی، داستاننویسی و حتی افسانهسرایی میآموزیم. علیرغم ساختار و نوشتار ساده داستانهای نمادین و تمثیلی، نوشتن این داستانها بسیار مشکل و پر از پیچ و خم است. نویسندگان جوان با دیدن ساختار ساده این داستانها تصور میکنند که نوشتن اینگونه داستانها کار آسانی است. اما با گفتن داستان به طور غیرمستقیم و مبهم و داشتن چند نماد، نمیتوان داستان تمثیلی ارائه کرد. اینگونه نوشتن، بیشتر مخاطب را گمراه و سرگردان میکند. در نتیجه نویسندگان جوان برای ادامه راه دراز و پر فراز و نشیب نویسندگی نیاز به راهنما و دستورالعملی دارند تا آنها را در نوشتن نمایشنامه، فیلمنامه، داستان و … هدایت و راهنمایی کند. با توجه به اینکه تحقیق و مرجع مناسبی در این زمینه در زبان فارسی وجود ندارد، باید به مراجع خارجی رجوع کرد.
دکتر فروغ که این کتاب را از میان 8 کتاب برجسته دیگر برگزیده و چون اشاراتی هم به داستانسرایی و افسانه و داستان فیلم هم میکند، بنابراین میتواند در اختیار داستاننویسان و فیلمنامهنویسان هم قرار بگیرد و برای آنان نیز خواندنش فایده خواهد داشت. چنانچه تاثیر مطالعه آن را بسیار ژرف میداند و مینویسد: "پس از خواندن این کتاب شما دیگر از دیدن فیلمهای مبتذل بازاری یا نمایشنامههای خودمانی (عامهپسند) لذت نخواهید برد و سعی خواهید کرد توجه خود را روی خصال و صفات ذاتی یا اکتسابی قهرمانان حوادث که از پیچیدهترین نکات هر اثر دراماتیک (نمایشی) است و علل روانی و معنوی بروز حوادث متمرکز سازید. این کتاب طریقه انتقاد صحیح کردن را به ما میآموزد و علل ملالآور بودن فلان نمایش یا فلان فیلم را تا حدی به ما نشان میدهد."
او در ادامه مینویسد: نکات فنى که در این کتاب راجع به آن بحث شده فقط مربوط به نمایشنامهنویسى نیست بلکه در داستاننویسى و افسانهسرایى و داستان فیلم و انواع مختلف نویسندگى نیز مفید است. بحث و تحقیق در این موضوع در زبان فارسى بىسابقه است و لذا این کتاب که در بین کتابهاى خارجى نیز، در نوع خود کمنظیر است (و ما آن را از بین هشت کتاب ممتاز دیگر برگزیدهایم) مىتواند در ازدیاد ذوق و قوه ادراک و تشخیص خواننده تأثیر فراوان داشته باشد. در پایان کتاب خلاصه داستان چند نمایشنامه را که به صورت دیالکتیک تجزیه و تحلیل شده است ملاحظه خواهید کرد و از مطالعه آن، طریقه بحث و استدلال درباره یک اثر دراماتیک را درمىیابید. نهتنها نمایشنامههاى مدرن بلکه آثار بزرگ کلاسیک یونانى و سایر کشورهاى اروپا نیز در این کتاب مورد بحث واقع شده است.
مصالح کار نمایشنامهنویس یعنى "موضوع" و "شخص بازى" و "کشمکش" در این کتاب تجزیه و تحلیل شده است. بدیهى است اگر معمار یا مهندسى به فشار و قدرت و وزن مصالح بنّایى آشنا نباشد بنایى که مىسازد اطمینانبخش نخواهد بود. نویسنده نیز بدون توجه به این عوامل و داشتن احاطه و بصیرت کامل به تمام خصوصیات اخلاقى و اجتماعى و روانى شخص بازى نمىتواند اثر شایستهاى به وجود بیاورد و خواننده نیز باتوجه به این نکات است که به سهولت مىتواند ارزش هر اثر ادبى را دریابد. این کتاب ادعاى کسانى را که بناى هر اثر ادبى و هنرى را منوط به داشتن غریزه تنها مىدانند و متأسفانه تعداد آنها در کشور ما زیاد است استادان مىکند و نشان مىدهد که بدون داشتن اطلاع کامل از رموز و اصول نویسندگى و احاطه کافى به مسائل اجتماعى و روانى هیچ مرد باذوقى نابغه نخواهد شد. مترجم امیدوار است که این کتاب طریق بحث و استدلال صحیح را درباره ادبیات و هنر دراماتیک به جوانان باذوق نشان دهد و اصول و قواعد نمایشنامهنویسى و داستانسرایى را به آنها بیاموزد. این کتاب به صورت درس سر کلاس نوشته شده است و مترجم نیز سعى کرده است که همین رویه را در تلفیق کلمات و عبارات مراعات کند. نظر به اینکه بحث درباره درامنویسى در ایران بىسابقه است، ضمن ترجمه با کلماتى که معادل آنها در زبان فارسى موجود نیست یا اگر هست بهمعناى اعم به کار مىرود و جنبه خاصى ندارد برخورد کردیم که ناچار براى آنها معادلى وضع شد و براى آشنایى ذهن خواننده اهم این کلمات را در آخر کتاب نقل مىکنیم و از خوانندگان تقاضا داریم که اگر معادل بهترى براى این واژهها به نظرشان رسید، مترجم را لطفا مستحضر فرمایند تا در چاپهاى بعد اصلاح شود."
کتاب اگری
لاجوس اگری در چهار بخش اصلی و یک پیوست، کتابش را نوشته و تنظیم کرده و مترجم ایرانی، به آن یک نمایه اصطلاحات مهم به دو زبان فارسی و انگلیسی افزوده است. موضوع، شخص بازی و کشمکش مواد و ابزار و مصالح کار هر نویسندهای است که با فراگرفتن آنها از پس درست نوشتن برمیآید. بخش چهارم کلیات است که در آن مواردی چون گفتوشنود، به موقع بودن نمایشنامه، ورود و خروج هنرپیشه، ملودرام، نبوغ، هنر چیست؟، فکر و اندیشه را از کجا میتوان گرفت؟ و نتیجه، آمده است که مطالعه این بخش هم در تقویت و تکمیل نویسندگی و هم برداشتن ایهامات و یافتن پاسخ برای پرسشهای اساسی لازم و کاربردی است.
لاجوس اگری در این کتاب سه رکن اساسی هر اثر دراماتیک را معرفی میکند: موضوع، شخص بازی و کشمکش. سه بخش نخست این کتاب، به سه رکن اشاره شده میپردازند. بخش اول این کتاب به موضوع میپردازد. در این بخش، لاجوس اگری تأکید میکند هر نمایشنامه خوب باید دارای یک "موضوع" مشخص باشد، و این موضوع در یک جمله کوتاه و تحت قالبهایی مثل "ـــــــــ به ــــــــ منجر میشود." یا "ـــــــــ بر ـــــــــ چیره میشود." یا "ـــــــــ موجب ـــــــــ است." روی کاغذ بیاید. او در انتها ضمن ارائه موضوعهای نمایشنامههای مشهور شکسپیر، ایبسن و چند تن دیگر، تذکر میدهد که موضوع نباید آنقدر برجسته باشد که سایر بخشهای نمایشنامه بیاهمیت جلوه کند. بخش دوم این کتاب به شخص بازی میپردازد. در این بخش، لاجوس اگری تأکید میکند که شخصیت قلب اثر دراماتیک است و یک شخصیت خوب است که داستان را به خوبی پیش میبرد و به آن جان میبخشد. همچنین، در این بخش، خواننده متوجه میشود که برای خلق شخص بازی باید ابتدا او را به عنوان یک انسان زنده از سه جنبه ساختمان جسمی، وراثت و سطح تعلیمات بررسی کند و به محیط پرورش او نیز توجه داشته باشد. در ادامه، خواننده در مییابد که شخص بازی باید متحمل تغییر درونی شود و برای انجام کنشهای کلیدی قدرت و اراده لازم را داشته باشد. در پایان این بخش، او با اشخاص مهم یک اثر نمایشی آشنا شده و به اهمیت وحدت اضداد پی میبرد. بخش سوم این کتاب به انواع کشمکش میپردازد. در این بخش، لاجوس اگری تأکید میکند که کشمکش از خود شخص بازی سرچشمه میگیرد و محیط پیرامون او نیز در این امر دخیل است و اینکه در یک نمایش خوب موجب تحول و دگرگونی شخص میشود. بنا بر نظر اگری، هر کشمکش باید موجب کشمکش دیگر شود که نسبت به قبلی سهمگینتر باشد و این روال تا نقطه اوج که کشمکش به حد اعلای خویش میرسد ادامه یابد. لاجوس اگری کشمکشهای موجود در اثر دراماتیک را چهار عدد میداند: کشمکش ساکن، کشمکش با جهش، کشمکش تصاعدی و کشمکش پیشبینی نشده. همچنین، در این بخش است که خواننده با مفهوم "نقطه شروع" آشنا میشود. این نقطه شروع معمولاً جایی است که کشمکش به بحران ختم میشود یا جایی که دستکم یک شخصیت به نقطه عطفی در زندگی خویش رسیده باشد یا با تصمیمی که کشمکش را تسریع میکند. با این حال، یک نقطه شروع خوب جایی است که چیزی حیاتی در ابتدای نمایش به خطر افتاده باشد. بخش چهارم این کتاب به شرح کلیات میپردازد که مهمترین آنها عبارتند از: صحنه اجباری، تعریف، مکالمه و ورود و خروج. صحنه اجباری صحنهای است که باید در نمایشنامه باشد و قول تماشای آن به مخاطب داده شده و نمیتوان آن را حذف کرد. تعریف همان اکسپوزیسیون است و از اول نمایش تا پایان آن باید ادامه داشته باشد. لاجوس اگری تأکید دارد که تعریف باید حوادث مربوط به گذشته و اطلاعات کلیدی راجع به "شخص بازی" را نه در افتتاح نمایش که در طول آن به اطلاع مخاطب برساند. مکالمه باید معرف اشخاص بازی باشد و صرفاً برای پر کردن صفحات نمایشنامه نوشته نشود. مکالمه موضوع نمایش را به اثبات میرساند، اشخاص بازی را معرفی میکند، کشمکش را ادامه میدهد و خبر از وقوع رویدادهایی در آینده میدهد. ورود و خروج اشخاص بازی در بیشتر نمایشها دارای اشکال است زیرا نویسنده شخصیتهای خود را به خوبی نمیشناسد و صرفاً به میل و اراده خود آنها را وارد و خارج میکند و نه به اقتضای داستان. اینکه یک شخص بازی به بهانه آوردن یک لیوان آب بیرون برود تا دو نفر بتوانند با هم صحبت کنند خطای بزرگی است. ورود و خروج اشخاص بازی باید دارای دلیل منطقی باشد و لزوم آن معلوم شود. این کتاب، به جز چهار بخش یاد شده، ضمیمهای هم دارد که در آن لاجوس اگری به تحلیل چند نمایشنامه از جمله "تارتوف" اثر مولیر و "اشباح" اثر ایبسن میپردازد.
گستره تاثیر
مطمئنا اگر کتابهایی مانند "فن نمایشنامهنویسی" لاجوس اگری نبودند بسیاری از نویسندگان ما درک درستی از حقیقت ساختاری و محتوایی ادبیات نمایشی نداشتند و چه بسا درک درست این کتاب خیلی را در این راه دشوار راهنما بوده و این خود دیباچهای بوده برای آموزش درست درامنویسی در ایران که خوشبختانه تاکنون بیش از ده کتاب دیگر در زمینه فن نمایشنامه ترجمه و حتی تالیف شده که هر کدام در تکمیل خلق متون نمایشی تاثیرات خود را گذاشتهاند. با این وجود هنوز هم خواندن و درک کتاب فن نمایشنامهای به دلیل پایهای بودنش همچنان از ضرورتهایی است که باید هر نویسندهای با دقت آن را بخواند و از فرامینش در خلق آثار نمایشی بهرهمند شود.
نظرگاهها
باقر رجبعلی، داستاننویس، این کتاب را به هنرجویانش پیشنهاده کرده و دربارهاش گفته است: کتاب سینمایی که امروز قصد دارم به شما معرفی کنم، "فن نمایشنامهنویسی" اثر لاجوس اگری است که در میان کتابهای آموزش نگارش آثار دراماتیک، شهرتش از بوطیقای ارسطو بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. این کتاب با اینکه برای نمایشنامهنویسها نوشته شده، اما به دلیل دربرداشتن مفاهیم بنیادی نگارش آثار دراماتیک، برای فیلمنامهنویس به منزله شیر آغوز است و پایههای درامنویسی او را تقویت میکند.
کتاب "فن نمایشنامهنویسی" به داستاننویسان جوان زیر و بم حرف زدن، صحبت کردن و گفتوگو را یاد میدهد و آنها را با جوانب گوناگون زندگی آدمها چنان زیبا و عمیق آشنا میکند به شکلی که دیگر هیچکس نمیتواند مدعی باشد که فقط خودش حرف آخر را میزند.
این داستاننویس افزوده: "من این کتاب را تا به حال پنج بار خواندهام و هنوز هم از خواندنش سیر نشدهام چون نه تنها برای نمایشنامهنویسان بلکه برای داستاننویسان هم بسیار مفید است و منبعی غنی است برای اینکه بدانیم در زندگی فقط حرف ما نیست که باید به کرسی بنشیند."
پیامد خوانشهای "فن نمایشنامهنویسی" هنوز هم در فضای تئاتر، سینما و سریالهای تلویزیونی ما به عینه مشهود و محسوس است و این خود دلیل موجهی است که به نسلهای تازهتر پیشنهاد کنیم که هر طوری که شده است از خوانش آن غافل نشوند. به هر حال فراگیری فنون کلاسیک هست که نویسندگان را -حتی در ارائه وضعیتهای نوینتر، راهنمایی خواهد کرد که با قابلیتهایی بیشتری آثارشان را بنویسند.
همیشه در بازگشت به گذشته و پیشینههاست که چشمانداز رو به پیشی ما را شگفتزده کرده است و ما امروز هم باید این کتابهای پایه را که در گذشته نوشته شدهاند، بخوانیم و حتما در درکش نیز بکوشیم.
منابع:
آشفته، رضا، کتابی که عصای دست فیلمنامهنویسان و نمایشنامهنویسها شد، ایبنا، سه شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۳.
اگری، لاجوس، فن نمایشامه نویسی، با برگردان دکتر مهدی فروغ، تهران: انتشارات نگاه، 1383، به نقل از سایت طاقچه.
رجبعلی، باقر، "فن نمایشنامهنویسی" آخر هفته شما را با جوانب گوناگون زندگی آشنا میکند، ایبنا، جمعه ۲۲ اسفند ۱۳۹۳.
فرازهایی از زندگینامه دکتر مهدی فروغ، سایت چهره، به نقل از شماره نهم کتاب نمایش (دی ماه 1379/ دسامبر 2000) به مناسب بزرگداشت وی در آمریکا، 1 آبان 87.
فروغ، مهدی، پیشگفتار "فن نمایشنامهنویسی"، به نقل از سایت نشر نگاه، تهران، نشر زوار، چاپ یکم، 1336.
"فن نمایشنامهنویسی"، کاراکتاب.