سرویس تئاتر هنرآنلاین: "هنر تئاتر" از کتابهای عبدالحسین نوشین، نویسنده، مترجم، کارگردان و سیاستمدار ایرانی است که آن را در مقطعی نوشته، جامعه تئاتری ما نیازمند منابع جدی بوده است و او تمام تجربههای کارگردانی و بازیگری و آموختههایش از تئاتر فرانسه و روسیه را در این کتاب به قلم خویش مزین کرده است. بنابراین نوشین با هدف آموزش و پرورش هنرجویان تئاتری چنین کتابی را نوشته و در اختیار این هنرجویان قرار داده است که سالهای سال و هنوز هم یکی از منابع و سرچشمههای تئاتری در ایران به شمار میآید.
نوشین در کتاب "هنر تئاتر" مىگوید: ایمان راسخ دارم در آینده نزدیک هنر تئاتر در کشور ما نیز با استفاده از تکنیک و تجربیات ملل راقیه مراحل پیشرفت خود را پیموده، به مرحله کمال نزدیک خواهد شد.
بنابراین او روزگار ما و حتی پیشروتر از این زمانه را پیشگویی کرده است چون تئاتر فعلا مراحل پیشرفت را پشت سر میگذارد و البته هنوز هم باید زحمات بسیاری کشیده شود که تئاتر هم همچون سینما به زبان روز و جهانی نزدیک شود؛ اما با گسترش دانشکدههای تئاتری در سراسر ایران، برگزاری کارگاههای آموزشی، سفرهای خارجی، تحصیل در دانشکدههای معتبر جهانی، انتشار کتابهای آموزشی و افزونی تولیدات تئاتری و تالارهای اجرایی نشانگان مثبتی است برای ارائه امیدواریهای بیشتر برای شکوفایی تئاتر در سالهای آتی...
انتشار هنر تئاتر
عبدالحسین نوشین (1284-1350)، هنرمند تاثیرگذار در جریان نوینسازی تئاتر ایران هست که کتاب بسیار مشهور "هنر تئاتر" را در آن دورانی که تئاتر بنابر دانستههای شفایی اهل تئاتر آموزش داده میشد، نوشته است. بنابراین "هنر تئاتر" نخستین کتابی هست که در حوزه آموزش تئاتر میتوانست بازیگران و کارگردانان ایرانی را با مقوله حرفهای شدن در این هنر آشنا کند.
بنابر پژوهشهای کتابشناسی، کتاب هنر تئاتر نوشته نوشین برای نخستین بار در سال 1331 در تهران و در 236 صفحه و به شکل مصور منتشر شده است، البته نامی از ناشر برده نشده و این خود شاید دلیلی برای چاپ غیر رسمی این کتاب باشد که در سال 1337 تجدید چاپ نیز شده است! همچنین "هنر تئاتر" پس از انقلاب برای چاپ سوم در سال 1371 توسط انتشارات اساطیر منتشر شده است که از سال 1378 نیز انتشارات نگاه چاپ اولش از این کتاب را منتشر کرد که در سال 1396 برای چهارمین بار، باز نشر شده است.
درباره نوشین
نوشین فرزند محمدباقر، ملقب به سلطانالواعظین بود و در مشهد در یکی از سالهای 1297 ش (فهرست مستند....)، 1280 ش (بزرگمهر) و 1284ش (خلج) متولد شد.
در جوانی به تهران آمد و در 1298 ش تحصیلات ابتدایی را به پایان رساند. در 1307 ش از دبیرستان دارالمسلمین که تمام دبیرانش فرانسوی بودند، دیپلم گرفت.
نوشین از جوانان با استعدادی بود که پس از به پایان بردن تحصیلات متوسطه در مدرسه دارالفنون تهران، در سال ۱۳۰۷ به همراه اولین گروه از دانشجویان ایرانی برای تحصیلات دانشگاهی به فرانسه اعزام شد. عبدالحسین پس از موفقیت در امتحان اعزام به فرانسه موفق به تحصیل در رشته تاریخ و جغرافیا شد. امّا در مهرماه 1308 بهجاى ورود به رشته تاریخ و جغرافیا در رشته هنرهاى دراماتیک کنسرواتوآر تولوز نامنویسى کرد. در کنسرواتوآر تولوز نیز خوب درخشید و توانست در سال اول روى صحنه برود امّا سرپرست دانشجویان ایرانى (اسمعیل مرآت) که با رفتن نوشین به کنسرواتوآر مخالف بود، هزینه تحصیل او را قطع کرد و نوشین مجبور شد براى تأمین هزینه تحصیل خود در تابستان 1309 به تهران برگردد و نمایشنامه "زن وظیفهشناس" را که خودش نوشته بود در "گراند هتل" روى صحنه ببرد تا بتواند با استفاده از درآمد این نمایش هزینه تحصیل خود را تا سال 1311 در کنسرواتوآر تمام کند. براى اجراى این نمایشنامه، نوشین از بانو لُرتا دعوت کرد که با او همکارى کند و آشنایى این دو هنرمند به عشق و ازدواج آنها منجر شد. این سفر به نوشین امکان داد تا فضاى تئاترى ایران و هنرمندان نامدار و دستاندرکاران تئاتر آن زمان را بهتر بشناسد و برنامه کار خود را براى ایجاد تحول بنیادین در تئاتر ایران براساس اطلاعاتى که بهدست آورد تنظیم کند.
تحصیلات نوشین در فرانسه، به علت سرپیچی از دستور مسئولان امور آموزشی، با مشکلات و وقفههایی همراه شد، اما او با پشتکار و تلاش فراوان توانست تحصیلات را به پایان رساند و در سال ۱۳۱۱ به ایران برگردد. نوشین که در اروپا هم به ایدههای چپ انقلابی گرایش یافته و هم با پایههای تئاتر مدرن آشنا شده بود، با آرزوی پیریزی تئاتری نو به ایران برگشت.
پس از بازگشت به ایران، در 1311 ش "تروپ نوشین" را با شرکت لُرتا و محتشم تشکیل داد. نخستین نمایشی که گروه نوشین روی صحنه آورد، نمایش "توپاز" اثر مارسل پانیول بود. آنها در 1313 ش، در بزرگداشت هزاره فردوسی، نمایشنامهای براساس داستانهای شاهنامه روی صحنه آوردند و نوشین موفق به دریافت مدال مخصوص شد.
نوشین با همکارى محمدعلى فروغى و مجتبى مینوى سه تابلوى "بیژن و منیژه"، "زال و رودابه" و "رستم و تهمینه" را تنظیم کرد و در جشن هزاره فردوسى با همکارى جمعى از هنرمندان و همسرش آن را اجرا کرد. موسیقى این تابلوها را "مینباشیان" ساخته بود. اجراى این سه تابلو که با تحسین و تشویق کمنظیر تماشاگران و بهخصوص شرقشناسان و ادبا روبرو شد از او و همسرش و حسین خیرخواه براى شرکت در فستیوال تئاتر مسکو دعوت بهعمل آمد. در فستیوال مسکو، نوشین با سبک و تکنیک کارگردانان بزرگى نظیر استانیسلاوسکى آشنا شد. نوشین که از نوجوانى طرفدار عدالت اجتماعى بود، در دوران پرماجرا و افتخارآمیز خود با فعالیتهاى سیاسى، اجتماعى و هنرى و تألیف و ترجمه و اجراى آثار و نمایشنامههاى مترقى، ارزنده و پرمحتوا، کوشش خستگىناپذیرى براى تحقق آرمانهاى خود مبذول داشت.
عبدالحسین نوشین از 1311 تا 1329 ش به مدت 18 سال در عرصههای مختلف نمایشی و شکل بخشیدن به گروههای تئاتری نقشی فعال داشت و در بنیان نهادن تئاتر ملی ایران چهرهای متمایز دارد. نوشین نمایشنامههایی مانند "پرنده آبی" اثر مترلینگ، "روسپی بزرگوار" اثر ژان پل سارتر، "ولپن" اثر بنجانسن، "اتللو" و "هیاهوی بسیار برای هیچ" اثر ویلیام شکسپیر و در "اعماق اجتماع" اثر ماکسیکم گورکی را ترجمه و "خروس سحر" و "تاثیر زن وظیفهشناس در زندگی" و چند نمایشنامه دیگر و کتاب هنر تئاتر درباره فن نمایش را تألیف کرده است.
در پس فعالیتهای سیاسی در 1327 ش نوشین زندانی شد و در آذرماه سال 1329 به همراه 90 تن از دوستانش از زندان گریختند و به مسکو رفتند. در مسکو در دانشکدهی ادبیات ماکسیم گورکی مشغول تحصیل شد و تا سطح دکتری به تحصیلش ادامه داد. در مسکو با شرقشناسان روسی در تصحیح متن انتقادی شاهنامه فردوسی، چاپ مسکو نیز همکاری داشته است.
روایت زندان و فرار
محمد تقی مینا، یکی از همکاران نوشین درباره زندانی شدن نوشین گفته است: در سال 1327 نمایشنامه "پرنده آبی" بر روی صحنه رفت و اعجاب همگان را برانگیخت و سفرای کشورهای اروپایی که از آن دیدن کردند معتقد بودند که با توجه به امکانات محدودی که در اختیار کارگردان بوده است اجرایی موفق و هم طراز اجرای تئاترهای بزرگ اروپا ارائه شده است. تئاتر فردوسی در خلال دومین اجرای نمایش "چراغ گاز" در 15 بهمن 1327 توسط دولت وقت اشغال شد و نوشین نیز به جرم آزادیخواهی و جانبداری از عدالت اجتماعی و ارائه نمایشنامههایی در این راستا بازداشت شد.
احساس طبری به نقل از کتاب دیدار با خویشتن درباره فرار از زندان گفته است: در زندان بنا به نقشهای که خسرو روزبه و عباسی طرح کرده بودند، قرار شد رهبران فراری داده شوند. نوشین که به پایان حبس خود مدتی کوتاه داشت، ترجیح میداد از زندان فرار نکند، بلکه به شکل قانونی مرخص شود و بتدریج از سیاست کناره گیرد و خود را وقف تئاتر سازد. ولی رفقای دیگر این را نوعی ضعف و سنگر گریزی نوشین دانستند و با آن جداً مخالفت کردند. این استدلال رفقای رهبری در زندان بیپایه نبود. نوشین از زمان دایر شدن تئاتر فرهنگ در فعالیت سیاسی بیرمق شده بود. با خلیل ملکی روابط دوستانه داشت ولی علی رغم اصرار و ابرام ملکی، در انشعاب به همراه او نرفت. به هر حال، رفقای ما میاندیشیدند که اگر نوشین را به حال خود رها کنند، او در سر دوراهی شهرت و انقلاب ممکن است به راه اول برود. این بدگمانی در مورد نوشین عملا خود را بیپایه نشان داد ولی از روی سوءنیت به او نبود.
نوشین تا آخر عمر در این تزلزل باقی مانده بود، هرگز راه سنگرریزی و پیمانشکنی را نگزید. به سخن و پند دوستانش گوش فرا داد و با 9 تن دیگر به یاری سازمان حزبی از زندان گریخت. بعدها به مهاجرت آمد و در همان مهاجرت به دیار دیگر رفت. در مهاجرت، نوشین ابتدا در شهر دوشنبه بود و کم و بیش با کارگردانی سر و کار داشت. سپس به مسکو آمد و آموزشگاه عالی ادبیات را تمام کرد و بعدها با نوشتن "واژه نامک" که آن را به عنوان پایاننامه دکترا عرضه کرد، دکتر ادبیات شد. او کار پرتلاشی را بر روی انتشار متن انتقادی شاهنامه فردوسی و پژوهش درباره واژهها و چهرههای این اثر جاویدان پارسی انجام داد.
چگونگی نوشتن کتاب
اگر نظری به راه و روش حرفهای عبدالحسین نوشین بیندازیم که میبینیم هم به درستی تئاتر را فراگرفته و هم به راستی دارد این شیوه را به همکارانش القا میکند: نوشین به گفتگوى قابل ارائه در صحنه سخت پاىبند و براى آماده کردن متن هر نمایشنامه و تنظیم دیالوگ مناسب براى هر پرسناژ مدتها تحقیق و مطالعه مىکرد. زبان صحنه اصطلاحى بود که نوشین معتقد بود براى تنظیم دیالوگها باید به آن رسید. بیان را بهطور علمى به همکاران خود آموخته بود. براى اینکه بیان بازیگران از نظر ریتم، آوا، حالت، جنبش و… صحیح باشد. به جرأت مىتوان گفت که مکتب علمى بیان تئاترى را او در ایران پایهگذارى کرد.
بنابراین نوشین درک درستی از تئاتر یافته بود که بتواند در زمان بازداشت خود کتاب آموزنده "هنر تئاتر" را بنویسد که خودآموزى باشد براى بازیگران و کارگردانان. البته در منابعی دیگر یادآوری شده که او نگارش کتاب "هنر تئاتر" را در خانه عزت الله انتظامی در سال 1329 انجام داده که این نکته شاید کمی غیرقابل پذیرش باشد اما ممکن هست در زمانی که در خانه انتظامی پنهان بوده است، توانسته در متن اصلی هنر تئاتر بازنویسی و بازنگری کرده باشد.
در این کتاب، نوشین ضمن بحث در مورد تکنیک بازیگرى و کارگردانى، نظرات و آرزوهاى خود را در مورد آینده تئاتر ایران تشریح کرده است. همسر و همکاران نوشین پس از تعطیلى تئاتر فردوسى از پاى ننشستند و براى ادامه راه نوشین علىرغم مخالفت حکومت، تئاتر سعدى را افتتاح کردند. کارگردانى و اداره این تئاتر بهعهده خانم لرتا و حسین خیرخواه بود و نوشین از سلولهاى زندان قصر آنان را راهنمایى و تئاتر را رهبرى مىکرد. همکاران و شاگردان نوشین در تئاتر سعدى اقدام به تأسیس کلاسهایى براى آموزش تئاتر کردند و "مجله تئاتر" و "نامه سعدى" را منتشر ساختند و اتحادیه هنرپیشگان را پایهگذارى کردند. با کودتاى 28 مرداد، فعالیت گروه تئاترى نوشین بهکلى متوقف شد و تئاتر سعدى نیز بهدست اراذل و اوباش به آتش کشیده شد. براى تئاتر و مردم ایران سالهاى 1327 تا 1332 سالهاى پراهمیتى در زمینه تئاتر است که در این دوران به راستی نوشین و همکاران و شاگردانش تئاتر علمى را پایهگذارى کردند.
درباره کتاب هنر تئاتر
"هنر تئاتر" که توسط عبدالحسین نوشین نوشته شده است که دارای دویست و چهل صفحه هست؛ با این هدف مهم و اساسی نوشته شده: "سروکار اصلی اکتور با ادبیات و هنر پلاستیک هست و کار او از سه عامل سخن، حالت و جنبش ترکیب شده است. ما سخن و حالت را در قسمتی و جنبش را در قسمت دیگر تعریف و تفسیر میکنیم و در آخر قسمت دیگری به مقدار و اندازه سن نمایش اختصاص خواهیم داد. هنر تئاتر مرکب است از چند هنر گوناگون از جمله ادبیات، پییس، تئاتر و نقاشی دکور و لباس و گریم و موسیقی و هنر پلاستیک رقص و نمایش حالات بدن و معماری دکورهای با حجم و همچنان دو فن دیگر که این نمونه جمعآوری شده را تکمیل میکند و آن دو عبارت هستند از فن روشنایی و فن ماشینسازی سن که قصد آن ساختن و تشکیل آلات بسیار گوناگون واسه به وجود آوردن صداهای متنوع مثل غرش رعد و خروش دریا و طوفان و ریزش باران و هزاران آوای دیگر که در طبیعت وجود داشته است و هم اکنون ساختن هر طور آلات و اسباب مکانیکی که واسه نمایش یک پییس احتیاج است."
بخش اول کتاب "استعداد شرط اصلى کسب هنر است"" نام گرفته است که در این بخش سرفصلهایی به نام بین استعداد و عشق و میل تفاوت بسیار است، سخن، ریتم، میزان تندى و کندى ریتم، تنوع ریتم، آهنگ، حالت، حالات و ادا و اطوار، شیوه کار، بازى در هنگام سکوت، اهمیت عنوان، تنفس، ادبیات فارسى و ادبیات دراماتیک، چرا تا به حال تنها آثار منظوم را براى تمرین انتخاب کردیم؟، ایجاد هنر ملى، طلب آمرزش، حروف و کلمات را نجوید، کشش کلمات، یک حرف ساکن، گیرایى داشتن، اصطلاحات و انواع پییس، تقسیمبندى پییس، وحدتها، انواع پییس و پرسناژ سمپاتیک و پرسناژ آنتى پاتیک مطرح شده است.
همچنین در بخش دوم به نام "ژست و جنبش" سر فصلهای تسلط بر بدن، تمرینهاى عملى کمدیین، بالارفتن و پایین آمدن از پلهکان، فصاحت بدن و سلسله دوم تمرینها آمده است.
بخش سوم میزانسن نام گرفته است که در آن درباره انتخاب پییس، خواندن پییس، تقسیم رلها، سلطه و حاکمیت صورى و معنوى، کار دور میز، دامنه کار متورانسن، ایجاد پرسناژ، تمرین در سن، رابطه متورانس و اکتور، طرح میزانسن، دنباله تمرین در سن، کار اصلى متورانسن، نخستین شب، شیوه کار در هنگام نمایش، پرورش نیروى تصور و تخیل و چند سفارش مباحث موجود هستند.
با یک نگاه اجمالی در مییابیم که هنوز هم این کتاب برای بازیگران و کارگردانان ما میتواند مفید واقع شود. در عین حال هنرجویان با خواندن هنر تئاتر، با شیوهای کارآمد و نسبتا قدیمی آشنا میشوند که هنوز هم بخشی از تئاتر ما با چنین شیوه یا چیزی شبیه به همین شیوه دارد کار خودش را میکند، بنابراین این شیوه هنوز هم منسوخ نشده اما شاید برخی از عبارات و اصطلاحات فرانسوی زبان یا به شکل زبان انگلیسی یا برگردان پارسیاش بیان میشود.
پایانی تلخ
اگر نوشین تئاتر را ادامه میداد و قربانی بگیر و ببندهای سیاسی نمیشد حتما در ارتقا تئاتر ما بیشتر از اینها کوشیده بود اما در همین حد در القای یک وضعیت علمی و به دور از دانستههای مفروض توانست در استقرار و بقای تئاتر ما تا امروز با بیشترین تاثیر ممکن موثر باشد. اما صد حیف و افسوس با آنکه کار حقیقیاش شاید تئاتر بود و نه سیاست اما قربانی وضعیت سیاسی آن دوران شد. در مطالعه زندگیاش هم در مییابیم او بیشتر در تئاتر و ادبیات حضور داشته تا بخواهد در سیاست از رشد و شکوفایی برخوردار باشد.
دوران بازداشت نوشین با مهاجرت اجبارىاش به اتحاد جماهیر شوروى به پایان رسید. نوشین در ایام مهاجرت پس از گذراندن دوره آموزشگاه عالى ادبیات مسکو، وارد انستیتوى شرقشناسى شد و کار تحقیقى خود را روى شاهنامه شاهکار حماسى فردوسى آغاز کرد. ابتدا اقدام به تصحیح شاهنامه کرد و "واژنامک" را که فرهنگ لغات شاهنامه است تألیف کرد و به دریافت درجه "دکترا در علوم فیلولوژیک" نایل شد. نوشین زبانهاى فرانسه، روسى، عربى، اوستا، فارسىباستان و پهلوى را مىدانست. او در لحظات آخر عمرش کتاب "واژهنامک" و سناریویى را که از شاهنامه اقتباس و براى فیلم آماده کرده بود براى دکتر خانلرى فرستاد. او در روز یکشنبه 12 اردیبهشتماه 1350 پس از یک سال بیمارى دشوار سرطان معده در سن 69 سالگى در مسکو درگذشت.
منابع:
تعاونی، شیرین، کتابشناسی تئاتر و سینما، تهران: مرکز اسناد فرهنگی آسیا، 2335 (1355).
بزرگمهر، شیرین، تأثیر ترجمه متون نمایشی بر تئاتر ایران. تهران: انتشارات تبیان، 1379.
خلج، منصور، نمایشنامهنویسان ایران (از آخوندزاده تا بیضایی) تهران، اختران، 1381.
جنتی عطایی، ابوالقاسم، بنیاد نمایش در ایران، تهران: ابنسینا، 1333.
چهرههایی از پیشروان هنر و ادبیات معاصر ایران. تهران، فرهنگسرای نیاوران، تیرماه 2537 (1357).
خطیبی، کاظم، عبدالحسین نوشین بنیان گذار تئاتر علمی، سایت تربت ما، 21 تیر 95.
رئیسدانایى، علیرضا، عبدالحسین نوشین، سایت انتشارات نگاه.
شهریاری ، خسرو. کتاب نمایش، تهران: امیرکبیر، 1365.
فهرست مستند اسامی مشاهیر و مؤلفان، تهران: سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی ایران، 1382.
کریمی، نصرت، یادنامه عبدالحسین نوشین، تهران: انتشارات نامک و جاویدان خرد، 1386.
نوشین، عبدالحسین، هنر تئاتر، تهران: انتشارات اساطیر، چاپ سوم، 1371.