سرویس تئاتر هنرآنلاین: رضا ثروتی منهای "مکبث" که برای بار اول در تئاتر شهر اجرا کرد، با حواشی و هیاهوی بسیار اجراهایش مواجه بودهاند. شاید این پروپاگاندا در جذب مخاطب موفقیتآمیز باشد، اما در استقرار تئاتر به معنای حقیقیاش، چندان نقشی نخواهد داشت. نمایش "مکبث" سال 88 در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شرکت کرد و جایزه هیئت داوران جشنواره را برد و پس از آن در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر به اجرای عمومی درآمد و پرفروشترین کار سالن شد.
نمایش "عجایب المخلوقات" نیز در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برگزیده شد و اجرای عمومی آن از اسفند 89 آغاز شد و قرار بود که گروه فروردین و اردیبهشت 90 نیز اجرای خود را ادامه دهد بعد از چند اجرا متوجه بیماری مجید بهرامی شدند و اجرای "عجایب المخلوقات" را متوقف کردند و قرار گذاشتند که تا برگشتن مجید بهرامی صبر کنند که این موضوع سال 91 پیش از فوت مجید بهرامی در تالار سمندریان محقق شد.
"ویتسک" در سال 91 همین جایزه را در دوره سی و یکم کسب کرد. بعد هم ثروتی "فهرست مردگان" را در سال 94 تولید و اجرا کرد که این سه تولید بیشتینر هیاهو و حواشی را به دنبال داشتند که اگر رضا ثروتی کوتاه نمیآمد معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظارش باشد. "ویتسک" با طراحی صحنهاش و همچنین حذف نام دراماتورژ و مترجمش بسیار پر سر و صدا شد که البته تا حدی هم در آن شرایط رضا ثروتی مجبور بود که نامی از شادروان نازنین نبرد.
"تن شوری" نمایشی است دیالوگمحور که در کنار "اتاق ورونیکا" میتوانند نوع دیگری از شیوه اجرایی رضا ثروتی را پیش رویمان قرار بدهد که کمتر کسی از این دو نمایش دلخور بوده است و یا کمتر توانستهاند به او انگ برداشت و الگوبرداری از این و آن را بزند. هر چند که خودش هم در بروشور گفته که "تن شوری" برداشتی آزاد از یک سریال تلویزیونی اینگمار برگمان سوئدی است.
فهرست
اجرای "فهرست" شاید بیشترین هیاهو را به دنبال داشت که این احتمال وجود داشت که رضا ثروتی بیدلیل خود را از صحنه تئاتر برای همیشه دور کند. در زمان اجرا این هیاهو با دعوت از روشنفکران آغاز شد و بعد از پایان آن نیز در فضای مجازی با پیامهای ویدئویی ثروتی به درازا کشید.
"فهرست" روایت رهبر ارکستری است که درصدد ساخت قطعهای برای مردگان است؛ قطعهای که این رهبر ارکستر را به انزوا میکشاند و با مردگانش مواجه میکند.
این نمایش برداشتی آزاد از نمایشنامه "فهرست" اثر تادئوش روژهویچ با ترجمه محمد رضا خاکی است.
"فهرست" رضا ثروتی چندان ربط مسجل و منطقی به نمایشنامه "فهرست" تادئوش روژهویچ ندارد. یعنی همان برداشت آزاد و کاملاً دور از این متن بیشتر مصداق عینی و عملی یافته تا اینکه بخواهیم در آن نوعی دراماتورژی حقیقی و قابل قبول مشاهده کنیم.
"فهرست" روژهویچ متن بسیار پیچیده و در عین حال آمیزهای از واقعیت و فراواقعیت مشمئزکننده پیرامون جنگ جهانی دوم است. در آنجا قهرمانی فراگیر هست که انگار خاطره مرده و زنده کسانی است که در جنگ وجوه مشترکی دارند و حالا کم کم به این خاطرات بیسروته میپردازند. بیسروته بودن به واسطه درهمآمیزی زمان حال، گذشته و آمد و شد بیدلیل و منطق آدمهایی است که به گونهای در اتصال و پیوند با قهرمان دارند به مرور خویش و این شخص شخیص میپردازند. هدف گردهمایی کسانی است که بهگونهای زخمخورده جنگاند. برای همین نفوذ و تمرکز در آن به حال و هوایی شورانگیز نیازمند است و همین نکته بارز است که اجرایش را بسیار سخت میسازد و شاید همین خود دلیلی آشکار برای کار نشدنش در ایران باشد.
یعنی فضای "فهرست" که بعدها "فهرست مردگان" نام گرفت چندان به نفع رضا ثروتی نبود که او برای بازگشت دوباره باید از خیلیها پوزش میخواست که چنین هم شد.
اهمیت تن شوری
رضا ثروتی متنوع کار کرده و این بار نیز توانسته به یک وضعیت درونی و بیرونی بپردازد که در آن کلمه و ادبیات نمایشی اصل و اساس کار هست اما او یک اقتباسگر هست و سریال اینگمار برگمن را بستر نمایشنامهاش قرار داده و توانسته چکیده آن را در دو ساعت برای مخاطبانش روایت کند.
به هر حال 280 دقیقه سریال تلویزیونی به نیمه رسیده و از آن همه آدم دو نفر برای این اجرا در نظر گرفته شده و حتی نفر سوم را همین بازیگر زن که نقش اصلی را عهدهدار است، بازی میکند. بنابراین ضمن وابستگی به متن و تصویر، تغییر و تبدیلاتی هم برای تئاتر شدنش در نظر گرفته شده و اینها کمک کرده که نادانستگیها، غفلتها و بیشعوریهای دو آدم به ظاهر تحصیلکرده را برای سرانجام نیافتن یک رابطه عاطفی درک کنیم. در سریال پایان بسته است چون آنها پس از طلاق دوباره ازدواج کرده و هنوز هم ناموفقاند، اما در تئاتر ثروتی پایان باز است که با طرح پرسش ذهن و روان مخاطبانش را به کار گیرد که تحت تاثیرات به وقوع پیوسته و انطباق داستان با زندگی، خود را بجویند.
"تن شوری" یک نمایش روان شناختی و متکی بر تکنیکهای سایکودرام هست. در آن هر کسی خود را دستکم در مواجهه با خشونت و ابراز نفرت از دیگران خواهد دید. نمایشی است که ما را در برابر چنین خشونتها و انزجارهایی واکسینه میکند و همین پرهیز و دوری جُستن از خشونت، خود یک پیامد مثبت است که درنگ و دریافت ما را به ماهیت اجرای "تن شوری" آگاه میکند و این همان روان برونفکنی از امراض درونی است که هدف سایکودرام است و حالا در قالب یک تئاتر ما را دچارش میکند و حتی فراتر از آن ما را نسبت به چنین کنشهای خطرناک و حتی هیولاگونه واکسینه میسازد.
"تن شوری" نمایش برخوردهاست و شاید نزدیکترین برخوردها را بشود در زندگی زناشویی تجربه کرد چون هم به لحاظ عاطفی و رد و بدل شدن عواطف و غرایز بهترین و نزدیکترین اتفاقات بین یک زوج ممکن میشود که در غایت خود شکل دوست داشتن و فراتر از آن عشق را به خود میگیرد اما از آن سو نیز باید برایش یک شکل واژگون و ویرانگر را در نظر گرفت که دیگر در آن عشقی نیست و نفرت جایگزینش خواهد شد.
"تن شوری" برخوردها را از یک عشق واهی و شاید هم ریشه دوانده در یک رابطه معمولی و شاید گفت کاذب به نمایش میگذارد و در نهایت مسیر واژگون را برایمان نمایان میکند که در آن یک زوج به جای ماندن در حالت معمولی با نفرت از هم به سوی جُدایی گرایش پیدا میکنند اما گویا جُدایی گاهی از مرگ هم دشوارتر است چون نمیشود از دیگری دل کند هرچند دلها دیگر با هم نیست. به هر حال زندگی زناشویی نسبتهایی را جاری و ساری میکند و فراتر از رابطه غریزی، زناشویی و عواطفی ریشه میدواند در پیکره آدمی که نمیشود به راحتی انکارش کرد.
"تن شوری" این راه دشوار دل کندن را پیش روی دارد و همین خود مسیر بازی و میزانسن را دشوارتر میکند چون به راحتی نمیشود شاهد یک ارتباط عاطفی بود که در آن داریم میبینیم که در نزدیکیهای دل کندن، دو نفر دارند با همدیگر میجنگند! هرچند به سختی میتوانند از پس هم بربیایند و این زوج دو دختر هم دارند که همین رابطه را گریزناپذیر کرده، هر چند به لحاظ جنسی و عاطفی دچار بنبستی شدهاند که همان بهتر که از همان دور بشوند و دل بکنند وگرنه حتما همدیگر را تا سر حد مرگ کتکاری خواهند کرد و شاید در تداوم این مسیر بشود مرگ یکی یا هر دو و حتی خودکشی آنان را تصور کرد!
رضا ثروتی
رضا ثروتی و رضا گوران، دو کارگردانی هستند که در دهه ٨٠ با آن مشخصهها و فراز و نشیبهای خاص این دهه مطرح شدهاند. اینان کارها و نمونههایی را به صحنه آوردهاند که هر یک بهنوعی قابل تحسین و تأمل بوده است، اما این دلیلی بر آن نمیشود کارهایشان را کاملترین آثار ایرانی در نظر گیریم که اگر چنین بود، ما از آستانه تئاتر جهان پا را فراتر گذاشته و اکنون ما را با اسم و رسمی معتبر در جهان میشناختند.
رضا ثروتی (1362، تهران) تاکنون در مقام نویسنده، طراح، کارگردان، دراماتورژ و کرئوگرافر در تئاتر از سال 82 فعالیت کرده است. او دارای کارشناسی ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد تنکابن، کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس است. در دوره دانشجویی این فعالیتها را پشت سر گذاشته است: کارگردانی نمایشهای "مالون میمیرد"، "کسوف"، "تاثیر صدای زوزه باد"، "سنگفرش"، "استنطاق"، "از خاکستر به خاکستر"، "از پانیفتاده"، "مکبث". همچنین او در این دوران نویسندگی و دراماتورژی نمایشهای "تاثیر صدای زوزه باد"، "از پانیفتاده"، "هاراگیری به سبک ایرانی"، "گم بست" را انجام داده است.
شاید بشود نمایش "از پا نیفتاده" با نویسندگی و کارگردانی ثروتی در سالن اصلی تالار مولوی، تیر و خرداد 1386 را نخستین تجربه حرفهایش در نظر گرفت اما "مکبث" را هم مهمترین اجرای حرفهایش باید دانست که او را به شهرت و اعتبار دنبالهدار در تئاتر رسانید.
او تاکنون موفق به اجرای نمایشهای "مکبث" و "عجایب المخلوقات" در شهرهای آمستردام (هلند)، باتومی، تفلیس، پوتی، چیاتورا (گرجستان)، تورینو و بلونیا (ایتالیا) شده است.
او در دوران دانشجویی موفق به کسب دو عنوان دانشجوی برگزیده سال در مقطع کارشناسی از دانشگاه آزاد تنکابن و تقدیر و لوح سپاس به عنوان دانشجوی نخبه در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تربیت مدرس شد. همچنین "از پا نیفتاده" نویسنده و کارگردان برگزیده دهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران، نویسنده و کارگردان برگزیده جشنواره منطقهای مشهد، و نویسنده و کارگردان برگزیده جشنواره ترنج مازندران شد.
"مکبث" نیز کارگردان برگزیده دوازدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران شد. این دو نمایش به همراه جوایز در دیگر بخشها، عنوان نمایشهای برگزیده جشنواره دهم و دوازدهم را از آن خود کردند و برای اجرای عمومی به مرکز هنرهای نمایشی معرفی شدند.
رضا ثروتی برنده جایزه ویژه هیئت داوران برای کارگردانی و طراحی بدیع و تاثیرگذار نمایش "مکبث" از بیست و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شد.
او همچنین برنده جایزه ویژه هیئت داوران برای طراحی و کارگردانی نمایش "عجایب المخلوقات" به خاطر اجرایی منسجم و هماهنگ از بیست و نهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شد و عنوان اجرای برگزیده جشنواره و برنده جایزه ویژه هیئت داوران برای کارگردانی نمایش "ویتسک" را به دست آورده است.
رضا ثروتی درباره جهانیشدن آثارش بر این باور هست: "فکر میکنم یک انسان به عنوان یک تماشاگر در برابر یک انسان به عنوان بازیگر قرار بگیرد، دو انسان روبروی هم دست بگذارند، روی یک سری غرایز پنهان انسانی یک سری قسمتهایی بیدار کنند که با جملات نمیشود آنها را بیان کرد، آثارم را طوری ساختم که مرز نداشته باشد وجوهی را در تئاترم زنده کنم که انسانها در روزمره آنها را از یاد بردهاند، غرایزی که انسان را از طبیعت و خلقت دور میکند، کار طوری است که مرز ندارد مخاطب در آفریقا هم آن را بفهمد."
هیاهو و آرامش
هیاهو مسیر کاری ثروتی را با دستانداز بسیار مواجه کرده اما آرامش خود زمینهساز کارهای در خور تاملش بوده است. باید دانست اگر در فضای آرام فقط تئاتر کار کند، بسیار موفقتر است چنانچه در اجرای "اتاق ورونیکا" و "تن شوری" با پیامد مثبتی همراه میشود و ما میبینیم که او با آرام و قرار بیشتری در تالار مسعودیه برای اجرای "اتاق ورونیکا" و در تالار مستقل برای اجرای "تن شوری" حضور یافته و بهنظر میرسد تا حدود زیادی هم از پس یک اجرای موفق از یک متن پیچیده برآمده باشد.
منابع:
آشفته، رضا، دو نمایشی که باید ببینید، روزنامه شرق، 4 بهمن 94.
آشفته، رضا، نقد نمایش "تن شوری"، ایران تئاتر، اسفند 97.
آشفته، رضا، روزنامه ایران، چند سطری بر "فهرست" تادئوش روژهویچ و رضاثروتی، روزنامه ایران / شماره : 5982 ۳۱ تیر ۱۳۹۴.