سرویس تئاتر هنرآنلاین، گروه فیلم و تئاترِ "وَناگهان" در تجربه برگزاری دومین رپرتوار خود پس از رپرتوار نمایشهای اقتباسی در تماشاخانه انتظامی در سال 96، اینبار با همکارىِ تماشاخانه "مهرگان"، رپرتوار "مونوگهان" را براى تک بازیگرِ زن (نمایشِ مونولوگِ زنانه) برگزار مىکند. در بخش بازیگری، در نخستین گامِ این رپرتوار که بناست هر شش ماه فصل تازهای از آن برگزار شود، پنج بازیگرِ حاضر در رپرتوار، توسط چهار تن از بهترین متخصصان بازیگری تئاتر ایران؛ رؤیا نونهالی، صدرالدّین زاهد، اصغر همّت و حسین کیانی داوری خواهند شد. این نمایشها، شنبههای آخر هر ماه روی صحنه میروند.
با روزبه حسینی، نویسنده، طراح و کارگردان، و سرپرست گروه وناگهان به عنوان سرپرست و پایهگذار "مونوگهان" درباره این رویدادِ تازه، به گفتوگو نشستهایم؛ قابل ذکر است سومین نمایش از برنامه این رپرتوار نمایشِ "ای کاش زودتر فهمیده بودم آنچه در چشمانت میگذشت" نوشته و با طراحی و کارگردانیِ روزبه حسینی در 24 آذرماه روی صحنه خواهد رفت که بازیگر آن، سیما شکری است.
هماکنون گروه وناگهان به سرپرستی شما رپرتواری برای بازی یک زن را روی صحنه دارد و در آستانه سومین اجرای خود هم هست. چه احساس نیاز و دغدغهای برای پرداختن به مسائلِ زن باعث شده است تا این رپرتوار نمایشی را به این موضوع اختصاص دهید؟
در واقع توجه به موضوع زن و مسائلِ گوناگون مربوط به زن، در تمام آثار نمایشی و غیرنمایشی من بوده و هست. اما مشخصاً این بار مسأله بازیگران زن بودند. بازیگرانِ زن به میزانِ بسیار غیرعادلانهای امکانِ اجرای متنهای زنانه را داشتهاند. درواقع به نوعی کوتاهی از سمتِ نمایشنامهنویسان مرد و زن، تعدادِ نمایشنامههایی صرفاً با بازیگر زن را قلیل کرده؛ در این میان نمایشهای تک نفره زنانه که کمیابترین هم هستند.
گروه فیلم و تئاتر وناگهان، دومین رپرتواری هست که برگزار میکند. دلیل اهتمام به این شیوه اجرای نمایش چیست؟
چند علت اساسی دارد: اول اینکه تداوم کاری یک گروه تئاتری پس از بیست سال گذشت زمان از تأسیس، به تنوع رویدادهای نمایشی خلاق از سوی مرکز گروه است. دوم اینکه در شرایطی که کمتر امکانِ ایجاد موقعیت برای اجراهای مفصل هم فراهم نیست، باز هم راهکار درست همین شیوه است. سوم اینکه در شرایطی که تئاتر تجاری، حتی تماشاگر تئاتر تجربی و فرهیخته را به سمتِ خود جلب کرده، رپرتوار تنها راه بقای گروه مستقل تئاتریست که میخواهد معنای اصیل گروه را حفظ کند.
واژه دیگری که در عنوان این رویداد نمایشی به چشم میخورد، اولین مونوگهان است. چرا پرداختن به مونولوگ و آیا مونوگهانهای دیگری در ادامه برگزار خواهند شد؟
باید این اتفاق بیفتد. امیدوارم هر شش ماه، شش نمایش تکنفره برای بازیگر زن، شنبههای آخر ماه بتواند در این رپرتوار اجرا شود. امیدوارم حمایتهایی کنار این حرکت قرار گیرد که بقای ما را ضمانت کند.
رویا نونهالی، صدرالدین زاهد و حسین کیانی و اصغر همت؛ نام اساتیدی است که در کنار رپرتوار مونوگهان هستند. از داوری و همراهی این چهار نفر بگوئید؟
بانو رؤیا نونهالی از رپرتوار پیشین که هیچ، بیش از هفت سال است که بسیار به گروه ما و تجربههایی که در پیِ آن هستیم، لطف و عنایت ویژه دارد. حسین کیانی دوست نازنین من، اصغر همت سالهاست در ایران و صدرالدین زاهد از راه دور، هر دو محبت بسیار به بنده داشتهاند. بیتردید هرچهار عزیز، از بهترینهای شناختِ بازی درست، و تئاتر درست هستند که افتخاریست برای ما همراهی بیتوقع و بیدریغِ ایشان.
رپرتوار مونوگهان نسبت به رپرتوار گذشته گروه که در سال 96 اجرا شد (نمایشهای اقتباسی) از نظر نحوه داوری و برگزاری تفاوتهایی دارد. این تفاوتها با چه رویکردی انجام شدهاند؟
درواقع حضور خود من با یک نمایش در دوره نخست، دلیلی مضاعف شد برای تأکیدی مؤکّد تنها بر بازیگریِ بازیگرِ زن. اما در دورههای بعد، نمایشنامه و یحتمل کارگردانی هم به آن اضافه خواهد شد.
بازخورد تماشاگران این رویداد نمایشی در این دو سال و واکنش آنها به داوری قلم کاغذی پس از پایان هر نمایش چگونه بوده است؟
بیمبالغه، غیر قابل باور. در رپرتوار نمایشهای اقتباسی یک فرم بلند بالا داشتیم، تمامی اجزای نمایش به طور مجزا، نمره و قضاوت تماشاگر را طلب میکرد و تماشاگر آشنا یا غیر آشنا، متخصص و غیرمتخصص، بسیار دقیق پاسخها را مینوشتند و در رأی خود ثبت میکردند. تماشاگر یک رأی بود و هست در کنارِ شش داورِ آن رپرتوار و چهار داورِ اکنونِ ما؛ مخلص اینکه الان هم بالغ بر هفتاد درصد تماشاگر، برگهها را پر میکند و بازپس میدهد و انگار از این مشارکت لذت هم میبرد و آن را کاملاً جدی و دقیق میپندارد. در این دوره هم بایستی به بازیگر فقط نمره دهد که گاه با وجود آشنایی با گروه اجرایی، بسیار سختگیرانه پاسخ میدهند.
چه مشخصههایی در داوری نهایی و اهدای جایزه بهترین بازیگر زن در این پنج اجرا موردنظر داوران و گروه است و نهایتاً جوایز چگونه خواهد بود؟
طبیعتاً بازیِ تکنفره بسیار پرظرایف و با کمترین لاپوشانی عریان میشود. داورانِ ما بیتردید از بهترین و دقیقترینها هستند. تکلیفِ رأی تماشاگر هم که روشن است. نشرِ افراز هم با لطفِ همیشه خانم اعظم کیانافراز، حامی معنوی و فرهنگی ما در این حوزه خواهد بود که پنج تماشاگر حامی هم از این جوایز فرهنگی بهرهمند خواهند شد.
اشاره کردید به تماشاگر حامی. تماشاگر حامی هم در این رپرتوار اضافه شده که به واسطه حضور ایشان پانزده تماشاگر دائمی هم اجرا را میدیدند. استقبال از این بخش و نحوه حمایت به چه صورت بوده؟
ما برای 20 تا 25 نفر پیشبینی تماشاگر حامی را داشتیم که 15 نفر همانطور که گفتید به این راه پیوستند و قطعاً در رپرتوار بعدی افزون خواهند شد. این تماشاگرانِ ثابت با صندلی و جایگاه دائمی برای خود یا فردی جایگزین، تماشاگر کل رپرتوار هستند، بلیت پنج نمایش را مجموعاً با 75 هزار تومان تخفیف با قیمت 100 هزار تومان خریداری میکنند. ضمناً این پانزده نفر دوره نخست، دورهی بعدی را میتوانند با صدهزار تومان، امکانِ دیدنِ شش نمایش را داشته باشند. هرچه این بخش تقویت شود، باز راهی خواهد بود برای تداوم کار ما.
آیا در برنامههای آتی گروه وناگهان، پرداختن به رپرتوارهای دیگری را در برنامه دارید؟
حتماً. عجالتاً برنامهی دوم مونوگهان در اولویت خواهد بود و طبیعتاً اجرای همین دوره در جاهای دیگر یا حتی شهرهای دیگر.
سومین نمایش از نمایشهای رپرتواری برای بازی یک زن، به نویسندگی و کارگردانی شما روز 24 آذر ماه روی صحنه خواهد رفت. نمایش "ای کاش زودتر فهمیده بودم آنچه در چشمانت میگذشت" در مقایسه با نمایشهای گذشته شما در زمینه مونولوگ نمایشی، چه رویکردی دارد؟
من نمایشنامههای تکنفره زیادی نوشتهام، البته متأسفانه عمدتاً برای بازیگر مرد. نمایشهای تک پرسوناژ با چند بازیگر در ترکیب با هم، نیز نوشته و اجرا کردهام. اینبار متنی روی لبه عشق و نفرت با فرمی بسیار متفاوت را اجرا خواهیم کرد. سیما شکری بازیگر این نمایش در سومین تجربه مشترک باز با لطف و صبوری و تحمل مشکلات و آسیبدیدگی در ناحیه زانو و بازنویسیهای مکرر متن، سفت و سخت پای کار ایستاده؛ نسترن طاها، با بازی بدونِ کلام، بازیِ سیما شکری را فضاسازی میکند. شیوا احمدیسپهر با آواز، آوا اعرابی با ساز چلّو و کیمیا صرافی با دف و آواز همراه، فضای موسیقایی نمایش را همراهِ بازیگر تکمیل خواهند کرد. طبیعتاً تداوم و تکاملِ اشکالِ موسیقایی بودنِ تئاتر، در تجربیاتِ من، با این نمایش به نقطه تازهای خواهد رسید که تنها برای یک شب روی صحنه خواهد رفت.