سرویس تئاتر هنرآنلاین: ژروم بل کارگردان فرانسوی که از نامآوران عرصه هنر پرورمنس است برای دومین بار به انگیزه حضور در جشنواره بین المللی تئاتر فجر در بهمن 96 به تهران آمد.
او با خود نمایش "شرتولوژی" را در فرمی مینیمال به جشنواره سی و ششم آورد و آغازگر یک جریان تازه در این جشنواره شد که من بعد اگر قرار است که به شکلهای نوین پرفورمنس پرداخته شود، بهتر است با حضور الگوهای جهانیاش این مهم انجام شود که راه پیش پای هنرمندان جوان ما قرار داده شود.
پرفورمنس "شرتولوژی" درباره مصرفگرایی در جوامع پیشرفته و سرمایهدار است. البته نقدی که براساس نگاهی به سی تیشرت که بازیگر- رقصندهای آنها را بر تن کرده و در سه مقطع زمانی از تن بیرون میآورد، شکل میگیرد.
ژروم بل یکی از تاثیرگزارترین هنرمندان معاصر در حوزه مطالعات اجرا و کرئوگرافی است که در این زمینه تالیفات و سخنرانیهای متعددی در دانشگاهها انجام داده است. فیلمهای آثار این هنرمند در بیینالهای هنر معاصر و بسیاری از موزهها نمایش داده شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
نمایش "شِرتولوژی" از کشور فرانسه در ۴ و ۵ بهمنماه ۹۶، در سالن سایه مجموعه تئاترشهر به صحنه رفت.
همچنین ژروم بل، کارگردانان و نظریهپردازان مطرح کرئوگرافی سال ۹۵ به همراه "سدریک آندروکس"، رقصنده و نویسنده در نوزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران حضور داشت. شاید همین دعوت خود مقدمهای برای حضور در ایران و این بار شرکت در جشنواره تئاتر فجر شده باشد.
او همچنین در سال ۹۵، یک کارگاه آموزشی به نام "مفهوم بدن پستمدرن"، یک نمایش با نام "سدریک اندروکس" با اجراگری سدریک اندروکس و یک سخنرانی با عنوان "ژروم بل به روایت ژروم بل" در جشنواره تئاتر دانشگاهی برگزار کرد که در نوع خود تازه و بیبدیل مینمود چون دانشجویان ایرانی از سه منظر و از نزدیک با شکل و شمایل حقیقی پرفورمنس آشنا میشدند.
ژروم بل
ژروم بل متولد ۱۹۶۴ طراح حرکت فرانسوی است که برای سبک شخصیتپردازانهاش در طراحی حرکت، مشهور به نارقصانه، با اجرای "نمایش باید ادامه پیدا کند" شناخته میشود. "شرتولوژی" کار بل نخستین بار در ۱۹۹۷ در لیسبون اجرا شده و بر اساس اجراهای متعدد ژروم بل در سراسر دنیا در موزهها و سالنهای تئاتر شکل گرفته و در فستیوالهای متعددی چون ادینبورگ حضور داشته است.
اثری پرفورمنس که به نظر میرسد بهتر است به جای اجرا در سالن تئاتر در موزهها و گالریها اجرا شود، همانطور که در سال ۲۰۱۵ نیز در پروژهای به اسم "اتاق" در موزه تیت لندن اجرا شده است.
در کارهای بل، همانگونه که او خود به آن معترف است، تاثیر "رولان بارت" نویسنده، فیلسوف، نظریهپرداز ادبی فرانسه آشکار است. کارهای بل را شاید بتوان اجرای عملی نظریه "درجه صفر نوشتار" در نظر گرفت. او در نمایشی که کلام از آن حذف شده و یا به کمترین حد خود رسیده است، میکوشد تا به زبان اشیا سخن بگوید. دیگر ویژگی تئاتر مدرن پس از حذف روایت، از میان رفتن نقش محوری انسان در نمایش است.
بل تحت تأثیر پینا باوش و آن ترزا دی کیرسمیکر به تحصیل در رشته کورئوگرافی پرداخت و برای طراحانی چون آنجلینا پرلیساژ، رجیز ابادیا، دانیل لری و کاترینا سانا کار کرده است. او ۱۲ سال با فردریک سیگه در حوزه غیررقاصانه کار کرده است تا به چهره مطرح این جریان بدل شود.
سدریک اندروکس
سدریک اندروکس که در جشنواره نوزدهم دانشگاهی و در اردیبهشت ۹۵ اجرا شد، به نویسندگی و اجراگری (پرفومری) سدریک آندروکس و کارگردانی ژروم بل، یک اجرای سولو است بر گرفته از رقصندهای به همین نام؛ سدریک اندروکس (اجراگر اثر). نمایش تفکر درونی اجراگر است درباره حرفهاش، در ابتدای اجرا، او در برست (فرانسه) و در کنسرواتوار موزیک و دنس پاریس در حال یادگیری رقص معاصر است، سپس به عنوان اجراگر در کمپانی رقص مرس کانینگهام در نیویورک و در آخر در اپرا باله لیون (فرانسه). سدریک اندروکس قسمتی از سری نمایشهایی است که ژروم بل در ۲۰۰۴ شروع کرد، اولین اجرا برای رقصنده باله اپرای پاریس بود به نام ورونیکا دویسنئو*. نسخه برزیلی آن در ۲۰۰۵ ایزابل تورس بالرین در تئاتر مونسیپال** ریودو ژانیرو بود. اجرای بعدی پیچت کلون چون و خودم*** با همکاری رقص رویال کلاسیک**** تایلند در بانکوک تولی شد که دوئتی بود بین ژروم بل و پیچت کلون چو رقصنده سنتی تایلند، در نهایت نیز نمایش لوتز فارستر***** که اجراگر پینا باوش، باب ویلسون ****** در آن اجرا میکرد با همیاری کمپانی دنس جوس لمون تولید شد.
این سه نمایش بر پایه تجربیات و دانش اجراگرانی ساخته شده که آنها را به عنوان رقصنده مطرح کرده است هر کدام متخصص در نوع خاصی از رقص، باله کلاسیک، رقص سنتی تایلندی و رقص مدرن آمریکایی و هر هنرمند عملی انجام میدهد که به وضوح با آنچه تاریخنگاران هنر، منتقدان و طراحان حرکت میگویند یا انجام میدهند متمایز است. هر کدام از آثار این مجموعه، تجربه شخصی هنرمند است از موضوعاتی که تشکیل دهنده تاریخ طراحی حرکت غربی و شرقی است. خود نمایش هم بنابراین نام شخص اجراگر را بر خود دارد. بجز نمایش دو نفره پیچت کلونسوم و خودم****، آثار دیگر این مجموعه همه اجراهای تک نفرهای هستند که محل زندگی شخصی هر اجراگر محل تقاطع تاریخ و رقص است. هر هنرمند مبحثی را تولید میکند که به سادهترین شکل ممکن به توصیف محیط کارش در مکانهای متفاوتی که در گیر آن است میپردازد، با این ایده که هنرمند قادر است به تشخیص وضعیت خود به عنوان خالق اثر در تعیین مکان خود در روند تاریخ. این رویکرد امکان ایجاد یک وزنه تعادل برای پذیرش مباحث مطرح شده توسط تاریخنگاران، منتقدان و طراحان حرکت را میدهد. هدف این آثار ارایه بیانیههایی است که نشان دهنده یک نوع فردیت خواهد بود که متمایز و نیز کاملکننده توضیحات تکراری و کلیشهای اعمال هنری است که تشکیل دهنده تاریخ طراحی حرکت است. چیزی که من اساس این کار یافتم، این است که تحلیل شود که تا چه حد یک اثر هنری خاص یا سبکی مشخص، هنرمند را، چه به عنوان یک سوژه تاریخی و چه به عنوان یک عضو جامعه یا کارگر، بیگانه و از بند قیود رها میسازد. هر هنرمند خودش شاخص این بیگانهسازی است. متقابلا، تاکید میکنم که این باید توسط تماشاگر و ناظر احساس شود که اینکه اجراگر با نام خودش بر صحنه است، یک مترجم و کانالی است بین طراح حرکت و عموم.
شِرتولوژی
"شرتولوژی" همان اندازه که مینیمالیستی است، میتواند بازیگوشانه باشد. موضوع این نمایش در مورد ساختارها در گذر زمان، تصاویر در فضاست که از طریق استقرار انسانها و تیشرتها در ترکیب و چینش کنار یکدیگر و لباس پوشیدن و پدیدار شدن در مقابل انظار مخاطب بیان میشود. این کار گفتگوی تکه تکهای است از شعارهایی که روی تیشرتهایی که در همسایگی هم به سر میبرند، نوشته شده است. موضوع "شرتولوژی" ساختارها در گذر زمان، تصاویر در فضاست که از طریق استقرار انسانها و تیشرتها در ترکیب و چینش کنار یکدیگر و لباس پوشیدن و پدیدار شدن در مقابل انظار مخاطب بیان میشود. این کار گفتوگوی تکهتکهای است از شعارهایی که روی تیشرتهایی که در همسایگی هم به سر میبرند نوشته شده است. تیشرتهای دست دوم انباشته از شعارها، آرمها، آیکونها و تصاویری از فرهنگ سرمایهداری بینالمللی که منسوخ شدهاند، شعارها برای محصولات یا ایدههایی که خوب به یاد نمیآیند، شمارهها و تاریخها، جوکها، چهرهها و هشدارها.
طاهره نبیاللهی، خبرنگار ایرنا نسبت به فیلم آموزشی اضافه شده در زمان اجرای این نمایش انتقاد میکند و میپرسد: در مورد شرتولوژی و یا سیر حرکت کارهای ژروم بل، گفتنی بسیار است اما اجرای این نمایش در تهران و در قالب جشنواره تئاتر فجر سوال مهمی را مطرح کرد که چرا این نمایش همانگونه که در کشورهای دیگر اجرا میشود به اجرا در نیامد.
دقایقی پیش از نخستین اجرای نمایش در تهران، در سالنی که در اوج ناهماهنگی و بیاحترامی به تماشاچیان بیش از ظرفیت پر شده بود، اعلام شد که قرار است در فواصل سه قسمت نمایش و قسمتهایی از ویدئو بسیار قدیمی از مصاحبه با ژروم بل پخش شود. به این ترتیب تماشاچی بدون آنکه قدرت انتخابی داشته باشد مجبور شد دو برابر زمان اعلام شده وقت خود را به تماشای این نمایش اختصاص دهد. نتیجه آنکه نمایش از حوصله بسیاری از حاضران خارج شد و البته فشرده نشستن تماشاچیان نیز خروج از سالن را پیش از پایان، ناممکن کرده بود.
اما چه کسانی تصمیم گرفتند اجرای این نمایش در ایران به نمایشی بلند با میان پرده مصاحبه بسیار قدیمی ژروم بل آن هم در مورد یکی دیگر از کارهایش تبدیل شود؟ چه کسانی تصمیم میگرفتند تا یک نمایش را از تمام ویژگیهای مهم آن از جمله کوتاهی و حذف کلام، خالی کنند و به شکل اجرایی خارج از حوصله تماشاچیانی که قصد دیدن نمایشی کوتاه و مدرن را داشتند، درآورد.
حسن پارسایی، منتقد نیز درباره این اجرا مینویسد: "هدف از پرفورمنسهای نمایشی آگاهی بخشی کلی در ارتباط با مسائل خاص اجتماعی و انسانی است. این نمایشگونهها در هر مکانی قابل اجرا هستند و دلیل بسنده، موجه و غیراختیاری قطعی شدهای برای مرتبط بودن کامل آنها به صحنه تئاتر وجود ندارد.
پرفورمنس "شرتولوژی" از کشور فرانسه به نویسندگی و کارگردانی ژروم بل که به عنوان یکی از نمایشهای بخش بینالملل در چارت اجرایی سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر در تالار قشقایی اجرا شد، نمونه قابل توضیحی از این پرفورمنسهای نسبتا نمایشی به شمار میرود.
در این اجرا فردی وارد صحنه میشود و زیر نور موضعی به طور نوبتی و با کمی مکث شروع میکند به درآوردن تعداد زیادی تیشرت که روی همه آنها به زبان خارجی تبلیغات تجاری جامعه مصرفی نوشته شده است. بازیگر مربوطه که اساسا "مجری" به حساب میآید، این کار را در سه نوبت انجام میدهد و در مرحله آخر هم نهایتا همه چیز با همان تیشرتهای تبلیغی به پایان میرسد. در برخی از این تیشرتها دستورالعملهایی هم برای خود فرد مجری نوشته شده که او به آن عمل میکند. در چارچوب اجرای این پرفورمنس عملا ثابت میشود که انسان در جامعه سرمایهداری خودش هم برای تبلیغات جامعه مصرفی کارکردی ابزاری و کالایی دارد و حتی از خود اختیاری ندارد و اجبارا تحت انقیاد چنین وضعیتی است.
علاوه بر اجرای فوق یک فیلم ویدیویی هم از اجرای یک پرفورمنس دیگر کارگردان در سالن نشان داده میشود که در آن از طریق چیدمان وسایل معمولی و دمدستی و با استفاده از دو "بازیگر- مجری" به موقعیت و وضعیتی نمایشی شکل داده میشود که برداشت و تحلیل آن عمدتا برای تماشاگران حالتی اختیاری دارد و البته تا حدی معمایی هم است و در کل چیز زیادی عاید ذهن نمیکند.
در پرفورمنس آرت نسبتا نمایشی "شرتولوژی" به نویسندگی و کارگردانی ژروم بل، کارگردان سعی کرده بر وجوه نمایشی و معنادار پرفورمنس تأکید داشته باشد و باید اذعان داشت که فقط در پرفورمنس اول که در آن از تیشرتهای تبلیغاتی استفاده میشود، او موفق شده به طور نسبی اجرای با معنایی ارائه دهد که البته همان هم با تعریف متفاوت، متضاد و ناقصی از مقوله نمایش و تئاتر همراه است؛ فقط میتوان برای آن صرفا به عنوان یک اجرا جایگاهی محدود و نسبی قائل شد."
حمیدرضا قنبری، منتقد نیز درباره این اجرا معتقد است: "این نمایش سه بخش دارد که اینگونه تعریف میشود: بازیگر که همان نویسنده و کارگردان است در زیر نقطه نوری رو به تماشاگر میایستد و لباس و تیشرتهایی که روی هم پوشیده را تک به تک از تن به در میآورد و لحظهای درنگ میکند و تیشرت خود را به تماشاگر نشان میدهد و بعد مدام این کار را تکرار میکند.
در بخش اول نمایش او فقط تیشرتها را فقط از تنش در میآورد؛ بدون کمترین حرکت، بدون موسیقی و بدون بیان هیچکلامی. فقط سعی میکند شعارها و تصاویر روی تیشرت برای تماشاگر قابل رویت باشند. تفاوت در این است که تصاویر روی تیشرتها متعلق به کشورها، فرهنگها یا تیمهای ورزشی مختلف است. مثلا روی اولین تیشرتش نوشته "ماکائو 1999" و بعد از چند تیشرت دیگر به لباسی با لوگوی جام جهانی 1998 فرانسه برمیخوریم. این از تن به درکردن لباسهایی که روی هم پوشیده، با کمترین حرکتها انجام میشود و نهایت آن، این است که پشتش را به تماشاگر میکند تا مثلا شماره روی تیشرت تیم ملی فوتبال برزیل هم دیده شود؛ در سکوت مطلق!
بازیگر، وقتی همه تیشرتها را در بخش اول از تنش در میآورد از صحنه خارج میشود و دوباره با لباسهای روی همه پوشیده شده به صحنه و جای اول خود در کنار کُپه لباسهایی که از صحنه اول، روی صحنه جا مانده، میایستد و دوباره لباسها را تک به تک از تن در میآورد؛ با این تفاوت که اینبار سعی میکنم با جملات و تصاویر روی تیشرتها ارتباط برقرار کند. مثلا کلمات روی یکی از تیشرتها را با صدای بلند میخواند: تابستان، گرم، شب، موسیقی، رقص و... . تیشرت بعدی دارای تصویری از صفحه نت موسیقی است که بازیگر سعی میکند نتها را بخواند. تیشرت بعدی تصویر زنی است که گویا مشغول رقص است و با تیشرت بعدی، بازیگر میرقصد و موسیقی همان نتهایی که نجوایشان کرده بود را تکرار میکند. اینکار دو بار تکرار میشود تا به تیشرتی بر میخورد که روی آن نوشته: خفهشو و فقط برقص! او نیز اینبار در سکوت میرقصد و دقیقا همان رقص را عیناً تکرار میکند. روی آخرین تیشرتی که در این صحنه به تن دارد نوشته: یک تیشرت برای یک زندگی.
وقتی بازیگر برای بار سوم صحنه را ترک میکند و دوباره به صحنه بر میگردد، اینبار هیچکدام از تیشرتهایی که از تن خارج میکند تصویر یا نوشتهای ندارند و تقریبا همه تیشرتها تنالیته رنگ آبی دارند و بعد پایان!"
درآمد پایانی
ژروم بل فرانسوی در این روزگار که یکی از نوترین پرفورمنسها را در جهان دارد ارائه میکند، میتواند جریانساز تئاتر دانشگاهی ما باشد چون ما در این زمینه هنوز کم سواد هستیم و هر که هم میخواهد کار کند از سر هایش به بیراهه میرود. شاید با آمدن و بهتر از او بشود، آموزشهای لازم را وارد فضای تئاتر دانشگاهی کرد که بشود ضمن برخورداری از ساختار درست پرفورمنس و آشنایی با انواعش بشود به تولیدات تاثیرگذاری نیز در این زمینه دست یافت. فعلا نداشته و ندانستههایمان در زمینه پرفورمنس بسیار هست و حیف است در بیتوجهی و ارجاع به معلومات اندک این مسیر را ناهموار و دچار اشکالات و اشتباهات بارزی کرد.
پی نوشت:
* Véronique Doisneau
** Teatro Municipal
*** Pichet Klunchun and myself
**** classical royal dance
***** Lutz Förster
****** Bob Wilson
منابع:
بازگشت ژروم بل با "شِرتولوژی" به تهران، تسنیم، ۲۰ دی ۱۳۹۶.
پارسایی، حسن، نگاهی به پرفورمنس "شرتولوژی" از فرانسه، هنرآنلاین، 5 بهمن 96.
قنبری، حمیدرضا، شرتولوژی" نمایش شعارهای تیشرتی!، سایت کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، نجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۶.
نبی اللهی، طاهره، ایرنا، شرتولوژی در ایران، نمایشی خالی از مدرنیسم، 7 بهمن 96.