سرویس تئاتر هنرآنلاین: چند روزی است که نمایش میدانی "رسول" در بوستان نوروز واقع در منطقه فرهنگی گردشگری عباسآباد اجرا میشود. طی مدت زمان کوتاهی که این نمایش در پروداکشن و وسعتی عظیم اجرا میشود، شاهد اقبال مخاطبان از آن بودهایم که کمتر نمایش میدانی تاکنون آن را تجربه کرده است. این اثر نمایشی طی اجرایی که داشته با استقبال بیسابقهای از سوی مخاطبان مواجه شده است. در این گزارش بر آن شدیم تا با سه تن از هنرمندان پیشکسوت گپ و گفتی داشته باشیم تا نظر آنها را در خصوص اجرای نمایشهای میدانی و محیطی جویا شویم. محمود عزیزی، داوود فتحعلیبیگی و رسول نجفیان در این باره نکاتی را مطرح کردند که در ادامه میخوانید:
اساس نمایشهای میدانی ظلمستیزی است
محمود عزیزی بازیگر سینما و تئاتر درباره اجرای نمایشهای میدانی نظیر "رسول" عنوان کرد: بنمایه نمایشهای میدانی و خیابانی نظیر تعزیه، تختحوضی و عروسکی ظلم ستیزی است.
این بازیگر سینما و تئاتر و استاد دانشگاه در گفتوگو با هنرآنلاین، عنوان کرد: در نمایش میدانی مهم آن است که رهگذر بتواند بابت یک فعالیت نامتعارف ایستاده و بلافاصله نمایش با او ارتباط برقرار کند. این ذات نمایش خیابانی است و ما در خیابان میتوانیم کارناوال یا خیلی مسائل دیگر داشته باشیم که قضیه آن متفاوت است.
او ادامه داد: تئاتر خیابانی باید تئاتری باشد که بتواند مخاطبان و رهگذران را جذب کند و پیام خود را به آنها برساند. خروجی تئاتر خیابانی باید به گونهای باشد که نوعی همبستگی در جوش و خروش مردمی به وجود بیاورد.
عزیزی درباره تفاوت تئاتر خیابانی و میدانی توضیح داد: وقتی پروداکشنی داریم و فضای نمایش بسته را به فضای باز آوردهایم باید ضوابط یک نمایش کامل را داشته باشد و بتواند با مدعوان در هر شکلی ارتباط برقرار کند و این همان کاری است که تعزیه در خرابهها انجام میداد و یک نفر شیپور را تا زمان آماده شدن بازیگران به دست میگرفت و مینواخت تا مردم جمع شوند. تئاتر میدانی نیز میتواند ابزاری برای جمعآوری تماشاگر عادی به وجود آورد؛ مگر از نوعی باشد که افرادی خاص دعوت شوند و این بسیار متفاوت است.
او درخصوص داستانهایی که برای اجرای نمایش میدانی مناسب است، عنوان کرد: داستان باید مرتبط با نیاز مردم باشد و به چند شکل اجرا شود. زمان انقلاب کبیر فرانسه اکثریت مردم سواد نداشتند و شکلی از روزنامه- تئاتر در خیابانها شکل میگرفت که با رفتارهای نمایشی مردم از آن مطلع میشدند.
عزیزی ادامه داد: گاهی برای بعضی از ناهنجاریهایی که در خیابان و مقابل چشم مردم روی میداد و آنها به آن عکسالعمل نشان نمیدادند، نمایشی آماده و توسط آن، مردم آگاه میشدند که اگر امروز نوبت شما نیست، ممکن است فردا نوبت شما باشد. به عبارتی، انگیزههای تئاتر میدانی باید در این راستا حرکت کند؛ در غیر اینصورت تبدیل به نمایشی شبیه کارناوال میشود.
این بازیگر سینما و تئاتر با اشاره به اینکه ما دو نوع نمایش میدانی و خیابانی داریم، افزود: این نمایشها یا دلی یا عملی است؛ فرض کنید وقتی دسته زنجیرزن حرکت میکند، یکسری فاعل و تعدادی نیز نظارهگر این عمل آیینی هستند؛ یعنی عملی انجام نمیدهند اما ذهن و دلشان همراه با موضوع سینهزنی است و در تمام نمایشها باید چنین اتفاقی بیفتد. اگرچه تماشاگر فاعل نیست، اما اگر نمایش هدفمند باشد، ذهنش با این فاعلیت همراه میشود و این همان کاری است که در یونان باستان انجام میشد.
او با بیان اینکه تعزیه نیز یک نمایش میدانی است، یادآوری کرد: در دوره خاصی مانند دوران قاجار، پولدارها تعزیه را مصادره کرده و چندین تکیه در تهران ساختند. بنمایه نمایشهای میدانی و خیابانی نظیر تعزیه، تختحوضی و عروسکی ظلمستیزی است. اگر موضوع نمایش ظلمستیزی و واقعه ناخواستهای که بر مردم فشار وارد میکند، باشد، خود به خود مخاطب جذب آن موضوع میشود و این نفس تئاتر میدانی و خیابانی است.
او پیشنهادی را به منظور تداوم اجرای نمایشهای میدانی ارائه کرد و گفت: اجرای نمایشهای میدانی فرهنگ تماشای تئاتر را در مردم زنده میکند اما فرهنگ تماشای تئاتر باید از مدرسه شروع شود و ما این موضوع را نداریم. در سال 54 وزیر فرهنگ فرانسه دستور میدهد، بچهها را به تئاتر ببرند. این جریان ادامه داشت و همچنان ادامه دارد و این موضوع جریان تازهای را به راه انداخت.
هماهنگی و نظم در نمایش میدانی اهمیت ویژهای دارد
داوود فتحعلیبیگی مطرح کرد: در صورتیکه بخواهیم طراحی خوبی برای نمایش میدانی انجام دهیم باید زمان زیادی بگذاریم تا اکثر حرکاتی که در نمایش انجام میشود هماهنگ و منظم باشد چراکه قرار است تصویر برای تماشاگر جذاب باشد.
داوود فتحعلی بیگی بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر درباره اجرای نمایشهای میدانی عنوان کرد: کارهایی که اخیراً انجام میشود، بیشتر شبیهسازی است و مربوط به زمانی است که در شبیهخوانی هنوز دیالوگ پدیدار نشده بود و در دستههای عزاداری شبیهسازی میکردند. در حال حاضر هم بعضی فکر میکنند در حال نوآوری هستند اما در حقیقت نوآوری نیست البته ما هم مخالفتی نداریم چرا که نوعی از اجراست.
او درباره فن و شیوه اجرایی نمایش میدانی به منظور جذب تماشاگر خاطرنشان کرد: از گذشته نیز کسانی که چنین نمایشهایی را اجرا میکردند، قصهای را در کنارش تعریف میکردند. تاکنون نمایشی را ندیدم که در دلش تعزیه اجرا شود و تعزیه در آن قویتر نباشد؛ مگر اینکه تعزیه به خوبی اجرا نشود. حتی در گذشته نمایشی را اجرا کردم که بخش تعزیه آن قویتر از بخشهای دیگر بود و البته این خاصیت شبیهخوانی است.
این پژوهشگر نمایشهای ایرانی درباره داستانهایی که برای اجرای نمایش میدانی مناسب است، یادآور شد: به نظرم، اینکه چه داستانی برای اجرای نمایش میدانی مناسب است تفاوتی ندارد چراکه این آثار نوعی نقالی مجسم و مانند پردهخوانی است که به جای تصویر، عدهای در میانه قرار میگیرند و داستان روایت و اجرا میشود. مطمئناً قصهای که به صورت میدانی بیان میشود باید ناشناخته باشد.
او با تأکید بر اینکه ناشناخته بودن قصه برای مخاطب بسیار حائز اهمیت است، عنوان کرد: اتفاقا ممکن است مردم کمتر به قصه آشنا توجه کنند و به دلیل ناآشنایی و حس کنجکاوی نمایش را ببینند و بقیه توجه تماشاگر به طراحی صحنه باز میگردد.
فتحعلی بیگی ادامه داد: در حقیقت نوع اجرا نیز اهمیت دارد چراکه گاهی کسانی که این کارها را انجام میدهند، راوی دارند که قصه را روایت میکند. به هرحال در اجرا این گروهها ترفندهای مختلف و مهارتهایی دارند که میتواند نمایش را برای بیننده جذاب کند. وجود عناصر دیگر در تعزیه عاملی برای توجه بیشتر مخاطب میشود.
فتحعلیبیگی درخصوص موانع و مشکلات موجود بر سر راه نمایشهای میدانی گفت: در صورتیکه در نظر داشته باشیم طراحی خوبی برای این نمایشها انجام شود باید زمان کافی داشته باشیم تا اکثر حرکاتی که در نمایش انجام میدهیم هماهنگ و منظم باشد، چراکه قرار است تصویر برای تماشاگر جذاب باشد. این نوع نمایشها احتیاج به حضور مردم و جمعیت زیادی دارد و این موضوع زمانبر است.
فتحعلیبیگی با بیان اینکه تئاتر محیطی با میدانی متفاوت است، افزود: نمایش میدانی به این معنی است که در حلقه میانی تماشاگران اجرا میشود و زمانیکه از نمایش محیطی صحبت میکنیم، امکان اجرای نمایش در مکانهای متفاوت مثل خانه وجود دارد و محیط تبدیل به دکور نمایش میشود.
درک ضرورت جامعه توسط هنرمند باعث جذب مخاطب میشود
رسول نجفیان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون نیز در این رابطه گفت: کارهای هنری که پا به پای ضرورت جامعه پیش رفتند، در جذب مخاطب موفق بودند.
رسول نجفیان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون درباره اجرای نمایشهای میدانی چون "رسول" گفت: یکی از موضوعات مهم که باید بیشتر به آن در هنر توجه کنیم، درک ضرورت است. هر هنرمندی که بیشتر این ضرورت را درک کند، در جذب مخاطبان موفقتر است. بنابراین، هنرمند یا باید آگاهانه واقف به این ضرورتها باشد یا احساسش به صورت ناخودآگاه متوجه این ضرورت شود.
نجفیان یادآور شد: در بسیاری مواقع در هنر دیده میشود که آنچه ساخته میشود با وجود هزینههای بسیار چندان ربطی به مردم و ضرورتهای هنر ندارد و بنابراین چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. کارهای هنری که پا به پای ضرورت جامعه پیش رفتند، در جذب مخاطب موفق بودند.
کارگردان و بازیگر نمایش "زال و سیمرغ" با اشاره به اینکه ضرورتها شامل دو نوع کاذب و صادق هستند، درباره آنها توضیح داد: ضرورتهای کاذب همان جنجالها، قیل و قالها و استفاده از موسیقیهای مبتذل برای جمع کردن مردم است که گاهی متأسفانه ضامن فروش میشود. ضرورتهای صادق دقیقا نیازهای ضروری مردم است و نیازهای مردم نیز با یکدیگر متفاوت است و نخستین نیاز مردم مقوله اقتصادی است.
او با بیان اینکه فردی که برای هزینه روزمره خانواده خود پول ندارد، نمیتواند برای تئاتر سرمایهگذاری کند، افزود: وقتی دغدغه اول برطرف شد، هنر میتواند انسانساز باشد و در این انسانسازی ضرورتهای هنری پیش میآید و ما به مقوله کربلا و امام حسین(ع) میرسیم و میبینیم مردم خیلی به آن نیاز دارند. مردم معمولا به مکانهای مذهبی و مزار مطهر امامزادگان عزیر متوسل میشوند تا نیاز عاطفی و خواسته خود را با توسل به امامزادگان برطرف کنند.
کارگردان و بازیگر نمایش "مردههای بیکفن و دفن" درباره داستان نمایش "رسول" اظهار کرد: در حاشیه این اتفاقات شگفتانگیز به موضوع رسول ترک میرسیم و در روند ادبیات و قصههای عرفانی و به خصوص در تذکره الاولیای عطار شاهد تحول انسانها هستیم. در این داستانها شاهد ماجرای شاهی که عیاش بوده و بر اثر یک حادثه مثل ابراهیم ادهم دچار تحول میشود، هستیم و این برای مردم و ارتقای روحیه معنوی آنها جاذبه دارد. رسول ترک هم یکی از افرادی است که ارادت ویژهای به او دارم و ما در ایران و تهران بسیاری از این مقولات مرتبط با کربلا داریم.
نجفیان با ارائه توضیحاتی بیشتر درباره رسول ترک عنوان کرد: رسول ترک به رغم اینکه در آن زمان انسانی ولگرد و لاابالی بود، به تدریج ارادت به امام حسین(ع) او را در راه درست قرار میدهد. او کسی بود که به هیئت راه داده نمیشد و سپس بزرگ هیئت خوابی را که دیده است با او در میان میگذارد و رسول ترک تبدیل به یکی از اصحاب کبار هیئتهای امام حسین(ع) میشود.
این هنرمند سینما با اشاره به اینکه افرادی که اینگونه متحول میشوند، بر روی جوانان و نوجوانان بسیار تأثیرگذارند، افزود: حتی آدمهای مذهبی و معتقد به این نتیجه میرسند که حق ندارند هرکسی را به عنوان اینکه پاک و مطهر هستند و دیگران خطاکارند، برنجانند. بدترین غرور از نظر خداوند، غرور مذهبی است؛ یعنی به نوعی از الوهیت برسیم که همه خوبان اطراف ما باشند و بدها را طرد کنیم.
او درباره داستانهایی که بیشتر ظرفیت اجرای میدانی دارند، اظهار کرد: پیتربروک با یک نمایش میدانی به ایران آمد و در این نمایش تماشاگران همراه با بازیگران حرکت میکردند. بسیاری از تعزیهها نیز اینگونه است و مهاباراتایی که پیتر بروک کار کرد نیز چنین حال و هوایی داشت. قصههای شاهنامه و بسیاری از داستانهای اساطیری ما ظرفیت اجرای نمایش میدانی دارند.