سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش در ایران پژوهشی ژرف و موجز از بهرام بیضایی که در جوانی درباره ریشههای هنرهای نمایشی سرزمین ایران نوشته شده است و در آن بخش مستقلی هم به تعزیه اختصاص یافته است که هنوز هم یکی از منابع ناب و سرچشمههای تعزیه است. کتابی که سالهاست در دانشکدههای هنری و تئاتری تدریس میشود و پژوهشگران ایران و خارجی برای انجام پژوهشهایشان نیازمند مطالعه این کتاب هستند.
بهرام بیضایی نخستین بار آن را در سال 44 به دست انتشار بیتا، منتشرش کرد و سالها به دنبال آن بود که این اثر را بازخوانی و بازنگری کند و به آن افزودههایی را بیفزاید؛ اما ماجرای نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه، تدریس در دانشگاه و مدیر گروهی تئاتر در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و ساختن فیلم و روزمرگیها و دیگر مشغلهها مانع شد برای چنین تجدید نظری... از آن سو نیز دانشجویان و پژوهشگران در بازار مکاره و آزاد کتاب، به ناچار نسخههای کپی و اُفست را به قیمت گزاف میخریدند بیآنکه سود و بهرهای نصیب نویسندهاش شود برای همین به اصرار شهلا لاهیجی در انتشارات روشنگران و مطالعات زنان این کتاب بعد از بیست و پنج سال برای یکبار دیگر منتشر شد. تاکنون در این سالها به چاپ یازدهم در بهمن 96 رسیده است و همچنان یکی از منابع ناب درباره تعزیه و دگر هنرهای نمایشی سنتی ایرانی است. نمایش در ایران به لحاظ شکل کتاب بودنش 53 ساله است اما پژوهشیست که از روزگار جوانی بیضایی آغاز شده و عمر 59 ساله از روزهای آغاز نوشته شدنش را دربرمیگیرد.
نوشتن از تعزیه
یکی از نخستین منابع تحقیقی و پژوهشی آکادمیک درباره تعزیه کتاب مشهور "نمایش در ایران" اثر بهرام بیضایی است. در این کتاب از قول منابعی چون "تاریخ ابناثیر"، دوران آغاز و رواج تعزیه در ایران همزمان با شروع فرمانروایی خاندان آلبویه ذکر شده است. بیضایی در همین کتاب دوران اوج تعزیه در ایران را زمان ناصرالدین شاه قاجار و همزمان با ساخت "تکیه دولت" بیان کرده است.
بیضایی، که پس از معافی از خدمت سربازی در قرعهکشی و یک سال ماندن پشت کنکور و شاهنامه خواندن دانشجوی ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شده بود، با استادان نساخت و درس را ناتمام رها کرد؛ و در ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد و کارمندی کرد. همینجا بود که در روستای گیلیارد یک تعزیه دید و متوجّه شیوه ایرانی نمایش شد و پژوهشهایش را آغاز کرد. سال ۱۳۴۱ پژوهشهایش در نمایش ایرانی را در مجله موسیقی منتشر کرد.
بنابر رای و نظر پژوهشگران و صاحب نظران، بیضایی نویسنده مهمترین تاریخ نمایش ایرانی است. نمایش در ایران پیش از کتاب شدن در سال ۱۳۴۴ سلسلهای از چهارده مقاله بود که به سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ در مجله موسیقی چاپ شد. این پژوهش را بیضایی پس از آن نوشت که امکان نیافت در مقطع لیسانس ادبیات فارسی دانشگاه تهران به نمایش در ایران بپردازد و بیش از یک سال در دانشگاه نماند. پس خود پژوهشهایش را پیگرفت و مقالات را منتشر کرد و سپس کتابش کرد.
عباس جوانمرد درباره نمایش در ایران مینویسد: "از یاد نمیبرم که با اصرار و تأکید و سفارش او (فرّخ غفّاری) بود که بیضایی یادداشتها و مقالات اوّلیهی نمایش در ایران را نوشت و با سفارش او بود که به صورت مرتّب در مجلّهی موسیقی چاپ شد، و باز با اصرار و تأکید او بود که بیضایی آنها را جمعآوری و تکمیل کرد و به چاپ رساند."
در اینجا برخی از مواردی که بیضایی در کتاب "نمایش در ایران" دربارۀ تعزیه نوشته است نقل میکنیم:
ـ تعزیه در آخرین نیمقرن دورۀ صفویه، تحول نهایی خود را طی کرد و به آن شکلی که میشناسیم در آمد (ص ۱۲۰).
- به نقل از سرهنگ گاسپار (مشاهدات این فرانسوی در سال ۱۸۲۱ در حکومت فتحعلیشاه صورت گرفته و سفرنامهاش به سال ۱۸۲۸ در پاریس منتشر شده است): تعزیه در فضای باز اجرا میشد و چهار هزار سیاهی لشکر داشت. مهمترین صحنۀ نمایش، روز دهم محرم بر صحنه میآید ... امام حسین از تسلیم و بیعت سر باز میزند و با وجود همراهان معدود خویش، با شجاعت و شهامت به جنگ ادامه میدهد. من از دیدن این صحنۀ جاندار که چیزی از واقعیت کم نداشت به حیرت افتادم. حیرتم وقتی بیشتر شد که دیدم پس از پایان نمایش، از آن چهار هزار تن که بدون رعایت نظم و احتیاط به جان هم افتاده بودند، حتی یک تن نیز زخمی نشده است (صص. ۱۲۳ و ۱۲۴).
ـ به نقل از اوژن فلاندن (مستشرق فرانسوی که این وقایع را سال ۱۸۴۹ میلادی در عصر محمد شاه، در تهران دیده است): یک ملاّ پیش از هر نمایش، مردم را وعظ میکند و برای نمایش حزنانگیز بعد، آمادهشان میسازد ... منظرهای که بیشتر مرا جلب کرد، جنگی بود که بین پیروان خاندان حسین (ع) و لشکر یزید اتفاق افتاد. این منظره چنان اثر میکرد که انسان به شک میافتاد نکند حقیقی باشد (صص. ۱۲۴ و ۱۲۵).
ـ تعزیه، تنها نشان دهنده یک قصۀ مذهبی ساده نیست. محور اصلی این نمایشها، ماجرای تسلیم و زندگی در برابر پایداری و نابودی است. جنگ خیر و شرّ یا حق و ناحق، و ایستادگی به خاطر اعتقاد به عدالت آسمانی مطرح است. و قهرمانان نمایش، نابودی را بر زندگی در زیر سلطۀ غاصبان و جابران ترجیح میدهند (نمایش در ایران/ ص ۱۳۵).
ـ انریکو چرولی، کتابی شامل فهرست ۱۰۵۵ تعزیهنامه را که در کتابخانۀ واتیکان موجود است، در سال ۱۹۶۱ در شهر رم منتشر کرده است (پاورقی ص ۱۳۵).
ـ در زمان مظفرالدین شاه، فرستادگان مؤسسۀ فیلمبرداری پاته در فرانسه، یک فیلم هفتاد متری مستند از مراسم عزاداری و نیز تعزیۀ تکیه دولت تهیه کردند، در حدود سال ۱۹۰۰ میلادی (ص ۱۵۱).
درباره کتاب
نمایشهای پیش از اسلام و نمایشهای پس از اسلام (نقالی، نمایشهای عروسکی، تعزیه و نمایشهای شادیآور) بخشهای مختلف این کتاب هستند. به عبارت بهتر، بخشهای اصلی کتاب را نقالی، نمایشهای عروسکی و تعزیه تشکیل میدهند و بیضایی به ریشههای هر کدام، تاثیر پذیرفتن و تاثیرگذاریشان بر همدیگر به طور مفصل میپردازد.
بهرام بیضایی در کتاب "نمایش در ایران" که در سال ۱۳۴۴ منتشر شده است، در یک فصل ۵۰ صفحهای، به تاریخ تعزیه پرداخته و جزئیات آن را شرح کرده است.
در پیشگفتار چاپ اول کتاب آمده است: این یک تاریخ زنده نیست. هرچند زنده نبودن از مشخصات هر کتاب تاریخ است، ولی اینبار علت را شاید در نمایش ایران باید جست که نیمهجانی سختجان بوده است. شاید هم در نبودن نمایشگاهی، مجموعهای، بایگانی آثاری، جایی در آن نشانهها یا بازماندههایی را بتوان پیدا کرد. برای نویسنده امکان سفرهای چندانی -آنچنان که نویسنده خارجی برای مشاهده یا گردآوری مدرک میکند- دست نداده است. او به جستوجوی کورمال خود در کتابها، مشاهدات گاهگاهی خود در چند ولایت، و تماسهایی با بازماندگان متکی بوده است.
این کتاب که فراهم کردن آن سالهای ۴۴-۳۹ مرا تلف کرده شامل شرح نمایش در ایران از آن روزگاری که مدرکی از آن به جا مانده و به دست من رسیده تا امروز (۱۳۴۴)، منهای تئاتر وارداتی به روش اروپایی که از دوره قاجاریه آغاز میشود و آن جزوهای است جدا که به جای خود - اگر جایی داشته باشد، روزگاری منتشر خواهد شد.
خوانندگان نمایش در ایران بر این باور هستند: "کتاب بسیار ارزشمندی است درباره نمایش در ایران. نویسنده، پژوهش اصیلی روی فرمهای نمایشی زاده شده و یا بسط داده شده در ایران انجام داده است. البته نسخه تجدید چاپ شده امسال (فعلی) هنوز همان نسخه اولیهایست که حدود پنجاه سال پیش (سال 1344) منتشر شده و خیلی هم معلوم نیست که آیا نویسنده حرفهای جدیدتر و متفاوتتری برای گفتن دارد یا نه؟! در هر صورت خواندنش را برای آنان که به نمایش ایرانی به صورت خاص، و فرهنگ ایرانی به صورت عام علاقه دارند، توصیه میکنیم برای اینکه سیر تکاملی نمایش در ایران را بدانید باید ابتدا نمایش در ایران بهرام بیضایی را بخوانید."
یکی از خوانندگان کتاب به چنین پیامدی از آن میرسد که مینویسد:" به شخصه فکر نمیکردم روزی برسد که به تعزیه علاقهمند شوم، ولی روند تکاملیای که این کتاب فارغ از نقش مذهب، از تعزیه نشان میدهد؛ به نظرم هر کسی را میتواند به این هنر علاقهمند کند."
به هر تقدیر باید دانست که بیضایی هم بر این باور هست که نمایش در ایران یک آغاز است برای اینکه دیگران نیز در تکمیل آن بکوشند و هر کس از دریچه ویژهای به دنبال بیان گوشههای دیگری از هنرهای نمایشی ایران زمین برآید. این دوراندیشی و چشمانداز است که ژرفای پژوهش بیضایی و راهگشا بودنش را برای تداوم مباحث دیگر معلوم میکند. درواقع نمایش در ایران بیضایی، یک سرچشمه است برای پژوهشهای ناب دیگری که ما را در پیوستن به ریشهها و اصالتهای فرهنگیمان کمک میکند.
منابع:
جوانمرد، عبّاس. دیدار با خویش، چاپ یکُم، تهران: نشر نو، ۱۳۹۶.
بیضایی، بهرام. نمایش در ایران، چاپ یکم، تهران: بیتا، 1344.
بیضایی، بهرام. نمایش در ایران، چاپ دوم، تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1379.