به گزارش هنرآنلاین روابط عمومی موسسه افرامانا، در این نشست نقد صحنه، کوروش سلیمانی (بازیگر و کارگردان تئاتر)، علیرضا نراقی (منتقد و پژوهشگر تئاتر) و بهزاد صدیقی (نمایشنامهنویس و دبیر نشستهای نقد صحنه)، تئاتر "خرده نان" را مورد بررسی قرار دادند و درباره این اثر گفتوگو کردند.
بر اساس این گزارش، در این نشست ابتدا بهزاد صدیقی با اشاره به این که تئاتر "خرده نان" یک اجرای بیادعا و شستهرفته از نمایشنامه لویی کالافرت است، گفت: تئاتر "خرده نان"، از بیتفاوتی انسانهای امروز و یکنواختی زندگیشان میگوید.
صدیقی در ادامه یادآور شد: "خرده نان" با انتخابهای درست عوامل صحنه توسط کارگردان و بازیهای روان و درست و به اندازه و البته محکم به اجرای یکدستی رسیده است و علیرغم این که در متن اتفاق دراماتیک خاصی نمیافتد اما پر از لحظههای تأثیرگذار است و اجرای چنین نمایشنامهای که فراز و فرود خاص یا تعلیق و اتفاقهای غیرمنتظرهای ندارد، کار سختی است و مثل راه رفتن روی لبه تیغ است.
در ادامه این نشست، کوروش سلیمانی ابتدا با اشاره به فعالیتهای کارگردانی خود در دوران دانشجوییاش گفت: در دوره تحصیلات دانشگاهی در رشته کارگردانی تئاتر، چندین نمایش را کارگردانی کردم و به روی صحنه بردم که از جمله آنها میتوانم به تئاترهای "چندوچون به چاه رفتن چوپان"، "چای تلخ"، "پیک نیک در میدان جنگ"، "مسافران" و ... اشاره کنم.
این کارگردان همچنین گفت: حرفه کارگردانی را با همه رنجها و سختیهای آن دوست دارم و علاقهمند هستم سالی یک بار اثری را به روی صحنه بیاورم.
سلیمانی در ادامه تصریح کرد: با متن "خرده نان" در سال 90 آشنا شدم و پس از خواندن آن در همین سال این نمایشنامه در گوشه ذهنم نشست تا این که تمرینات آن را از مهر ماه 97 آغاز کردم. به دلیل محدودیتهای مالی برای تولید تئاتر دوست داشتم اثر جمع و جوری را به روی صحنه ببرم. از آنجا که متن اتفاق خاصی در متن وجود نداشت، باید در اجرا جذابیت آن را بالا میبردیم. از طرفی دوست داشتم در طراحی صحنه آنچه که با سینا ییلاق بیگی به عنوان طراح صحنه به توافق رسیده بودیم، واقعاً چیزی را کم نگذاریم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در انتخاب بازیگرانش از ابتدا این دو بازیگر بودند، گفت: بله خوشبختانه نخستین گزینههای من برای ایفای نقشهای شوپه و شوپت، رضا بهبودی و آناهیتا اقبالنژاد به عنوان بازیگر این دو نقش بودند. من حتی به گزینههای چهارم و پنجم برای ایفای این نقشها فکر کرده بودم که دیگر حتی به گزینههای دوم و سوم هم نرسید. برای ایفای این دو نقش جدا از استعداد و توانمندی بازیگری، بازیگرانی میخواستم که تیپ و شکلشان به آدمهای اروپایی نزدیکی و شباهت ظاهری داشته باشند.
این کارگردان تئاتر گفت: مسئله این نمایش بیتفاوتی انسان و بحران میانسالی و زناشویی است. زوج میانسالی که زندگی یکنواختی دارند.
در بخش دیگری از این نشست علیزضا نراقی گفت: در تئاتر "خرده نان" زندگی روزمره یک زوج میان سال تصویر شده و سکون آنها در زندگی روزمرهشان است. ما یکسری اتفاقات پیرامون زندگی آنها را که در بیرون از منزلشان میافتد، نمیبینیم. تنها اتفاق دور و بر آنها همین سروصدای جلوی آپارتمانشان است و یا این که مرد میگوید چطور است یک سگ بخرند؟ اما هیچ کدام از آنها منتهی به اتفاق نمیشود. همین تضاد ظاهری که در فکر و زندگیشان وجود دارد، باعث میشود تماشاگر خودش را در این شخصیتهای زن و مرد ببیند.
این منتقد تئاتر همچنین یادآور شد: در این نمایش آدمها این زندگی پرملال و روزمرگی را معناسازی میکنند. با وجود این چیزی نیست که دوست نداشته باشد. این متن اگرچه زندگی یکنواختی را به نمایش میگذارد اما اصلاً مثل آثار ابزورد نیست چون در این اثر برخلاف آثار ابزورد تماشاگر با شخصیتها احساس نزدیکی و سمپاتی میکند. زن شکسته شده و به آرزوهایش نرسیده و مرد دنبال اتفاقی است که زندگیاش را تغییر بدهد. او به حاشیه امن وابسته است.
نراقی درخصوص اجرای این اثر گفت: در این اجرا ما شاهد سکون و سکوت لحظههای بازی و زندگی آنها هستیم. برخلاف اغلب بازیگران ایرانی که از هیچ کار نکردن برای ایفای برخی از نقشها میترسند، در این اجرا بازیگران، بازیهای درسکوت و بدون ترسی را شکل میدهند و به راحتی این نوع بازی را از خود به نمایش میگذارند.
این منتقد اضافه کرد: در این اجرا شکاف عمیقی را شاهد هستیم که بین داخل و بیرون از خانه شخصیتها دیده میشود. اولین نکته این که سکون در اجرا کاملاً حس میشود. میزانسنهای سادهای برای اجرا طراحی شده و در واقع شخصیت زن خانه به این زندگی میزانسن میدهد. لحظهها و پاسکاریهای بازی بین دو بازیگر به خوبی و درستی انجام میشود و اتفاق میافتد. دو شخصیت نمایش میخواهند در ساحل امن خود وفادار بمانند.
کوروش سلیمانی در ادامه گفت: من برای به صحنه بردن این اثر از آثار سینما و تئاتر که همراه با سکون و سکوت بود بیشتر تأثیر گرفتم تا از آثار شلوغ و پر تحرک سینمایی و تئاتری... شخصیت شوپه و شوپت به هم نزدیکند و در عین این که منفعلند اما در عمل یکسانند اما نمیتوانند کاری کنند. اینها گویی نماینده آدمهای دوران مدرنیسم هستند. انگار باید اینها باشند تا برای همه آدمهای پیرامون ما دلسوزی کنند.
وی در پایان سخنان خود در این نشست گفت: تئاتر برای من مثل یک غار کشف نشده است. با نور انداختن بر تاریکیهای آن آرام آرام تصاویر روی دیوارهای آن پیدا و آشکار میشود و بعد که از آن خارج میشویم، گویی معجزهای رخ میدهد.
بهزاد صدیقی در پایان این نشست تصریح کرد: تئاتر "خرده نان| در این بلبشوی اجراهای تئاتر و فضای فرهنگی، به درستی متن نمایشنامه را در روی صحنه نشان میدهد که همه اینها مرهون هدایت و انتخابهای درست عوامل صحنه و مطالعه کافی از سوی کارگردان صحنه است که هم اجرای یکدستی را پیش روی تماشاگران قرار میدهد و هم از با به کارگیری زبان نشانه و نشانهشناسی درام بر محتوا و غنای اثرش میافزاید.
گفتنی است در بخش پایانی این نشست لوح تقدیری از طرف مدیریت فرهنگی هنری منطقه سه و رئیس فرهنگسرای ارسباران به هر یک از مدعوین آن اهدا شد.